ناطق زرنگ است!

کد خبر: 327953
ایسنا: حجت‌الاسلام مصباحی‌مقدم طی گفت‌وگویی درباره مسایل سیاسی مباحث متفاوتی را مطرح کرد.

«بالا گرفتن تنش بین دولت و مجلس با یازده روز خانه‌نشینی احمدی‌نژاد»، «حمایت اکثریت مجلس از دولت در مورد مذاکرات هسته‌ای»، «تفرق و پراکندگی اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم»، «گلایه‌های مهدوی کنی از اصولگرایان» و «موضوع حضور ناطق نوری به عنوان سرلیست اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس دهم» از جمله مهمترین مباحث مطرح شده در این گفت‌و‌گو بود.

حجت‌الاسلام و‌المسلمین غلامرضا مصباحی‌مقدم، به رویکرد مجلس نسبت به دولت احمدی‌نژاد اشاره کرد و زیر سوال بردن قوانین، اظهارات مشایی و یازده روز خانه‌نشینی احمدی‌نژاد را از دلایل شدت گرفتن چالش‌ها بین مجلس و دولت در اواخر دولت دهم عنوان کرد.

این نماینده اصولگرای مجلس هم‌چنین رویکرد مثبت دولت یازدهم و مجلس نسبت به یکدیگر را مورد اشاره قرار داد و درباره برخی انتقادات مجلسی‌ها به دولت خصوصا در موضوع مذاکرات هسته‌ای، گفت که اکثریت مجلس در عین اینکه از ریزه‌کاری‌های گفت‌وگوها خبر ندارند از کلیت اقدام دولت حمایت می‌کنند و اقلیتی در مجلس هستند که حساسیت فوق‌العاده نشان می‌دهند و از اصل توافقنامه نیز اظهار نگرانی می‌کنند.

او البته اضافه کرد که رسانه‌های اصلاح‌طلب می‌خواهند با زیر سوال بردن عملکرد کلیت مجلس در مقابل دولت، به گونه‌ای نشان دهند که گویی این مجلس می‌خواهد چوب لای چرخ دولت جدید بگذارد و با این کار مجلس نهم را معارض دولت معرفی کنند تا در انتخابات آینده از این القاء بهره‌برداری کنند و مردم را به سمت اصلاح‌طلبان سوق دهند.

سخنگوی جامعه روحانیت مبارز به گلایه‌های آیت‌الله مهدوی‌کنی از اصولگرایان به خاطر تفرق در انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری و عدم پایبندی به ائتلاف سه نفره در جریان اصولگرا نیز اشاره و تاکید کرد که باید با مرور مشکلات و علل اختلافات و چند‌دستگی‌ها به نقاط مشترکی در جریان اصولگرا دست یافت.

مصباحی‌مقدم به اخبار منتشره درباره احتمال حضور ناطق‌نوری به عنوان سرلیست اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس آینده نیز واکنش نشان داد و گفت که اگرچه مواضع ناطق‌نوری نسبت به گذشته تغییراتی کرده ولی معنایش این نیست که او دگردیسی پیدا کرده و تبدیل به اصلاح‌طلب شده است. وی تاکید کرد که ناطق‌نوری زرنگ‌تر از این است که بخواهد برای احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب پل شود.

مشروح سخنان حجت‌الاسلام و المسلمین غلامرضا مصباحی‌مقدم را در زیر می‌خوانید:

تفاوت رویکرد مجلس به دولت جدید نسبت به دولت گذشته را چطور ارزیابی می‌کنید؟

قبل از شکل‌گیری دولت نهم و بعد از اینکه انتخابات انجام گرفته بود و ما مجلس هفتم را داشتیم؛ بعضی از خبرنگاران با من مصاحبه کردند و گفتند مجلس اصولگرا و دولت اصولگرا، چه شود! این دو سعی خواهند کرد ضعف‌های یکدیگر را پنهان کنند. من به آنها گفتم اشتباه می‌کنید زیرا اصولگرایی اقتضا می‌کند مجلس اصولگرا، دولت اصولگرا را با حمایت همراه با نقد دنبال کند و شما بیشترین چالش‌ها را از سوی مجلس برای دولت خواهید داشت و ما شاهد بودیم رسانه‌های اصلاح‌طلب در دوران آقای احمدی‌نژاد دست‌شان خالی بود. یعنی نمی‌توانستند حرفی بزنند که آن حرف را جلوتر و قوی‌تر اصولگرایان مجلس مطرح نکرده بودند پس همگرایی از نظر اصولگرایی اصلا مانع این نشد که مجلس نقادانه با دولت برخورد کند در عین اینکه حمایت قوی از دولت هم داشت.

البته نقدهای اصولگرایان به دولت احمدی‌نژاد در دو سال آخر عمر دولت با سال‌های قبل از آن قابل مقایسه نبود؟

مجلس هشتم و نهم مواضع خودش را با رفتارهای آقای احمدی‌نژاد تنظیم می‌کرد. در مجلس هشتم ما تنش کمتری بین دولت و مجلس داشتیم و علتش هم این بود که دولت تعامل مثبتی با مجلس داشت ولی اواخر دولت آقای احمدی‌نژاد شاهد چالش بیشتری شدیم به دلیل اینکه دولت به چالش با مجلس پرداخت. اظهارات ناخوشایندی که از سوی رییس‌جمهور مطرح می‌شد که مجلس در رأس امور نیست، یا فلان قانون را قبول ندارم و قانون نمی‌دانم و اظهار اینکه فلان قانون خلاف قانون اساسی است، اینها شأن رییس‌جمهور نبود که اینطور قضاوت‌هایی کند. در مورد تطبیق مصوبات مجلس با قانون اساسی، شورای نگهبان باید اعلام نظر می‌کرد که مخالفتی نمی‌کرد یا اگر اشکالی بود اصلاح می‌شد. اینکه رییس‌جمهور بگوید چندین قانون را قانون نمی‌دانم و برخی قوانین را ابلاغ نکرد، نقطه چالشی بین دولت و مجلس شد. ایشان پیش از اینکه قوانین مصوب شود فضای عمومی جامعه را مخاطب قرار می‌داد و تحریک می‌کرد و مطالبات مردم را بالا می‌برد بعد نمی‌توانست مصوبه از مجلس بگیرد و آن را قانونی کند؛ این خودش از چالش‌هایی بود که ما داشتیم. در مورد پرداخت سرانه 250 هزار تومان ما با همین مشکل روبرو شدیم. گاهی هم رفتارها نشان می‌داد که فارغ از وجود قانون و تصویب قانون می‌خواهند کارهایی بکنند که مجلس دست به کار قانونگذاری می‌شد تا از اینگونه رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی جلوگیری کند و اینها موجب شد که چالش‌های بین دولت و مجلس در اواخر دوره آقای احمدی‌نژاد افزایش پیدا کند. ما تصور می‌کنیم خصوصا در یکی دو سال اخیر با چند مساله سیاسی که دور رییس‌جمهور اتفاق افتاد، اظهارات مشایی، اعلام اینکه رییس‌جمهور همان حرفی را می‌زند که مشایی می‌گوید و یازده روز خانه‌نشینی آقای احمدی‌نژاد به عنوان اعتراض به دستور مقام معظم رهبری نسبت به وزیر اطلاعات، چالش‌های بین مجلس و دولت را بالا برد.

رویکرد دولت یازدهم نسبت به مجلس چطور بوده است؟

در دولت جدید ما از ابتدا با رویکرد مثبت دولت نسبت به مجلس روبرو بودیم. اولین سخنرانی آقای دکتر روحانی در مراسم تحلیف ایشان نشان رابطه مثبت بین دولت و مجلس بود. اعلام اینکه آنچه را مجلس تصویب کند قانون و خود را ملزم به اجرای قوانین می‌دانم و بعد اتفاقی که در رای اعتماد افتاد و سه وزیر رای نیاوردند که رییس‌جمهور آن را حق مجلس اعلام کرد و بلافاصله وزرای پیشنهادی خود را معرفی کرد و همین که در روز تحلیف کابینه را به مجلس معرفی کرد یا اینکه جلسات مشترک بین مجلس و دولت برگزار شد اینها نشان دهنده رویکرد مثبت از ناحیه دولت به مجلس بود و اقدامات مجلس هم نسبت به دولت کاملا مثبت بود.

بخشی از وزرا که رای نیاوردند کاملا طبیعی بود. البته اینکه دولت همان وزرایی که رای اعتماد نیاورده بودند را در مسئولیت‌های دیگری به کار گرفت، موجب رنجش خاطر نمایندگان شد ولی این رنجش خیلی برجسته و اثرگذار نبود. در بحث کارت زرد به تعدادی از وزرا قدری چالش بین دولت و مجلس پدید آمد ولی سطح این چالش نیز سطح بلندی نبود. البته برخی از موارد آن کاملا طبیعی بود و برخی موارد ناشی از یک نوع سختگیری از ناحیه بخشی از نمایندگان بود که نباید واکنش دولت را به دنبال می‌داشت زیرا خود آن واکنش اثر مثبتی نداشت.

با روی کار آمدن دولت یازدهم مسائلی از جمله موضوع هسته‌ای کشورمان و مذاکرات با 1+5 مورد انتقاد برخی افراد در مجلس قرار گرفت، نظر مجموعه نمایندگان در این باره چیست؟

ما در قضیه هسته‌ای شاهد هستیم اکثریت مجلس در عین اینکه از ریزه‌کاری‌های گفت‌وگوها خبر ندارند یا نتایج را خیلی پیش‌بینی نمی‌کنند از کلیت اقدام دولت حمایت می‌کنند. مواضع رییس مجلس به عنوان سخنگوی مجلس هم خیلی روشن است و سعی رییس مجلس هم این بوده که حتی به گروهی از نمایندگان که به شدت در این قضیه مساله‌ دارند، پاسخ دهد و سعی کند مواضع آنها را هم متعادل کند زیرا قضیه هسته‌ای زیر نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی انجام می‌گیرد البته ایشان تذکراتی دادند و این تذکرات موجب بهبود رفتار دولت در مذاکرات و دقت بیشتر مذاکره‌کنندگان ما با 1+5 شد ولی حالا این اکثریت مجلس نیست که روی این مساله حساسیت فوق‌العاده نشان می‌دهد بلکه اقلیتی در مجلس هستند که حساسیت فوق‌العاده نشان می‌دهند و از اصل توافقنامه و اتفاقات آینده اظهار نگرانی می‌کنند ما هم به آنها حق می‌دهیم که دیدگاه‌ها و نظرات خود را داشته باشند. آنها نماینده هستند و حق اظهارنظر دارند ولی باید مردم ما توجه داشته باشند که این مجلس به صورت یکپارچه نیست که در این قضیه ابراز نگرانی می‌کند.

برخی معتقدند تعامل مجلس با دولت یازدهم به سمت ایجاد چالش و تنش بین دولت و مجلس پیش می‌رود، شما در این باره چه فکر می‌کنید؟

من چیزی را در رسانه‌های اصلاح‌طلب می‌بینم که از شکل‌گیری دولت جدید به بعد رویکردی را نسبت به کلیت مجلس پیدا کردند و می‌خواهند عملکرد کلیت مجلس در مقابل دولت را زیر سوال ببرند و به گونه‌ای اعلام کنند که گویی این مجلس می‌خواهد چوب لای چرخ دولت جدید بگذارد. به نظر می‌آید این نگاه اصلاح‌طلبان تمهید مقدماتی برای انتخابات آینده است و اینکه مجلس نهم را مجلسی معارض دولت معرفی کنند تا در انتخابات آینده بتوانند از این القاء بهره‌برداری کنند و مردم را در انتخابات آینده به سمت گروه دیگری که اصلاح‌طلبان هستند سوق دهد ولی هم اظهارات رییس‌جمهور، هم اظهارات رییس مجلس و هم اقدامات و اظهارات اکثریت نمایندگان مجلس نشان می‌دهد که نسبت به رابطه بین دولت و مجلس قائل به تعامل هستند، همدیگر را درک می‌کنند، با هم کار می‌کنند و الان کمترین تنش و اختلافی بین دولت و مجلس در این مسائل وجود دارد.

به موضوع انتخابات اشاره کردید، برخی اصلاح‌طلبان این موضوع را مطرح کردند که آقای ناطق نوری به عنوان سرلیست اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس آینده وارد صحنه انتخابات شود، فکر می‌کنید این موضوع عملی است و آقای ناطق‌نوری به عرصه سیاسی باز می‌گردد؟

من تصور می‌کنم شناخت درستی از آقای ناطق‌نوری ندارند. آقای ناطق یک سیاستمدار بسیار هوشمند است و بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 76 اعلام کرد که من بازنشسته سیاسی هستم. معنایش این بود که دیگر تابلو نمی‌شود و به میدان نمی‌آید. ایشان این موضع را همچنان حفظ کرده است. حضور آقای ناطق بعد از آن ماجرا در جامعه روحانیت هم اصلا به معنای این نبود که ایشان می‌خواهد در فعالیت‌های انتخاباتی بعدی حضور پیدا کند. مواضع آقای ناطق البته قدری نسبت به زمانی که ایشان در جامعه روحانیت حضور داشتند تغییراتی کرده ولی اصلا معنایش این نیست که ایشان اصلاح‌طلب است و یا دگردیسی پیدا کرده و تبدیل به اصلاح‌طلب شده است. من تصور می‌کنم از مواضع خوب آقای ناطق می‌خواهند بهره‌برداری کنند و به عنوان پل از آن استفاده کنند اما آقای ناطق‌ زرنگ‌تر از این است که بخواهد برای احزاب و گروه‌های اصلاح‌طلب پل شود.

اصولگرایان چه فعالیت‌هایی را برای انتخابات مجلس آینده آغاز کرده‌اند؟ آیا جامعتین فعالیت مشخصی برای انتخابات داشته‌اند؟

استارت مساله انتخابات از الان یک اقدام زودهنگام است و ما معتقدیم «الامور مرهونة لاوقاتها» کارها را باید در زمان خودش انجام داد. از این جهت هر بحثی در مورد انتخابات مجلس آینده باید در زمان خودش انجام بگیرد و زمان آن هم تقریبا یک سال مانده به انتخابات است اما الان بیش از دو سال با انتخابات فاصله داریم.

گفته می‌شود آقای تقوی که عضو جامعه روحانیت مبارز است، جلساتی را این باره برگزار کرده است؟

آقای تقوی جلساتی را دارند ولی این ربطی به جامعه روحانیت ندارد. ایشان یک عنصر سیاسی فعال هستند و کاری که می‌کنند همگرایی اصولگرایان را دنبال می‌کنند نه اینکه برای انتخابات کاری کنند و این مهم است. البته ممکن است این منتهی به زمانی شود که زمان ورود به بحث انتخابات باشد اما الان بحث‌ها و گفت‌وگوها در مورد اصل همگرایی مجموعه اصولگرایان است. طبعا این همگرایی هم با مشکلات و چالش‌هایی روبروست ولی همان‌طور که اشاره کردم جامعه روحانیت در این مساله ورودی ندارد.

یعنی هیچ مقدماتی برای فعالیت‌های انتخاباتی تمهید نشده است؟

مقدماتی تمهید نشده است.

آیا تلاش‌ها برای همگرایی، به وضعیت اصولگرایان بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری دوره یازدهم ارتباطی دارد؟

طبعا همین‌طور است. ما تفرق و پراکندگی را در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 در مجموعه اصولگرایان دیدیم. تعداد کاندیداها خیلی متعدد بود و هر کدام سهم کوچکی از آرای مردم را به خود اختصاص دادند. این اتفاقی که افتاد هر مجموعه عاقلی که در عین حال سیاستمدار باشد را وادار به تامل و تفکر می‌کند و باعث می‌شود دو مرتبه مشکلات و علل اختلافات و چند‌دستگی‌ها را مرور کنیم و به نقاط مشترکی برسیم. طبیعی است اقدامی که صورت گرفته به عنوان یک نوع اقدام به همگرایی است که می‌تواند بعدا در انتخابات هم مورد استفاده قرار گیرد.

بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری، اعضای جامعه روحانیت به دیدار آقای روحانی که سابقه عضویت در این تشکل روحانی را داشتند رفتند و بحثی مطرح شد که ایشان در جلسات جامعه روحانیت حضور یابند، آیا پیگیری برای این امر انجام شد؟

ایشان هم در این باره ابراز علاقه کرده‌اند ولی تاکنون به جلسات جامعه روحانیت تشریف نیاورده‌اند و ما همچنان در انتظار حضور ایشان هستیم. ایشان این موضوع را نفی نکرده‌اند.

موضع جامعه روحانیت نسبت به دولت یازدهم و شخص آقای روحانی چیست و این تشکل روحانی چه نگاهی به دولت جدید دارد؟

بعد از برگزاری انتخابات و اعلام نتیجه آن، آیت‌الله مهدوی کنی شخصا پیام تبریکی را به رییس‌جمهور دادند و ایشان هم متقابلا به آن پاسخ دادند. آن پیام موضع جامعه روحانیت بود و نشان می‌داد که از دولت جدید حمایت می‌کنند و حتی تماس و رفت و آمدهایی هم صورت گرفت که حکایت از اعلام آمادگی برای همکاری‌های بیشتر بود. الان هم این موضع محفوظ است. ما این دولت را دولت صالحی می‌دانیم البته معنایش این نیست که هر اتفاقی در دولت رخ می‌دهد را درست می‌دانیم ولی کلیت پذیرفته است. جامعه روحانیت به عنوان بازوی رهبری معظم انقلاب اسلامی همچنان که رهبری از دولت حمایت می‌کنند، از دولت حمایت می‌کند و ضرورت کمک به دولت را مورد تاکید قرار می‌دهد. خصوصا اینکه جناب آقای روحانی از اعضای بنیانگذار جامعه روحانیت مبارز بوده‌اند و در چارچوب اصولگرایی هم عمل کرده‌اند. گرچه حالا اصلاح‌طلبان هم به ایشان متمایل شده‌اند.

البته مکرر گفته شده که باید اعتدال را تعریف کنند تا از آن سوء استفاده نشود و کسانی به بهانه اعتدال، کج‌روی نکنند و کسانی به اسم اعتدال، تندروی و افراط‌گرایی نکنند. زیر سایه ایشان باید کسانی مسئولیت را به دست بگیرند که واقعا رویکرد اعتدالی و مشی معتدل و میانه‌رو داشته باشند. این موضع خوبی است و ما باید آن را در بدنه دولت هم شاهد باشیم. همچنین بعضی اظهاراتی که مطرح می‌شود و مواضعی که از سوی برخی وزرا اتخاذ می‌شود باید اصلاح و کنترل شود.

حرف‌هایی نزنند که اصول، مبانی و ارزش‌های اسلامی و اخلاقی جامعه زیر سوال برود. به برخی مطبوعات میدان ندهند که زمینه را برای تکرار اتفاقاتی که در جریان دوم خرداد رخ داد، فراهم کنند. سعی کنند آزادی و آزادی بیان را به معنی آزادی نقد و انتقاد عملکرد دولتمردان قرار بدهند اما به معنای نقد مبانی دینی و زیر سوال بردن مبانی دینی نباشد و اصول مسلم اسلام زیر سوال نرود، ارزش‌هایی مثل حجاب زیر سوال نرود. حضور زنان در جامعه چه به صورت حضور اقتصادی یا سیاسی همچنان محفوظ بماند و استمرار یابد ولی از این حضور سوء استفاده غیراخلاقی نشود و به گونه‌ای نباشد که چارچوب‌هایی که دین اسلام برای حضور زن در جامعه دارد، مورد خدشه قرار گیرد.

پیش از این بحث‌هایی در مورد بازسازی و جوان‌سازی نیروها در جامعه روحانیت مبارز مطرح شده بود، اراد‌ه‌ای وجود دارد که نیروهای جدیدی وارد جامعه روحانیت شوند؟

اینکه به تعداد افراد جامعه روحانیت اضافه شود در جلسات مطرح شد و روی این مساله اقدامات مقدماتی هم صورت گرفته و کسانی هم پیشنهاد شده‌اند ولی هنوز به رای و تصمیم‌گیری نرسیده است.

آیا ورود نیروهای جدید به جامعه روحانیت مبارز قریب‌الوقوع است؟

خیلی نمی‌شود پیش‌بینی کرد به زودی اتفاق بیفتد.

در مورد آقایان امامی کاشانی و ناطق نوری که در جلسات جامعه روحانیت حضور نمی‌یابند تلاشی برای حضور مجدد آنها صورت گرفته یا خیر؟

این افراد از انتخابات سال 88 به بعد در جلسات جامعه حضور نیافتند. از آن موقع افراد مکرر با آنها گفت‌وگو کرده‌اند و سعی‌شان بر این بوده که آقایان در جلسات تشریف بیاورند اما هنوز این تلاشها نتیجه نداده و البته اقدام جدیدی هم انجام نشده است.

کسی اظهار کرده بود که آقای اکرمی هم در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت نمی‌کند. این حرف درستی نیست. ایشان همچنان دائما حضور خود را در جلسات ادامه دادند با اینکه معاونت فرهنگی نهاد ریاست‌جمهوری را عهده‌دار شدند در عین حال در جلسات جامعه روحانیت شرکت می‌کنند و به نظر می‌رسد کسی که این مصاحبه را انجام داده بود، گزارش نادرستی به او رسیده بود.

در مورد آقای مهدوی کنی اخباری منتشر شده بود که ایشان دلخوری‌ها و گلایه‌هایی را از مجموعه اصولگرایان دارند؟

اصل اینکه شخصیتی مثل آیت‌الله مهدوی پدر معنوی برای مجموعه اصولگرایان به حساب می‌آیند غیرقابل تردید است و به تعبیری ایشان شیخ اصولگرایان هستند اما اصولگرایان به مقتضای چنین جایگاهی عمل نکردند. اگر در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 اصولگرایان به رهنمودهای ایشان و آیت‌الله یزدی توجه می‌کردند طبعا این افراد هماهنگی بالایی با هم دارند و این موجب می‌شد همین دو مجموعه بیشتر با هم کار کنند و هم مجموعه گروه‌های اصولگرا با جامعتین همراهی کنند اما این اتفاق نیفتاد و همین موجب گلایه شد. خصوصا اینکه سه نفر از آقایان که کاندیدا شده بودند و اعلام ائتلاف کرده بودند از ابتدا تعهد کردند که ما سه نفر تا آخر نمی‌ایستیم، بلکه این ائتلاف منتهی به یک نفر می‌شود اما این اتفاق نیفتاد. این وعده‌ای بود که به آن وفا نشد. طبعا این موجب گلایه شد و همین‌طور نسبت به سایر کاندیداها و سایر گروه‌ها و جریانات اصولگرا که موجب یک نوع جدایی و انشقاق در اعلام کاندیداها شد. اینها موجب ناراحتی آیت‌الله مهدوی شده و آنچه این ناراحتی را برطرف می‌کند یک رویکرد ائتلاف و همگرایی بین مجموعه اصولگرایان است.

وقتی اشتراکات زیادی در اصول وجود دارد باید این اشتراکات زیاد را مبنای همگرایی قرار داد. کار عاقلانه همین است وگرنه گروهی تصور کنند همان گروه می‌تواند کاندیدای برنده کل انتخابات را داشته باشد، این اشتباه بزرگی است و این اشتباه قبلا به‌ آنها گوشزد شد اما آنها بعد از انتخابات متوجه شدند اینطور نیست که اوضاع به کام باشد و بتوانند به عنوان یک گروه پیشتاز خود را معرفی کنند و رای لازم را هم از مردم بگیرند.

آیا جامعه روحانیت مبارز بنا دارد فعالیت‌های خود را در قالب تشکل سنتی روحانی حفظ کند و آیا بنا ندارد فعالیت‌هایش را به سمت فعالیت‌های حزبی سوق دهد؟

از آغاز بنیانگذاری جامعه روحانیت مبارز اعلام شده که این تشکل حزب نیست و اخیرا بعضی‌ها گفته‌اند هنوز جامعه روحانیت نیامده در قالب یک حزب ثبت‌نام کند. آنها مطمئن باشند از این ماجرا ده‌ها سال دیگر هم بگذرد جامعه روحانیت به عنوان یک حزب اقدام به ثبت‌نام نمی‌کند زیرا اصلا قائل به کارکرد حزبی نیست. حزب تعریف، تشکیلات و اهدافی دارد که از همه این جهات با تشکل جامعه روحانیت مبارز سازگاری ندارد. جامعه روحانیت یک تشکل علمایی و تجمع علما برای حفظ و حراست از اسلام و دستاوردهای انقلاب اسلامی و حفظ مواضع امام(ره) و حمایت از مقام معظم رهبری است. طبعا این تشکل به اقتضای شرایط وارد مباحث سیاسی هم می‌شود اما یک کارکرد سیاسی صرف ندارد.

یک حزب درصدد کسب قدرت است ولی جامعه روحانیت مبارز درصدد کسب قدرت نیست و هیچگاه چنین رویکردی نداشته است. یک حزب معمولا سعی می‌کند تشکیلات خودش را از نظر پوشش اعضا متنوع کند ولی جامعه روحانیت مبارز فقط به روحانیت می‌پردازد. اینطور نیست که یک مجموعه‌ای از پزشکان، مهندسان، اساتید دانشگاه، حقوقدانان و امثال اینها را در جریان تشکیلات خود وارد کند و از این جهت تشابهی با احزاب نداریم. معمولا احزاب سالانه نشست مجمع عمومی یا نشست مجموعه اعضای تشکل را دارند ولی چنین اتفاقی در جامعه روحانیت نمی‌افتد.

دغدغه‌های جامعه روحانیت حفظ اسلام، حفظ انقلاب اسلامی، حمایت از راه امام(ره) و رهبری است و گاهی اگر برای مسائل داخلی و بین‌المللی مواضعی اتخاذ می‌کند از همین جهت است لذا جامعه روحانیت خود را حزب تلقی نمی‌کند و سعی‌اش بر این است که از کارکرد حزبی فاصله بگیرد. معمولا اعضای یک حزب متعهدند نسبت به تصمیماتی که حزب می‌گیرد، عینا همان تصمیمات را مبنا قرار بدهند و به اجرا بگذارند و طوری می‌شود که به اقتضای حزب، فرد دیدگاه خودش را کنار می‌گذارد ولی در جامعه روحانیت با وجود دیدگاه‌های مختلف و اظهارات متفاوت روی همگرایی‌ها و نقاط مشترک بحث می‌شود و کسی ملزم نیست تبعیت بی‌چون و چرا از مرکزیت جامعه داشته باشد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها