ماموریت جدید آقای محصولی
آیا بعد از شش سال اصولگرایان طرفدار محصولی می خواهند انتقامشان را از اصولگرایانی که نگذاشتند محصولی وزیر نفت شود بگیرند ؟ آیا اصولگرایی ناب مورد نظر این آقایان یعنی سوآپ نفت ، بساز و بفروشی ، در اختیار داشتن خانه چند ده میلیاردی و ... آیا اعضای این فهرست قرار است مروج ساده زیستی باشند و از عدالت و عدالتخواهی سخن بگویند ؟
عباس پازوکی:
صادق محصولی یار میلیاردر رئیس دولت و ثروتمند ترین عضو دولت های نهم و دهم ، این روزها از سوی رسانه ها به عنوان لیدر جریانی با عنوان "جبهه پایداری انقلاب اسلامی" معرفی می شود . وی که از دوران حضورش در استانداری آذربایجان غربی دوست و همراه نزدیک دکتر احمدی نژاد بوده است ، تلاش می کند در ایام انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی نقشی متفاوت با نقشش در انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم را ایفا کند و این بار ریاست گروهی را بر عهده گرفته که ظاهراً برخی از آنان از منتقدان جریان انحرافی اند . البته زمانی که مشایی به عنوان معاون اول دولت دهم معرفی شد و عده ای از وزرا به تاخیر رئیس جمهور در اجرای حکم ولی فقیه معترض شدند ،محصولی ساکت بود و حتی در لیست قبولی های احمدی نژاد نیز قرار گرفت و به عنوان جایزه بر کرسی وزارت پولدار رفاه و تامین اجتماعی تکیه زد . شاید به همین دلیل است که نقش جدید محصولی نتوانسته اعتماد خیلی ها را جلب کند و اخیراً نیز شایعاتی مبنی بر ارتباط محصولی و احمدی نژاد درباره جبهه پایداری سبب بروز تردیدهایی جدی درباره نیت برخی از تشکیل دهندگان سیاسی و اقتصادی این جبهه شد ، اما به نظر می رسد پرسش اساسی این است که آیا صادق محصولی به عنوان مرد میلیاردر دولت های نهم و دهم می تواند تبدیل به نماد اصولگرایانی شوند که برخی از آنها مدعی لزوم پاک سازی و ناب سازی گفتمان اصولگرایی اند ؟ در این وجیزه قصد توضیح درباره سوابق صادق محصولی و اشاره به ماجرای اختلافاتش با سرداران شهید حمید و مهدی باکری ، سوآپ نفت ، پرونده باغ نیاوران ، رای نصفه نفره برای کسب عنوان وزارت کشور، ماجرای معامله شش میلیون دلاری نفت با تاجیکستان و خیلی موضوعات مطرح در این سال ها را نداریم . شاید هر کدام از این پرونده ها به اندازه کافی در رسانه ها مطرح شده اند و حتماً در موقع مقتضی محصولی نیز به خیلی از آنها پاسخ داده و یا خواهد داد ، اما چگونه می شود صادق محصولی را که خیلی ها نماد اشرافی گری در دولت های نهم و دهم می خوانند ، عده ای تبدیل کنند به نماد اصولگرایان تندرو ؟ هر چند میزان دقیق ثروت محصولی مشخص نشده است. او در دیداری که با اعضای اتاق بازرگانی ایران داشت گفت : " بنده به نمایندگان نیز گفتم ثروت من حتی اگر ۱۶۰ میلیارد دلار هم باشد، باز هم از طریق فعالیت در امور ساخت و ساز به دست آمده است. در هیچ جا ردپایی از رشوه یا معامله با دولت مشاهده نمی شود." البته ثروت محصولی همواره یک معما بوده است و برخی ثروت وی را تا 600 میلیون دلار نیز تخمین زده اند . اما موضوع این یادداشت تحقیق درباره میزان ثروت افسانه ای یکی از میلیاردرهای ایرانی نیست . بلکه موضوع این است که چگونه امثال حسینیان ، رسایی و کوچک زاده تبدیل شده اند به حامیان پولدارترین وزیر بعد از انقلاب ؟ شاید راز این داستان را باید در گفته های روح الله حسینیان دیگر عضو جبهه پایداری جست که گفته بود " اصولگرایان باید یك نفر پولدار داشته باشند تا از آنها حمایت كند تا بتوانند رای بیاورند." رسایی و روح الله حسینیان دو نماینده حامی احمدی نژاد در مجلس هشتم هستند که به هنگام معرفی محصولی برای کسب عنوان وزارت کشور به شدت از وی حمایت کردند و حتی تلاش کردند برخی از پرونده هایی که در مجلس هفتم علیه وی مطرح شده بود را به عنوان افتخار برای محصولی معرفی کنند . عماد افروغ نماینده اصولگرای مجلس هفتم درباره معرفی صادق محصولی به عنوان وزیر نفت گفته بود : "تصور كنید وزیری كه از راه بورسبازی و بساز بفروشی به ثروت كلان رسیده است با این وزارتخانه ثروتمند چه خواهد كرد؟" او محصولی را فردی با ثروت بادآورده توصیف كرده و گفته بود او از شاخصهای یك وزیر برخوردار نیست. آنزمان ماجرای پرونده محصولی در کمیسیون اصل نود چنان بالا گرفت که محصولی ناچار شد انصراف خود از تصدی وزارت نفت را اعلام کند. اما بعدها روح الله حسینیان بدون اشاره به انتشار تصاویری از منزل چند ده میلیاردی صادق محصولی در سایت ها گفت : "سادهزیستی با پولداری مغایرت ندارد ممكن است فردی پولدار باشد اما در عین حال سادهزیست هم باشد و از پولش در مسیر انقلاب و اسلام و مردم استفاده كند…اصولگرایان باید یك نفر پولدار داشته باشند تا از آنها حمایت كند تا بتوانند رای بیاورند." حمید رسایی نیز درخصوص انتقادات نمایندگان مجلس هفتم به صادق محصولی و ابهامات درباره وضعیت مالی محصولی گفت كه "نمایندگان مجلس درباره حضور ایشان در وزارت نفت حرف داشتند اما برای وزارت كشور مشكلی ندارند! " حمایت های شدید و لابی های شبانه روزی فراکسیون حامیان دولت سبب شد تا سرانجام صادق محصولی بتواند با اختلاف یک نصفه رأی ! به عنوان وزیر کشور دولت دهم رأی اعتماد بگیرد و بعد از کسب عنوان پولدارترین وزیر بعد از انقلاب ، عنوان دارنده کم ترین رأی اعتماد در میان وزرای بعد از انقلاب را نیز یدک بکشد . در پایان رآی گیری برای رأی اعتماد شمار رأی دهندگان برای محصولی یک بار ۲۷۳ و بار دیگر ۲۷۵ نفر اعلام شد. محصولی نیم رای بیش از نصف آراء را به دست آورد. این در حالی بود که برخی از نمایندگان مجلس معتقد بودند وزیر نصف به علاوه یک رای باید بیاورد و اساساً رأی نصفه معنایی ندارد و لذا خواستار ابطال وزارت او شدند .ولی علی لاریجانی این موضوع را رد کرد و صادق محصولی به رغم تشکیک در آرایش با حمایت های نمایندگان حامی دولت و تاکید علی لاریجانی بر صحت رأی گیری بر کرسی وزارت کشور تکیه زد . اکنون اما بعد از آنکه صادق محصولی درباره قضایای مختلفی از جمله ماجرای قهر11 روزه دکتر احمدی نژاد سکوت پیشه کرد و همچنان به حمایت از رئیسش پرداخت ، تصمیم گرفته به عنوان لیدر گروهی از اصولگرایان وارد عرصه انتخابات شوند که مدعی لزوم پاک سازی جریان اصوگرایی هستند . به نظر میرسد اصل ماجرا هم نه گفتمان اصولگرایی است نه بحث های دیگری که مطرح می کنند . اصل ماجرا همان است که حسینیان گفت : " اصولگرایان باید یك نفر پولدار داشته باشند تا از آنها حمایت كند تا بتوانند رای بیاورند" . اما آیا لیدر شدن یک نفر در یک جریان انتخاباتی به خاطر پولش همان اصولگرایی نابی است که بعضی دنبال آن هستند ؟ آیا اصولگرایانی که باید حذف شوند همان هایی هستند که در ایام معرفی محصولی به عنوان وزیر نفت با این تصدی مخالفت کردند ؟ آیا اکنون بعد از شش سال اصولگرایان حامی محصولی تبدیل شده اند به نمادهای ساده زیستی و انقلابی گری و اصولگرایان مخالف محصولی تبدیل شده اند به نمادهای اشرافی گری و ... ؟ آیا بعد از شش سال اصولگرایان طرفدار محصولی می خواهند انتقامشان را از اصولگرایانی که نگذاشتند محصولی وزیر نفت شود بگیرند ؟ آیا اصولگرایی ناب مورد نظر این آقایان یعنی سوآپ نفت ، بساز و بفروشی ، در اختیار داشتن خانه چند ده میلیاردی و ... آیا اعضای این فهرست قرار است مروج ساده زیستی باشند و از عدالت و عدالتخواهی سخن بگویند ؟ آیا این مدعیان افراطی فراموش کرده اند که رهبر معظم انقلاب نسبت به نزدیک شدن به کانون های قدرت و ثروت هشدار دادند ؟ این عین عبارت مقام معظم رهبری است که خطاب به نمایندگان مجلس نزديك شدن به صاحبان قدرت و ثروت را خطري بسيار بزرگ دانستند و افزودند: " اگر كسي بهخاطر تأمين نمايندگي در مجلس بعدي، به صاحبان ثروت و قدرت نزديك شود، خدا از اين كار بسيار زشت نمي گذرد و انتقام الهي، حتماً بر سرنوشت او اثر خواهد گذاشت، ضمن اينكه اين گونه كارها بر جامعه هم اثر منفي مي گذارد." اما نکته تاسف بار این است که عده ای که خود را مدعی انحصاری ولایتمداری می دانند نیز دقیقاً خلاف این فرمایش رهبری عمل می کنند و می گویند باید یک نفر پولدار باشد که از حمایت کند تا در انتخابات رأی بیاویم ! چه بازی عجیبی است این بازی سیاست که عده ای به نام مبارزه با اشرافی گری زیر علم میلیاردرها سینه می زنند و عده ای که خود قربانی این مبارزه اند با حجم زیادی از تخریب های رسانه ای به عنوان نمادهای اشرافی گری معرفی می شوند . واقعاً جای یک نود سیاسی خالی است که مجری اش بگوید : "چه می کند این پول ؟!"
دیدگاه تان را بنویسید