پیروزی در میدان سوریه دست بالا در مذاکرات آمریکا

کد خبر: 452820
روزان: 4 سال از بحران سوریه می‌گذرد. بشار اسد نتوانست مخالفان خود را در این چهار سال نه خاموش کند و نه راضی سازد. آمنه این اختلاف تا جایی گسترده شد که پای دیگر کشورهای منطقه و جهان به آن باز شد. به هر حال ادامه این بحران سبب شد که ائتلافی علیه گروهای تروریستی که همان داعش و گروه‌های تکفیری محسوب می‌شوند به رهبری آمریکا شکل گیرد. اما 13 ماه مبارزه نتوانست کاری را از پیش ببرد. حالا اما روسیه ائتلاف دیگری را شکل داده است ائتلافی که غرب چندان دل خوشی از آن ندارد. ایران، روسیه، سوریه و عراق چهار ستون این ائتلاف محسوب می‌شوند. از هفته‌های گذشته نیز کرملین با حملات پی در پی خود در مناطق تحت اشغال به گفته خود تروریست‌ها قصد دارد نیروی قهریه خود را در مقابل این گروهها امتحان کند. البته این حملات از سوی غرب بی انتقاد نبوده است. چرا که به گفته جان کری بیشتر این حملات در مناطقی بوده است که مخالفان بشار اسد در آن حضور داشته و نه داعش ها. ادعایی که هنوز نمی‌توان به راحتی آن را ثابت کرد. به هر حال طی هفته کذشته نیز مقامات عراقی اعلام کرده‌‌اند که اتاق اطلاعات مشترکی میان تهران، مسکو، دمشق و بغداد شکل گرفته است. این اتاق در بغداد بوده و در خصوص تشکیل آن از سوی ایران هنوز هیچ واکنشی اعلام نشده است. به هر حال شکل گیری چنین اتاقی و تشکیل چنین ائتلافی با هدفی معلوم و در مقابل ائتلاف شکست خورده غرب بوده است. پیرامون چرایی این ائتلاف و اختلافاتی که میان ائتلاف غرب به رهبری آمریکا و ائتلاف شرق با محوریت روسیه که البته حالا نیز زمزمه پیوستن چین و کره شمالی هم به آن به گوش می‌رسد، با دکتر شعیب بهمنی، پژوهشگر مسائل اوراسیا در موسسه مطالعات ايران و اوراسيا به گفتگو نشسته‌‌ایم که مشروح آن را در ذیل می‌خوانید.
به تازگی اتاق مشترک اطلاعاتی میان ایران، روسیه، عراق و سوریه در خصوص بحران دمشق تشکیل شده است. این کمیته قرار است چه گره‌‌ای از بحران سوریه باز کند؟
- این کمیته اطلاعاتی که در بغداد شکل گرفته است و چهار کشور ایران، عراق، سوریه و روسیه در آن حضور دارند در واقع یک ائتلاف ضد تروریستی در منطقه محسوب می‌شود که هدف اصلی آن هم سه موضوع اساسی است. نخستین هدف مبارزه با تروریسم در سطح منطقه خاورمیانه است. دومین هدف حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی کشورهای منطقه است و سومین هدف جلوگیری از مداخله کشورهای خارجی در امور داخلی کشورهای منطقه است. از این حیث می‌توان از آن به عنوان ائتلاف غیر آمریکایی یا حتا ضد آمریکایی نام برد. چراکه پیش از آن آمریکایی‌ها سعی کرده بودند با یک ائتلاف ضد تروریستی در منطقه به مبارزه با عناصر افراطی بپردازند اما عملا عملکرد آمریکایی‌ها در 13 ماه گذشته نشان می‌دهد ائتلافی که آنها تشکیل داده بودند هیچ دستاورد مهم و جدی نداشته است. بنابراین در شرایط فعلی ایجاد این ائتلافی می‌تواند سرآغاز به وجود آمدن یک نظم جدید در منطقه خاورمیانه باشد که بر مبنا و پایه همکاری مسالمت‌آمیز در کنار کشورهای مختلف دیگر به احتمال زیاد در آینده شکل خواهد گرفت.
چقدر امیدواری وجود دارد که این کمیته یا اتاق مشترک بتواند جوابگوی مشکل منطقه باشد و به جنگ و بحران 4 ساله سوریه پایان ببخشد ؟
- به هر حال تروریسم در شرایط فعلی منطقه خاورمیانه، صرفا محدود به کشورهای منطقه نیست و در واقع عناصری در گروههای تروریستی حضور دارند که تروریسم موجود را به نوعی به تروریسم بین‌المللی مبدل کرده‌‌اند به این معنا که تقریبا می‌توان مشاهده کرد که در اکثر کشورهای جهان و حتا کشورهای غربی هم عناصری وجود دارند که به گروه‌های تروریستی در منطقه پیوسته اند. در واقع تروریسم فعلی که در سوریه و عراق شکل گرفته یک تروریسم بین‌المللی محسوب می‌شود و قاعدتا در چنین شرایطی مبارزه با این نوع تروریسم نیازمند یک ائتلاف بین‌المللی هم هست. به نظر می‌رسد اگر قرار باشد هر ائتلافی در منطقه برای مبارزه با تروریسم شکل بگیرد در این ائتلاف باید همه نیروها حضور داشته باشند. به این معنا این طور نمی‌شود که در یک ائتلاف صرفا نیروهایی حضور داشته باشند که در یک طرف ماجرا باشند و منافع شان با سایر بازیگران در تضاد باشد. به همین دلیل روس‌ها طی هفته‌ها و ماه‌های اخیر سعی کرده‌‌اند رایزنی‌هایی را با برخی از کشورهای منطقه نظیر عربستان و ترکیه انجام دهند تا آنها را هم وارد این ائتلاف ضد تروریستی کنند. اگر چه در شرایط فعلی چنین امری حاصل نشده است و در واقع روس‌ها موفق به چنین ائتلافی نشده‌‌اند اما یک واقعیت وجود دارد که تروریسم صرفا با مبارزه نظامی در منطقه از بین نخواهد رفت شاید آن چیزی که باید ریشه کن شود تفکر تروریستی و تفکر افراط گرایی در منطقه است. در نتیجه در شرایط فعلی و باتوجه به مخالفت‌های برخی کشورها منطقه و همچنین کشورهای اروپایی و آمریکا با این ائتلافی که به‌تازگی شکل گرفته است به نظر می‌رسد این ائتلاف را با چالش‌هایی روبه‌رو سازد اما از طرف دیگر باید توجه داشته باشیم که به هر حال این ائتلاف در سطح منطقه و با رضایت کشورهایی شکل گرفته است که یا به نوعی درگیر تروریسم هستند یا در گذشته توجه و کوشش جدی نسبت به مسئله مبارزه با تروریسم نداشتند. از این جهت می‌تواند نقطه قوت برای ائتلاف فعلی محسوب شود.
اشاره به ائتلاف غرب و اکنون ائتلاف شرق علیه تروریسم کردید و اینکه باید ائتلاف بین‌المللی شکل گیرد. اینها مستلزم این است که اهداف مبارزه و تعریف تروریسم برای همه گروه‌های حاضر نقطه اشتراک باشد. آیا اصلا انطباقی در اهداف این ائتلاف‌ها دیده می‌شود ؟ چنانکه مقامات آمریکا و اروپایی معتقدند اهدافی که روسیه برای بمباران بکار گرفته است تنها در چند مورد شامل گروه‌های تکفیری و داعش‌ها بوده است وهدف بیشتر مبارزین ضد بشاراسد بوده‌‌اند که زیر بمباران روسیه قرار گرفته‌اند. از سویی آمریکا همین مبارزین را تقویت و با داعش در مبارزه بوده است. این اختلاف اهداف را چگونه توجیه می‌کنید؟
دو طرف دست کم در سه مسئله اساسی با یکدیگر اختلاف دارند. مسئله اول خود بحث مبارزه با تروریسم است. یعنی تعریفی که هر کدام از طرفین در خصوص گروه‌های تروریستی دارند با یکدیگر اختلاف دارد در حالی که ایران، روسیه، سوریه و عراق، همه گروه‌هایی که دست به اسلحه بردند و وارد جنگ مسلحانه علیه دولت‌های سوریه و عراق شدند را در زمره گروهایی تروریستی به شمار می‌آورند که از نظر تعداد هم زیاد هستند. این درحالی است که آمریکا و غرب و همچنین متحدان منطقه نظیر ترکیه و عربستان داعش را صرفا به عنوان گروهای تروریستی در داخل سوریه به رسمیت می‌شناسند...
به نظر شما این طور نیست؟ داعش گروه تروریستی محسوب نمی‌شود؟
نه. به خاطر اینکه سایر گروهایی هم که دست به اسلحه بردند عملا از فاز مصالحه سیاسی مسالمت‌آمیز خارج شده‌اند. همین که دست به اسلحه بردند و اعمال تروریستی انجام می‌دهند این خود نشان می‌دهد که این اعمال در زمره کارهای تروریستی حساب می‌شود. در واقع کاری که آمریکایی‌ها و غربی‌ها می‌کنند این است که تروریست‌ها را به دو مقوله تروریسم خوب و بد تقسیم می‌کنند و معتقدند که برخی گروهها در راستای منافع غرب عملیاتهایی را انجام می‌دهند آنها تروریست‌های خوب هستند و روسیه و ایران و سایر کشورها نباید علیه آنها اقدامی انجام دهند اما واقعیت این است که تروریسم ترویسم است و نمی‌شود تمایزی به عنوان تروریسم خوب و بد قائل شد. نکته دومی که طرفین با یکدیگر اختلاف دارند در مورد آینده آقای بشار اسد است. غرب در گذشته معتقد بود که آقای بشاراسد باید به سرعت از قدرت کنار رود اما در حال حاضر کشورهای غربی نظر خود را تغییر داده‌اند و معتقدند که آقای ابشاراسد تا پایان دوره گذار می‌تواند همچنان به عنوان رئیس جمهور سوریه باقی بماند و این درحالی است که در طرف مقابل و در ائتلاف روسیه و ایران و سوریه و عراق معتقدند که آقای بشار اسد رئیس جمهور قانونی سوریه است به این دلیل که به هر حال با رای قانونی مردم انتخاب شده باید حداقل تا پایان دوره قانونی خود در قدرت باقی بماند و بعد از آن هم صندق‌های انتخابات هستند که سرنوشت اسد را تعیین می‌کند. بنابراین رفتن و ماندن بشاراسد دومین نقطه اختلاف است. نکته سوم این است که دو طرف درباره آینده سوریه هم اختلاف نظرهایی دارند یعنی هم در مورد حاکمان و نخبگانی که در آینده در سوریه حکومت خواهند کرد اختلاف نظر است و غربی‌ها تمایل دارند که کسانی برسر کار بیایند که غرب گرا باشند و از طرف دیگر ائتلاف شرقی تاکید می‌کند که هیات حاکمه فعلی باید در ساختار قدرت حفظ شود و خود این مسئله به یکی از اختلافات اساسی دو طرف تبدیل شده است. علاوه بر این متحد و یکپارچه بودن سوریه هم مسئله اختلافی است که وجود دارد. ائتلاف روسیه معتقد است که باید این یکپارچگی سوریه همچنان حفظ بماند و کشورهای غربی به تجزیه سوریه خیلی هم بی‌میل نیستند. حتا ممکن است در آینده چنین طرح‌هایی را هم به پیش ببرند. بنابراین این سه مسئله به عنوان نقاط افتراق بین این دوائتلاف همچنان وجود دارد و همین سه مسئله باعث می‌شود که این دو ائتلاف نتواند در آینده به هم نزدیک شوند و یک نیروی واحد را تشکیل دهند.
با این حساب هیچ ائتلاف بین‌المللی شکل خواهد گرفت؟
به رغم همه این اختلافات، امکان این وجود دارد که یک روند سیاسی برای حل و فصل مسئله سوریه آغاز شود قاعدتا در این روند هر کسی در عرصه میدانی ترتیب اثر داشته باشد پای میز مذاکره هم می‌تواند امتیازات بیشتر بگیرد در نتیجه می‌توان حملات نظامی فعلی روسیه را هم در همین راستا ارزیابی کرد. به هر حال روس‌ها تلاش می‌کنند با به دست آوردن پیروزی‌های میدانی در عرصه نبرد، در پای میز مذاکره امتیازات بیشتری را از طرف غربی به دست آورند.
آمریکا چندین بار اعلام کرده است که آماده مذاکره با ایران بر سر حل و فصل بحران سوریه است. این درحالی است که ایران در ائتلاف روسیه و عراق و سوریه شرکت کرده است. این می‌تواند بدان معنا باشد که ایران قصد همکاری با آمریکا در خصوص سوریه را ندارد ؟ این در حالی است که در همین ائتلاف هم ایران چندان حضور پررنگی ندارد و این روسیه است که به تنهایی اقدام به حضور نظامی و عملیاتهای نظامی علیه مخالفان بشار اسد کرده است.
نه به این معنا نیست. اولا ایران همچنان حضور و نفوذ سنتی خود را در سوریه حفظ کرده است و همان شرایطی که در سالهای گذشته بوده است همچنان آن را نگه داشته است و آن را ادامه می‌دهد. به هر حال بر پایه این اصل که هر کسی در میدان دست برتر را در مذاکرات داشته باشد می‌تواند امتیازات بیشتری را بگیرد. در این باره ایران هم مثل روسیه فکر می‌کند. و اگر در جبهه ائتلافی که صورت گرفته است بتواند در عرصه میدان پیروزی‌های بیشتری را به دست آورد آن زمان می‌تواند در مذاکرات امتیازات بیشتری را کسب کند. به هر حال باید توجه داشته باشیم در حال حاضر درخواست مذاکره در خصوص سوریه از سوی آمریکایی‌ها مطرح شده است و ایران هنوز به صورت رسمی چنین چیزی را نپذیرفته است که به صورت دو جانبه درباره سوریه با آمریکایی‌ها وارد مذاکره شود. بنابراین این احتمال وجود دارد در آینده کنفرانس یا نشستی را بازیگران منطقه‌‌ای و بین‌المللی دخیل در بحران سوریه برگزار کنند. در این نسشت قاعدتا ایران با توجه به جایگاهی که در منطقه خاورمیانه دارد و نقشی که در سوریه ایفا می‌کند می‌تواند نقش موثری در حل و فصل این مسئله داشته باشد.
چرا نباید این نشست دو جانبه باشد؟
به هر حال این واقعیت وجود دارد در بین ایران و آمریکا در خصوص سوریه منافع متعارضی وجود دارد. درنتیجه با توجه به این تعارضی که وجود دارد هر دو طرف سعی می‌کنند با دست پر پای میز مذاکره حاضر شوند. یعنی اگر قرار باشد مذاکره‌‌ای صورت گیرد هر دو طرف سعی می‌کنند دست برتر را داشته باشند. در شرایط فعلی در سوریه دست برتر داشتن به این معنا است که در عرصه میدانی پیروزی‌های بیشتر داشته باشی و قاعدتا تسلط در عرصه میدانی بیشتر از طرف مقابل داشته باشی.در چنین شرایطی نه به صورت مستقیم بلکه در نشست یا مجمعی این که ایران و آمریکا پای میز مذاکره حضور یابند وجود دارد.
همانطور که می‌دانید رئیس جمهور انجام مذاکره با آمریکا هم در خصوص سوریه و هم موضوعات دیگر را موکول به اجرای کامل توافق از سوی آمریکا کرده است. و این با توضیحات شما مبنی بر اینکه ایران منتظر پیروزی میدانی در سوریه و داشتن دست بالا و غیره است متفاوت است.
هر دو مسئله دخیل است. توافقی که به دست آمده است زیر بنای روابط آینده ایران با کشورهای غربی را شکل می‌دهد. میزان پایبندی طرف مقابل و در محقق شدن توافقنامه جدی و مصر باشند کارشکنی انجام ندهند. این مسئله می‌تواند زیر بنای تمام معادلات و روابط آینده ایران با غرب را تشکیل دهد. در نتیجه این موضوع می‌تواند در سایر موضوعات دیگر منطقه‌‌ای هم کارساز باشد. به هر حال آمریکایی‌ها بارها اظهار علاقه کرده‌‌اند که در مورد سایر مسائل منطقه با ایران مذاکره کنند اما با توجه به سابقه‌‌ای که داشته‌‌اند بخصوص درگذشته و در رابطه با افغانستان و عراق و بدقولی‌ها و بد عهدی‌هایی که دیده شده قاعدتا در وهله نخست باید یک اعتماد سازی بین طرفین ایجاد شود. این حرف درستی است که اگر برجام به درستی اجرا نشود در سایر موارد هم ایران و غرب نمی‌تواند همکاری ملموسی داشته باشند چراکه زیر بنای اعتماد طرفین به نوعی نقض شده است. اما اگر درمورد مسئله برجام همه چیز به خوبی و طبق توافق به پیش رود این احتمال وجود دارد دو طرف درپرونده‌ها و زمینه‌های دیگر پای میز مذاکره بنشینند. بنابراین مسئله برجام یک مسئله زیر بنایی در روابط کلی ایران در حداقل در یک دهه آینده با کشورهای غربی محسوب می‌شود. اما در عرصه تحولات میدانی هم تاثیر بسیار زیادی در پرونده سوریه خواهد داشت. در نتیجه هر دو عامل از عوامل تاثیر گذار در تحولات سوریه خواهد بود.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها