پژوهشي جديد درباره فرهنگ سياسي ايران
دكتر محمود سريع القلم در جديدترين اثر خود تحت عنوان «فرهنگ سياسي ايران» به بررسي مولفه هاي مختلف سياست ورزي در جامعه ايراني پرداخته است. وي در قسمتي از نتيجه گيري خود بيان مي كند: اینکه شهروند ایرانی عموماً هیجانی است و حوصله فکر در پدیدههای اطراف خود را ندارد و با چند مشاهده سريع به استنتاج میرسد و پس از چند ساعت آن را مجدداً تغییرمیدهد، بهطور طبیعی نتیجه نوع و ماهیت تربیت خانوادگی و نظام آموزش است.
دكتر محمود سريع القلم در جديدترين اثر خود به بررسي مولفه هاي مختلف سياست ورزي در جامعه ايراني پرداخته است. به گزارش «فردا»، دكتر محمود سريع القلم استاد دانشگاه شهيد بهشتي در جديدترين اثر خود تحت عنوان «فرهنگ سياسي ايران» به بررسي و معرفي مولفه هاي موجود در رفتار سياسي جامعه ايران پرداخته است. در قسمت هايي از اين كتاب كه توسط پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم منتشر شده آمده است: اینکه ایرانیان ظرفیت فهم تفاوتهای یکدیگر را ندارند، امری است اجتماعی و آموزشی و در صورتی که اهمیت انسانی و عقلایی چنین خصلتی احراز گردد، میتوان با آموزش از دوره ابتدایی در دبستان و حداکثر راهنمایی، فرد را متحول کرد تا بهجای آنکه خودخواه، خودمحور و مغرور بار آید، رعایت خواستهها، منافع و حقوق دیگران را بنماید. همچنين، فرد بیاموزد که هر انسانی دارای ویژگیهای مثبت و منفی بوده و باید هر دو وجه را در شخصیت و ارزیابی شخصیت دیگران مدنظر قرار داد. اینکه شهروندان ایرانی از کودکی میآموزند با پنهان ساختن خواستههای واقعی، افکار، داراییها و ارتباطات خود، بهتدریج از یک شخصیت مخفی درونی و یک شخصیت ظاهرالصلاح بیرونی برخوردار شوند، امری ژنتیک نیست بلکه نتیجه وضع اجتماعی و ساختارهای عمومی است، کما اینکه ایرانی مقیم آلمان یا فرانسه یا ژاپن اینگونه رفتار نمیکند و دارای یک شخصیت است و همه او را با همان شخصیت واحد میشناسند؛ زیرا معرفی افکار و گرایشهای واقعی فرد در آن جوامع پیآمد اجتماعی و امنیتی ندارد. اینکه شهروند ایرانی عموماً احساسی و هیجانی است و حوصله دقت و فکر در پدیدههای اطراف خود را ندارد و با چند مشاهده و خيلي سريع به استنتاج میرسد و پس از چند ساعت آن را مجدداً تغییرمیدهد، بهطور طبیعی نتیجه نوع و ماهیت تربیت خانوادگی و نظام آموزش است. بههمین دلیل است که ماهاتیر محمد در مالزی و چوئنلای و دن شاپینگ در چین بهجای آنکه کار سیاسیکنند و در پی بیانیههای سیاسی و بهراه انداختن تظاهرات باشند، کار عمیق فرهنگی و اقتصادی کردهاند تا ساختارهایی بنا کنند که جامعه مدنی، عقلانیت فرهنگی و استقلال مالی جامعه از حکومت تحقق بيابد. ایرانی در مقام مقایسه با کار فرهنگی و بنیانگذاری در کار اقتصادی، علاقه قابلتوجهی به کار سیاسی دارد. شاید دو دلیل برای اين گرایش قابل ذکر باشد: 1. نمایش در کار سیاسی بیشتر است و فرصت مطرح شدن، در صحنه بودن، بهرهبرداری از امکانات و ظاهرشدن در رسانهها را فراهم میکند؛ و 2. کار فرهنگی و اقتصادی در درازمدت و یا در میانمدت نتیجه میدهد و ایرانی حوصله کار درازمدت را ندارد و خصلت کانونی او عمدتاً نگاه به پدیدهها و مسايل در کوتاهمدت است. متن كامل يادداشت را در اين قسمت بخوانيد.
دیدگاه تان را بنویسید