سرویس بین الملل «فردا»: گلوبال ریسرچ در 16 آگوست 2011 مقاله ای تحت عنوان «گزینهی سالوادور»ِ پنتاگون: قشونکشی از طریق گروهکهای مرگ در عراق و سوریه به قلم پروفسور میچِل چاسودووسکی منتشر کرد که در آن افشاگری های بسیار مهمی درباره برنامه های پنتاگون در خاورمیانه و بازسازی رویکردهای تروریستی عراق در سوریه صورت گرفته بود اما متاسفانه چندان به آن اعتنا نشد. اکنون با شکست این پروژه ها در منطقه بازخوانی این مقاله می تواند به فهمی عمیق و راهبردی به تحولات پیش روی منطقه یاری رساند. ************************
جنگی گسترده در خاورمیانه از میانهی دههی 1990 میلادی بر روی میز پنتاگون قرار دارد. بخشی از این برنامهی جنگ، برنامهی امریکا و ناتو برای حملهی نظامی به سوریه با رهبری ظاهری سازمان ملل تحت عنوان «کمک به حقوق بشر» است. گسترش جنگ، جزئی از این برنامهی نظامی است. برنامهریزی شده است تا کشورهایی مشخص از طریق «تغییر رژیم» به ناپایداری سیاسی برسند تا برابر برنامههای نظامی قدرتهای برتر جهان حرکت کنند. سفیر امریکا در عراق، جان دی. نِگروپونت (سفیر از
ژوئن 2004 لغایت آپریل 2005) برنامهای جدید را آغاز کرد. همین برنامه توسط رابرت اس. فورد، سفیر فعلی امریکا در سوریه در حال اجرا است. سفیر فعلی امریکا در سوریه، در طی سالهای 2004 و 2005 میلادی، جزو تیم نِگروپونت در عراق بود و پیشبرد برنامهی او در عراق را از نزدیک شاهد بود. سوریه: نگاهی به وقایع اخیر رسانههای غربی نقش اصلی برای پنهان ساختن هدف دخالت نظامی در سوریه را بازی میکنند. آنها هماهنگ با همدیگر وقایع موجود در سوریه را «جنبش اعتراضی صلحآمیز» میخوانند که علیه دولت بشار اسد در جریان است. همزمان اشارهای به ماهیت نظامی گروهکهای فعال در سوریه نمیکنند. بااینوجود گاهی اوقات مسائلی در گزارشهای خبری بیان میشود. شبکهی خبری دِبکا در اسراییل در گزارش خود از سوریه میگوید: «(ارتش سوریه) در مقابل دفاع سنگین معترضین قرار گرفته است؛ رودرروی ارتش سوریه دامهای ضد-تانک و سنگرهای قرار گرفته است که معترضین با سلاحهای سنگین در آن آمادهی نبرد هستند.» از چه زمانی معترضین صلحآمیز به «سلاحهای سنگین» و «دامهای ضد-تانک» مجهز شدهاند؟ مدارک جدید نشان میدهد که دخالت نظامی درون سوریه در جریان است. «جنگجویان
آزادیخواه» در حال نبرد با ارتش سوریه هستند، این جنگجویان آموزش دیدهاند و تجهیزات خود را از کشورهای خارجی ریافت کردهاند. یک منبع اطلاعاتی اسراییل میگوید:«سران ناتو در بروکسل و مقامات نظامی ارشد ترکیه آماده شدهاند تا اولین قدمهای نظامی را در سوریه بردارند، یعنی مجهز کردن شورشیان به سلاحهای سنگین برای مقابله به حملهی تانکها و هلیکوپترها است. به این شکل با دولت اسد مبارزه کرده و این دولت را سرنگون خواهند کرد. بهجای مدل لیبی و استفاده از حملهی هوایی، استراتژیستهای ناتو بیشتر به سلاحهای ضد-تانک و ضد-راکت فکر میکنند، به این شکل معترضین میتوانند با ارتش سوریه مقابله کنند.» (خبرگزاری دِبکا) سلاح ها از طریق برنامههای حساب شده و پنهانی از طریق خاک ترکیه در اختیار شورشیها قرار میگیرند و ارتش ترکیه حافظ امنیت این قاچاق تسلیحات است. به گفتهی رسانههای اسراییلی، ناتو و ترکیه همچنین هزاران نفر نیروهای «جهادی» را آموزش داده و در قالب «جنگجویان اسلامگرا و آزادیخواه» به خاک سوریه اعزام میکنند. برای جذب هزاران نیرو در سرزمینهای اسلامی برنامهریزی شده است، این نیروها در ترکیه آموزش دیده و بدون آنکه
بدانند در خدمت چه کشورهایی هستند، در خاک سوریه خواهند جنگید. روشی که پیش از این امریکا در خاک افغانستان آزموده بود. در صورت صحت این اخبار، ارتش ترکیه مدتهاست در خاک سوریه مشغول فعالیت نظامی است و به این شکل فضا برای جنگی گسترده بین سوریه و ترکیه آماده میگردد، جنگی که درنهایت باعث کشیده شدن پای ناتو به این منطقه از خاورمیانه خواهد شد. اخیراً از گروهکهای مرگ در سوریه استفاده شده است. رسانهها این گروهکها را به دروغ «پناهندههای فلسطینی» و «فعالانی» میخوانند که در برابر یورش ارتش سوریه، از جان و مال خود دفاع میکنند. در واقعیت گروهکهای مرگ توسط اسراییل، ترکیه و ناتو حمایت میشوند و در برابر پناهندگان فلسطینی قرار میگیرند . جهان در آستانهی جنگی خطرناک قرار گرفته است: جنگ نظامی علیه سوریه به تمامی بخشهای مرکزی خاورمیانه گسترش خواهد یافت و از آنجا تا شمال آفریقا و شرق مدیترانه، یعنی تا مرزهای چین بسط خواهد یافت. جنگ در سوریه، لشکرگشی مشترک امریکا و ناتو علیه ایران خواهد شد که در آن ترکیه و اسراییل مستقیماً حضور خواهند یافت. درک وقایع امروز در سوریه بسیار حائز اهمیت است، چون جهان را به شروع جنگی
گستردهتر و هولناکتر آشنا میکند. پسزمینه وقایع: سفیر امریکا، رابرت اس. فورد در ژانویهی سال 2011 وارد سوریه میشود در اوج جنبش اعتراضی مصر، سفیر جدید امریکا وارد سوریه میشود. سفیر پیشین امریکا به دنبال ترور رفیق حریری (نخستوزیر لبنان) در سال 2005 از این کشور فرا خوانده شده بود. امریکا بدون وجود مدارک مستدل، سوریه را به این ترور متهم کرده بود. فورد نفر دوم سفارت امریکا در بغداد بود، او زیرنظر سفیر وقت امریکا، نقشی کلیدی در اجرای برنامهی پنتاگون با عنوان «گزینهی سالوادور» داشت: همانند مدل پیش از این استفاده شده در امریکای مرکزی، دولت امریکا به صورت پنهانی از گروهکهای مرگ در عراق حمایت میکرد و به این شکل، به هدفهای نظامی و اقتصادی خود در این سرزمین دست مییافت. رسانههای غرب، در میان خبرهای خود اعلام میکنند دولت امریکا و سازمانهای امریکایی، مانند «بنیاد ملی دموکراسی» (NED) به گروههای منتخب طرفدار امریکا در منطقه کمک مالی میکنند. مدتهاست مدارک جدی وجود دارد که وزارت امور خارجه امریکا «از سال 2006 میلادی، به گروههای مخالف دولت بشار اسد کمک مالی کرده است» (شبکهی جهانی بیبیسی، 11 آپریل
2011) جنبش اعتراضی در سوریه توسط رسانههای غرب بهعنوان بخشی از «بهار عربی» توصیف شد، درنتیجه بلافاصله افکار عمومی سراغ راهپیماییهای صلحآمیزی رفت که در اعتراض به دیکتاتوری از مغرب تا مشرق جهان عرب در جریان بود. بااینحال شواهد نشان میداد برنامههای سوریه از مدتها قبل پیشبینی و آمادهسازی شده است تا در هنگام تغییر قدرت در مصر و تونس، دولت بشار اسد نیز تغییر کند. آغاز شورشها در شهر مرزی سوریه «درعا» با دقت فراوان انتخاب شده بود تا برابر حوادث انجام گرفته در تونس و مصر باشد. رابرت اس. فورد کیست؟
سفیر جدید امریکا از بدو ورود به سوریه، نقشی اساسی در پیشبرد نقشهها و همچنین عقد قرارها با گروههای مخالف سوریه داشته است. تمامی این برنامهها به قصد «تغییر رژیم» در سوریه انجام گرفته است. فورد یک دیپلمات معمولی نیست. او در ژانویهی 2004 نمایندهی امریکا در شهر نجف بود.. وی سپس نفر دوم سفارت امریکا در بغداد شد و مدتی هم با سفیر جدید امریکا، زلمای خلیلی کار کرد تا در سال 2006 سفیر امریکا در الجزایر شد. سفارت امریکا در آن زمان، به صورت پنهانی
از گروهکهای مرگ در عراق حمایت میکرد و به این شکل به خشونتها در این کشور دامن میزد و در عین حال جنبشهای اصلی مقاومت را ضعیف میکرد و هدفهای مقاومت را منحرف میساخت. فورد نفر دوم سفارت و اصلیترین چهره در پیشبرد این روند بود. «گزینهی سالوادور» نِگروپونت در سالهای 1981 تا 1985 سفیر امریکا در هندوراس بود. در طول این دوران، سفارتخانهی وی از گروهکهای نظامی هندوراسی حمایت میکرد تا مخالفین سیاستهای امریکا را ترور کنند. در این دوران، صدها نفر کشته شدهاند. گفته میشود صرفاً در سال 1982، 318 نفر ترور شدهاند. در همان زمان هم احتمال این داده میشد که این گروهکهای نظامی از طریق سیا آموزش و حمایت میشوند. د ر 27 آگوست 1997، کاراگاه سیا، ژنرال فردریک پی هیتز گزارشی 211 صفحهای منتشر ساخت با عنوان «مسائلی منتخب در رابطه با فعالیتهای سیا در هندوراسِ دههی 1980». اسنادی با مهر کاملاً محرمانه منتشر شدند که حاکی دخالتهای پنهانی امریکا در کشور هندوراس و قتل شهروندان این کشور بودند. «گزینهی سالوداور» در عراق در ژانویهی 2005 و بهدنبال حضور سفیر جدید در عراق، «نیوزویک» گزارشی محرمانه منتشر کرد که حالی از
تلاش امریکا برای سرمایهگذاری بر گروههای خاص بهمنظور ترور فعالان سیاسی عراق بود، بهاینشکل مقاومت در برابر نیروهای امریکایی به نوعی نبرد داخلی منحرف میشد. نِگروپونت و فورد بر روی این برنامهی پنتاگون کار سنگینی کردند. نفر دوم و سوم تیم آنها، هِنری انشِر (معاون و جانشین فورد) و افسری جوانتر به نام جِفری بیلز بودند. این دو نفر رابط سفارت با چهرههای تندرو در داخل خاک عراق بودند. (گزارش مفصلی در 26 مارچ 2007 در «نیویورکر» در همین رابطه منتشر شد.) چهرهی مهم دیگر تیم، جیمز فرانکلین جِفری، سفیر امریکا در آلبانی (2002 تا 2004) بود که بعدها سفیر امریکا در عراق شد. از بغداد تا دمشق: «گزینه سالوادور» در سوریه شرایط در سوریه، متفاوت از شرایط عراق بود. سفیر امریکا به شهرهای مختلف سوریه سفر کرد و قرارهایی با سران معترض گذاشت. او نقش خود را حمایت از گروههای معترض میخواند تا مقامات سوری را به عکسالعمل نسبت به خواستههای مردم وادار کند. اخیراً باراک اوباما دیوید پترویاس و جان نِگروپونت را مامور کرده است تا برنامههای فورد در دمشق همراهی کنند. این برنامهها شامل بر حمایتهای مستقیم از گروههای مخالف دولت سوریه
و «جنگجویان آزادیخواه» میشود، تا در مقابل ارتش و نیروهای امنیتی سوریه به جنگ داخلی مشغول شوند. برنامههای عراق، این بار به شکلی کاملاً متفاوت در سوریه دنبال میشوند. منبع:http://www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=26043
دیدگاه تان را بنویسید