سرویس بین الملل «فردا»: مدهآ بنجامین موسس وبسایتهای ضد جنگ است. او در راهپیمایی صلحآمیز مادرانی که فرزندانشان توسط گاز اشکآور در بحرین به شهادت رسیده بودند شرکت کرد و از این کشور اخراج شد. آنچه که می خوانید روایت او از قساوت تکان دهنده رییس آمریکایی پلیس بحرین است. روایتی که پرده از عمق مظلومیت مردم بحرین بر می دارد.
*************
جان تیمونی، رئیس پلیس بحثبرانگیز سابق پلیس میامی، بهخاطر خشونتهای مسنجم علیه معترضین در میامی و فیلادلفیا
مشهور همگان است - در دوران ریاست وی بر پلیس، شاهد سوءرفتارها، خشونتها و نادیده گرفتن بیحد و مرز آزادی بیان مردم بودهایم. به همراه جان یتیز - همکار سابق در پلیس متروپلیتن بریتانیا توسط پادشاهی بحرین، برای «بازسازی و اصلاح» نیروهای امنیتی این کشوراستخدام شد! تیمونی از زمان قبول مسوولیت جدید خود، ادعا کرده است که بحرین تکنیکهای خشن پلیسی خودش را اصلاح کرده است! آن هم برابر با مواردی که توسط شورای مستقل درخواست شده بود. او میگوید کمتر از گذشته از گاز اشکآور استفاده میشود و همچنین اعلام میکند گازهای اشکآور استفاده شده، برای پراکنده ساختن جمعیت است و بههیچعنوان آسیبهای جدی به مردم وارد نمیکند!! کوچکترین نظری نداشتم که رئیس پلیس تیمونی دربارهی چه کشوری صحبت میکند، چون قطعاً دربارهی بحرینی که هفتهی گذشته دیده بودم، حرف نمیزد. هفتهی گذشته سالگرد گسترش شورشها در بحرین، در 14 فوریهی 2011 میلادی بود. من
پنج روز در بحرین اقامت داشتم تا اینکه بهخاطر همراحی در راهپیمایی صلحآمیز زنان بحرینی، از این کشور اخراج شدم. در طول دوران اقامت خودم، همراه با فعالان حقوق بشر به دهکدههایی رفتیم که شورشها در آنها گسترده شده بود و پلیس با خشونت تمام رودروری مردم قرار گرفته بود. در هر روز این دوران، مقدار زیادی گاز اشکآور نفس کشیدم و یک بار نزدیک بود یک گاز اشکآور به سرم اصابت کند. یک روز عصر من شاهد شلیکهای هوایی بودم و بوی عصبی کنندهی صدها گاز اشکآور فضای دهکدهی بانی جامراه را پر کرد، من کنار درب خانهای ایستاده بودم و منظره را تماشا میکردم. مردم دهکده بر سقف خانههایشان رفته بودند و فریاد میکشیدند «او برود، او باید برود» (منظورشان پادشاه بحرین بود.) در جواب این شعارها، کل دهکده در گازهای اشکآور فرو رفته بود. من سرفهکنان به تختخواب رفتم، چشمهایم میسوخت، نمیفهمیدم بحرینیها در این دنیا، چگونه در این شرایط به زندگی ادامه میدهند.
ظاهراً قرار است از گاز اشکآور برای پراکنده ساختن مردمانی استفاده شود که خلاق نظم و قانون یک کشور، تجمع
کردهاند. قرار نیست از این گازها در برابر معترضین بدون سلاحی استفاده شود که تنها از حق خود برای تجمع و آزادی بیان استفاده کردهاند. فعال حقوق بشر نابیل رجب میگوید: «با شرمساری فراوان، دولت بحرین بیشترین استفاده از گاز اشکآور را در کل جهان دارد و پلیس تنها به محدودههای نزدیک به معترضین شلیک نمیکند. آنها از گاز اشکآور عین یک اسلحه استفاده میکنند و مستقیم آنها را به سمت مردم شلیک میکنند. و آنها گاز اشکآور را مستقیم داخل خانههای مردم پرتاب میکند. اگر آقای تیمونی فکر میکند استفاده از گاز اشکآور در اینجا "معتدل" است، او آشکارا وقت زیادی را در دهکدههای بحرین نگذرانده است.» تیمونی همچنین به خبرنگاران گرفته است هیچگونه شواهدی دال بر این وجود ندارد که گاز اشکآور منجر به مرگ کسی شده باشد. او باید وقت بگذارد و به دیدار زهرا علی برود، مادر یاسین جاسم ال افشار. شلیک مستقیم به داخل خانه ها در 19 نوامبر سال 2011 میلادی، پلیس ضدشورش در دهکدهی ماعمیر در جستوجوی چند نفری میگشت که شعارهای ضدحکومتی میگفتند - آنها گاز اشکآور را مستقیم داخل خانهی این خانم شلیک کرده بودند.
همه درون خانه به سرفه افتاده بودند، مخصوصاً یاسین 13 ساله که از بیماری آسم رنج میبرد. یاسین به زحمت میتوانست در این شرایط نفس بکشد. والدین او وحشتزده او را به یک آمبولانس رساندند. یاسین تمام طول راه تا بیمارستان را گریه میکرد و میگفت: »من دارم از گاز اشکآور میمیرم... دارم میمیرم...» او 29 روز بیپایان برای نجات تقلا کرد و بعد ششهای او دیگر کار نکرد. زهرا عاشقانه عکسهای یاسین را با کلاه جشن به من نشان میدهد، داخل بیمارستان، فقط چند روز قبل از مرگ خودش، جشن تولد 14 سالگیاش را گرفته است. زهرا با غرور زیادی میگوید: «همهی دکترها و پرستارها عاشق او بودند - سانی، شیا، همه. آنها حتی برای مراسم تدفین او هم آمدند.» به زهرا گفتم اگر پیغامی دربارهی استفاده از گاز اشکآور به رئیس پلیس تیمونی دارد، بگوید. او زمزمه کرد: «فقط از او بپرسیدید تا حالا بچهی خودش را از دست داده است یا نه.» تیمونی همچنین باید به دیدار والدین علی جواد ال شیخ 14 ساله هم برود. او هم نتوانست نفس بکشد و درگذشت. نه، ماجرای او متفاوت بود. او در 31 آگوست سال 2011 کشته شد، وقتی پلیس
گاز اشکآور را مستقیم به معترضین - در فاصلهی 20 فوتی خودشان - شلیک کرد. یک گلوله مستقیم به صورت پسر جوان اصابت کرده بود. با خشم والدین او، بعد از کالبدشکافی، علت مرگ او را «نامعلوم» اعلام کردند. دقیقاً همین اتفاق چهار ماه بعد برای سید هاشم سعید 15 ساله رخ داد. پلیس برای پراکنده ساختن معترضین در مراسم تدفیق سید، از گاز اشکآور استفاده کرده بود. فیصل عابد علی، تاجری است که دوست دارد دربارهی رئیس پلیس صحبت کند. او امیدوار باقی مانده است که عدالت بر این فرد جاری شود.الان ماههاست که پلیس وارد سیترا - دهکدهی این مرد - میشود. آنها مرتب گاز اشکآور به داخل خانهی او پرتاب کردهاند. او هر مرتبه از این ماجرا رسماً شکایت میکند اما روز بعد، بدتر از قبل به خانهی او حمله میبرند. فیصل تمام پنجرههایش را کیپ بسته است و منافذ تهیویهی خانه را نیز مسدود کرده است تا جلوی ورود گاز اشکآور را بگیرد. در 27 ژانویهی 2012، پلیس گاز اشکآور داخل گاراژ خانهی آنها پرتاب کرده بود. وقتی همسر فیصل درب گاراژ را باز کرده بود، گاز کل خانه را پر کرد. همه احساس بیماری میکردند، مخصوصاً پدر فیصل - یک پیرمرد 58 سالهی کاملاً
سالم. او شروع به استفراغ کرد و زود به تختخواب رفت به این امید که روز بعد حالش بهتر شود. وقتی صبح روز بعد فیصل در اتاقخواب پدرش را باز کرد، دید او کف اتاق افتاده است. پنج روز بعد، او مُرد. دکترها گفتند بهخاطر استعمال گاز اشکآور مرده است اما اجازه ندادند تا رسماً و مکتوب این موضوع اعلام شود. فیصل به من ده گلولهی گاز اشکآور نشان داد که تاکنون داخل خانهاش پرت شده است. سه تا از این گلولهها ساختهی کارخانهی کمبایند سیستم در جیمزتاون در ایالت پنسیلوانیا هستند و سه گلولهی دیگر ساخت کارخانههایی در برزیل. بقیهی آنها هیچ علامت شناسایی نداشتند. فیصل فکر میکرد که درون گلولههای بدون علامت، گازهای غیرقانونی وجود دارد. یک دکتر بحرینی به «پزشکان بدون مرز» (PHR) گفته است که پانزده مدل گاز مختلف درون این گلولهها یافته است. او میگوید: «گاز سفید و گاز زرد باید رسماً استفاده شود اما همچنین دیدهام که گازی با رنگ آبی را به مسیر دورتر از پلیسها شلیک میکنند. این گاز احساس مسمومیت همراه خودش میآورد، انگار هزار چاقو و سوزن داخل بدن شما به حرکت درآمده باشند. کدام گاز اشکآوری قرار بوده چنین تاثیری داشته باشد؟ من
بیمارانی دیدهام که در وضعیت تشنج قرار گرفته بودند و تشنجشان قطع نمیشد.» دیگر پزشکان بحرین هم اشاره داشتهاند، عوارش گازهای اشکآور غیرعادی است. وقتی از وزارت بهداشت این کشور خواستار تحقیق دربارهی گازها شدند، درخواست آنها رد شد. از آنجا که تاثیرهای درازمدت استفاده از گاز اشکآور هیچوقت مورد مطالعهای جدی قرار نگرفتهاند، دکترها و فعالین محیطزیست در بحرین نگران هستند استفادهی مکرر از این مواد شیمایی بتواند تاثیرهای منفی بر کل مردم این سرزمین بگذارد. در 26 ژانوایهی 2012 میلادی، «عفو بینالملل» از بحرین خواست تا دربارهی 13 مرگ گزارش شده ناشی از استفادهی بد از گاز اشکآور توسط نیروهای نظامی رسمی تحقیق کند. حداقل 3 مرگ بعد از استخدام تیمونی رخ دادهاند. فعال محیطزیست مهد جواد فورسان به من گفت که گزارش دقیقی وجود ندارد که چند نفر از اثرات گاز اشکآور کشته شدهاند، چون به دکترها این اجازه داده نمیشود تا گزارشهایشان از علت مرگها را مکتوب کرده و منتشر کنند. او میگوید
بیشتر از 13 نفر کشته شدهاند و هزاران نفر مجروح گشتهاند،
مخصوصاً جوانتر و مسنترهایی که گاز را نفس کشیدهند. فورسان میگوید نرخ بچههای سقط شده در بحرین افزایش یافته است و احتمالاً نرخ سرطان سر به فلک خواهد گذشت، همچنین شاهد بچههایی خواهیم بود که معلول به دنیا بیایند. یک روز قبل از اخراجم از بحرین، من از خانهی خانوا دهای فقیر دیدن کردم که 44 نفر در محوطهای باز زندگی میکردند. آنها یک اتاق کوچک و بدون پنجره داشتند که کاملاً از بیرون پوشیده شده بود؛ آنها به این اتاق، «اتاق امن» میگفتند. روزی که من از خانهی آنها دیدار می کردم، مادری از بچهی دو هفتهای خودش پرستاری میکرد، یک بچهی دیگر دو ساله در اتاق بود. این «اتاق امن»، مانند فضای باز اطراف خودش، پر از گلولههای گاز اشکآور بود. مادر جوان آهی کشید و گفت: «بچهها به گریه میافتند، چشمهایشان سرخ و پر از اشک میشود، پوستشان سرخ میشود ولی مگر ما چه میتوانیم بکنیم؟ ما راهی برای محافظت از بچههای خودمان نداریم. ما هیچ جایی برای پنهان شدن نداریم.» آقای تیمونی، به شما پیشنهاد میکنم یک تور درون بحرین بروید، نگذارید مقامات بحرینی شما را ببرند، بلکه اجازه بدهید مادران دهکده شما را ببرند. (حواستان باشد
یک ماسک ضد گاز هم بیاورید.) همچنین پیشنهاد میکنم پول خونی که از دولت بحرین دریافت میکنید را برای ساختن بنیادی برای بازماندگان و قربانیان گاز اشکآور اهدا کنید. منبع: Codepink.org
دیدگاه تان را بنویسید