مهمترين دستيار شيطان كيست؟

کد خبر: 157687

گرچه شيطان موجودي است مستقل از هواي نفس؛ اما مستقل از هواي نفس نمي‌تواند كاري بر ضد انسان انجام دهد؛ بلكه همان هواها و خواسته‌هاي نفساني ما را تأييد مي‌كند؛ يعني در برابر هواي نفس، استقلال وجودي دارد؛ ولي استقلال عملي ندارد.

در بسياري از آيات قرآن كريم، پيروي از شيطان به عنوان سمبل ضد اخلاق معرفي شده تا آن‌جا كه در بعضي آيات آمده است انسان دو راه در پيش دارد: يكي راه خدا، و ديگري راه شيطان. در قرآن شيطان‌پرستي، نقطه مقابل خداپرستي قرار داده مي‌شود؛ نظير آيه: "أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَن لاَّ تَعْبُدُوا الشَّيطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ * وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ؛ آيا پيمان نبستيم با شما اي فرزندان آدم كه عبادت نكنيد شيطان را، كه او براي شما دشمني آشكار است و اين كه مرا عبادت كنيد؛ اين راه مستقيم است؟ " (يس، ۶۱ ـ ۶۲) اكنون سؤال مي‌شود كه شيطان چيست؟ همان دنيا يا هواي نفس است و يا چيزي مستقل و جداي از آن دو خواهد بود؟ بعضي گمان كرده‌اند كه شيطان چيزي جز نفس اماره نيست؛ ولي قرآن شيطان يا ابليس را موجود مستقلي از طايفه جن مي‌داند كه از آتش آفريده شده و مستقل از انسان است؛ بنابراين شيطان در قرآن به معناي هواي نفس يا نفس اماره يا قوه واهمه يا يكي ديگر از قواي نفس نيست و موجودي مستقل است. البته كلمه شيطان گاهي به انسان شرور نيز اطلاق مي‌شود و شايد از ديد لغت به موجودي شرير (مثل هواي نفس) نيز اطلاق شود؛ اما آن‌جا كه ابليس و جنود ابليس گفته مي‌شود كه شيطان نيز به همان ابليس منصرف است، قطعاً در اين موارد منظور از آن، هواي نفس يا نفس اماره و نظاير آن‌ها نيست؛ مثل آيه: "يا بَنِي آدَمَ لاَ يفْتِنَنَّكُمُ الشَّيطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيكُم مِّنَ الْجَنَّةِ؛ اي فرزندان آدم (بپاييد) كه شيطان فريبتان ندهد، چنان كه پدر و مادرتان را از بهشت بيرون راند ". (اعراف،۲۷) عمده كار شيطان، وسوسه كردن انسان است كه در چند مورد از آيات قرآن سخن رفته است؛ نظير آيه: "فَوَسْوَسَ إِلَيهِ الشَّيطَانُ قَالَ يا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَي شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لاَّ يبْلَي؛ پس شيطان به او وسوسه كرد، گفت: اي آدم آيا تو را هدايت كنم به درخت ابديت و قدرتي كه كهنه نشود ". (طه، ۱۲۰) كارهاي شيطان كارهايي كه شيطان مي‌كند، در قرآن تحت چند عنوان دسته‌بندي شده كه توجه به آن‌ها براي انسان ضروري است. اجمالاً مي‌توان گفت: عمده كار شيطان، وسوسه كردن انسان است كه در چند مورد از آيات قرآن سخن رفته است؛ نظير آيه: "فَوَسْوَسَ إِلَيهِ الشَّيطَانُ قَالَ يا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَي شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لاَّ يبْلَي؛ پس شيطان به او وسوسه كرد، گفت: اي آدم آيا تو را هدايت كنم به درخت ابديت و قدرتي كه كهنه نشود ". (طه، ۱۲۰) و آيات سوره ناس كه عمومي است و به همه انسان‌ها مربوط مي‌شود: "قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ... مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاس * الَّذِي يوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاس؛ بگو پناه مي‌برم به پروردگار و صاحب اختيار آدميان .... از شرِّ وسوسه شيطان كه وسوسه مي‌كند در دل انسان ". سؤالي كه در اين زمينه طرح مي‌شود، اين است كه وسوسه در دل انسان و به تعبير قرآن در سينه انسان به وسيله شيطان چگونه انجام مي‌شود؟ از چه راه‌هايي و به وسيله چه عواملي آن را در ذهن انسان ايجاد مي‌كند؟ در قرآن در اين زمينه روي چند عامل تكيه شده است: ۱. تزيين اعمال زشت: شيطان كارهاي زشت انسان را در نظر وي تزيين مي‌كند. آيات فراواني موضوع تزيين شيطان را گوشزد كرده‌اند؛ نظير آيه: "تَاللّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَي أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَينَ لَهُمُ الشَّيطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيهُمُ الْيوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ؛ به خدا قسم كه (انبيا را) فرستاديم به سوي امت‌هايي پيش از تو، سپس شيطان كردار (بد) ايشان را در نظرشان زينت داد؛ پس او امروز دوستدارشان است و درگير عذابي دردناكند ". (نحل، ۶۳) و آيه: "وَزَينَ لَهُمُ الشَّيطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لاَ يهْتَدُونَ؛ و شيطان كردارشان را برايشان زينت داد، پس ايشان را از راه (خدا) بازداشت، پس آنان هدايت نيافتند ". (نمل، ۲۴) ۲. دادن وعده‌هاي دروغ به انسان كه اگر اين كار را بكني، چنين و چنان مي‌شود كه در بعضي آيات از چنين وعده‌اي سخن رفته است، مثل آيه: "يعِدُهُمْ وَيمَنِّيهِمْ وَمَا يعِدُهُمُ الشَّيطَانُ إِلاَّ غُرُورًا؛ (شيطان) وعده‌شان مي‌دهد و به آرزو كردن وادارشان مي‌كند و جز فريب، شيطان وعده‌شان ندهد ". (نساء، ۱۲۰) ۳. ترساندن انسان : يكي ديگر از كارهاي شيطان است كه انسان را نسبت به آينده خويش بيمناك مي‌سازد و از اين رهگذر مانع وي از انجام كارهاي خير مي‌شود. خداوند در قرآن مجيد مي‌فرمايد: "الشَّيطَانُ يعِدُكُمُ الْفَقْرَ؛ شيطان به تهيدستيتان وعده مي‌دهد ". (بقره، ۲۶۸) و بدين وسيله شما را از كار مفيد اجتماعي اخلاقي انفاق باز مي‌دارد. شيطان و هواي نفس اكنون كه معلوم شد شيطان چيست و كارش چگونه است، سؤال ديگري درباره آن طرح مي‌شود كه آيا شيطان، مستقل از نفس و هواي نفساني كار و انسان را منحرف مي‌كند و از كار خير باز مي‌دارد يا از همان مسير؟ از بررسي آيات مربوطه مي‌توان دريافت كه شيطان از طريق هواهاي نفساني در انسان نفوذ مي‌كند و كار و تلاش وي را تأييد مي‌كند يا تغيير مي‌دهد. كارهاي زشت را در نظر انسان تزيين و وي را در انجام آن تثبيت مي‌كند و در مقابل نيز او را مي‌ترساند و از انجام كارهاي خير بازش مي‌دارد و مسيرش را تغيير مي‌دهد. انسان وقتي تحت تأثير وسوسه‌هاي شيطان، توجهش به ماديات و لذايذ دنيا جلب شد از خدا غافل مي‌شود و در دل او جايي براي او باقي نمي‌ماند. در قرآن در اين زمينه آمده است كه: "مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَينِ فِي جَوْفِهِ؛ ِ خداوند براي هيچ كس، دو دل در درونش قرار نداده است ". (احزاب، ۴) كساني كه دنبال شيطان مي‌روند و حلقه عبوديت و بردگي وي را گردن مي‌نهند، كم‌كم شيطان بر آنان مسلط مي‌شود و عامل اين تسلط سوء اختيار خود ايشان است؛ چنان كه خداوند در اين زمينه مي‌گويد: "إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَي الَّذِينَ يتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ؛ تنها تسلط وي (شيطان) بر كساني است كه ولايت او را مي‌پذيرند و آنان كه به وسيله او (نسبت به خدا) مشرك باشند ". (نحل، ۱۰۰) و نيز مي‌گويد: "إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياء لِلَّذِينَ لاَ يؤْمِنُونَ؛ ما شياطين را دوستان كساني قرار داده‌ايم كه ايمان نمي‌آورند ". (اعراف، ۲۷) يعني ايشان با سوء اختيار خود ايمان نمي‌آورند و بدين وسيله زمينه را فراهم مي‌كنند تا شيطان بر آنان مسلط شود. و نيز در آيه ديگري مي‌گويد: "وَمَن يعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيضْ لَهُ شَيطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ؛ و آن‌كه از ياد خدا چشم پوشد، براي او شيطاني را برانگيزيم؛ پس او برايش همدم باشد ". (زخرف، ۳۶) بنابراين نخست اوست كه از خدا غافل مي‌شود؛ ولي پس از غفلتش از خدا، اين شيطان است كه قرين و همدم و همراه او خواهد شد، افساري بر گردنش مي‌اندازد و به هر جا كه خاطرخواه اوست مي كشاندش؛ پس اين سوء اختيار خود انسان است كه باعث اين اوضاع و احوال ناراحت كننده مي‌شود. بنابراين نتيجه مي‌گيريم كه گرچه شيطان موجودي است مستقل از هواي نفس؛ اما مستقل از هواي نفس نمي‌تواند كاري بر ضد انسان انجام دهد؛ بلكه همان هواها و خواسته‌هاي نفساني ما را تأييد مي‌كند؛ يعني در برابر هواي نفس، استقلال وجودي دارد؛ ولي استقلال عملي ندارد. در خاتمه‌ي اين مقاله با توجه به آن‌چه در اين زمينه گفتيم مي‌توان به اين نتيجه كلّي رسيد كه آن‌چه ما را از وصول به ارزش‌هاي اخلاقي باز مي‌دارد در يك عنوان كلّي هواي نفس است كه موضوع يا متعلّقش زندگي دنياست و به وسيله شيطان تأييد و تزيين مي‌شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها