اخبار ویژه کیهان

تروريست هاي آشوبگر در عاشورا 4سال پيش به استخدام MI6 انگليس درآمده بودند (خبر ويژه) سايت فارسي بي بي سي انگليس در اقدامي قابل تامل به انكار ماهيت تروريستي گروهك انجمن پادشاهي (تندر) و 2 تن از عوامل اعدام شده آن پرداخت. بلافاصله پس از اين اقدام، سايت بدنام «جرس» كه توسط بهاءالله مهاجراني (مقيم لندن) و شركا اداره مي شود، مغالطه بي بي سي را بي كم و كاست منتشر كرد. بي آنكه اعلام كند از سياست بي بي سي انگليس پيروي مي كند! به دنبال اعدام دو تروريست محارب با نام هاي محمدرضا (برديا) علي زماني و آرش رحماني كه در گروهك محارب انجمن پادشاهي عضويت داشتند و در عمليات تروريستي چند نفر را به قتل رسانده و ده ها نفر ديگر را مجروح كرده بودند بي بي سي انگليس به انكار ماهيت تروريستي گروهك مذكور پرداخت. گروهك ياد شده عمليات بمبگذاري و ترور را از چند ماه قبل از انتخابات آغاز كرد و روند محاربه و ترور و اغتشاش را پس از انتخابات شدت بخشيد. برخي دستگيرشدگان حرمت شكني و اغتشاش در روز عاشورا از اعضاي گروهك مذكور بودند. بي بي سي در گزارش خود به سراغ داريوش همايون (وزير اطلاعات و جهانگردي رژيم طاغوت) و كيانوش منوچهري پسر فتح الله منوچهري (فرود فولادوند موسس گروهك انجمن پادشاهي يا تندر) رفت و صرفا اهانت هاي نامبرده به مذهب در تلويزيون خود را به رخ كشيد. بي بي سي از قول همايون به انكار ماهيت تروريستي انجمن ياد شده پرداخت و به نقل از رزيتا منطقي سخنگوي انجمن نيز گفت: انجمن فقط هوادار دارد و ما عضوگيري نمي كنيم. انجمن پادشاهي به دنبال فعاليت فرهنگي و روشنگري از طريق آموزش هاي فرهنگي است نه اقدام و عمليات تروريستي. بي بي سي اضافه كرد: پسر فتح الله منوچهري هم اين موضوع را تاييد مي كند. مهرداد خوانساري تحليلگر مقيم لندن هم معتقد است انجمن امكان اقدام هاي تروريستي را در داخل ايران ندارد. ساعاتي پس از فضاسازي تحليلي بي بي سي انگليس، سايت «جرس» وارد صحنه شد و تحليل مفصل بي بي سي را با اندكي اختصار و بدون ذكر منبع منتشر كرد تا واقعيت حضور عناصر محارب و تروريست در پروژه آشوب و اغتشاش در انتخابات را كتمان كند. سايت مهاجراني سپس نوشت: مردم را نمي توان با اطلاعيه هاي پرابهام و اقدامات غيرمدبرانه فريفت. هرچند كه پيروي طابق النعل بالنعل گردانندگان جرس (اتاق فكر فتنه سبز) از شبكه رسانه هاي وابسته به دستگاه جاسوسي و وزارت خارجه انگليس در جاي خود قابل تحليل و بررسي است و نشان مي دهد اتاق فكر كذايي فتنه سبز به كجا وصل است اما موضوع با اهميت ديگر تقلاي شبكه دولتي بي بي سي براي پوشاندن رد پاي تروريست ها در آشوب هاي خياباني و فتنه پس از انتخابات است. بي بي سي در حالي ماهيت تروريستي انجمن پادشاهي (تندر) را كتمان مي كند كه مقر اين انجمن در لندن قرار دارد و شبكه انگليسي كم حافظه فراموش كرده كه 18ژوئن 2005 (28خرداد سال 84) از كشف شبكه تروريستي مذكور در لندن خبر داده است. بي بي سي فارسي آن روز در خبري آورده بود: «4نفر در شمال لندن با يورش ضدتروريستي پليس دستگير شدند. اين بازداشت ها تحت قوانين ضدتروريستي بريتانيا انجام شده است. ماموران مسلح پليس در نخستين ساعات روز جمعه ]27 خرداد[ به عنوان بخشي از عمليات طولاني خود كه با پشتيباني ام آي 5 (سازمان اطلاعات بريتانيا) انجام مي شود، به محل اقامت اين افراد يورش بردند. اين افراد31، 37، 58 و 68 ساله هستند اما مليت هاي آنها فاش نشده است. آنها تحت بازجويي قرار دارند.» بي بي سي آن روز بنابر ملاحظات MI5 و MI6 ترجيح داد نام و مليت و هويت تروريست ها را منتشر نكند اما يك روز بعد (29خرداد88) سايت آمريكايي گويانيوز هويت تروريست هاي بازداشت شده را فاش كرد. گويانيوز با تيتر؛ بازداشت فرود فولادوند رهبر انجمن پادشاهي نوشت: روز گذشته در حالي كه خبرگزاري ها از بازداشت چهار نفر در يورش ضدتروريستي در لندن خبر دادند، كمتر كسي تصور مي كرد اين بازداشت ها با يك گروه تندرو سلطنت طلب مرتبط باشد كه از طريق شبكه تلويزيوني و راه اندازي حركت هاي اعتراضي غيرمتعارف قصد سرنگوني جمهوري اسلامي را دارد. دني شاو خبرنگار امور داخلي بي بي سي مي گويد تصور نمي شود اين افراد با القاعده مرتبط باشند يا سرگرم طراحي حملات تروريستي در داخل بريتانيا بوده باشند. با گذشت چند ساعت از اين بازداشت ها، يكي از سايت هاي طرفداران گروه انجمن پادشاهي با نام عملياتي«تندر» هويت گروه مورد حمله را روشن كرد. سايت تندر در خبر روز جمعه خود نوشته بود. امروز ساعت 4 بامداد به وقت لندن استاد فولادوند پس از پايان دادن بخش نخست برنامه تلويزيوني خود توسط پليس انگلستان بازداشت شد. دليل اين بازداشت را پليس انگليس «فعاليت تروريستي» اعلام كرده است. روزنامه تايمز چاپ لندن گزارش مي كند كه بازداشت استاد فولادوند و سه نفر ديگر از ياران انجمن پادشاهي ايران، از ماه ها پيش برنامه ريزي شده بود و مراكز سكونت آنها ماه ها از سوي MI5 زيرنظر بوده است. بازداشت ها توسط بخش ضدترور Scotland yard با استناد به بند 41 قانون Terrorism Act انجام شد. اما ادامه ماجرا بامزه تر است. در گزارش 4 سال پيش گويانيوز به نقل ازسايت تندر اعلام مي شود كه رئيس گروهك تروريستي مذكور چند ساعت بعد آزاد مي شود كه البته اين مقدمه جذب گروهك تروريستي مذكور در سرويس جاسوسي MI6 است. به عبارت ديگر MI5 اين شبكه تروريستي را كشف و به جاي متلاشي كردن، در اختيار MI6 (اطلاعات و جاسوسي خارجي اينتليجنت سرويس) قرار مي دهد. گويانيوز به نقل از سايت تندر ادامه مي دهد: ساعت 5 بامداد به وقت لندن توانستيم دوباره صداي استاد را پس از 48 ساعت از طريق ماهواره بشنويم. در جريان دستگيري، اسكاتلند يارد به محل سكونت آنها حمله مي كند و پس از مشاهده مقاومت، به شكستن در و پنجره اقدام مي كند و 2 گلوله لمس كننده به پهلوي استاد فولادوند شليك مي كند كه در اثر آن پهلو و دست وي زخمي مي شود. گويا نيوز در گزارش خود اضافه كرد: «فولادوند با بستن اسلحه جلوي دوربين، ايران را تهديد مي كرد. طرفداران وي يكبار از خروج هواپيماي لوفت هانزا در فرودگاه بروكسل، پايتخت اتحاديه اروپا، امتناع كرده و در عمليات بعدي در مقابل يكي از ساختمان هاي پارلمان اروپا، چندين اتومبيل را با زنجير به هم متصل كرده بودند. وي بعد از آن از مردم ايران خواست تا از تردد در شهرهاي كشور خودداري كنند و آنها را به پنچر كردن اتومبيل ها تشويق كرد. در مرحله بعدي او از آتش زدن پمپ بنزين ها خبر داد و چند روز قبل از بازداشت به آتش كشيدن حجره بازاري ها را نيز خواستار شده بود. فولادوند قبل از انسجام تشكيلاتي و راه اندازي گروه خود متشكل از ايرانيان طرفدار براندازي از ميان بينندگان خود، از ابتداي راه اندازي شبكه ماهواره اي «يور تي وي» به شديدترين شكل عليه جمهوري اسلامي سخن گفته بود.» نگراني پنتاگون از قدرت نظامي بازدارنده ايران (خبر ويژه) يك مستخدم ارگان رسمي سازمان سيا مدعي شد توان دفاعي ايران عقب مانده و ضعيف است. «رضا-ت» كه معمولا براي راديو فردا و بي بي سي ديكته نويسي مي كند، در راديو فردا ادعا كرد: دكترين دفاعي ايران فاقد قدرت بازدارنده و ظرفيت دفاع پيشگيرانه است. قدرت دفاعي ايران در مقابل همسايگان و خطرهاي بالقوه خارجي، نابرابر است. شيوه دفاعي ايران فاقد كارايي و ظرفيت بازدارنده است. قابليت دفاعي ايران دچار افزايش نامناسب حجمي بدون برخورداري از تحرك و آموزش و ابزار مدرن جنگي است. در حالي كه مقامات آمريكايي همواره تلاش كرده اند كشورهاي همسايه ايران را از بودجه نظامي ايران بترسانند، اين مهره ضدانقلاب نوشت: «اعتبارات دفاعي 2درصد كل توليد ناخالص داخلي ايران را تشكيل مي دهد و از اين جهت ايران در رديف 80 دنيا قرار دارد در حالي كه تركيه در رديف 17 قرار دارد. عربستان در رديف چهار كشور اول دنيا قرار دارد و تقريباً تمام كشورهاي منطقه خليج فارس به لحاظ هزينه هاي نظامي در رديف 56 كشور اول دنيا قرار دارند. از لحاظ سرانه هزينه هاي دفاعي، اسرائيل مقام اول را دارد.» با وجود تلاش اين مهره سازمان سيا براي ضعيف و عقب مانده نشان دادن توان نظامي و دفاعي ايران، شبكه خبري «بلومبرگ» نگراني هاي پنتاگون از قدرت نظامي ايران را بازتاب داد. براساس گزارش بلومبرگ «وزارت دفاع آمريكا در آخرين ارزيابي خود از توان نظامي ايران و چين، قدرت بالاي موشكي دو كشور و نيز ناوگان قايق هاي تندروي ايراني را از عمده نگراني هاي ارتش آمريكا اعلام نمود. در اين ارزيابي درباره توان نظامي ايران آمده است: ايران داراي مجموعه اي از قايق هاي تندرو در خليج فارس مي باشد كه مقام هاي آمريكايي در گذشته نيز به آن اعتراف نموده اند. ناوگان قايق هاي تندروي ايران تهديدي عليه عمليات ناوهاي آمريكايي در منطقه مي باشد. بايد به اين تهديدها زيردريايي هاي ايراني را كه به آرامي حركت مي نمايند و نيز موشك هاي پيشرفته هدايت شونده كه مي توانند هر هدف شناوري را مورد حمله قرار دهند، اشاره داشت. ديگر چالش آمريكا در منطقه خليج فارس بهره گيري ايران از هواپيماهاي بدون سرنشين و موشك هاي حمل شونده توسط نفر مي باشد. همچنين قدرت نظامي حزب الله لبنان را نيز بايد بدين مجموعه اضافه كرد. در كنار اين ها توان موشكي زمين به هواي ايران است. روزنامه انگليسي گاردين هم در گزارشي با اشاره به استقرار سيستم پدافند موشكي از سوي آمريكا در منطقه نوشت: نيروهاي نظامي ايران به ويژه سپاه پاسداران، طرفدار پاسخ تهاجمي به آمريكا در آن سوي مرزهاي ايران در صورت هر نوع حمله اي هستند. اين به معناي اين است كه آنها مي توانند نيروهاي آمريكايي را در عراق و افغانستان مورد هدف قرار دهند. خط مشي ايران اين است كه اگر كشوري در حاشيه خليج فارس با دشمنان ايران همكاري كرد، ما هم مي توانيم حمله كنيم. استراتژي ايران اين است كه در خارج از مرزها از خود دفاع كند. با اين وضعيت حضور آمريكا در خليج فارس و خاورميانه، خود يك تهديد براي آمريكاست چون آنها اهداف بالقوه براي ايران هستند. اين يك مسئله پيچيده است. بازي دوگانه اتاق فتنه با مزدوران عمليات انتحاري! (خبر ويژه) به دنبال اظهارات حماقت آلود اكبر-گاف در انكار امام زمان و هتاكي به ساحت خداوند كه متضمن آشكارشدن ماهيت حقيقي فتنه سبز بود، محسن كديور به وي حمله كرد و او را فردي نادان خواند. اين در حالي است كه بلافاصله پس از صدور بيانيه 17از سوي موسوي، كديور و اكبرگاف به همراه مهاجراني و سروش و عبدالعلي بازرگان بيانيه اي را در حمايت از بيانيه موسوي صادر كرده و اين حلقه 5 نفره را اتاق فكر جنبش سبز خوانده بودند. اما به دنبال آبروريزي هاي گنجي و نشان دادن ماهيت ضد اسلامي فتنه سبز، كديور طي سخناني در واشنگتن گنجي را نادان خواند. نويسنده سايت خودنويس با اشاره به فيلم سخنراني كديور- به بهانه چهلم فوت آقاي منتظري- نوشت: از ديدن اين سخنراني خيلي خوشحال شدم. من صحبت كردن كديور را تا حدود زيادي دوست دارم. انتقاداتش را مي پسندم اما يك دفعه در سخنراني حال ما را گرفت. مي شود به ضرس قاطع گفت مراد آقاي كديور در اين فيلم از «افراد نادان» اكبر گنجي است. من هم تمام صحبت هاي گنجي را قبول ندارم اما آقاي كديور گفتن اين حرف ها جز خالي كردن خودتان، چه سود ديگري دارد؟ آيا الان وقت اين دعواهاست؟ دارم باور مي كنم از امضاي نامه اي كه امضاي گنجي هم پاي آن بوده، اظهار پشيماني كرديد. از طرف ديگر محمد قوچاني سردبير چند روزنامه زنجيره اي توقيف شده هم كه چند وقتي است از بازداشت بيرون آمده، در نشريه ايراندخت به انتقاد از عملكرد محسن مخمل باف در خارج از كشور پرداخت و نوشت: او ترجيح مي دهد به جاي فيلمسازي و داستان نويسي، به علاقه اصلي اش كه بيانيه نويسي و شعارسازي است بپردازد. اين روزها ديگر كمتر كسي مخمل باف را به آثاري چون دستفروش و باي سيكل ران مي شناسد. در نوشته هاي اين روزهاي او ديگر اثري از آن ظرافت هنري نمانده و تنها مواضع سياسي است كه در كارهايش فرياد مي زند... كاش او اندكي صبر داشت و در ايران مي ماند و به جاي بيانيه، قصه هايش را تبديل به فيلم مي كرد. شايد در اين صورت كمي متعهدانه تر به واقعيت ها قصه هايش را مي نوشت و فيلم هايش را مي ساخت. مخمل باف در خارج از كشور تحت عنوان سخنگوي موسوي، تا مرز همكاري با ماموران بدنام سازمان سيا و موساد نظير نوري زاده و سازگارا پيش رفت و وارد پروژه دعوت به ساختارشكني و آشوب و جنگ خياباني شد! اين 3 كله پوك به واسطه حضور در خارج طي 7 ماه گذشته به سازماندهي رسانه اي آشوب هاي مورد نظر سران فتنه در داخل مي پرداختند و مدل هاي كودتاي مخملين- سفارش سازمان سيا- را آموزش مي دادند! گفتني است عناصر تندرو داخلي تا زماني كه از فعاليت امثال مخمل باف در سازماندهي آشوب هاي خياباني- به نيابت از عناصر داخلي- سود مي جستند هرگز عليه آنها هيچ موضعي نگرفتند اما طي 2 ماه اخير به ويژه پس از ماجراي 16آذر و روز عاشورا كه منجر به قيام 9 دي شد، مي كوشند خود را تبرئه كنند و عناصر افراطي خارج نشين را تخطئه نمايند. تخطئه مخمل باف ادامه همان روندي است كه درباره گنجي تكرار شد. گنجي هم روزگاري به عنوان چريك و قهرمان اصلاح طلبان در عمليات انتحاري! استفاده مي شد اما اين اواخر به خاطر گاف هاي فراوان، مورد تخطئه قرار مي گيرد و اين در حالي است كه عناصري نظير كديور در سرويس دهي به اتاق هاي جنگ نرم در آمريكا عليه اسلام و جمهوري اسلامي و ملت ايران، دست كمي از امثال گنجي ندارند و به دليل همين تجانس هم هست كه به قول خودشان در اتاق فكر كذايي دور هم جمع شده اند.