چند خط با امضای امیر

کد خبر: 177801

او مصاحبه‌ها را به نحوی پیش می‌برد که شنونده یا خواننده گمان می‌کند امیر از گفت‌وگوهای این‌چنینی عصبانی است و دلخور که چرا بازگشت او به استقلال باز شایعه شده!

سرویس ورزشی؛ رامتین جباری- «امیر قلعه‌نویی» این روز‌ها زیاد مصاحبه می‌کند. از روزنامه‌های ورزشی تا سایت‌های خبری، از آیتم‌های گزارشی تلویزیون تا خط رادیو ورزش، همه جا صدا و چهره مردی است که اهل رسانه بهتر می‌‎دانند خیلی با مدیوم سین جیم سازگاری ندارد. اما اخیراً درباره هر موضوعی اظهارنظر می‌کند و حرف زیاد می‌زند. با خبرگزاری فارس از چشم‌های آبی می‌گوید که اگر داشت تا امروز مجسمه‌اش را ساخته بودند، از نبود «چشم‌انداز» و اهداف راهبردی گلایه می‌کند و از «طرح جامع» ‌یی که نوشته است ولی خاک می‌خورد! و حرف‌های خارج از چارچوب دیگری که در وقار این یادداشت نیست. خبرآنلاین نقل‌قول دیگری را از امیر تی‌تر می‌کند که برای مدیران ورزش کشور ارائه راهکار کرده و می‌گوید: «چه اشکالی دارد صفایی‌فراهانی به این فوتبال کمک کند؟» و در حین بررسی گزینه‌های مدیریت فوتبال، طعنه‌یی به استقلال و «پرویز مظلومی» می‌زند؛ «تنبیه با ماست‌مالی کردن فرق دارد.» که منظورش به جباری است و اینکه او «کیانی» را به شیوه دیگری بخشیده است. در ادامه در مصاحبه با بخش فارسی سایت گل، یک روز مانده به پایان پائیز، برای nامین بار در چند سال اخیر، رتبه‌های نهم و سیزدهم استقلال را به رخ هواداران تیم می‌کشد تا برای آخرین روز ماه آذر، روی جلد روزنامه‌های ورزشی برود و مستعد نقل محافل فوتبال برای شب یلدا شود؛ «استقلال زمانی برای من است که در بحران باشد.» و «استقلال وقتی من را می‌خواهد که نهم یا سیزدهم باشد.» او مصاحبه‌ها را به نحوی پیش می‌برد که شنونده یا خواننده گمان می‌کند امیر از گفت‌وگوهای این‌چنینی عصبانی است و دلخور که چرا بازگشت او به استقلال باز شایعه شده! او مصاحبه‌ها را با برخی از دوستان خبرنگارش با سوال و جوابی که با هماهنگی خاصی مطرح می‌شود به پایان می‌برد؛ «با هواداران استقلال که منتظر بازگشت شما هستند چه صحبتی دارید؟» یا چیزی شبیه به این، که امیر در پاسخ می‌گوید: «از لطف همیشگی آن‌ها متشکرم و خدا را شاکرم اما با تراکتور قرارداد دارم.» امیر اما دغدغه هواداران استقلال را هرگز ندارد که اگر داشت راضی نمی‌شد، با وقت و بی‌وقت از بحرانی‌ترین فصل‌های استقلال و تلخ‌ترین خاطره‌های هواداران یاد کند و رتبه‌های «نهم» و «سیزدهم» استقلال را مرتباً گوشزد کند. امیر زمان‌هایی که مسوولیتی در استقلال ندارد مانند هوادار تیم رقیب با زیرکی برای استقلال «کری» می‌خواند و با ژست «عشق خالصانه»، خود را یگانه «ناجی بزرگ» روزهای بحرانی معرفی می‌کند. امیر فراموش می‌کند که از عوامل اصلی رتبه‌های باب میل او، همین «امیر قلعه‌نویی» است و هنوز حرف‌های گفته و بیشتر ناگفته تلخ «رولند کخ» و بازیکن‌های آن فصل، عبرت‌آموز و شوک‌آور است! و فراموش نکند که گفت: «هرگز به استقلال برنمی‌گردم، حتی اگر در فوتبال نباشم کشاورزی می‌کنم اما دیگر به استقلال نمی‌آیم.» اما حواسش به طرز بدی درگیر استقلال و این بردهای وحشتناک داربی با مظلومی است که سایه او را بیشتر از هر وقت دیگری کمرنگ کرده! و در انتظار روزی است که باز این‌چنین بگوید؛ «برای دل هواداران عهدم را شکستم و برخلاف میل باطنی‌ام برای کمک به استقلال قبول کردم و می‌آیم»! آنهایی که به امیر نزدیکند یا نزدیک بوده‌اند می‌دانند چه انتظار سنگینی برای یک رتبه نهم، یا سیزدهم می‌کشد! چند خطِ با امضای رو در روی امیر از علی دانایی‌فر، رایکوف، عباس رضوی تا پرویز مظلومی، استقلال روزهای خوب داشت، روزهای بد هم داشت. با منصور پورحیدری قهرمان آسیا شد، نایب قهرمان آسیا شد، به بن‌بست‌های کشنده هم رسید، وقت‌های کابوس‌باری هم داشت. با ناصرحجازی، قهرمان لیگ شد، نایب قهرمان آسیا شد، روزهای نامساعد هم داشت. استقلال با تو هم روزهای خوب و بد را با هم داشت. هیچ‌کدام از اسم‌هایی که برده شد و آنهایی که نشد، وقتی با استقلال نیستند، حواسشان پرت استقلال نیست. هیچ‌کدام مترصد زمانی نبودند یا نیستند که شرایط تیم بحرانی شود تا در به رویشان باز شود. دست‌کم کسی یادش نمی‌آید، لااقل تا امروز این‌گونه نبودند، یا به شدت تو نبودند، نیستند! هیچ‌کدام از پیشکسوت‌های استقلال وقتی به خاطره‌ها رجوع می‌کنند، روزهای بد استقلال را جار نمی‌زنند، جز تو کسی از دسته‌سوم، رده نهم و رتبه سیزدهم استقلال، دست‌آویزی برای بالاکشیدن خودش نمی‌سازد، تا دیده شود! به اندازه‌ درک، درباره قلم‌های ورزشی منتقد حرف زدی تا به جلو فرار کنی، با تو اما فارغ از آداب ژورنالیستی از سال‌های ۷۵ و ۷۶ و روزهای دستیاری‌ات برای «حجازی» حرف داریم. از قبل‌ترش، وقتی شماره هشت استقلال بودی. از لیگ دوم بر‌تر و «استقلالِ کخ» با تو حرف داریم، از سال ۸۶ با تو حرف‌ها داریم. درباره همه روزهایی که با استقلال نبودی و نیستی با تو حرف داریم. به جلو فرار می‌کنی، لطفاً بایست تا به هم برسیم و قطعاً روزی که «بی‌تفاوتی‌ها» جایش را به «تعهد» و «اخلاق پایدار» بدهد، شاید فرصتی شود که با تو بگوییم، شاید یادت آمد که راه را از چه می‌ان‌برهای مخصوص به «قلعه‌نویی» آمدی!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت