زين شاخه به آن شاخه پريدن هنر اوست!
آن ناشر دو آلبوم در هفته، آن داراي ريشِ پورفسوري، آن در توليد كار سريع تر از پيكِ موتوري! آن استادِ تصنيف خواني، آن يگانه پهلوانِ همه چيز خواني، آن خواننده سريال امير كبير، آن ركورد دار همكاري با صغير و كبير،... مولانا شيخ عليرضای افتخاري!
مطلب پیش روی شما دومین مطلب ستون ویژه " تذکرة الرجال " سایت فردا است. "رفیق بی کلک" و "پ.خالتور" نویسندگان این بخش هستند که در نظر دارند با نگاهی متفاوت و طنزگونه به بررسی احوالات چهره های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و .. بپردازند. در این مطلب به سراغ علیرضا افتخاری خواننده برجسته کشورمان رفته ایم.
آن سيبيل قشنگ، آن داراي طبع بلند، آن استعدادِ از دست رفته، آن ناشر دو آلبوم در هفته، آن داراي ريشِ پورفسوري، آن در توليد كار سريع تر از پيكِ موتوري! آن استادِ تصنيف خواني، آن يگانه پهلوانِ همه چيز خواني، آن خواننده سريال امير كبير، آن ركورد دار همكاري با صغير و كبير، آن اسوه عَمَل و عِلم، آن دشمن ورع و حلم، آن معدنِ نغمات کوچه بازاری، هنرمندِ تاجر، مولانا شيخ عليرضای افتخاري!
از نقد گريزان بود و نغمه خوانِ تيم سپاهان بود و در ميتينگ هاي سياسي ميهمان!
گويند پيرنا تاج اصفهاني، آن صاحب نغماتِ آسماني، به افتخارنا سفارش كرده بود :«فعلاً درپي ياد گرفتن باش ، هنوز براي خواندن زود است!» شيخنا نيز تا زمان حيات تاجِ اصفهاني در پي ياد گرفتن بود!
همچنين گويند تاج او را گفته بود: «در انديشه پر کردن صفحه مباش». شيخ ما نيز سمعاً و طاعتاً اين سخن را آويزه گوش كرد و هيچگاه صفحه اي پر نكرد، در عوض صنعت پخش سيدي را دگرگون ساخت!
نقل است روزي از كوچه اي مي گذشت، كه شنيد مطربي اين بيت را با خود زمزمه ميكند :
«گويند سنگ لعل شود در مقام صبر آري شود، وليك به خون جگر شود» مريدان روايت كنند كه مولانا با شنيدن اين بيت نعره اي كشيد و جامه از تن دريد و ديگر صبر و خونِ جگر خوردن مصلحت نديد و ديارِ تهران را براي پركاري برگزيد! مناقب او بسيار است و محامدش بي شمار، به طوري كه سخن گفتن در اين باب مصداقِ گز به اصفهان بردن است! عارفي را پرسيدند: «چه گويي در وصف شيخنا مولانا عليرضا افتخاري؟» آن عارف ربّاني في الفور پاسخ داد :
«زين شاخه به آن شاخه پريدن هنر اوست! »
گردش مالي بالاي او در بازار موسيقي تا بدان جا رسيد كه شيخ الشيوخ عرصه آواز ، محمدرضا شجريان در مدحش گفته است :« اگر من صداي افتخاري را داشتم دنيا را فتح مي كردم ! ».
مولانا صدیف را پرسيدند: «اين قلَّت كار هنري از كه آموختي ؟» گفت : «از مولانا عليرضا افتخاري !»
پس از كسب مدال چهره هاي ماندگار ، شوخ چشمي از او پرسيد : « شيخا! در عجبم از اينكه شما ماندگار تر از استاداني چون محمدرضا لطفي، حسين عليزاده، داريوش صفوت، محمدرضا شجريان، شهرام ناظري و خيل بسياري ديگر هستيد!» شيخنا نگاهي عاقل اندر سفيه به او انداخت و گفت :» اين ذرّه اي از كرامات ماست، امّا كيست كه قدر بداند؟!»
مولانا افتخاري را پرسيدند :« چرا موسيقي پاپ ميخواني؟!» گفت: « تا اهالي پاپ بدانند ، پاپ يعني چه!» خبرهايي به گوش مي رسد كه استاد قصد دارند به اهالي موسيقي زيرزميني نيز بفهمانند ، موسيقي زير زميني و رپِ فارسی يعني چه!
رفیق بی کلک
دیدگاه تان را بنویسید