3 تضمین هسته‌ای اسرائیل به آمریکا که هیچگاه محقق نشد/مواد هسته‌ای دزدی که به «دیمونا» فرستاده شد

کد خبر: 367024

اسنادی که به تازگی فاش شده است نشان می دهد که چگونه و چه وقت کاخ سفید می تواند یا باید به اسرائیل برای سیاستهای تخریبی که موضوعی تعارضی برای آمریکا شده است فشار بیاورد. بیش از ۱۰۷ مورد از این اسناد محرمانه از تاریخ ۱۹۶۸، مربوط می شود به بررسی آنچه که در مورد برنامه تسلیحات هسته ای اسرائیل باید انجام داد.

3 تضمین هسته‌ای اسرائیل به آمریکا که هیچگاه محقق نشد/مواد هسته‌ای دزدی که به «دیمونا» فرستاده شد
سرویس سیاسی «فردا»؛ اسنادی که به تازگی فاش شده است نشان می دهد که چگونه و چه وقت کاخ سفید می تواند یا باید به اسرائیل برای سیاستهای تخریبی که موضوعی تعارضی برای آمریکا شده است فشار بیاورد. بیش از ۱۰۷ مورد از این اسناد محرمانه از تاریخ ۱۹۶۸، مربوط می شود به بررسی آنچه در مورد برنامه تسلیحات هسته ای اسرائیل باید انجام داد. پیش از این سیاست و موضع آمریکا در این مورد واضح و روشن بوده است؛ حمایت از این اصل که تسلیحات هسته ای نباید در خاورمیانه مرسوم و ترویج شود. جان اف کندی متقاعد شده بود که اسرائیل در حال ساخت تسلیحات بوده و به این دلیل او کاملا تمایل داشت تا دولت اسرائیل را مجبور کند دست از تلاش برای ساخت این تسلیحات برداشته و به ان پی تی بپیوندد، این رویکرد مورد حمایت واشنگتن بود. مرگ کندی و به قدرت رسیدن جانسون که از طرفداران سرسخت اسرائیل بود این تفکر را که یک اسرائیل مسلح به تسلیحات هسته ای در راستای منافع آمریکا نخواهد بود تغییر نداد اگر چه جانسون به طور قابل توجهی اجتناب کرد از اجرایی کردن طرح فروش جنگنده های پانتوم اف ۴ تا اسرائیل هم برنامه هسته ای و هم برنامه موشکهای بالستیک خود را رها کند و این اجتناب با وجود توصیه های پنتاگون انجام شد. ریچارد نیکسون در سال ۱۹۶۹ و یک سال و نیم بعد از حمله موفقیت آمیز اسرائیل به اردن، سوریه و مصر بر سر کار آمد. اسرائیل در حال جنگ با مصری ها در صحرای سینا بود جنگی که جنگ فرسایشی خوانده شد، کشمکشی که واشنگتن تلاش کرد تا با میانجیگری دوباره کانال سوئز برای کشتی رانی را باز کند. نیکسون توسط برخی از ضد یهودها، دوست طبیعی اسرائیل نبود اما سیاست خارجی او به شدت عمگرا بود زیرا او در پی رها شدن از ویتنام و مبارزه با پیشرفتهای کمونیست در دیگر قسمتهای جهان بود. در خاورمیانه او اسرائیل را به عنوان دارایی ای بالقوه می دید که می توانست در کنار کشورهای دیگر مانند مصر و سوریه در برابر اتحاد جان اف کندی متقاعد شده بود که اسرائیل در حال ساخت تسلیحات بوده و به این دلیل او کاملا تمایل داشت تا دولت اسرائیل را مجبور کند دست از تلاش برای ساخت این تسلیحات برداشته و به ان پی تی بپیوندد جماهیر شوروی صف بندی کند. برنامه هسته ای اسرائیل متکی بر کمک به یهودیان آمریکا بود. دفتر تحقیقات فدرال انحراف در غنی سازی اورانیوم از برنامه همکاری لوازم و مواد هسته ای را در دهه ۱۹۶۰ در پنسیلوانیا را گزارش داد. اگر چه این نمی تواند اثبات کند که به اسرائیل مقدار زیادی اورانیوم داده شده است. تماسهایی میان "زالمان شاپیرو" صاحب آن و "رافائل ایتان" مامور اطلاعاتی اسرائیل گزارش شد. ایتان افسر موساد بود که "جاناتان پولارد" جاسوس آمریکایی یهودی را به کار گرفته بود. سازمان جاسوسی آمریکا سیا از فقدان مواد هسته ای آگاه شد و معتقد بود این مواد دزدیده شده و بوسیله کشتی به "دیمونا" مرکز تحیقات هسته ای اسرائیل فرستاده شده است که آمریکا دسترسی محدودی به آن داشت. بر مبنای اطلاعات به دست آمده، تا اواخر ۱۹۶۸ هم سیا و هم پنتاگون به این نتیجه رسیدند که اسرائیل در توسعه تسلیحات هسته ای موفق بوده است. اطلاعاتی محرمانه ای که هم اکنون در دست هستند نشان می دهد که آمریکا در ابتدا به دنبال این بود که سه تضمین از اسرائیل دریافت کند: اسرائیل متوقف خواهد کرد ساخت سلاح هسته ای را در قبال اینکه واشنگتن اسقرار موشکهای بالستیک برای بازدارندگی اسرائیل را بپذیرد، اسرائیل به ان تی پی بپیوندد، در دیمونا به طور منظم بر روی بازرسان آمریکا باز باشد. اگر اسرائیل این شرایط را نپذیرفت، آمریکا از طریق کاهش فروش تسلیحات متقارن و تاخیر در انتقال جت های پانتوم، اسرائیل را تحریم خواهد کرد. از همان آغاز، اسرائیل این موضوع را با بازی با کلمات مبهم کرد از جمله اینکه یک سلاح هسته ای زمانی در خاورمیانه معرفی می شود که منتاژ و تست شود و وجود آن به عموم معرفی شود. آمریکا اصرار داشت که یک سلاح به محض اینکه سر هم شود و توانایی انفجار داشته باشد معرفی خواهد شد. برخی در دولت آمریکا ازجمله وزیر دفاع وقت آمریکا مخالف این نظر بودند که یک اسرائیل هسته ای در کمترین حالت رقابتی تسلیحاتی را در خاورمیانه تحریک خواهد کرد زیرا این همچنین جنگ میان اعراب و اسرائیل را تداوم می بخشد و این دولتهای عربی را که روابط نزدیک تری با مسکو دارند را وارد جنگ سرد خواهد کرد و خطر برخورد قدرتهای هسته ای را افزایش می دهد و درنتیجه طیفی از منافع آمریکا در منطقه را تخریب خواهد کرد. اعتبار ان پی تی هم از بین خواهد رفت و منجر به طیف وسیعی از تمردها خواهد شد. کسانی که می خواستند برنامه هسته ای را متوقف کنند بر روی تحریمهای اسرائیل بحث کردند که اگر این تحریمها شکست بخورند، دستیابی به هر سه تضمین آمریکا غیر ممکن خواهد شد. آنها ملاحظه کردند که استدلال اسرائیل برای دستیابی به تسلیحات هسته ای برای بازدارندگی امری غیر قابل قبول بوده و این بسیار واضح است که اسرائیل برنامه خود را پنهان می کند. همچنین طراحان و برنامه ریزان آمریکا از گزینه "سامسون"بر مبنای اطلاعات به دست آمده، تا اواخر ۱۹۶۸ هم سیا و هم پنتاگون به این نتیجه رسیدند که اسرائیل در توسعه تسلیحات هسته ای موفق بوده است. طرحی که اگر اسرائیل مورد تجاوز قرار بگیرد تمام خاورمیانه را تخریب می کند. طرحی برای تسکین نگرانیهای امنیتی اسرائیل بوسیله تضمینی دفاعی نیز ارائه شد اما آن رد شد زیرا این به معنی پایانی به تعهد بدون هیچ کنترلی بر اعمال اسرائیل خواهد بود. این یک راز بود که واشنگتن و تل آویو علی رغم شواهد و مدارکی مبتنی براینکه اسرائیل تسلیحات هسته ای دارد از آن چشم پوشی کردند، مدارکی که شامل انفجار آزمایشی در اقیانوس هند در همکاری با رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی در سال ۱۹۷۹ بود. اگر چه اسرائیل هرگز تایید نکرده که زرادخانه هسته ای داشته است اما جیمی کارتر که نسبت به سرقت اورانیوم در سال ۱۹۷۷ آگاه بود استثنا قائل شد زیرا تلاش می کرد تا میان اسرائیل و مصر صلح ایجاد کند و می ترسید که آشکار شدن این داستان مذاکرات صلح را تخریب کند. داستان سال ۱۹۶۹ توضیح داد که چگونه آمریکا تمایلش برای جلوگیری از گسترش سلاح های هسته ای اسرائیل را به سمت همداستان شدن با اسرائیل در مورد گسترش سلاح های کشتار جمعی تغییر داد. اما جالب ترین قسمت اسناد محرمانه فاش شده، مطرح شدن منافع واقعی آمریکا در خاورمیانه است. نگرانیهای اسرائیل در این مسیر وجود دارد و آنها از طریق لابی اسرائیل بر طرف می شوند که در این بین به یک مورد از آنها اشاره می شود: لابی اسرائیل می تواند از طیف وسیعی از دارایی خود در آمریکا استفاده کند تا آمریکاییها را متقاعد کنند که از تقاضاها و خواسته های خود دست بردارند. "اسحاق رابین" سفیر اسرائیل در آمریکا به عنوان انسانی کار شکن قلمداد می شد. یک یادداشت از کنگره وجود دارد که اشاره می کند که ما هرگز به اسرائیل تضمین امنیتی ندادیم در حالیکه یادداشت دیگری است مربوط به وزیر دفاع که به طور مختصر می گوید که عدم تکیه ی ما به اسرائیل باعث ایجاد توطئه ای علیه ما می شود که امنیت ما را توسط آنها به خطر می اندازد. یک مقام دیگر آمریکا نوشت که اگرچه دستیابی به سلاح هسته ای از دید اسرائیل کسب اعتبار است اما با منافع آمریکا مطابقت ندارد و در حقیقت خطرناک ترین پدیده در منطقه ای است که پیش از این بدون سلاح های هسته ای هم به اندازه کافی خطرناک بوده است. یک مقام پنتاگون گفت تقاضاهای ما باید صریح و شفاف باشد. گفتگوهای بلند مدت و مباحث اخلاقی در مورد اسرائیل جواب نمی دهد. این مشکل است که تصور کنیم دیدگاه ها و نظرات مشابه ای در راهروهای قدرت واشنگتن وجود دارد.اسرائیل بزرگترین دوست و مهمترین متحد آمریکا است و خیلی واضح است که بسیاری از مسائل از ۱۹۶۹ تاکنون تغییر کرده است. همه این موارد کش و قوس هایی بود که آمریکا و اسرائیل در زمینه تجهیز این رژیم به سلاح هسته‌ای گذراندند اما در انتهای امر موضوع به نفع اسرائیل رقم خود و این رژیم آمریکا را متعاقد کرد که برای امنیت خود و ثبات منافع آمریکا در خاورمیانه باید به سلاح هسته‌ای تجهیز شود. منبع: الجزیره مترجم: وانا
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها