اجازه حج به پیرزنی که بدون اطلاع به حج رفت داده نشد

فارس: پيرزن 70 ساله درگزي گفت: جز خداوند كسي از سفر من به سرزمين وحي خبر نداشت حتي فرزندانم از اين اقدام من به بي‌اطلاع بودند. پيرزن 70 ساله‌اي كه بدون گذرنامه به سفر معنوي حج مشرف شده بود اظهار داشت: من چند شب قبل از اين سفر خوابي ديدم كه سوار هواپيما شدم و به زيارت خانه خدا رفتم. آمنه رمارم در ادامه افزود: بعد از اين خواب تصميم گرفتم كه به هر طريقي خودم را به سرزمين وحي برسانم بنابراين ساكم را بستم و ساعت پنج بعدازظهر از درگز به سمت مشهد به راه افتادم. وي در ابتدا قصد خود را از سفر به مشهد بدرقه زائران خانه خدا دانست و گفت: وقتي به فرودگاه رسيديم هيچ كدام از خويشاوندانم كه عازم مكه بودند را نديدم لذا با حال و هواي معنوي كه داشتم تصميم گرفتم من هم به زيارت بروم. پيرزن 70 ساله درگزي در ادامه تصريح كرد: در فرودگاه زائران افغاني را ديدم كه قصد عزيمت به مكه را داشتند من هم همراه آنان با گذرنامه‌اي كه در دستم بوده به راه افتادم. وي در ادامه افزود: خانمي كه مسئول چك كردن گذرنامه بود با ديدن گذرنامه من، مرا به عقب برگرداند و گفت شما با اين گذرنامه اعتبار گذشته نمي‌توانيد سفر كنيد. رمارم اظهار داشت: بعد از حركت مأمور گذرنامه دلم خيلي شكست و گوشه‌اي مشغول گريه و زاري بودم كه آقايي كت و شلواري جلويم آمد و علت گريه‌ام را جويا شده من هم در پاسخ گفتم مي‌خواهم به خانه خدا بروم اما بليت ندارم. پيرزن 70 ساله تصريح كرد: آن آقا بعد از شنيدن صحبت من گفت نگران نباش من كار شما را راه مي‌اندازم و پس بعد از چند دقيقه با يك بليت نزد من آمد و گفت با اين بليت كسي به شما كار ندارد مي‌توانيد به اين سفر برويد. وي ابراز داشت: من خيلي خوشحال شدم و براي تشكر مقداري پول كه دقيقا نمي‌دانم چقدر بود را از جيبم درآوردم و به طرف او گرفتم و گفتم من چون مي‌خواهم به اين سفر بروم نبايد كسي از من طلبي داشته باشد. رمارم در ادامه گفت: آن آقا اول پول را از من قبول نمي‌كرد كه من به زور پول را به او دادم و گفتم اگر پول نگيريد مكه من قبول نيست و بعد هم به سمت صف زوار به راه افتادم. وي اظهارداشت: در زماني كه از جايگاه‌هاي مختلف عبور كرد نه كسي از من سئوالي پرسيد و نه از من مدركي خواستند و من هم خيلي عادي از جلوي مأموران مانند بقيه مسافران عبور كردم. پيرزن 70 ساله درگزي افزود: وقتي وارد سالن آخر (ترانزيت) شدم در كنار خانم‌هايي كه در آن سالن نشسته بودند نشستم و مشغول خواندن نماز حاجت و راز و نياز شدم و به خدا گفتم خدايا مرا بطلب در همين حال و هوا بودم كه گفتند به سمت هواپيما برويد. رمارم خاطرنشان كرد: از آنجايي كه من در حال و هواي مكه و اين سفر روحاني و راز و نياز با خداي خودم قرار داشتم توجه به كسي يا چيزي نداشتم. وي ادامه داد: مأموري كه بليت را چك مي‌كرد از من بليت خواست و من هم بليتم را به او دادم كه او قسمتي از بليتم را جدا كرد و من هم به سمت هواپيما رفتم و سوار شدم. وي در پاسخ به سئوالي كه پرسيده شد آيا فردي كه بليت را به شما داده افغاني بوده يا ايراني اظهار داشت: آن آقا افغاني نبود و ايراني بوده است كه بعد از آن هم ديگر او را نديدم. رمارم از نحوه نشستن خود در هواپيما سخن گفت و ابراز داشت: وقتي مهماندار از من كارت پرواز خواست گفتم ندارم او هم صندلي خالي را به من نشان داد و من را به آن طرف هدايت كرد. پيرزن سالخورده درگزي 3:10 دقيقه نيمه شب را ساعت پرواز هواپيما اعلام كرد و گفت: در ساعت 3:10 دقيقه به سوي مدينه پرواز كرديم و در ساعت شش صبح به فرودگاه مدينه رسيديم كه در فرودگاه مدينه يكي از مأموران عربستاني از من گذرنامه خواست. وي در ادامه افزود: وقتي من گذرنامه‌ام را نشان دادم او گفت شما نمي‌توانيد با اين گذرنامه جايي برويد و تا اينجا چگونه توانسته‌اي بيايي و من هر چه گريه و التماس كردم كه بگذاريد به زيارت بروم بي‌فايده بود. رمارم در پاسخ به اين سئوال كه آيا شما با وجود اينكه قبلا به حج عمره مشرف شده‌ايد، به مراحل قانوني ارائه گذرنامه واقف نبوديد، گفت: من آنقدر آرزوي زيارت خانه خدا را در دل داشتم كه اصلا متوجه نشدم گذرنامه تاريخ گذشته‌ام را برداشتم. وي در ادامه اظهار داشت: در فرودگاه مدينه مأمور ايراني مستقر در فرودگاه از من شمارۀ يكي از بستگانم را در ايران خواست و من شماره دختر بزرگم را كه همراه داشتم به او دادم تا با آنها تماس بگيرند. پيرزن سالخورده تصريح كرد: بعد از تماس مأموران ايراني با منزل دخترم وقتي آنها متوجه شدند كه من در مدينه هستم بسيار متعجب شده و گفتند ما تمام بيمارستان‌هاي مشهد و شهر مشهد را به دنبال تو گشته‌ايم. اين پيرزن 70 ساله درگزي در مورد تلاش‌هاي مسئولان ايران براي ادامه اين سفر گفت: مأموران ايران به من گفتند ما تا جايي‌كه امكانش باشد سعي مي‌كنيم شما را به ادامه اين سفر بفرستيم اما مسئولان عربستاني به علت نداشتن گذرنامه معتبر آن را غيره ممكن مي‌دانستند. وي در پاسخ به اين سئوال كه آيا رفتار بدي از سوي مأموران عربستاني با شما مشاهده شده بود، اظهار داشت: نه، هيچ‌گونه رفتار بدي با من نداشتند فقط از من پرسيدند آيا شما سواد داريد كه من هم در پاسخ گفتم اگر من سواد داشتن گذرنامه تاريخ گذشته را همراه خودم نمي‌آوردم. پيرزن 70 ساله درگزي افزود: من دو روز را در فرودگاه مدينه به سر بردم و حتي به من اجازه زيارت حرم رسول الله را ندادند. وي خاطرنشان كرد: در اين مدت مسئولان ايران در بعثه رهبري براي من غذا مي‌آوردند ولي به دليل اينكه من بسيار ناراحت بودم ميلي به غذا نداشتم. رمارم از رفتار خدمه و برخي مأموران عربستاني ياد كرد و گفت: بسياري از آنها كه از اين جريان مطلع بودند دعا مي‌كردند كه مشكل من حل شود و من بتوانم به زيارت خانه خدا مشرف شوم. وي در ادامه تصريح كرد: بعد از دو روز اقامت در فرودگاه مدينه به من اطلاع دادند كه نمي‌توانيم به زيارت بروم و سپس من را با هواپيما به جده انتقال دادند كه در فرودگاه جده به مدت پنج ساعت به انتظار نشستم. پيرزن 70 ساله درگزي كه سفر ناتمام به سرزمين وحي داشت؛ افزود: بعد از اقامت كوتاه در فروگاه جده من را براي پرواز به سمت ايران آماده كردند و من از جده به سمت تهران آمدم. وي افزود: در اين پرواز علاوه بر من، ميهمان‌داران هواپيما و چند تن از زائراني كه به علت بيماري به ايران برگردانده شده بودند حضور داشتند كه من از طريق يكي از مهمانداران با بستگانم تماس گرفتم و آنها در فرودگاه تهران به استقبالم آمدند. رمارم گفت: از تهران بعد از يك تا دو ساعت به سمت مشهد پرواز كرديم كه در فرودگاه مشهد چند نفر از مأموران و مسئولان فرودگاه مشهد مرا به وسيله اتومبيلي به سمت سالن فرودگاه همراهي كردند. وي اظهار داشت: در آنجا خانمي كه يكي از مأموران حراست به نظر مي‌رسيد مرا از سالن‌هايي عبور داد و از من سئوال كرد كه آيا قبلا از اين محل عبور كرده‌ام يا نه كه پاسخ من منفي بود و من هيچ‌گاه آن سالن‌ها را نديده بودم. وي در پايان به اين پرسش كه آيا فرزندان شما در اين سفر شما را همراهي و مساعدت كرده‌اند، اظهار داشت: همانطور كه قبلا هم گفتم هيچ كدام از بستگان من و فرزندانم حتي دخترم كه با من زندگي مي‌كند از اين اقدام من اطلاعي نداشتند.