رفتار مرسی بهانه به دست مخالفان داد/ احتمال کودتای ارتش در مصر وجود دارد/ دولتمردان اخوانی نباید به غرب اعتماد کنند

کد خبر: 235696

رفتار مرسی به هر حال طوری بود که بهانه به دست مخالفان داد. اما مخالفان هم همین طوری نبود که ظرف 24 ساعت یا 48 ساعت به این انسجام برسند بدون برنامه ریزی قبلی. این جماعت با سازوکار و تشکیلات آمده بود و غربی ها هم از آنها حمایت می کردند. احتمالا سازمان های جاسوسی غرب و سیاستمداران غربی و جریان سنگین لیبرالیستی در غرب اینها را رها نکرده است.

رفتار مرسی بهانه به دست مخالفان داد/ احتمال کودتای ارتش در مصر وجود دارد/ دولتمردان اخوانی نباید به غرب اعتماد کنند

سرویس بین الملل«فردا»: با وجود آنکه محمد مرسی دستور ویژه خود مبنی بر افزایش اختیارات رئیس جمهور را ملغی کرده، مخالفان اسلام گرایان همچنان از در عدم سازش و گفتگو درآمده اند و به اعتراضات خود پایان نداده اند. آنها خواستار ملغی شدن همه پرسی پیش نویس قانون اساسی شده اند. محمد مرسی هم در آخرین اقدام مسئولیت حفظ امنیت را تا زمان برگزاری همه پرسی به ارتش سپرده است. برای بررسی بیشتر اوضاع و ارزیابی اتفاقات احتمالی در روزهای آینده گفتگو کرده ایم با ابراهیم آقا محمدی کارشناس مسایل خاورمیانه و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی. آقا محمدی احتمال کودتای نظامیان در مصر را بعید نمی داند.

سربرآوردن اختلافات در مصر از کجا شروع شد. آیا این اتفاقات قابل پیش بینی بود؟

این اتفاقات به این شکل برای آقای مرسی قابل پیش بینی نبود. او با زیرکی داشت جلو می رفت. مرسی منتخب یک کشور انقلابی است. در جریان جنگ 8 روزه غزه و رژیم صهیونیستی و ورود مرسی به موضوع و تلاش او برای برقراری آتش بس، محبوبیتی در بین مردم منطقه و بخصوص فلسطینی ها بوجود آورد. و به لحاظ جهانی هم اعتباری کسب کرد. اینها به نوعی اعتماد به نفس مضاعفی به آقای مرسی داد و او را واداشت تا اهداف خود و اسلام گرایان اخوانی را در قانون اساسی بیاورد. یعنی احساس کرد که شرایط برای پی گیری خواسته های جریانی اش مناسب است. او دست به اقدامات تازه زد و بعد که مخالفان وارد میدان شدند بیانیه ای داد که به نظر من بجا نبود.

منظور همان بیانیه ای است که بر انجام دستور ویژه اش یعنی افزایش اختیارات رئیس جمهور اصرار داشت؟

بله. او می توانست به صورت دیگری کارش را پیش ببرد. اما این بیانیه و اصرار مرسی این گمانه را ایجاد کرد که یک مبارک دیگری در حال شکل گیری است و تنها جابجایی آدم ها صورت گرفته و فضای بسته سابق می خواهد برگردد و همان اختیاراتی که مبارک برای خود داشت آقای مرسی محکم تر از آن را برای خود می خواهد. این گونه شد که گروه های مختلف مصر حتی بعضی از طیف های مذهبی هم هستند همراه ملی گرا ها و لیبرال ها شدند و چهره هایی که بدنام هم نیستند مثل آقای البرادعی وادار به واکنش شدند. از سوی دیگر جریان ناصری در مصر هم به معترضین پیوست و کشمکش های خیابانی حادث شد. آقای مرسی وقتی به فکر تدبیر افتاد که خیابان های مصر در تسخیر موافقان و مخالفان بود و می رفت که وحدت و یکپارچگی مصر را با خطر مواجه کند. در چنین شرایطی مرسی عقب نشینی کرد و دستور خود را لغو نمود. اما عقب نشینی در این شرایط طمع مخالفین را بیشتر کرد که گام های بیشتری به جلو بردارند و خواسته های بیشتری بخواهند و کاری کنند تا حاکمیت را از اخوان المسلمین و مرسی بگیرند و نگذارند مجلس آینده دست این جریان اسلام گرا بیافتد. به هر روی به نظر من در این شرایط آقای مرسی باید به گونه ای تدبیر کند که بیش از آنی که زیان دیده، هم خودش و هم جریان اخوانی ها ضرر نکنند و آثار انقلاب ارزنده مردم تاراج لشکر کشی های خیابانی نشود.

مخالفان عقب نشینی آقای رئیس جمهور را قبول نکردند و گفتند همه پرسی پیش نویس قانون اساسی هم باید ملغی شود. به نظر شما خواسته نهایی آنها چیست؟ آنها تا کجا می خواهند پیش بروند؟

عقب نشینی آقای مرسی به این شکل، مخالفان را به طمع انداخته است که اصلا حاکمیت اخوانی ها را - که رنگ و بوی اسلامی دارد و دنبال اجرا کردن احکام اسلامی است- نگذارند شکل گیرد. البته مخالفان هم اشتباه می کنند چون توده مصر یک توده مذهبی است و آموزش های دینی در مصر به مرور زمان نهادینه شده است. اخوانی ها هم زمانی که احساس خطر کنند به صورت جدی به خیابان می آیند تا از دستاوردهای انقلاب دفاع کنند و قطع یقین مخالفان به خواسته های حداکثری شان نخواهند رسید. به نظر من مخالفین هم نباید اشتباه آقای مرسی را تکرار و روی موضوعی اصرار کنند که فردا مجبور به عقب نشینی از آن باشند.

این احساس نگرانی بخش هایی از مردم و مخالفان نسبت به بازتولید مناسبات دوران مبارک که به آن اشاره کردید چقدر جدی بود؟ آیا به جز این احساس نگرانی، طرح و برنامه ریزی خاص و پشت پرده ای وجود ندارد؟

نمی توانیم بگوییم آقای مرسی بدنبال یک حکومت استبدادی بود. هدف او بیشتر در همین چارچوب بود که برنامه های اسلام گرایان یعنی اخوانی ها در قانون اساسی گنجانده شود. اما رفتار مرسی به هر حال طوری بود که بهانه به دست مخالفان داد. ظاهر قضییه این را نشان می دهد. اما مخالفان هم همین طوری نبود که ظرف 24 ساعت یا 48 ساعت به این انسجام برسند بدون برنامه ریزی قبلی. در انتخابات طیف مقابل آقای مرسی رای قابل توجهی داشت. این جماعت با سازوکار و تشکیلات آمده بود و غربی ها هم از آنها حمایت می کردند. احتمالا سازمان های جاسوسی غرب و سیاستمداران غربی و جریان سنگین لیبرالیستی در غرب اینها را رها نکرده است. البته شاید حتی آنها هم پیش بینی نمی کردند به این زودی یک سازوکاری درست شود که بخواهند ورود کنند. به محض شروع این اتفاقات اینها ورود و از مخالفان حمایت کردند. این برای کل جریان اخوان از مصر تا ترکیه و جاهای دیگر یک هشدار است که دولتمردان اخوانی نباید به غرب اعتماد و احساس کنند که غرب پشتیبان آنهاست. غربی ها اگر بتوانند از آنها استفاده کنند حمایتشان می کنند ولی اگر بتوانند جایگزینی برای آنها داشته باشند سعی می کنند انها را کنار بزنند شبیه همین حرکتی که الان در مصر دارد شکل می گیرد.

ارزیابی خود شما از فرجام این اتفاقات چیست. آیا گروه های میانجی داخلی یا دولت های خارجی مثل ترکیه یا غربی ها ورود می کنند برای حل و فصل یا اینکه اختلافات ادامه می یابد و اصطلاحا به جاهای باریکتر می رسد؟

غربی ها دنبال این هستند که قضیه را به جاهای باریک تر برسانند. حتی شما بایستی پیش بینی کودتای نظامی هم در مصر بکیند. چرا که سابقه نظام جمهوری در مصر با نظامیان شروع شده است. کل روسای جمهور مصر بجز آقای مرسی از ژنرال های ارتش بوده اند و ارتش حکومت را به صورت نهادینه برای خود می خواسته و می دانسته است. الان که ارتش کنار رفته، دوستان مرسی هم علاقمند هستند که ارتش برگردد به صحنه سیاسی. مرسی تا حدودی ارتش را محدود کرد و این عقده ای شد برای ارتش.

آقای مرسی البته اخیرا مسئولیت برقراری نظم تا زمان همه پرسی را به ارتش محول کرده است.

ارتش در مصر قدرتی غیر قابل انکار است. قطع و یقین آقای مرسی این حرکت را برای اعتماد سازی ارتش کرده ولی د رعین حال باید هوشیار باشد که جریان اعتماد قاجار به رضا خان در کشور ما در آنجا اتفاق نیافتد. چرا که ارتش خودش را صاحب میراث جمهوریت در مصر می داند و ممکن است اگر تدبیر نشود، نه فقط اختلافات داخلی ادامه می یابد بلکه خطر کودتای ارتش هم وجود دارد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها