چطور می‌خواهند: «سر قالیباف را به سنگ بکوبند...»

کد خبر: 127608

حجم مطالب تخریبی علیه شهردار در مقایسه با مدت زمان مشابه در سال گذشته بیش از 2 برابر افزایش یافته و منبع اصلی انتشار 92/8 درصد از کل مطالب تخریبی چند سایت خبری و چندین وبلاگ شخصی با نام‌های مستعار یا بی‌نام هستند.

چطور می‌خواهند: «سر قالیباف را به سنگ بکوبند...»

همزمان با انتشار دو شبنامه با مضامین تخریبی علیه محمدباقر قالیباف، مجموعه‌ای از سایت‌های خبری و وبلاگ‌ها هم با انتشار مطالبی کذب و دامن زدن به شایعات، دور تازه‌ای از تخریب‌های را علیه برخی شخصیت‌های سیاسی و به ویژه شهردار تهران کلید زده‌اند. سایت‌ها و وبلاگ‌هایی که ادبیات مشترک و گفتمانی مشابه دارند و از حلقه واحدی تغذیه می‌شوند و در اهانت به شهردار تهران گوی سبقت را از یکدیگر ربوده‌اند. به گزارش سرویس سیاسی «فردا» تخریب شهرداری تهران و کم اهمیت جلوه دادن فعالیت‌ها و برنامه‌های آن در سال‌های اخیر موضوع تازه‌ای نیست و سیاست خبری است که همواره از سوی برخی رسانه‌ها با اهداف سیاسی مشخص و رویکردهای و همسو دنبال شده است اما نکته آنجاست که این بار کسانی که تاکنون از کوچک نمایی طرح‌ها و پروژه‌های شهری و بزرگنمایی مشکلات کوچک برای تخریب شهردار تهران نزد افکار عمومی نتیجه نگرفته‌اند، سناریوی دیگری نوشته‌اند و به جای پروژه‌ها و برنامه‌های شهری، تخریب شخصیت فردی محمد باقر قالیباف را هدف گرفته‌اند. این روند تنها به سایت‌های خبری خاص که در سال‌های گذشته با هدف ایجاد انشقاق بین اصولگرایان و رواج بی‌اعتمادی بین سیاسیون فعالیت کرده‌اند، محدود نمی‌شود و در ماه‌های اخیر مجموعه‌ای از وبلاگ‌های در ظاهر اصولگرا راه‌اندازی شده‌اند که با انتشار مطالب به اصطلاح «افشاگرانه» رویکرد تخریبی مشابهی را دنبال می‌کنند تا به قول خودشان «‌سر قالیباف را به سنگ بکوبند...» وبلاگ‌ها و سایت‌هایی که جهت‌گیری‌های یک جریان مشهور به "انحرافی" اصولگرا در آن آشکارا دیده می‌شود.

نگاهی به ادبیات و گفتمان تخریبی این رسانه‌ها نشان می‌دهد آنها که تا پیش از این چوب لای چرخ برنامه‌ها و فعالیت‌های جاری شهرداری و سازمان‌های وابسته به آن می‌گذاشتند و افتتاح هر پروژه‌ای و اتخاذ هر تصمیم جدید شهری را «بهانه‌ای برای نمایش» و «ابزاری برای جلب توجه» می‌خواندند در ماه‌های اخیر سمت و سوی تخریب‌ها را به سمت برنامه‌های فرهنگی و ارزشی شهرداری تهران برگردانده‌اند و گفتمان و ادبیات آنها که تا پیش از این بر محور نشان دادن قالیباف به عنوان «مدیری مغرور و بی‌برنامه که تصمیم‌های خلق الساعه می‌گیرد» متمرکز بود تغییر کرده و بر اساس برنامه‌های آنها این بار قرار است، قالیباف«سرداری بی‌بصیرت و ضد دین و بی‌توجه به ارزش‌های انقلاب و اسلام‌» باشد! نگاهی کوتاه به ادبیات تعدادی از این وبلاگ‌ها زبان گویای آن است که در این فضا چه می‌گذرد، یکی از این وبلاگ‌ها که با عنوان «درد نوشته‌های یک دانشجوی مسلمان» منتشر می‌شود، صفت «ابن الوقت» را به قالیباف نسبت می‌دهد و در بخشی از مطالبش می‌نویسد:«‌قالیباف نماد ابن الوقت بودن است. قالیباف یک اصول نما است. قالیباف چشم طمع به ریاست جمهوری دارد که هیچگاه به وی نمی‌رسد و ...» سایت دیگری که به نقل از یکی از منتقدان شهردار تهران را «مردی با ادعاهای بزرگ اما انتقاد ناپذیر» توصیف می‌کند: «این آدم انتقاد ناپذیر چگونه آمادگی دارد رئیس جمهور یک ملت بزرگ و با ذهن پویا شود؟ ملتی که همواره در صحنه‌های سیاسی و اجتماعی صاحب نظر بوده و انتقاد و پیشنهاد در امور کشور جزء لاینفک زندگی آنهاست. ایشان چگونه می‌خواهد هجم{حجم} انبوه انتقادات رسانه‌ها را تحمل کند؟! آیا این حکایت از روحیه نظامی ایشان ندارد؟» در وبلاگ دیگری که مدعی است هدفش مبارزه با خواص بی‌بصیرت است، با ادبیاتی به شدت توهین آمیز، می‌خوانیم : «.... انتخاباتی که بعد از شکست سردار دکتر خلبان مهندس شهردار قالیباف افاضه فرمودند که سیاست نجس است؟؟؟ متاسفم که می‌گویم وقتی سیاست ما عین دیانت ماست، با نجس شدن سیاست ما دیانت ما نیز عین نجاست می‌شود؟! اینطور نیست؟ البته دیانت ما که نجس نبوده و نیست و انشاءالله نخواهد شد و علتش هم این است که سیاست ما نجس نشده است!!! جناب آقای قالیباف ! برخلاف اطلاعات نادرستی که به شما می‌دهند شما هیچ جایگاهی در بین مردم متدین و انقلابی ندارید...» نمونه‌ای دیگر از آنچه در این سایت‌ها درباره شهردار تهران می‌نویسند: « ...وقتی کسی جهشی به یک مقامی برسد که از لحاظ شایستگی به آن مرحله نرسیده باشد ، اینگونه می‌شود‌. این آقا از سال 76 تا 79 هم مدرک دکتری گرفته هم خلبان ایرباس شده هم فرماندهی نیروی هوایی سپاه را داشته و هم ظاهرأ تدریس می‌کرده...» در بخشی از یک مطلب تخریبی دیگر زمانی که شهرداری با ساخت و سازهای غیر مجاز برخورد قانونی کرده و جلوی متخلفانی که با رای دادگاه بازداشت شده بودند را گرفته، قالیباف را به «رفتار غیر انسانی با مردم» متهم کردند و نوشتند : تعدادی از ماموران شهرداری به همراه هفتاد مرد که همگی صورت‌های خود را پوشانده بودند، با حمله به یک خانه به روش سربازان رژیم صهیونیستی، خانه‌ای را در یکی از مناطق اطراف تهران بر سر ساکنین این منزل، تخریب کردند ... خاک بر سر شهرداری که به خاطر پول وجدان و انسانیت را زیر پا گذاشته است .... واقعا که شرم آوره ادعای اسلامی بودن رو داریم و مثل کافران بی دین با مردم برخورد می‌کنیم یا صاحب الزمان الغوث الزمان...» در نتیجه چنین رویکردی و این فضای به دور از انصاف و اخلاق است که دیدار شهردار تهران با مراجع عظام قم و تقدیر روحانیون و مراجع از اهتمام شهرداری تهران به توسعه مراکز و گسترش فعالیت‌های مذهبی و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در اخبار و مطالب این سایت‌ها پوشش داده نمی‌شود، صدها طرح و برنامه فرهنگی و مذهبی که در محله‌ها و خانه‌های فرهنگ و فرهنگسرا اجرا شده و در حال اجراست و به شهادت شورایاران محلات با استقبال شهروندان هم مواجه شده، نادیده گرفته می‌شود و همان قالیبافی که بانی پروژه عظیم تهران سرای قرآن است و از سوی مراجع عظام «خادم القرآن» لقب گرفته، یک شبه از اخلاص ناب تهی می‌شود و به ارزش‌های انقلاب بی‌توجه؛ علیه او شب نامه توزیع می‌کنند و ده‌ها وبلاگ همزمان با آغاز ایام سوگواری سالار شهیدان هم‌صدا با هم او را بی‌توجه به مقام شامخ شهدا می‌دانند! جالب اینجاست در چنین شرایطی که هر روز ده‌ها مطلب کذب و حاوی مضامین توهین آمیز علیه شهرداری تهران و به صورت سازمان یافته در فضای رسانه‌ای اینترنت منتشر می‌شود و به قالیباف از «کافر بی‌دین» گرفته تا «‌شهردار بی‌بصیرت» را نسبت می‌دهند و در ابعاد گسترده منتشر می کنند در نهایت او متهم به نقض آزادی بیان منتقدان هم می شود ! شبه رسانه ها یک روز از «مافیای رسانه ای شهرداری تهران» سخن می‌گویند و روز دیگر واژه دیکتاتور رسانه‌ای را به قالیباف نسبت می‌دهند، یک روز «همشهری» را به باد تخریب و فحاشی می‌گیرند و روز دیگر «تهران امروز» را به بهانه آن که نوشته نفس شهر بالا نمی‌آید و مترو باید به داد تهران برسد از دایره رسانه‌های اصولگرا خارج می‌کنند، به واقع چه کسانی از دایره انصاف و اخلاق و اصولگرایی خارج شدند؟ شبیه رسانه‌هایی که تخم نفاق و بی‌اعتمادی را در جامعه می‌پراکنند وحتی حاضر نیستند نام خود را منتشر کنند یا رسانه‌هایی که بلندگوی مشکلات مردمند؟ شاید برای پاسخ به این پرسش تنها بخشی از نتایج تحلیل محتوای مطالب شهری کافی باشد، نتایجی که نشان می‌دهد در نتیجه فعالیت تخریبی و البته هدفمند برخی سایت‌ها و وبلاگ‌ها در هشت ماهه اول سال 89 حجم مطالب حاوی ادبیات تخریبی علیه محمد باقر قالیباف در مقایسه با مدت زمان مشابه در سال گذشته بیش از 2 برابر افزایش یافته است و منبع اصلی انتشار 8/92 درصد از کل مطالب تخریبی چند سایت خبری و چندین وبلاگی شخصی با نام‌های مستعار یا بی نام هستند در چنین شرایطی است که باید پرسید چه کسی یا چه کسانی هستند که مافیای رسانه‌ای را در اختیار دارند؟ آنها که در تخریب مدیران و شخصیت‌های سیاسی اصولگرا از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند و از هیچ تهمت و اهانتی فروگذار نیستند یا کسانی که علی رغم این هجمه‌ها زبان فرو بسته‌اند و دل بسته‌اند به جهاد در میدان عمل؟ اگر تعامل با خبرنگاران و به رسمیت شناختن جایگاه آنها و پاسخگو بودن مدیران شهرداری به رسانه‌ها، انتشار مجله‌های جدید و رونق بخشیدن به فضای رسانه‌ای و تقویت اعتماد مردم به رسانه‌های داخلی در شرایطی که رسانه‌های بیگانه از هر منفذی در حال نفوذ در جامعه‌اند به معنای راه اندازی مافیای رسانه‌ای و ناقض حقوق خبرنگاران و اهالی رسانه و برخلاف امنیت و منافع ملی است، تخریب بی‌پشتوانه چهره‌های ارزشی و اصولگرا و سرداران جبهه‌های جنگ و جهاد با تولید و انتشار شبنامه و انتشار مجموعه‌ای از اکاذیب و نسبت دادن تهمت‌های بی‌اساس از طریق وبلاگ‌های بی‌نام و نشان چه معنایی می‌دهد؟

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها