جابرانصاری‌ها و عسگراولادی‌های مسلمان، از بیل گیتس چه كم دارند؟

کد خبر: 158000

اگر افطارهای تلویزیون (نه رسانه های آن سوی آب) را روشن كنید، پیام مردی را می شنوید كه فرزاد جمشیدی در سر سفره سحری شرمندگی اش را برای ما می خواند: «غذا ندارم سحر به بچه هایم بدهم. آرزو می كنم بخوابم و بمیرم.» (نقل به مضمون). اینها البته شاید هیچ كدامشان همسایه چهل خانه هر سوی یكی از متمولین عزیز نباشند، اما ساكن كشورمان كه هستند! كشوری كه تنها ادعا می شود هیچ كس در آن گرسنه نمی خوابد...

«آینده»، سرویس اجتماعی، مهدی خرم دل؛ بیل گیتس را بخش اعظم مردم جهان می شناسند و صدها میلیون نفر آرزو دارند به نقطه ای از موفقیت برسند كه این دانش آموخته دانشگاه هاروارد در طول 35 سال فعالیت در صنعت IT بدان دست یافت و طبق اعلام مجله فوربس، سومین مرد ثروتمند حال حاضر جهان لقب گرفت. اگر بیل گیتس را به صورت یك كشور تصور كنیم، باید به او لقب سی و هفتمین كشور ثروتمند جهان را داد و او می تواند به هر انسان این كره خاكی 15 دلار آمریكا هدیه بدهد و باز هم 5 میلیون دلار در حسابش باقی بماند و این قدرت خیره كننده ابرسرمایه دار 56 ساله ای را نشان می دهد كه دیگر در پی افزودن بر ثروت بیش از 70 میلیارد دلاری اش نیست. وقتی او و همسرش ملیندا، موسسه خیریه‌ای را با سرمایه 28.8 میلیارد دلار ایجاد كردند تا فعالیتهای بشردوستانه را در زمینه‌های بهداشت جهانی و آموزش حمایت كنند، با این امید كه در قرن بیست و یكم تمام مردم دنیا به آموزش و بهداشت دسترسی داشته باشند و این موسسه مبلغ 3.6 میلیارد دلار به بهداشت جهانی، 2 میلیارد دلار به توسعه آموزش در مناطقی كه سطح درآمد مردم پایین می‌باشد اهدا كرده است كه در آمریكا و كانادا به صورت اهدای كامپیوتر و دسترسی به اینترنت برای همگان در كتابخانه‌های عمومی بوده است، بسیاری این رفتار را یك ژست از ثروتمندی دانستند كه نمی داند با ثروت افزوده سالیانه اش چه كند و در پی محبوبیت جهانی است؛ اما وقتی كمتر از یك سال پیش گیتس از برنامه اش برای هزینه نود و نه درصد دارایی اش در راه كمك به مردم فقیر جهان پرده برداشت، دیگر نمی شد این ماجرا را یك ژست تلقی كرد. كاری كه گیتس انجام داد -بخشیدن اموال بدون اجبار به فقرا- در غرب "مسئولیت اجتماعی" خوانده می شود و شاید معادل اسلامی اش، "خمس" و "زكات" باشد. گیتس همان زمان در یك گفت و گو عنوان كرد: «ما قصد نداریم ثروت هنگفتی از خود برای فرزندانمان به ارث بگذاریم و آنها به ثروت ما چشم ندوخته اند.» و این گونه بود كه بسیاری از مردم جهان او را تحسین كردند و در میان این مردم، برخی صاحبان خرد از این منظر به ماجرا نگریستند كه چقدر این منش زندگی گیتس با اسلام واقعی كه بخشندگی در جای جایش توصیه شده، نزدیك است و چقدر این رویه یادآور كلام علی بن ابی طالب (ع) است كه «بگذارید و بگذرید، ببینید و دل مبندید، چشم بیندازید و دل مبازید، كه دیر یا زود باید گذاشت و گذشت...» و رخ دادن چنین اتفاقی در قلب آمریكا و توسط مردی كه در سالهای اخیر برخی جریان های متوهم، او را حتی یكی از سركردگان ایلومیناتی یا فراماسونری معرفی و ثروتش را سرمایه این جریانها دانستند(!)، نشان داد نباید تصور كرد شعائر اسلام تنها در كشور مملو از سرمایه دارمان انجام می شود! حضرت محمد مصطفی (ص) می فرماید: «ما آمَنَ بى مَنْ باتَ شَبْعانَ و جارُهُ جائِعٌ / به من ایمان نیاورده است، كسى كه با شكم سیر بخوابد، در حالى كه همسایه اش گرسنه باشد.» و خداوند متعال نیز در قرآن می فرماید: «وَ الْجارِ ذى القُرْبى و الجارِ الجُنُبِ / و همسایه نزدیك و همسایه دور را مورد احسان خویش قرار ده.» وقتی از امام صادق (ع) حداقل حد همسایگی را جویا می شوند، لسان الصدق پاسخ می دهد: «اَرْبَعین دارا مِن كُلِّ جانب / چهل خانه از هر طرف.» و با این اوصاف هر مسلمان و علی الخصوص شیعه ای كه با سیری، سر بر بالین بگذارد، به یكی از اصول دین ایمان نیاورده و عملاً كسی كه به پیامبری ایمان نیاورده، به دینش نیز ایمان ندارد و مسلمان نیست. با این قاعده ساده، تنها در مملكت هفتاد میلیونی مان، چند مسلمان داریم كه چون مولایش علی شب ها دلواپس گرسنگان ساكن در چهل خانه چهارسوی بیتش باشد و چند تن می توانند ادعا كنند تنها به همین یك تكلیفشان عمل كرده اند و از این جهت سربلندند و می دانند وقتی رحل سفر ببندند، همسایگانشان پشت جنازه شان به نیكی از ایشان یاد می كنند و لا اله الا الله را می گویند؟ شاید بسیاری چنین توجیه كنند كه توان عمل به چنین رویه اخلاقی و انسانی را برای چند همسایه اطرافشان ندارند، چه رسد به چهل همسایه از هر سو و استناد نمایند به «لا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها / خدا هیچ كس را جز به اندازه توانایى اش تكلیف نمى‏ كند» كه اگرچه انفاق حسن اصلی اش زمانی صادق است كه وقتی خود به چیزی احتیاج دارید، آن را به دیگری ببخشید. ولی شاید با این توجیه از طبق متوسط جامعه قابل پذیرش باشد اما آیا این حكم نباید توسط متمولین جاری شود؟ نمونه وطنی اش شاید اسدالله عسگراولادی باشد كه به قول خودش چند تن نیز از او در ایران ثروتمندتر هستند و البته همچون عسگراولادی سلطان خشكبار و صاحب بزرگ ترین انبار و خانه تهران (به گفته خودش) نیز كم نیستند كه شاید محمدرضا جابر انصاری و علینقی خاموشی از بزرگان پارچه و پوشاك ایران و علاء الدین میرمحمدصادقی كه او را پدر گچ و سیمان ایران خوانده اند و البته لیستی چندصد نفری را در ذیل اینها نگاشت كه عمل به این تكلیف اسلامی برایشان، حكم هزینه كردن از پول تو جیبی شان را دارد! اما آیا با این وضعیت در اطراف منازل این بزرگواران كه قطعاً دستشان به خیرات و مبرات هم می رود، دیگر هیچ كس گرسنه سر به بالین می گذارد؟ البته نمی گوییم كه دست اینها به خیر نمی رود؛ شاید ایجاد اشتغال این افراد برای زیردستانشان و ایجاد اشتغال برای واردكنندگان از چین یا صادركنندگان به اروپا و آمریكا و ایجاد فرصت های شغلی نیز خیر كمی نباشد، اما به هر حال این هم انتظار زیادی نیست برای كسانی كه از آموزه های علوی بهره برده اند. در همین زمینه نیز در آستانه انتخابات اتاق بازرگانی تهران، كنفرانس خبری مبنی بر همكاری اتاق بازرگانی تهران و محك برای تبیین "مسئولیت اجتماعی" در ایران و سرازیر شدن كمك ها به این مجموعه و نظایر آن برگزار شد اما مشخص نشد آقا پورفلاح یكی دیگر از میلیاردرهای عضو اتاق و هیات امنای محك دقیقاً بعد از این تبلیغات چند درصد از اموال اهالی این اتاق و یا چندده میلیارد تومان از گردش مالی باورنكردنی اعضای این اتاق را به عنوان كمك به حساب محك واریز كرده است؟! اگر افطارهای تلویزیون (نه رسانه های آن سوی آب) را روشن كنید، پیام های متعدد و مكرر مردمی را می شنوید كه مجری ها می خوانند؛ مردمی كه می گویند در رمضان غذا برای افطار و سحر ندارند و مردی كه فرزاد جمشیدی در سر سفره سحری شرمندگی اش را برای ما می خواند: «غذا ندارم سحر به بچه هایم بدهم. آرزو می كنم بخوابم و بمیرم.» (نقل به مضمون) و این سحری را برای كسی كه ذره ای دل داشته باشد، به زهر مبدل می سازد. اینها البته شاید هیچ كدامشان همسایه چهل خانه هر سوی یكی از متمولین عزیز نباشند، اما ساكن كشورمان كه هستند! كشوری كه تنها ادعا می شود هیچ كس در آن گرسنه نمی خوابد. حال با این اوصاف آیا می توان توقع داشت، مثلاً عسگراولادی كه آمادگی اش را بارها برای خرید ملك نمایشگاه بین المللی تهران با برآورد 500 میلیارد تومان قیمت، اعلام كرده، 99 درصد اموالش و دارایی های متعلق به خود را به ایتام واگذار كند و در حالی كه به مراتب سن بیشتری از بیل گیتس از او گذشته، تنها یك درصد اموالش را نگه دارد؟! آیا می توان درخواست مشابهی از میرمحمدصادقی، خاموشی، جابر انصاری و دیگران داشت؟ به هر حال سرمایه داری در ایران محترم است و باید امنیت سرمایه گذاری نیز افزایش یابد تا بسیاری از سرمایه ها نیز به كشور بازگردد و از این حیث صاحب اختیار ثروتشان هستند و با این حساب تنها پرسشی كه می ماند این است كه جابرانصاری ها و عسگراولادی های مسلمان و امثال آنها، از بیل گیتس چه كم دارند یا او چه بیشتر دارد؟

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها