از توقیف‌خانه پدر تا زندان‌های ترسناک پسر...

کد خبر: 184479

بولتن‌های کمیته مشترک ضدخرابکاری در چند نسخه تهیه می‌شدند. مشتریان این بولتن‌ها، ابتدا شاه بود که نسخه اول بولتن برای مطالعه او با سلسله مراتبی به‌دست او می‌رسید. یعنی سجده‌ای، ثابتی، نصیری که خودشان هم آن را مطالعه می‌کردند. نسخه دوم برای رییس ساواک و نسخه سوم برای رییس شهربانی کل کشور فرستاده می‌شد که بعد از مطالعه او، در اداره اطلاعات، بایگانی می‌شد. نسخه چهارم هم برای اداره دوم اطلاعات و ضداطلاعات ارتش ارسال می‌شد.

از توقیف‌خانه پدر تا زندان‌های ترسناک پسر...
سرویس تاریخ «فردا» ؛ در سال ۱۳۱۱ رضا خان ‌دستور احداث ساختمانی برای نگهداری زندانیان عادی را صادر کرد. قرار شد آلمانی‌ها طراحی و نظارت بر ساخت را به‌عهده بگیرند. در سال ۱۳۱۶، ساختمان با کاربری زندان به بهره‌برداری رسید و «توقیف‌خانه» نامیده شد. زمان رضاخان سیستم اطلاعاتی و امنیتی وجود نداشت و او اطلاعات را از اداره تأمینات به‌دست می‌آورد که بعد‌ها «شهربانی» نامیده شد. با وجود این‌که سازمان یا نظامی برای جمع‌آوری اطلاعات و برقراری امنیت تاسیس نشده‌بود اما مخالفان رژیم سرکوب می‌شدند و با روش‌های مختلف مثل تزریق آمپول هوا به قتل می‌رسیدند. با شروع دوران سلطنت محمدرضا و تغییر در شیوه حکومت، مقابله با مخالفان رژیم هم تغییر کرد و شیوه‌های سنتی به سیستم‌های مدرن و پیشرفته تبدیل شد. در سال‌های آخر دهه ۲۰، سیستمی به نام «کوک» ایجاد شد. با تاسیس این سیستم، از نفوذ روس‌ها به کشور جلوگیری می‌شد. بعد از کودتای ۲۸ مرداد، با اصرار آمریکایی‌ها، سازمان ضد اطلاعات ارتش (رکن ۲) راه‌اندازی و در اسفند ۱۳۳۵ طرح تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) به‌وسیله مجلس تصویب شد. ساواک در سال ۱۳۳۶ با ریاست شاپور بختیار کار خود را شروع کرد که آن زمان فرماندار نظامی تهران بود. افسران آمریکایی، انگلیسی و اسراییلی روش‌های اطلاعاتی را به ماموران ساواک آموزش ‌می‌دادند اما سهم اسراییل در آموزش مسایل فنی و تامین ابزار شکنجه از آمریکا و انگلیس هم بیشتر بود. ساواک و اداره‌ها ساواک ۱۰ اداره کل داشت: اداره‌کل یکم: شامل امور اداری، کارگزینی، تشریفات و مخابرات بود. اداره‌کل دوم: مسوول کسب اطلاعات خارجی، جمع‌آوری اطلاعات پنهانی از کشورهای هدف بود که به‌وسیله پایگاه‌های مرزی با نفوذ به نهادهای اطلاعاتی و موسسه‌های مهم این کشور‌ها انجام می‌شد. اطلاعات جمع‌آوری شده، برای تجزیه و تحلیل و بررسی‌های همه‌جانبه و تهیه گزارش نهایی به اداره کل هفتم تحویل داده می‌شد. اداره‌کل سوم: به اداره امنیت داخلی معروف بود و وظیفه آن به‌دست آوردن اطلاعات از فعالیت‌های سیاسی داخل کشور و انجام عملیات ضد براندازی بود. این اداره کل با داشتن گسترده‌ترین تشکیلات و امکانات، وسیع‌ترین اداره عملیاتی ساواک به‌حساب می‌آمد و مفهوم ساواک در افکار عمومی در وجود این اداره خلاصه می‌شد. البته این اداره کل در پوشش دیپلماتیک اعمال مخالفان رژیم در خارج از کشور را هم کنترل می‌کرد. اداره‌کل چهارم: حفاظت پرسنل، تامین امنیت آن‌ها و مراقبت از احتمال همکاری با سرویس‌های بیگانه بود. حفاظت اماکن، حفاظت اسناد طبقه‌بندی شده و حفاظت پاسداران ساواک هم از جمله وظیفه‌های اداره کل چهارم بود. اداره‌کل پنجم: اداره فنی ساواک بود و وظایف فنی مربوط به مراقبت و تعقیب، مانند شنود تلفنی و استراق سمع، سانسور، عکاسی، کارگذاشتن میکروفن در محل‌های موردنظر، بازکردن قفل و... را به‌عهده داشت. اداره‌کل ششم: مسوولیت این اداره‌کل تنظیم بودجه و امور مالی سازمان، تخصیص اعتبار به عملیات و واحد‌ها، تهیه و تدارک کار‌پردازی، اداره امور موتوری، باشگاه‌ها، خانه‌ها و ساختمان‌های ساواک و حسابداری کل سازمان بود. اداره‌کل هفتم: از جمله ماموریت‌ها و وظیفه‌های این اداره‌کل می‌توان به بررسی و تجزیه و تحلیل و ارزیابی تمام اخبار و اطلاعات رسیده از اداره‌کل دوم و سایر منابع اطلاعاتی کشورهای دوست و همکار اشاره کرد. این اداره‌کل وظیفه داشت مسایل ایران و منطقه را از منابع مختلف خارجی به زبان‌های مختلف تهیه و ترجمه و در آرشیو نگهداری کند. تهیه بولتن‌های خبری روزانه هم از وظیفه‌های این اداره‌کل بود. اداره‌کل هشتم: وظیفه عملیات ضد جاسوسی و مقابله با اقدام‌های عوامل خارجی در مرکز با منطقه‌های دیگر ایران را بر عهده داشت که که هدف برخی از کشور‌ها بود. اداره‌کل نهم: واحد تحقیقاتی ساواک و آرشیو این سازمان درباره همه افراد و گروه‌هایی بود که به‌نوعی با مسایل سیاسی سرو کار داشتند. این اداره‌کل موظف بود اطلاعات مربوط به کسانی را فراهم کند که احتیاج به آگاهی درباره آن‌ها برای استخدام، ماموریت، ترفیع و... بود. اداره‌کل دهم: آموزش پرسنل ساواک بر اساس نیازهای هر واحد، از زبان خارجی تا دوره‌های فنی مثل آموزش خط‌شناسی، آموزش بازجویی، آموزش بررسی اطلاعات و تهیه گزارش، مخابرات، حفاظت و... در این اداره‌کل متمرکز بود. ۱ چرا کمیته وحشت؟ در دهه ۴۰ و هم‌زمان با افزایش فعالیت گروه‌های مخالف رژیم، ارتش، ساواک، ژاندارمری و شهربانی مسوولیت سرکوب قیام‌ها را بر‌عهده گرفتند. موازی بودن مسوولیت این ۴ گروه، در بعضی موارد دردسر درست می‌کرد و ناهماهنگی و درگیری بین این نیرو‌ها، موجب بی‌اثر شدن فعالیت‌ها و ناتوانی در کنترل اوضاع می‌شد. گاهی این ناهماهنگیا به‌دلیل پیشی گرفتن نیرو‌ها در خوش‌خدمتی به شاه اتفاق می‌افتاد! در آذر ۱۳۴۹، شورای امنیت کشور با هدف ایجاد سازمان واحد و جلوگیری از برخودهای بین تیمی، زمینه وحدت سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور را فراهم کرد و در ۴ بهمن ۱۳۵۰ کمیته مشترک ضد خرابکاری تاسیس شد. نمودار تشکیلاتی کمیته مشترک، ۳ واحد اطلاعاتی، اجرایی و پشتیبانی با ۳۷۵ پست سازمانی دائم و ۱۱۸ پست موقت داشت. از ۳۷۵ پست سازمانی دائم، ۱۱۱ پست متعلق به ساواک و ۲۶۴ پست دیگر مربوط به شهربانی بود. پست‌های دائم و موقت سازمانی به ۵۶۴ پست رسید. کمیته مشترک در استان‌ها هم شعبه‌هایی داشت که زیرنظر مرکز فعالیت می‌کردند. فرار ناممکن ساختمان کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی، در ۳ طبقه با ۴ بند انفرادی و ۸۶ سلول و ۲ بند عمومی با ۱۸ سلول ساخته شده‌بود. ظرفیت بازداشتگاه، حداکثر ۲۰۰ نفر بود اما گاهی تا دو و نیم برابر ظرفیت، زندانی داشت. با توجه به این‌که ساختمان برای بازداشتگاه ساخته شده‌بود، طوری‌که هیچ صدایی از خارج به داخل یا از داخل به خارج نفوذ نمی‌کرد و انعکاس صدای ضجه و فریاد زندانیان زیرشکنجه، روحیه زندانیان دیگر را تضعیف می‌کرد. بند‌ها دو به دو قرینه و در یک طبقه قرار داشتند. بندهای عمومی شامل ۸ اتاق می‌شد و در طبقه دوم ساختمان قرار داشت. بند‌ها به‌وسیله یک هشتی به فلکه‌ای متصل می‌شد که دور تا دور آن اتاق‌های بازجویی و اتاق مخصوص شکنجه قرار داشت. حیاط مدور با حوض گردی وسط آن به‌علاوه اتاق افسر نگهبان، راهرو حمام، بهداری و دسترسی به راه‌پله‌ها از چهار طرف در طبقه همکف قرار داشت. این زندان طراحی پیچیده و مخوفی داشت. قرینه‌سازی یکی از اصولیترین امور فنی بود که باعث می‌شد ساختمان چند لایه حفاظتی داشته باشد و احتمال فرار از زندان به صفر برسد. پس از ورود به اتاق افسرنگهبان با ثبت مشخصات در دفتر مخصوص نگهبان، زندانی باید وسایل شخصی خود را تحویل می‌داد و یونیفورم مخصوص زندان را می‌پوشید. بعد از آن متهم را به اتاق عکاسی می‌بردند و از او عکس می‌گرفتند و او را داخل سلول می‌انداختند و شکنجه‌ها شروع می‌شد. اتاق‌های شکنجه به انواع وسایل شکنجه مجهز بود. بیش از ۹۰روش برای شکنجه وجود داشت که با گذشت سال‌ها و نزدیک شدن به پیروزی نهضت شدید‌تر می‌شد. حرف می‌زنی یا؟ هر یک از زندانیان کمیته مشترک شکنجه‌های مختلفی را تجربه کردند که شاید آویزان کردن به شکل صلیب و شلاق، ساده‌ترین و کم‌درد‌ترین و بستن به تخت به‌صورت خوابیده برای مدت طولانی و آپولو که گاهی شوک الکتریکی هم به آن اضافه می‌‌شد، سخت‌ترین انواع شکنجه بود و شکنجه‌هایی مانند ناخن‌کشی با استفاده از سوزن ته گرد و قرار دادن زندانی در صندلی و قفس داغ، سختی زندان را بیشتر می‌کرد. صدری، رییس اول اولین رییس کمیته مشترک، سپهبد جعفرقلی صدری بود که ریاست شهربانی را هم بر‌عهده داشت. رییس ستاد کمیته مشترک هم پرویز ثابتی از مسوولان ساواک بود. اداره‌های اطلاعات و ضداطلاعات ارتش و ژاندارمری، نمایندگانی در کمیته مشترک داشتند. پس از تشکیل کمیته مشترک، سپهبد جعفرقلی صدری گزارش ویژه‌ای در چهار برگ درباره سازمان و نیازهای کمیته مشترک: «۱ - چارت تشکیلاتی ۲ - پرسنل ۳ - اعتبار برای خرید خودور ۴ - اعتبار برای خرید کریستال برای دستگاه‌های بی‌سیم ۵ - بودجه برای پرداخت اضافه‌کار پرسنل شبانه‌روزی کمیته ۶ - اعتبار هزینه‌های عملیاتی ۷ - بودجه برای اجاره محل مناسب برای اداره گذرنامه و جابه‌جایی و گسترش کمیته ۸ - اعتبار برای مخارج بنزین، تعمیر اتومبیل‌ها و تهیه غذا» تنظیم، و به شاه ارایه کرد که دستور شاه، به‌صورت کتبی به رییس کمیته ابلاغ شد: «در اجرای اوامر صادره کمیته مشترک ضد خرابکاری متشکل از عوامل ساواک و شهربانی کل کشور از تاریخ ۴/۱۱/۵۰ در محل شهربانی کل کشور تشکیل شده که اقدامات و فعالیت‌های آن در زمینه دستگیری و قلع و قمع گروههای خرابکار مستمراً از عرض گذشته است. در کمیته حدود ۶۵ نفر از کارمندان ساواک و حدود ۲۰۰ نفر از افسران، درجه‌داران و پاسبانان شهربانی کل کشور انجام وظیفه می‌کند و کمیته به‌وسیله اطلاعاتی که اکیپ‌های تجسس کمیته رأساً کسب می‌نمایند و با اخبار و اطلاعاتی که از طرف ساواک، اداره اطلاعات شهربانی کل کشور، پلیس تهران و سایر مراجع دریافت می‌دارد به فعالیت خود ادامه می‌دهد. اکنون که مقرر است کمیته کماکان به وظایف محوله بپردازد با توجه به تجاربی که در سه ماه گذشته به دست آمده و احتیاج‌هایی که احساس شده سازمان جدیدی برای کمیته در نظر گرفته شده که نمودار آن به ضمیمه از عرض می‌گذرد و مجموع پرسنل موردنیاز کمیته که در نمودار مشخص شده ۳۷۵ نفر خواهد بود که ۱۱۱ نفر آن‌ها از ساواک و ۲۶۴ نفر آن‌ها از شهربانی تأمین می‌شوند. احتیاجات کمیته: با توجه به این‌که تشکیل این کمیته و مخارجی که برای ادامه فعالیت آن مورد لزوم است در بودجه شهربانی کل کشور و ساواک پیش‌بینی نشده بوده تا کنون مبلغ ۵ میلیون ریال از طریق نخست‌وزیری در اختیار ساواک گذاشته شده که از آن طریق به کمیته تحویل شده و این مبلغ به مصرف رسیده و فقط مبلغ ناچیزی از آن باقی مانده است. با بررسی‌هایی که به‌عمل آمده و ضمن تبادل نظر با ارتشبد نصیری رییس سازمان اطلاعات و امنیت کشور، کمیته برای ادامه کار به اعتبارات مشروحه زیر احتیاج دارد: ۱) اعتبار خرید ۳۰ دستگاه پیکان: چون ضرورت ایجاب می‌نماید که به تعداد اکیپ‌های گشت و تجسس کمیته افزوده شود و به‌علاوه در حال حاضر تعدادی از اتومبیل‌های اداره مبارزه با مواد مخدر و ساواک تهران نیز در اختیار کمیته قرار دارد که قسمت‌های مربوط به آن‌ها نیاز دارند ۱۰ دستگاه اتومبیل پیکان خریداری و در اختیار کمیته گذارده شده که وجه آن پرداخت نشده و ۲۰ دستگاه دیگر نیز مورد نیاز است که جمع بهای ۳۰ دستگاه مورد اشاره به قرار هر دستگاه 140000 ریال جمعاً 4200000 ریال خواهد شد. ۲) اعتبار خرید کریستال برای دستگاه‌های بی‌سیم: تاکنون اکیپ‌های کمیته از سه کانال بی‌سیم (اداره اطلاعات شهربانی، اداره مبارزه با مواد مخدر و ساواک) هدایت می‌شد‌ه‌اند و ضرورت داشته که از کانال واحدی هدایت شوند. به همین دلیل کریستال‌های مورد نیاز از خارج وارد شده که بهای آن 900000 ریال است و تا کنون پرداخت نشده. ۳) اعتبار پرداخت اضافه‌کار پرسنل کمیته: از آنجا که ساعت کار کمیته شبانه‌روزی بوده و پرسنل آن ساعت‌ها اضافه بر ساعات مقرر به خدمت اشتغال دارند اضافه کار ناچیزی تا کنون به آن‌ها پرداخت شده و ضرورت دارد که این وجه مثل گذشته پرداخت شود. با توجه به گسترش نسبی سازمان کمیته، ماهانه مبلغ 1500000 ریال برای پرداخت اضافه‌کار مورد نیاز است. ۴) هزینه‌های عملیاتی: کمیته برای ادامه فعالیت و پرداخت هزینه‌های عملیاتی، ماهانه احتیاج به مبلغی حدود 600000 ریال به‌عنوان هزینه سری عملیاتی نیاز دارد. ۵) اجاره محل کمیته: چون محلی که اکنون کمیته در آن مستقر است گنجایش لازم را ندارد و در حال حاضر ادامه فعالیت کمیته در آن غیر ممکن شده و با توجه به این‌که انتقال محل کمیته به خارج از محوطه شهربانی کل کشور مصحلت نیست؛ قرار است محلی با اجاره ماهانه300000 ریال برای اداره گذرنامه در خارج از محوطه شهربانی کل کشور تهیه و این اداره محل فعلی را تخلیه تا بتوان در داخل شهربانی محل مناسب‌تری در اختیار کمیته گذارد. ۶) مخارج بنزین و تعمیر اتومبیل‌ها و غذا: فعالیت کمیته به‎طور مداوم و ۲۴ ساعته است و این مساله باعث مصرف مقادیر قابل‌توجهی بنزین و همچنین پرداخت هزینه تعمیر اتومبیل و تهیه غذا برای تعداد نسبتاً زیادی از پرسنل کمیته که ناگزیرند در محل کمیته به‌سر برند خواهد بود که مخارج ماهانه این اقلام حدود 600000 ریال برآورد شده است. جمع کل مخارج پیشنهادی: جمع کل مخارج کمیته که فوقا به عرض رسید به این شرح خواهد بود: اعتبار خرید ۳۰ دستگاه پیکان و کریستال بی‌سیم (ردیفهای ۱ و ۲) 5100000 ریال. هزینه ماهانه کمیته (ردیف‌های ۳ تا ۶) 300000 ریال در صورت تصویب این اعتبار به‌وسیله نخست‌وزیری تامین شود.» پاسخ نامه: «از شرف عرض پیشگاه مبارک شاهانه گذشت اوامر مبارک ملوکانه چنین شرف صدور یافت: «نخست‌وزیری باید هر چه تقاضا کرده‌اید بدهند به نخست‌وزیر مراجعه کنند باید بدهند» دستور: نامه ملزوم به عنوان جناب آقای نخست‌وزیر تهیه و عین اوامر شاهانه را در متن بگنجانید.» ۱۱/۲/۵۱ کمیته مشترک ضعیف شده در سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲، عملکرد کمیته مشترک ضعیف شد و در مقابل، عملیات‌های گروه‌های مبارز افزایش پیداکرده‌بود. کارمندان ساواک با عوامل شهربانی همکاری نمی‌کردند و بالاخره با تلاش چندنفر از سران ساواک، در سال ۱۳۵۲ شاه تصمیم گرفت رییس کمیته را از بین نیروهای ساواک انتخاب کند. سازمان جدید ۵۳۸ نیرو و پست سازمانی موقت و دائم داشت. در این ساختار فقط کارهای اجرایی و تامین و نگهداری زندان برعهده شهربانی بود. با انتخاب سرتیپ رضا زندی‌پور به‌عنوان رییس کمیته مشترک، شهربانی به حاشیه رفت و قدرت مطلق به‌دست ساواک افتاد. در سال ۱۳۵۳، رضا زندی‌پور به‌دست سازمان مجاهدین خلق ترور شد. تیمسار ودیعی مدت کوتاهی مسوولیت وی را برعهده گرفت و در ‌‌نهایت تیمسار جلال سجده‌ای به ریاست کمیته منصوب شد. با شکل‌گیری ساختار جدید، دستگیری‌ها افزایش پیدا کرد و شکنجه‌های مرگبار ساواک به اوج رسید. شکنجه‌گران در ۳ شیفت متوالی در شبانه‌روز، از انقلابیون بازجویی می‌کردند. شکنجه‌گر و زندانی منوچهر وظیفه‌خواه (دکتر منوچهری)، هوشنگ ازغندی (هوشنگ منوچهری)، فریدون توانگر (آرش)، محمدعلی شعبانی (دکتر حسینی)، ناصر نوذری (رسولی)، بهمن نادری‌پور (تهرانی)، فرج‌الله سیفی‌کمانگر (کمالی)، محمد تفصیلی (محمد خوشگله) و مصطفی هیراد (مصطفوی) از شکنجه‌گران معروف کمیته مشترک ضدانقلاب بوده‌اند. آیت الله خامنه‌ای، آیت‌الله مرتضی مطهری، محمدجواد باهنر، محمدعلی رجایی، کاظم ذوالانوار، آیت‌الله قاضی‌طباطبایی، آیت‌الله اشرفی‌اصفهانی، آیت‌الله ربانی‌شیرازی، خسرو گلسرخی، دکتر علی شریعتی، مصطفی جوان‌خوشدل، عزت‌الله شاهی، مهدی غیوران، مرضیه حدیدچی (دباغ)، رضوانه دباغ، عصمت باروتی، فاطمه (عفت) موسوی، زهرا جزایری، طاهره سجادی، اختر رودباری، فریده کمالوند، معصومه (مهین) محتاج، رقیه واثقی، وجیهه ملکی، اکرم شیخ‌حسنی، فاطمه حسینی، وجیهه مرصوصی (همسر سعید حجاریان)، مرحوم آقای لاهوتی، آقایان مهدوی کنی، هاشمی رفسنجانی و ربانی شیرازی و... از زندانیان کمیته مشترک بودند. تا تاریخ ۵/۹/۱۳۸۴ مشخصات بیش از ۱۰ هزار زندانی سیاسی ورودی به کمیته مشترک ضدخرابکاری ثبت شده‌است. از این تعداد هزار نفر از شیر‌زنان و ۹هزار نفر از آزادمردان این سرزمین-اند. ورودی‌های زندان که البته ثبت نشده، بیش از ۵۰ هزارنفر بوده است. در برخی موارد ماموران ساواک ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر را در یک روز دستگیر می‌کردند، که پس از چند روز زندانی و بازجویی، آزاد می‌شدند. شاه خبر داشت؟ بهمن نادری‌پور (تهرانی) درباره بولتن‌ها (تهیه و پخش و نوع استفاده از آن‌ها) در اعتراف‌های خود می‌نویسد: «در ساواک و به‌ویژه در کمیته‌ها رسم بر این بود که اگر کسی دستگیر یا به فعالیت گروهی خاتمه داده می‌شد، چگونگی کشف گروه، تعداد افراد دستگیر شده و مدارک به‌دست آمده، در بولتن ویژه‌ای که نوشته می‌شد، به سلسله مراتب اداری داده می‌شد و بعدا به اطلاع شاه جلاد خائن می‌رسید. بولتن‌های کمیته مشترک ضدخرابکاری در چند نسخه تهیه می‌شدند. مشتریان این بولتن‌ها، ابتدا شاه بود که نسخه اول بولتن برای مطالعه او با سلسله مراتبی به‌دست او می‌رسید. یعنی سجده‌ای، ثابتی، نصیری که خودشان هم آن را مطالعه می‌کردند. نسخه دوم برای رییس ساواک و نسخه سوم برای رییس شهربانی کل کشور فرستاده می‌شد که بعد از مطالعه او، در اداره اطلاعات، بایگانی می‌شد. نسخه چهارم هم برای اداره دوم اطلاعات و ضداطلاعات ارتش ارسال می‌شد. البته تا موقعی که تیمسار مقدم رییس اداره دوم بود و من هم در کمیته بودم، این‌ها فرستاده می‌شدند، ولی بعد از آن را اطلاع ندارم. نسخه پنجم به اداره یکم عملیات و بررسی (یکی از ادارات کل سوم)، فرستاده می‌شد که در پرونده بولتن‌های کمیته مشترک که در بخش ۳۱۱ نگهداری می‌شد، بایگانی می‌شد. نسخه ششم هم در پرونده بولتن‌های ویژه کمیته مشترک بایگانی می‌شد. بولتن‌های کمیته اوین در چهار نسخه تهیه می‌شدند. نسخه اول برای مطالعه شاه یا دفتر ویژه اطلاعات، نسخه دوم برای رییس ساواک، نسخه سوم برای اداره دوم عملیات و بررسی (یکی از ادارات کل سوم) که کمیته اوین رسما تحت نظر این اداره بود، فرستاده می‌شد. (البته تا وقتی که هرمز آیروم رییس آن بود) و نسخه چهارم در بایگانی زندان اوین، ضبط می‌شد». او در جای دیگری می‌نویسد: «شما چطور می‌توانید قبول کنید در یک سازمان اداری با سازمان رسمی و سلسله مراتب اداری، کارمندی جرات کند عملی خلاف نظر مستقیم و سلسله مراتب، آن هم جرم بزرگی مثل شکنجه دادن را انجام دهد و رییس‌های او از عمل آن کارمند بی‌اطلاع باشند یا اگر مطلع شدند و موافق عملش نبودند، اجازه دهند همچنان به کار شنیع خود، یعنی شکنجه دادن ادامه دهد. نعمت‌الله نصیری نه‌تن‌ها به‌وسیله بولتن‌هایی که هر هفته، دو بار، در روزهای دوشنبه و پنجشنبه از کمیته مشترک ضدخرابکاری به او داده می‌شد، در جریان شکنجه‌ها، دستگیری‌ها و شهادت‌های مبارزان و مجاهدان قرار داشت، بلکه خود عامل و ناظر سختگیری و شکنجه‌های بیشتر به آن‌ها بود. برای آن‌که شاه هم بداند دستور‌هایش درباره شکنجه رعایت می‌شود، معمولا در بولتن‌ها نوشته می‌شد که: «سرانجام متهم پس از مقاومت سرسختانه اعتراف کرد که...» و این عبارت که در بولتن‌های کمیته مشترک ضدخراکباری نوشته می‌شد، یعنی متهم در شرایط عادی و انسانی اعتراف نکرده، بلکه ساواکی‌ها بوده‌اند که با کابل و انواع و اقسام وسایل شکنجه، زبان او را باز کرده‌اند. یا وقتی که شهربانی، به‌طور مستقل کمیته داشت، در بولتن‌های آن نوشته می‌شد: «متهم پس از بازجویی‌های فنی اعتراف کرد...» و این عبارت و به‌ویژه کلمه فنی به این معنی بود که شاه بداند کارمندان و افراد مامور خدمت در کمیته و شهربانی هم در شکنجه دادن، دست کمی از ساواک ندارند و سپهبد صدری، رییس وقت شهربانی که ضمنا اولین رییس کمیته مشترک ضدخرابکاری هم بود، مانند نصیری، خدمتگزار و نوکر آستان است.» فرج الله سیفی کمانگر (کمالی) می‌گوید: «هر کس را دستگیر می‌کردند، بدون شکنجه نبود و پرویز ثابتی آشکار در کمیسیون‌ها می‌گفت: دستور شاه است. باید بزنید و اعتراف بگیرید و ریشه این خرابکاری‌ها را پیدا کنید. ثابتی این دستور را به عضدی داده بود؛ در نتیجه هر کس را که به کمیته مشترک می‌آوردند، حتی اگر یک اعلامیه هم خوانده بود، شکنجه می‌کردند و من هم به عنوان بازجو از این قاعده مستثنی نبودم». در بولتن سری شماره ۳۹۷۰/ک تاریخ (۱۳۵۷) ۲۵۳۷/۴/۲۰کمیته مشترک ضدخرابکاری آمده: «از شرف عرض پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر گذشت. مقرر فرمودند مدتی است از تروریست‌ها و خرابکاران گزارشی دریافت نداشته‌ایم. فعالیت ندارند یا آن‌که ساواک نفوذی ندارد؟ به عرض رسید ساواک در حد امکانات، تا حدودی نفوذ دارد. مقرر فرمودند امکانات را زیاد کنید تا غافلگیر نشوید و به‌طور کلی با قدرت عمل کنید.» سپهبد مقدم -۳۷/۴/۲۱ سایروس ونس، وزیر خارجه آمریکا در دوران کار‌تر در کتاب خاطرات خود بدون اشاره به نقش سازمان «سیا» در تجهیز و آموزش ساواک، به رواج روش‌های غیرانسانی در رفتار ساواک با مته‌مان و محکومان اشاره کرده و آن را از مهم‌ترین دلایل گسترش نارضایتی عمومی و گرایش مردم به سوی تحرک‌های انقلابی و سقوط نظام سیاسی حاکم بر کشور خوانده است. ۲ روش‌های وحشیانه و خشن کمیته مشترک ضدخرابکاری عاملی برای تثبیت رژیم پهلوی نشد بلکه به یکی از عوامل سقوط شاه تبدیل شد و مقاومت مردان و زنان در بند، شرایط را برای پیروزی انقلاب اسلامی ایران فراهم کرد. پی‌نوشت: ۱. داوری، سخنی در کارنامه ساواک، سرتیپ منوچهر هاشمی (متصدی امور ضدجاسوسی ساواک)، انتشارات ارس، لندن، صص ۱۲۳تا۱۲۷. ۲. ویلیام سولیوان و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ص ۴۴۸، به نقل از «سقوط»، ‌مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها