سرویس فرهنگی «فردا»،احسان حسینی نسب؛ پنجمین ساخته بلند عبدالرضا کاهانی که این روزها روی پرده سینماهای کشور در حال اکران است با آنچه که مطلوب واقعی سینمای ملی با هویت اسلامی باید باشد تفاوت دارد. «اسب حیوان نجیبی است»، تنها یک فیلم معمولی نیست که شما بتوانید با تکیه بر صندلی سینما از دیدن آن لذت ببرید، بلکه کلونی حقیری را با الفاظ رکیک و شوخیهای مبتذل به تصویر می کشد. کاهانی در ساخت اسب حیوان نجیبی است، نگاهی خاص به سینمای کیمیایی دارد و البته این نگاه در سکانسهای پایانی فیلم تجلی مییابد. با این تفاوت که به جز اختلاف بنیادین در سینمای کاهانی با کیمیایی، نگاه کارگردان اسب حیوان نجیبی است نگاهی کمیکتر به پدیدهها و وقایع روایت شده در فیلمش است.
بی شک شوخیهای اروتیک در کنار به چالش کشیدن بنیان خانواده با مفاهیمی مانند خیانت و زنبارگی و میخواری از «اسب حیوان نجیبی است» فیلم خوبی نساخته است. باید توجه داشت هرچند سینما راوی بخش بزرگی از معضلات امروز جامعه است اما از نگاه هتاکانه و آمیخته به هزل تا نگاهی انتقادی
و سازنده البته راه بسیار است. «اسب حیوان نجیبی است» روایت بیرونی از زندگی افرادی است که به هر روی در بخش درونی روابط خود دچار مشکلاتی شدهاند و آن گونه که کارگردان نشان میدهد عمده این مشکلات نیز به مسائل مادی باز میگردد، کاهانی در بیان کشدار این روابط به اصل فیلم خود لطمه زده است و کوشیده با شوخیهای خارج از عرف سینمایی و کلمات رکیک از بار مطول و حاشیه رویهای اضافه بکاهد و جذابیتهای بیشتری را به فیلم خود تزریق کند. صرف به تصویر کشیدن پسر جوانی که بیماری جنسی دارد یا دختر بیخانمانی که در کارگاه آموزشی منشی است و همانجا هم زندگی میکند یا هنرمند آهنگسازی که برای به دست آوردن زن رفیق خود برنامهای در سر دارد شاید با نگاه تئوریزه شده فاقد اشکال باشد اما قطعا به سادگی نمیتوان از به تصویر کشیدن صریح این مقولات با نگاه کمیک و در یک اجتماع چند نفره که کاهانی آن را در فیلمش روایت میکند، گذر کرد، اساسا اجتماع این افراد در کنار یکدیگر در «اسب حیوان نجیبی است» با آن ادبیات سخیف و آلوده به مسائل جنسی، فارغ از بحثهای فنی فیلمسازی، دهن کجی بزرگی به سینمای متعهد است ... خط قرمز ارشاد چه بوده است؟ علیرضا سجادپور
چندی پیش در گفتگو با یک سایت خبری بر ممانعت از ارائه مجوز اکران با فیلمهایی که شوخیهای جنسی دارند تاکید کرده بود. سجادپور عینا گفته بود: «ما به هیچ عنوان به هیچ مورد شوخی جنسی اتاق خوابی در هیچ فیلمی مجوز نخواهیم داد.» به راستی معیار سجادپور از شوخیهای جنسی و اتاق خوابی چه بوده است؟ بیتردید سینمای ایران از دهه هفتاد تا کنون با چالشهای جدی و فراوانی روبرو بوده است. در برههای از زمان، مفاهیم تهاجم فرهنگی و مصادیق آنکه در سینمای آن روز به وضوح قابل مشاهده بود و امروز که سینمای ایران در بستر ابتذال میغلطد، حتما در این میان جای اندک تاملی وجود دارد که چرا در دهه اخیر مهمترین خروجیهای سینمای یک کشور، مارمولک، به رنگ ارغوان، اخراجیها و جدایی نادر از سیمین و یه حبه قند بوده است. قطعا باید پذیرفت که سینمای کشور سینمای پیشرو نیست، سینمای ما امروز کاملا متاثر از سینمای غرب است و حرکت در مسیر ابتذال -بخاطر فروش در گیشه- و از سوی دیگر ترویج مصرفگرایی در سینمای ما بصورت اپیدمی درآمده است آفت بزرگی است که در سینمای ما وجود دارد. آخرین نمونه و متاسفانه غیر اخلاقیترین نمونهای که نگارنده این سطور بر پردههای
سینما دیده است همین «اسب حیوان نجیبی است» بود. گویی سینما این روزها در حال عقبگرد است و آرمانها و چارچوبهای اخلاقی و دینی تعریف شدهاش را بخاطر عدم وجود فیلمهای مطلوب و متناسب با این چارچوبها در حال از دست دادن است.
دیدگاه تان را بنویسید