چرا مدير متخلف ثامن‌الحجج هنوز حمايت می شود؟

کد خبر: 491013

برخورد با مؤسسات غیرمجاز و بازارهای غیرمتشکل موجود برای مسئولان از دغدغه نیز گذشته است، زیرا حامیان این مؤسسات که از قضا دستی نیز در قدرت دارند تمایل چندانی به همکاری در خود نمی‌بینند و مدام سنگ‌اندازی می‌کنند..

چرا مدير متخلف ثامن‌الحجج هنوز حمايت می شود؟
چرا مدير متخلف ثامن‌الحجج هنوز حمايت می شود؟
سرویس اقتصادی فردا؛ روزنامه شرق نوشت: برخورد با مؤسسات غیرمجاز و بازارهای غیرمتشکل موجود برای مسئولان از دغدغه نیز گذشته است، زیرا حامیان این مؤسسات که از قضا دستی نیز در قدرت دارند تمایل چندانی به همکاری در خود نمی‌بینند و مدام سنگ‌اندازی می‌کنند، طوری‌که صدای احمد توکلی، نماینده مردم تهران که ریاست هیأت‌مدیره سازمان مردم‌نهاد دیده‌بان شفافیت و عدالت را نیز عهده‌دار است، درآورد. توکلی در اظهارنظری، از حمایت برخی از مدیر متخلف مؤسسه غیرمجاز ثامن‌الحجج خبر داد و تلویحا تهدید کرد که اگر این افراد دست از این کار برندارند، مجبور خواهد بود در این رابطه به‌صورت شفاف صحبت کند. مقاومت‌ها در مقابل ازدست‌دادن منافع در میان این گروه‌ها در گذشته نیز مشاهد شده است. هربار که مؤسسه‌ای غیرمجاز به آستانه ورشکستگی رسید و اعتراضات مردمی برخاست و در نهایت پای بانک مرکزی به میان آمد، افرادی سر برآوردند که نگذارند در لوای قانون، این مؤسسات ضابطه‌مند شوند. به‌هرحال اکنون نام مؤسسه ثامن‌الحجج که گویا پشت آن به مؤسسات مالی غیرمجاز دیگر نیز گرم است، بر سر زبان‌هاست و پیگیری‌ها در این رابطه همچنان ادامه دارد. به گزارش تسنیم، رئیس هیأت‌مدیره سازمان مردم‌نهاد دیده‌بان شفافیت و عدالت آغاز پرداخت پول سپرده‌گذاران ثامن‌الحجج را ناشی از همکاری بانک مرکزی و قوه قضائیه دانست و گفت: سپرده‌گذارانی که حتی یک‌میلیون‌تومان از این مؤسسه طلب داشتند پول خود را دریافت کرده‌اند که این موضوع ناشی از همکاری خوب بانک مرکزی و قوه قضائیه با یکدیگر است. البته او در بخش دیگری از سخنان خود ادامه داد: خبر داریم که برخی عوامل از مدیر متخلف این مؤسسه حمایت می‌کنند که بنده به آنها تذکر می‌دهم، اگر دست از این کار برندارند مجبورم در این رابطه به‌صورت شفاف صحبت کنم. بازار سياه همواره حامياني در قدرت دارد بهاءالدين حسيني‌هاشمي، كارشناس بانكي اين مؤسسات سازمان‌هاي قدرتمند پولي در سايز كوچك هستند كه اين قدرت خود را از دسترسي به سپرده‌هاي مردم به‌دست آورده‌اند. اين مؤسسات در زمينه‌هاي مختلف سرمايه‌گذاري كرده‌اند و سودهاي كلاني از آن مي‌برند. حال اگر قرار بر ساماندهي اين مؤسسات باشد، در كار اين افراد خلل وارد مي‌شود زيرا آنها بايد به مقام ناظر پاسخ‌گو باشند و به‌صورت ضابطه‌مند در قالب ضوابط پولي و بانكي فعاليت كنند. با چنين اقدامي اين مؤسسات نمي‌توانند تمام منابع حاصل از سپرده‌هاي مردمي را خود در هر پروژه‌اي كه تمايل دارند، به كار گيرند. از طرفي آنها در صورت قانونمندشدن بايد ريسك‌هاي سپرده‌هاي مردم را دقيقا محاسبه‌ و به بانك مركزي اعلام كنند و بانك مركزي نيز بايد قانع شود سپرده‌هاي مردم با مخاطره همراه نمي‌شود. كلا بازار سياه و بازار غيررسمي در هر كشوري هميشه حامياني در اركان‌هاي قدرت دارد مانند مجلس، دولت و ديگر بخش‌ها كه توان لابي‌كردن دارند كه به آنها مافيا نيز گفته مي‌شود. آنها نيز به‌نوعي در اين حمايت منافعي عایدشان مي‌شود. قاعدتا كسي نمي‌تواند در كنار بانكي كه قانون دارد و تحت نظارت و كنترل، شعبه‌اي غيرمجاز بزند و بتواند به فعاليت خود به‌راحتي ادامه دهد و سپرده‌هاي مردم را نيز با سود‌هاي بالاتر از بانك‌هاي ديگر جمع‌آوري كند، مگر اينكه حامياني پشت آنها وجود داشته باشند. اين مؤسسان قطعا پشتوانه‌هايي در مراكز قدرت تصميم‌گير و بانفوذ دارند. از طرفي وقتي مردم مشاهده مي‌كنند نهادهاي نظارتي و انتظامي با آنها كاري ندارند، فكر مي‌كنند وجهه قانوني دارند و به آنها اعتماد مي‌كنند. از سوي ديگر به هر حال سيستم نظارتي در بانك مركزي و نيروي انتظامي كوتاهي كرده‌اند كه اين مؤسسات پديد آمده‌اند. اگر واقعا با آنها برخورد جدي شود، اولين سؤال مردم اين است كه اين مؤسسات به‌راحتي و در ملأعام به فعاليت پرداخته‌اند، چطور تاكنون با آنها مقابله نكرده‌ايد، درحالي‌كه حتي زيرپله‌اي بدون مجوز امكان فعاليت ندارد. اكنون سپرده‌هاي مردم در اين مؤسسات وجود دارد كه باعث ناآرامي‌هاي اجتماعي مي‌شود و مي‌تواند بحران‌زا ‌شود. بنابراين مهاركردن اين مؤسسات غيرمتشكل كار سختي است. به هر حال اين مؤسسات با پول سروكار دارند و پول نيز منشأ قدرت است و امكان ارتباط با صاحبان قدرت و نفوذ و لابي را فراهم مي‌كند كه خود اين افراد مانع پيگيري و قانونمندكردن اين مؤسسات مي‌شوند. اين مؤسسات ويروسي هستند كه بخش حقيقي اقتصاد را آزار مي‌دهند. وجود اين بازارهاي غيرمتشكل رقابت را از بين مي‌برد و باعث زيان‌دهي مؤسسات مجاز مي‌شود. از سوي ديگر بانك‌ها رسالت دارند با جمع‌آوري سپرده‌هاي مردم به ديگراني كه قدرت مالي ندارند اما با ايده‌هاي خود مي‌توانند خلق ثروت كنند، كمك كنند. درحالي‌كه اكنون مؤسسات غيرمجاز اين منابع را در اختيار واحدها و شركت‌هاي خود قرار مي‌دهند. با اين كار گروهي خاص در جامعه قدرت مي‌يابد كه براي نظام خطرآفرين خواهد بود، زيرا اين افراد مي‌توانند در آينده در سياست‌گذاري‌ها تأثيرگذار باشند. از طرفي بانك مركزي نمي‌تواند سياست‌هاي پولي خود را اعمال كند زيرا بخش زيادي خارج از اجراي سياست‌هاي بانك مركزي عمل مي‌كنند و در حيطه و فرمان او نيستند. مخاطرات زيادي نيز براي سپرده‌گذاران ايجاد خواهد شد. زيرا ريسك‌ها و خطرات زيادي را متوجه سپرده‌هاي مردم مي‌كنند و ممكن است در آينده با ورشكستگي روبه‌رو شوند و در زمان ركود كه توان پرداخت سود خود را نيز ندارند، مشكلات را متوجه مردم مي‌كنند. همين مسئله عدم رضايت عمومي را در جامعه ايجاد مي‌كند كه براي كشور بسيار خطرآفرين خواهد بود.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    Markets

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها