كدام گاز؟ CNG يا LPG

کد خبر: 30773

سید سعید علوی

دوشنبه دوم مرداد ماه 1386 در يكي از بخشهاي خبري سيماي جمهوري اسلامي ايران خبرنگار سيما از يكي از مديران شركت ايران خودرو در زمينه تاثير گاز سوز كردن خودرو بر قدرت و شتاب آن پرسيد كه مدير مذكور با غير كارشناسي خواندن اين گونه نظرات خواستار توليد برنامه اي براي تبيين مزاياي گاز سوز شدن خودرو ها را نمود. اما مسئله مهمتر كه همواره در اين گونه صاحبه ها و اظهارات مغفول مي ماند اين است : كدام گاز؟ CNG يا LPG. پروسه گازسوز كردن خودرو ها در ايران با نصب كيت LPG بر روي برخي از خودرو ها از سالها پيش آغاز شد اما در ميانه راه با انواع و اقسام توجيهات سعي شد تا اين گونه القا شود كه CNG به عنوان گاز طبيعي به دليل وجود منابع عظيم آن در كشور و قيمت صادراتي بالاتر LPG و هزار دليل و برهان ديگر از LPG بهتر است و از اواسط دولت هشتم برنامه اي براي جايگزيني جايگاه هاي LPG با CNG آغاز شد اما واقعيت ماجرا چيست؟ در مقايسه اي كوتاه بين LPG و CNG به روشني ميتوان دريافت كه براي مالك خودرويي كه تمايل به دوگانه سوز شدن خودرو خود دارد LPG بسيار جذاب تر و مفيد تر از CNG است چرا كه: 1- خودرو CNG سوز با مخزن پر حداكثر 150 كيلومتر را طي ميكند (كه بسته به نوع خودرو و شرايط محيطي و ترافيك تا 60 كيلومتر هم كاهش ميابد) ولي خودرو LPG سوز بيش از 400 كيلوتر با يك مخزن پر ميتواند تردد كند(در تهران و با ترافيك آشناي آن). با اين حساب به دليل لزوم سوخت گيري هاي متعدد تعداد جايگاهاي لازم براي CNG عملا دو برابر جايگاههاي LPG و تا 5 برابر جايگاهاي بنزين خواهد بود.حال تصور كنيد يك خودرو CNG سوز براي طي مسافت 900 كيلومتري تهران تا مشهد چند بار بايد سوخت گيري نمايد (6 بار) و با يك حساب ساده با فرض 10 دقيقه زمان (كه عملا بسيار بيشتر است) چقدر بر زمان طي اين مسافت افزوده خواهد شد( حداقل يكساعت). و به همين ترتيب حساب كنيد چند جايگاه بايد در اين مسير (رفت و برگشت) بايد ايجاد شود؟ و نهايتا با چه هزينه اي؟ 2- خودرو CNG سوز بايد با سوخت بنزين شروع به كار نمايد. در حالي كه خودرد LPG سوز چنين الزامي ندارد (خصوصا در فصول گرم سال و مناطق گرمسير). 3- شتاب ايجاد شده توسط CNG كمتر از نصف LPG است و به اين ترتيب خودرو CNG سوز عملا امكان حركت در شيب ها را ندارد و بايد به سوخت اوليه خود رجوع كند. باز به اين موضوع بيانديشيد كه طي مسير در جاده هاي كوهستاني (مثلا تهران - شمال) چگونه با CNG ميسر خواهد شد؟ 4- وزن مخزن CNG بيش از 60 كيلو گرم است در حالي كه مخزن LPG پر وزني به مراتب كمتر دارد (حدود يك پنجم) به اين ترتيب خودرو شما همواره حامل يك مسافر بالغ است (حتي در زمان توقف) در اين حالت تصور كنيد ميزان استهلاك لاستيك هاي عقب، كمك فنر ها و شاسي تا چه ميزاني افزايش خواهد يافت؟ 5- ميزان خوردگي ناشي از گاز CNG به مراتب نسبت به LPG براي خودرو هاي بنزين سوزي كه دو گانه سوز مي شوند بيشتر است. 6- هزينه دوگانه سوز كردن خودرو بنزين سوز با CNG نسبت به LPG بيش از سه برابر خواهد بود 7- نكته بسيار مهم تر در مقايسه اين دو نوع گاز اين كه تمام تجهيزات مورد نياز براي دوگانه سوز كردن خودردو ها با LPG در داخل توليد مي شود ولي براي CNG حداقل مخزن آن وارداتي است و براي كشور ارز بري دارد 8- جايگاههاي CNG براي مكيدن گاز از خطوط لوله و تزريق آن به مخزن خودرو به كمپرسورهايي با تواني در حدود 500 كيلو وات نياز دارند. لذا غير از هزينه برق، تامين اين حجم توان الكتريكي خود مقوله حائز اهميتي است. با اين اوصاف اگر مسير CNG سوز كردن خودرو ها با اين شتاب ادامه يابد روزگاري را تصور كنيد كه بيش از يك ميليون خودرو CNG سوز در شهري مثل تهران وجود داشته باشد. با يك حساب سر انگشتي به حدود 1000 جايگاه CNG در سطح شهر تهران نياز خواهد بود كه با تمام توان گاز را از لوله ها مي مكند و به مخازن خودرو ها تزريق مي كنند. جداي از نياز به حدود 5 مگاوات توان اضافي در شبكه برق (كه خدا ميداند از كجا بايد تامين شود) فشار بي امان اين جايگاه ها به شبكه گاز قطعا به افت فشار منجر خواهد شد. به اين آش شله قلمكار سرماي زمستان را كه هر ساله بيشتر هم ميشود، اضافه كنيد تا ببينيد چه بلاي خانمان سوزي با اجراي اين پروژه به اصطلاح ملي در راه است. سال گذشته به همين دليل ساده ي افت فشار، گاز لازم براي اتوبوسهاي CNG سوز تامين نشد و عملا بخشي از ناوگان اتوبوس راني و به تبع آن حمل و نقل شهري دستخوش اشكال شد. به نظر نمي رسد در زمان افت فشار زمستاني شركت ملي گاز بخواهد اولويت را به خودرو ها داده و گاز منازل را براي رسيدن گاز به جايگاه ها قطع نمايد. به اين ترتيب چاره اي باقي نمي ماند جز اينكه كمپرسورهاي خوش خوراك جايگاه ها خاموش شوند و يك ميليون خودرو CNG سوز بي گاز منده مجبور شوند با سهميه روزانه 2 ليتري خود سر كنند. بنده شخصا علاقه اي ندارم به تبعات اجتماعي و نا آرامي هاي ناشي از آن كه در اين شرايط به احتمال قريب به يقين روي خواهد داد فكر كنم، اما آيا مسئولان محترمي (نظير جناب آقاي محرابيان) كه اينگونه بر طبل CNG سوز كردن خودرو ها ميكوبند حاضرند اين تبعات و اتفاقات ناشي از آن را بپذيرند و در آن زمان پاسخگو باشند؟ آيا تنها بدليل آن كه يك سرمايه دار (شركت ر.س) و يك آقازاده اقدام به سرمايه گذاري در كارخانه توليد مخازن CNG در آلمان و كره كرده اند ميتوان چنين عذاب اليمي را بر دوش مردم مظلوم ايران سوار كرد؟ آيا بهتر نيست بجاي جمع آوري جايگاه هاي LPG و (با توسل به زور) CNG سوز كردن خودرو ها مردم را در انتخاب CNG يا LPG به عنوان سوخت پاك و دوم آزاد بگذاريم تا خود گزينه دلخواه خود را برگزينند؟ مگر نه اينكه قيمت هر تن LPG صادراتي 450 دلار و هر تن بنزين وارداتي 650 دلار است؟ آيا بهتر نيست با كاهش صادرات LPG و به تبع آن واردات بنزين در هر تن 200 دلار كمتر از جيب مردم ايران دود كنيم و به هوا بفرستيم؟
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    Markets

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها