از کفش‌پرانی در قم تا کفش‌پرانی در مهرآباد!/ ماهیتی که باید افشا شود + تصاویر

کد خبر: 290445

کفش پرانی به رییس جمهور قانونی کشور آن هم پس از بازگشت از نیویورک نشان داد که نزد این جماعت مقولاتی مانند مصالح ملی و نظم اجتماعی و مهمتر از همه «مشی رهبر انقلاب» محلی از اعراب ندارد. این طیف با نفوذ دادن اعضای رده میانی خود در نهادهایی مانند بسیج دانشجویی در اینگونه مواقع هم کار خود را انجام می دهد و هم از خود رفع اتهام می کند . چرا که این اقدامات در ظاهر به صورت خودجوش! انجام شده و در نهایت به نام «بسیج دانشجویی» تمام می شود...

از کفش‌پرانی در قم تا کفش‌پرانی در مهرآباد!/ ماهیتی که باید افشا شود + تصاویر
سرویس سیاسی«فردا»: «اين كارهائى كه در قم اتفاق افتاد، بنده با اينجور كارها مخالفم. آن كارهائى كه در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اينجور كارها مخالفم. بارها به مسئولين و كسانى كه ميتوانند جلوى اين چيزها را بگيرند، تذكر داده‌ام. آن كسانى كه اين كارها را ميكنند، اگر واقعاً حزب‌اللّهى و مؤمنند، خب نكنند. مى‌بينيد كه تشخيص ما اين است كه اين كارها به ضرر كشور است، اين كارها به نفع نيست. با احساساتشان راه بيفتند اينجا، آنجا، عليه اين شعار بدهند، عليه آن شعار بدهند؛ اين شعاردادن‌ها كارى از پيش نميبرد. اين خشمها را، اين احساسات را براى جاى لازم نگه داريد. در دوران دفاع مقدس اگر بسيجى‌ها ميخواستند همين طور بروند يك جائى، طبق ميل خودشان حمله كنند، كه خب پدر كشور در مى‌آمد. نظمى لازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به اين حرفها اعتنائى ندارند، آنها كه خب حسابشان جداست؛ اما آن كسانى كه به اين حرفها اعتناء دارند و مقيدند كه برخلاف موازين شرع حركت نكنند، بايد مراقبت كنند، از اين كارها نكنند.» این سخنان فرازی از بیانات رهبر انقلاب در ۱۳۹۱/۱۱/۲۸ در جمع مردم آذربایجان و اشاره ای واضح به آشوب قم است. آشوبی که در آن عده ای با کفش پرانی و پرتاب مهر جلسه سخنرانی رییس مجلس را بر هم زدند. بعد از این بیانات گمان برده می شد که این جماعت متوهم خود عمار پندار راه های مناسب تری برای بیان نظرات شان بیابند و بکوشند مطابق با «تربیت دینی» با مسائل مختلف برخورد کنند. اما دیروز ثابت شد این گمان امری است عبث و قرار نیست این رفتارها پایان یابد. از اوایل دهه 70 که این جماعت در خیابان ها به راه افتادند هنرشان را در فحاشی و تخریب به احسن وجه عیان کرده اند و حداقل تا به امروز با موج تنفری که در جامعه راه انداخته اند باعث پیروزی برخی جناح ها در انتخابات بوده اند. کفش پرانی به رییس جمهور قانونی کشور آن هم پس از بازگشت از نیویورک نشان داد که نزد این جماعت مقولاتی مانند مصالح ملی و نظم اجتماعی و مهمتر از همه «مشی رهبر انقلاب» محلی از اعراب ندارد. هم در حادثه قم و هم در رخداد تاسف دیروز ردپای منسوبان به یک گروه دیده می شود؛«جبهه پابداری». این گروه البته با فرافکنی های خاص ممکن است این امر را منکر شود اما هم در حادثه قم و هم در رخداد دیروز عیان شد چه کسانی در پس ماجرا هستند. به طور مشخص این گروه با استفاده از نفوذی که در نهادهای خاص به دست آورده توانسته است تا به حال از مهلکه ها بگریزد و در این مواقع با فرستادن نیروهای درجه دو خود به میدان هم اوامر محفل خاص را اجرا کند و هم با فرافکنی از خود رفع اتهام کند. این طیف با نفوذ دادن اعضای رده میانی خود در نهادهایی مانند بسیج دانشجویی در اینگونه مواقع هم کار خود را انجام می دهد و هم از خود رفع اتهام می کند . چرا که این اقدامات در ظاهر به صورت خودجوش! انجام شده و در نهایت به نام «بسیج دانشجویی» تمام می شود و هم ردی از گروه پایداری نمی ماند. در خصوص واقع دیروز هم ردپای منسوبان و اعضای لایه میانی گروه پایداری به خوبی دیده می شود و اخبار موثق حاکی از سازماندهی شدن تحرکات دیروز دارد.بالخص آنکه فراخوان این تحرکات مشکوک ابتدا در ارگان سایبری پروه پایداری درج شد! نکته طنز ماجرا اینجاست که این طیف به صورت خلق الساعه تحت پوشش جدیدی اعلام موجودیت می کند و برای توجیه انحرافات به وجود امده چنین توجیهاتی را عرضه می دارد ؛ «برنامه «جنبش دانشجویی دفاع از منافع ایران» حضور آرام در فرودگاه و در دست گرفتن پلاکاردهایی با مضمون سوال از رئیس جمهور بود. این به هیچ وجه برای ما پذیرفته نیست که افرادی به هر بهانه ای که شده به رئیس جمهور کشورمان توهین کنند و بر همین اساس بود که با افرادی که به صورت خودسرانه در این محل حاضر شده و با برخی رفتارهای زشت و زننده قصد توهین به رئیس جمهور را داشتند برخورد کردیم!!» البته تصاویر زیر چیزی غیر ادعاهای «جنبش دانشجویی دفاع از منافع ایران»!! را نشان می دهد.
کفش پرانی به سمت خودروی رییس جمهور دراز کشیدن در برابر خودروی رییس جمهور به نشانه اعتراض! اشتراکات قابل توجه!
مشابه این اقدامات در دهه آغازین انقلاب از سوی گروههای انحرافی مانند انجمن حجتیه، فرقان و مجاهدین خلق نیز انجام می شد و فجایع جبران ناپذیری را به بار آورد. هوشمندی نهادهای امنیتی در آن دوران این بود که با رصد دقیق در ابتدا صف این افراد را از نیروهای حزب اللهی جدا می کردند و سپس با برخوردهای لازم از اقدامات تخریبی آنها جلوگیری می کردند. اکنون نیز با توجه به نفوذ این عناصر خودسر در برخی نهادهای مهم در طی هشت سال گذشته به نظر می رسد چاره کار ورود جدی نهادهای امنیتی به ماجراست. بدیهی است با توجه به اتمام دوران خوش هشت سال گذشته خودسرها در برخی نهادهای خاص اکنون به سهولت می توان این لکه ننگ را از دامان انقلاب اسلامی زدود. با روند فعلی افراطیون جناح مقابل هم به خود اجازه می دهند هر وقت اراده کردند به خیابان ها بیایند و نظرات خود را «نعره» بزنند. این دومینوی باطل اگر شکل بگیرد باید به انتظار وقایع مخرب تری از آشوب های سال 88 بود. از یاد نبریم چه کسانی با حمله به کوی دانشگاه و مجتمع سبحان در آتش آشوب دمیدند و طرفداران موسوی را به خیابانها کشاندند. اکنون قاطبه اصولگرایان از این سنخ اقدامات تبری می جویند و خواستار برخورد قاطع با آمران و عاملان این معرکه گیری های سلفی گونه اند. بنابراین نهادهای امنیتی باید با قدرت وارد میدان شود و «جماعت کفش پران» را بر سر جای خود بنشانند. در این میان اصولگرایان حقیقی نیز فعال تر از گذشته وارد میدان خواهند شد و ماهیت این جماعت را افشا خواهند کرد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها