درباره ریاست عبدالحسین خسروپناه بر انجمن فلسفه
استقبال انجمن [سلطنتی] فلسفه از شیخ عبدالحسین خسروپناه، استقبال گرمی نبود؛ این البته اتفاق تازهای نیست؛ واقعیت آن است که انجمن سلطنتی فلسفه طی چهار دهه حیات خویش همواره به حوزههای علمیه و سنت معرفتی آن به دیدهی تحقیر نگریسته است و ریاست یک روحانی معتقد به حکمت اسلامی و منتقد فلسفههای الحادی چندان خوشآیند ساکنان آن جا نیست.
تریبون مستضعفین:مهدی فاطمی صدر/این انتصاب البته حاوی پیامهای مهمتری نیز هست؛ این که نظام اسلامی در جهاد نظری (نرم) با شاکلهی علم مدرن در حمله به خط اول علوم انسانی متوقف نمانده است و پا به عمق جبههی دشمن در علوم فلسفی نهاده است و بعید نیست که در عرض این جبهه نیز به سراغ علوم پایه، علوم پزشکی و پس از آن برود. استقبال انجمن [سلطنتی] فلسفه از شیخ عبدالحسین خسروپناه، استقبال گرمی نبود؛ این البته اتفاق تازهای نیست؛ واقعیت آن است که انجمن سلطنتی فلسفه طی چهار دهه حیات خویش همواره به حوزههای علمیه و سنت معرفتی آن به دیدهی تحقیر نگریسته است و ریاست یک روحانی معتقد به حکمت اسلامی و منتقد فلسفههای الحادی چندان خوشآیند ساکنان آن جا نیست. انجمن سلطنتی نقطهی تثبیت دستاندازیهای جریان فلسفهی مدرن به قلمروی فلسفهی اسلامی بود؛ پادگانی که نیروهای اشغالگر پس از تصرف زمینی در ساحلی ناآشنا میسازند و از آن جا مستعمراتشان را توسعه میدهند. فلسفهی اسلامی هم برای اهالی این پادگان چیزی شبیه فلسفهی هندوها برای مبلغان پروتستان بود. فارغ از مشی شخصی برخی اساتید، سنت معرفتی شیعی برای انجمن فاقد ارزش اکنونی است و به مثابه امری تاریخی به آن پرداخته میشود؛ یعنی گذشتهیی که به دست ما رسیده است و نه الزاماً آتیهای که پیش روی ما را میسازد. این، البته همآن ممشایی است که در همهی دانشکدههای الاهیات در نسبت با قرآن، حدیث، فقه، فلسفه و عرفان در جریان است. دانشکدههای سکولار الاهیات هر چند بسیار پیش از انجمن سلطنتی بر پا شدند، اما همان آرمان را در سر دارند؛ بازتعریف مدرن سنت معرفتی شیعه. خلاف انجمن اما این دانشکدهها بدیلی برای سنت معمول نداشتند و به سرعت در مقابل حوزهها به انفعال و انزواء دچار شدند. این انتصاب البته حاوی پیامهای مهمتری نیز هست؛ این که نظام اسلامی در جهاد نظری (نرم) با شاکلهی علم مدرن در حمله به خط اول علوم انسانی متوقف نمانده است و پا به عمق جبههی دشمن در علوم فلسفی نهاده است و بعید نیست که در عرض این جبهه نیز به سراغ علوم پایه، علوم پزشکی و پس از آن برود. عبدالحسین خسروپناه فرای تحصیلات حوزوی فقهی و حکمی، متخصص فلسفهی مضاف است؛ این به سادگی به این معنا است که مأموریت او نه درگیری در پیشانی علوم انسانی که زدن عقبهی فلسفی و منطقی آنها است؛ به بیان سادهتر این انتصاب بیش از هر چیز فرو ریختن نیروهای هوابرد معرفتی حوزه در عمق مناطق اشغالی علم مدرن در جامعهی شیعی ایران است. باید پذیرفت که طی دهههای گذشته خطوط علوم انسانی هر چند رخنههایی را پذیرفته است اما هنوز به دست نیروهای انقلاب شکسته نشده است؛ چه ما هنوز بدیلی برای این علوم نداریم؛ یعنی نیرویی برای تثبیت و تأمین این جبهه در اختیار نداریم؛ این نیروی مفقود احتمالاً همآن علوم انسانی اسلامی است. وضعیت ما در عمق جبهههای علم اما قدری متفاوت است؛ فلسفهی اسلامی، خلاف فلسفههای مدرن که مدتها است از ذوق به ذهن و از آن جا به زبان فرو نشسته است، شاکلهای پویا است که در همهی این مراتب حاضر است و همآورد میطلبد. به بیان دیگر ممکن است که تا دههها نتوانیم علوم انسانی، پایه یا پزشکی را در برخورد از روبهرو، در مسائل و نتائج، بشکنیم، اما فروپاشاندن آنها در عمق، در مبانی و روشها، چندان دور نیست. این انتصاب به سادهگی به معنای توسعهی راهبرد عملیات نرم نظام اسلامی از درگیری جبههای با علم مدرن به کشاندن نبرد به عمق مناطق اشغالی است؛ و در میان همهی پادگانهای فلسفهی اشغالگر مدرن (دانشکدهها و پژوهشکدهها) انجمن سلطنتی فلسفه بهترین آماج بود …
دیدگاه تان را بنویسید