آرزوي كوچكترين زائر ايراني در حج

کد خبر: 125681

مبين عقبايي كه 9 سال سن دارد و به عنوان كوچكترين زائر ايراني در سرزمين وحي حاضر شده است گفت: آرزويش پيروزي كودكان فلسطيني بر اسرائيلي‌ها است.

فارس: آرزوي كوچكترين زائر ايراني پيروزي كودكان فلسطيني بر اسرائيل غاصب قدس شريف است. مبين عقبايي كه 9 سال سن دارد و به عنوان كوچكترين زائر ايراني در سرزمين وحي حاضر شده است گفت: آرزويش پيروزي كودكان فلسطيني بر اسرائيلي‌ها است. او مي‌گويد: وقتي در تلويزيون مي‌بينم كودكان مظلوم فلسطيني توسط سربازان اسرائيلي كشته مي‌شوند خونم به جوش مي‌آيد و از خدا مي‌خواهم هرچه زودتر فلسطين بر اسرائيل پيروز شود و ديگر هيچ كودكي توسط اسرائيلي‌ها كشته نشود. مبين كه به همراه مادر، پدربزرگ، مادربزرگ و عمه مادر خود به سفر حج آمده است در ادامه با ابراز خوشحالي از اينكه به اين سفر آمده است، گفت: من از خدا خيلي ممون هستم كه مرا با اين سن كم به اين سفر دعوت كرده است. وي مي‌گويد: اصلاً فكر نمي‌كردم سفر مكه قسمتم شود و هميشه فكر مي‌كردم كه فقط بزرگترها به زيارت خانه خدا مي‌روند اما امروز كه من هم به اين سفر آمده‌ام خيلي خوشحالم و دوست دارم همه كودكان و هم‌سن‌وسال‌هاي من هم به اين سفر الهي و خوب بيايند. خبرنگار فارس از مبين سؤال كرد كه در هنگام زيارت قبر پيامبر اسلام(ص) و خانه خدا چه دعايي‌هاي كرده است كه مبين گفت: از خدا ظهور امام زمان (عج)‌، سلامتي و طول عمر آقاي خامنه‌اي و سلامتي پدر و مادرم و معلمانم را خواستم. وي در پاسخ به اين سؤال خبرنگار فارس كه دوست داري چند بار ديگر به مكه و مدينه سفر كني، گفت: من تاكنون به سوريه، كربلا و ديگر عتبات سفر كرده‌ام ولي از خدا خواسته‌ام كه 100 بار ديگر سفر به مكه و مدينه را به همراه پدر و مادرم قسمتم كند. مبين كه در سال سوم ابتدايي در مدرسه فرزانگان پويا در منطقه 5 تهران تحصيل مي‌كند، در پاسخ به اين سؤال خبرنگار ما كه چه كسي خبر سفر به مكه را براي اولين‌بار به او داد، گفت:‌ خبر خوش سفربه مكه را مادرم به من داد وقتي از مدرسه به خانه آمدم مادرم گفت مبين‌ جان يك خبر خوش برايت دارم، مرا در آغوش گرفت و با گريه گفت انشاءالله به زودي با هم به مكه مي‌رويم. خبرنگار فارس از مبين سؤال كرد كه چه زماني براي سفر به مكه ثبت‌نام كرده بوديد كه امسال عازم مكه شديد، كه او در جواب گفت: من 3 ساله بودم كه پدربزرگم اسم مرا به اتفاق مادر، مادربزرگ و عمه مادرم نوشته و خدا را شكر مي‌كنم كه در اين سن و سال اين سفر را قسمت من كرد. مبين مي‌گويد: من دست پدربزرگم را مي‌بوسم و از خدا مي‌خواهم به ايشان طول عمر به همراه سلامتي عنايت كند. مبين كه معدلش 20 شده است در ادامه مي‌گويد: تصميم دارم خاطرات خودم را از اين سفر بنويسم. مبين از علاقه خود به شغل طبابت گفت وگفت: من مي‌دانم بعضي از افراد محروم پول كافي ندارند كه به دكترها و داروخانه ها بدهند لذا از خدا مي‌خواهم تا مرا كمك كند تا وقتي بزرگ شوم دكتر بشوم و اگر كسي پول نداشت و مريض بود او را رايگان ويزيت كرده و حتي پول داروهايش را هم بدهم. خبرنگار ما از مبين سؤال كرد: آيا مي‌داني بايد چون حاجي مي‌شوي سرت را از ته بتراشي كه او گفت هيچ‌وقت دوست نداشتم كچل باشم ولي در اين سفر چون خدا از حاجيان خواسته سرشان را از ته بتراشند با جان و دل مي‌پذيريم و دوست دارم سرم را بتراشم. خبرنگار ما از مبين كه چهره‌اش نشان مي‌دهد بچه خوش‌خوراكي است مي‌پرسد كه چه غذايي را دوست داري و او به فوريت مي‌گويد:‌كباب. مبين مي‌گويد من واقعاً از آشپزهايي كه صبح تا شب در اين هواي گرم براي حاجيان غذا مي‌پزند تشكر مي‌كنم و اميدوارم هميشه سلامت باشند و براي حاجيان غذا بپزند. مبين كه آياتي از كلام‌الله مجيد را حفظ است مي‌گويد تصميم دارم وقتي به تهران برگشتم هر روز قرآن را بخوانم تا بتوانم كل آن را حفظ كنم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها