چرا برای برخی «امت حزب الله»، فقط ۴ میلیون نفر از جامعه ایران است؟!

کد خبر: 271129

حزب‌اللهی بودن یک خصیصه است که هر ایرانی با اندیشه الهی می‌تواند آن را دارا باشد نه آنکه صرفاً به نوع پوشش و دسته و جریانی خاص معطوف گردد و در آن منحصر شود. حزب‌الله زاییده تفکر انقلابی است و همگام با همین تفکر است که حزب‌اللهی رشد می‌یابد. چه بسا می‌توان گفت هرجا که تفکر حزب‌اللهی به حصارکشی و تندخویی منجر شود، عملاً دیگر تفکر حزب‌اللهی نیست چراکه از همان ارزش‌های انقلابی فاصله گرفته است.

چرا برای برخی «امت حزب الله»، فقط ۴ میلیون نفر از جامعه ایران است؟!
سرویس سیاسی «فردا»: مدت‌هاست که عده‌ای فرقه‌گرا در ادبیات سیاسی و اجتماعی کشور ما مفهوم«حزب الله» را به توده‌ای خاص محدود می‌کنند و سایر آحاد ملت را در نظر نمی‌گیرند. این گروه‌ها عموماً بر پایه شاخص‌هایی ظاهری و دور از بطن انقلاب سطح امت حزب‌الله را آن‌قدر محدود می‌کنند که دایره آن تنگ‌ترین حالت ممکن شود و عملاً اکثریت ملت ایران خارج از این چارچوب باقی بمانند. تکیه بر آرای شخصی و تاکید بر سلایق سیاسی و جناحی این عده موجب این دسته‌بندی بدون انصاف می‌شود. باید چارچوب فکری و زاویه نگاه را تغییر داد. امت حزب الله چه کسانی هستند؟ همه کسانی که 24 خرداد پای صندوق‌های رأی رفتند، جزئی از امت حزب‌الله هستند نه صرفاً آنان که به کاندیدایی خاص رأی دادند. حزب‌اللهی بودن به طی مسیر صحیح دیانت و همراهی نظام اسلامی است و چه همراهی از این بالاتر که مشارکت 73 درصدی در انتخابات را رقم می‌زند. ملت ایران چه آنان که با نظام جمهوری اسلامی همراهی کامل دارند و چه آنان که به تعبیر رهبر انقلاب دلشان با جمهوری اسلامی صاف نیست همه در حفظ و رشد کشور خویش سهیم اند و برای آن تلاش می‌کنند. برخی دوست می‌دارند با فرقه‌ای کردن مفهوم حزب‌الله و تعمیم دادن آن به افراد محدودی، دایره جذب نظام را به حداقل خود برسانند و سریعاً به دامنه خودی و ناخودی بکشانند. این عده با یافتن کوچک‌ترین نواقص ظاهری یا عملکردیدر افراد یا جریانات سیاسی، به برچسب‌زدن اقدام کرده و تلاش می‌کنند افراد را در زمره غیر حزب‌اللهی تلقی کنند و رواج دهند. درحالی که اولین پشتوانه امت حزب‌الله تفکر حزب‌اللهی و اسلامی آن است و به همین دلیل وسعت آن به وسعت مرزهای جمهوری اسلامی و حتی فراتر از آن می‌تواند باشد و نه صرفاً چند هیئت و دسته و جریان خاص که تلقی خودحزب‌اللهی دارند. یکی از برهه‌هایی که می‌تواند این جو را بیشتر عمده کند و پررنگ نماید، انتخابات است. زمانی که طیف‌هایی برای انتخاب کاندیداهای مختلف به وجود می‌آید در این شرایط برخی با برچسب حزب‌اللهی و غیر حزب‌اللهی تلاش می‌کنند کاسبی سیاسی راه انداخته و از کنار آن ارتزاق کنند. در این بین، باید تاکید نمود که دامنه گستره حزب‌الله می‌تواند به اندازه تمام افرادی باشد که با تفکر حمایت از انقلاب اسلامی به پای صندوق‌های رأی می‌آیند و به جمهوری اسلامی رأی می‌دهند. حزب الله قبل از آنکه به شخص یا توده‌ای تعلق بگیرد، یک تفکر است که بنیان ارزش‌های جمهوری اسلامی بر آن استوار شده است. بنیانی که 98 درصد ملت در آغاز انقلاب به آن رأی دادند و این یعنی تفکر حزب‌اللهی با چنین رأیی بر کشور حاکم شده است. اگر بخواهیم این تفکر را به چند نفر و چند گروه محدود کنیم اولاً به انقلاب جفا کرده‌ایم و در ثانی حقوق گسترده این مردم را در نظر نگرفته‌ایم. ملتی که سی و چند سال برای همه ارزش‌های انقلاب خویش ایستادگی کرده‌اند حتماً در بدنه حزب‌الله جای خواهند گرفت چراکه ریشه فکری عقیدتی حزب‌اللهی، آنان را بدین جا رسانده است. تفکر صحیح حزب‌الله به دسته و گروه منجر نمی‌شود که بخواهد بین ملت ایران حصارکشی کند، بلکه یک اندیشه الهی است که به تداوم عدل و احسان و همدلی در سایه ارزش‌های الهی می‌انجامد. تصحیح این تفکر در اذهان بسیاری از افراد جامعه‌مان نیاز ضروری این‌روزهاست. حزب‌اللهی بودن یک خصیصه است که هر ایرانی با اندیشه الهی می‌تواند آن را دارا باشد نه آنکه صرفاً به نوع پوشش و دسته و جریانی خاص معطوف گردد و در آن منحصر شود. حزب‌الله زاییده تفکر انقلابی است و همگام با همین تفکر است که حزب‌اللهی رشد می‌یابد. چه بسا می‌توان گفت هرجا که تفکر حزب‌اللهی به حصارکشی و تندخویی منجر شود، عملاً دیگر تفکر حزب‌اللهی نیست چراکه از همان ارزش‌های انقلابی فاصله گرفته است.
تفسیر فرقه گرایانه از حزب الله جدای از آنکه به این مفهوم قرآنی آسیب می زند واجد خطرات بسیاری هم هست. برخی می خواهند حزب الله را قشری جدا از مردم ایران به شمار آورند و از ان تفسیر خاص به دست دهند که شمولیت آن فقط چهار میلیون نفر از جامعه ایران را در بر می گیرد . این بعنی بقیه دلبستگی ای به مفهوم قرآنی حزب الله ندارند. این تفسیر فرقه گرایانه و متصلب می تواند گروههای خشنی را پرورش دهد که جا پای منافقین و گروه فرقان بگذارند؛بارقه های این خطر را با نگاهی به ارگان‌های سایبری تحجر و کنش‌هایی نظیر برهم زدن سخنرانی شخصیت ها می توان دید. چاره دفع این خطر برخورد علوی با منش خوارجی و متحجرانه و هشدار ، انذار و افشای ماهیت متحجران است .
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها