مشکلی که پارک آب و آتش دارد

کد خبر: 156820

اجازه بدهید براى یک بار هم که شده، با هم صادق باشیم. مشکل زمانى به وجود مى‏آید که ما آنقدر در قشرى گرى فرو می‏رویم.

هوا هر روز گرمتر از دیروز است و به ماهِ مبارکِ رمضان وارد مى‏شویم. فکر مى‏کنید در این زمان، مسئله‏اى که وقتِ ما را به خود اختصاص داده است، چیست؟ اینکه چرا با اینکه ماهِ مبارکِ رمضان است، اما همه نهادها به شهروندان اطمینان مى‏دهند که غذا به اندازه کافى ذخیره شده است؟ اینکه چرا یک نفر در یکى از آرامترین کشورهاى دنیا دیوانه شده است و همه را به رگبار مى‏بندد؟ یا اینکه مسئله این است که ما باور کنیم که بورسِ ما همیشه در حالِ رکورد زدن است و در همان حال بورسِ نیویورک و لندن، در حالِ سقوط هستند؟ نه، در همان حال که براى ورود به ماهِ مبارکِ رمضان و دست و پنجه نرم کردن با گرماىِ هوا آماده مى‏شویم، ناگهان خبر از تصاویرى مى‏شود که عده‏اى از دختران و پسران را در هیئت‏هایى نشان مى‏دهد که با آن چیزى که از همه تریبونهاى رسمى و غیرِ رسمىِ جامعه تبلیغ مى‏شود، تفاوت دارد. خبر از قرارهایى است که در شبکه‏هاى مجازى و اجتماعى اتفاق مى‏افتد. یک بار به پارکِ آبى مى‏روند و دختر و پسر، به روى هم آب مى‏ریزند، یا به صورتِ دقیق‏تر، پسر و دختر روى هم آب مى‏ریزند و یک بارِ دیگر به یک پارکِ دیگر مى‏روند و هر کدام سعى مى‏کنند خود را به یک شکلِ جالب و بامزه درآورند. احتمالاً در آینده‏اى نزدیک، دامنه این شیرین کاریها و خلاقیتها، بیشتر و بیشتر هم خواهد شد. حالا فکر مى‏کنید، مشکل کجاست؟ مشکل اصلاً این نیست که چرا ما باید روزهاى گرمِ تابستان را به روزه گرفتن بگذرانیم و در همان حال به یک عده اینقدر خوش مى‏گذرانند. مشکل اصلاً این نیست که چرا عده‏اى (هر چند ما فکر کنیم فقط تعدادِ کمى هستند) اما علاقه‏اى ندارند به اصول و عقایدِ ما پایبند باشند. مشکل اصلاً این هم نیست چرا نیروهاى پلیس به جاىِ آنکه جلوى تجاوزاتِ دسته جمعى را بگیرند، و در میادینِ اصلىِ شهر، جلوى چند دختر و زن، قدرت نمایى نکنند، در این چند مورد کجا بودند و سَرِشان کجا گرم بوده است. اساسا مشکلِ ما، پیدا کردنِ مقصر هم نیست. در جامعه‏اى که اگر به عده‏اى تجاوز و حمله شود، خودِ آنان مقصر اعلام مى‏شوند، به احتمالِ نزدیک به یقین، کسانى که خودشان را خیس کردند، مقصر قلمداد خواهند شد. حتى شاید بتوانیم میانِ کسانى که اسلحه‏هاى آبى در دست داشتند و روى هم آب مى‏پاشیدند و گروهِ آبِ سیاه (بِلَک واترز) ارتباطِ معنایىِ زیادى پیدا کرد و یک نقشه مرموز و خطرناکِ بین المللى دیگر را کور کرد. اجازه بدهید براى یک بار هم که شده، با هم صادق باشیم. ما مى‏توانیم فکر کنیم که تعدادِ کسانى که دست به این گونه رفتارها مى‏زنند، آنقدر کم است که به حساب نمى‏آید، اما نمى‏توانیم خود را به ندانستن بزنیم که این تعدادِ کم، تعدادِ کم باقى خواهند ماند. (البته انصافا این را هم مى‏توانیم) از زمانى که کریسمس را در خانه‏ها جشن مى‏گیرند، بالماسکه و هالووین برگزار مى‏کنند، تا زمانى که به روى هم آب مى‏ریزند، ما مى‏توانیم حداقل در موردِ بخشى از جامعه که احتمالاً جزو قشرِ متوسط به بالاىِ شهرى و یا قشرِ مرفهِ جامعه به حساب مى‏آیند، به یک نتیجه‏گیرى مهم برسیم و مشکلِ اصلى در همین جا به وجود مى‏آید. اینکه نهادهاى فرهنگى، هیچ خوراکى براى این قشرِ مهمِ جامعه ندارند. تریبونهاى رسمى و غیر رسمى، رسانه‏ها و شبکه‏هاى تلویزیونى، هر چند هر روز بزرگتر از دیروز مى‏شوند، اما همیشه در حالِ تکرارِ خودشان هستند و براى مخاطبِ همیشگى و بدونِ تغییرِ خودشان تولید محتوا مى‏کنند، حال آنکه فراموش کرده‏اند که ملى بودن را یدک مى‏کِشند. به جاى آنکه به نیازهاى فرهنگىِ همه قشرهاى جامعه، متناسب در همه فصول برنامه بسازند، هنوز سَرِ این بحث مانده‏اند که آیا هر کسى حق دارد حتى رنگِ لباسش را خودش انتخاب کند یا نه. آرى، مشکل زمانى به وجود مى‏آید که ما آنقدر در قشرى گرى فرو مى‏رویم که با دیدنِ چند تصویرى که چند پسر و دختر به روى هم آب مى‏ریزند و فقط مى‏خواهند یک عصرِ متفاوت در مقایسه با عصرهاى تکرارىِ جامعه ما را بگذرانند، همه اصول و عقایدِ خودمان را فرو ریخته مى‏بینیم. مشکل اینجاست که ما اساسا احساس نمى‏کنیم که مشکل داریم و باید به مشکلاتمان فکر کنیم و راهِ حلى براى جبرانشان پیدا کنیم. منبع: سایت روات حدیث؛ پایگاه مستقل خبری تحلیلی حوزه دین * بازنشر این مطلب درسایت «فردا» به معنای تایید تمام محتوای آن نمی باشد

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها