اوباما کاری با بشار اسد ندارد

کد خبر: 518661

اوباما در گفت‌وگو با گلدبرگ گفت که هنوز از خط قرمزی که در سال 2013 در سوریه تعیین کرده کوتاه نیامده است. هر وقت حکومت اسد از این خط تخطی کند با حملات هوایی یا موشکی دوربرد به آن پاسخ می‌دهد. اما بعدا طرف‌های روس او را قانع کردند و قبول کرد که حکومت سوریه سلاح‌های شیمیایی‌اش را بدهد تا با آن کنار بیاید.

دیپلماسی ایرانی: برای ششمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شود که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند.
در این جا قسمت ششم آن را می خوانید: با مقام عالی رتبه سابق که لبنان و سوریه و منطقه را به خوبی می شناسد و با درگیری های عربی - اسرائیلی و ایرانی - امریکایی در کاخ سفید از نزدیک سر و کار داشته است، دیدار کردم. دیدار ما با تاکید بر این نکته آغاز شد که «اوباما مطلقا هیچ اهمیتی به خاورمیانه نمی دهد. حتی به سوریه هم توجه ندارد. همه هم و غمش داعش است، نه اسد و نه دیگران و نه حتی عربستان سعودی.» وی در ادامه به عملکرد دولت امریکا در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما به ویژه بعد از ظهور "بهار عربی" در اواخر 2010 و این که این بهار به طوفان تبدیل شد، پرداخت و گفت: «در آن موقع من در کاخ سفید عضو کمیته ای بودم که شامل مشاوران رئیس جمهور، نمایندگان وزیر امور خارجه، دفاع و "سی آی ای" می شد.
این کمیته به طور دوره ای جلسه برگزار می کرد و سپس توصیه ها و سفارش های خود را تهیه می کرد و به رئیس جمهور می فرستاد. اما اخیرا رئیس جمهور کار این کمیته را متوقف کرد، حالا یا به آن اعتقاد نداشت یا این که عملا می دید نتیجه ای به دنبال ندارد. در یکی از این جلسات حاضران درباره اوضاع بحران سوریه و همچنین وضعیت بشار اسد، رئیس جمهوری آن بحث می کردند. اوباما از فضای جلسه خوشش نیامد و به همراه مشاورش جلسه را ترک کرد. این گونه برداشت شد که او نمی خواهد کسی برای دولتش سیاستی تعیین کند یا توصیه ای به آن کند. به دنبال دستاوردی در ایران یا با ایران بود. اخیرا در گفت وگویش با گلدبرگ روزنامه نگار گفت که شاید در لیبی بعد از مرحله سقوط حکومت قذافی اشتباه کرد اما گفت که مسئولیت آن اشتباه به گردن اروپایی ها است نه امریکا.
برای این که روسای جمهور و دولت های آنها برنامه ای برای بعد از سقوط قذافی نداشتند. امریکا هم در عراق بعد از سقوط صدام حسین برنامه نداشت. بعضی ها می گویند که ارتش عراق با سلاح هایش به خانه رفت و اگر شکست خورد برای این بود که اکثریت ارتش عراق نجنگید. برای همین بریمر ارتش را منحل کرد. اما این دلیل هم نبود. دلیل اصلی این بود که کسی دیگر حقوق افسرها و درجه داران و سربازهای ارتش را نمی داد. همه در دوران ریاست جمهوری جورج بوش پسر دنبال سلاح های کشتار جمعی عراق بودند. این کار را مجموعه ای زیر نظر سازمان ملل به ریاست هانز بلیکس می کرد. آنها هیچ چیز پیدا نکردند. به بوش گفته شد اگر شما اطلاعاتی دارید و می دانید که این سلاح ها کجا مخفی شده اند به بلیکس بدهید تا با مجموعه اش دنبالشان برود. جواب هایش کوتاه بود و فقط چشمانش را حرکت می داد، یعنی این که خودش و تیمش اطلاعاتی ندارند. آیا مجموعه ای که علیه صدام حسین عمل می کرد اطلاعات ضروری را داشت و از مجموعه سازمان ملل مخفی می کرد تا تنها زمینه سناریوی حمله به صدام و جنگ عراق فراهم شود؟»
پرسیدم: «منظورت از این حرف ها چیست؟» گفت: «منظورم این است که جمهوریخواهان حتی افراد مهمشان مثل روسای جمهور جورج بوش پدر و پسر و رونالد ریگان هیچ کدام طرح جدی ندارند.»
پرسیدم: «از انتخابات چند ماه دیگر ریاست جمهوری چه خبر؟» جواب داد: «محال است ترامپ پیروز انتخابات ریاست جمهوری شود. اما پیش بینی اش هم خیلی سخت است. 20 درصد از امریکایی ها واقعا معتقدند که اوباما مسلمان است. اینها با ترامپ هستند. بر اساس نظرسنجی ها و انتخابات مقدماتی ای که تا کنون برگزار شد 45 درصد تا 55 درصد طرفدار او هستند. ترامپ امور را این گونه توصیف کرده است که گویی "دیگران از فقرا گرفته اند و چیزی به آنها نداده اند"، برای همین می گوید که اگر انتخاب شود پول هایشان را به آنها بر می گرداند یا به نوعی جبران می کند. این مساله سبب شده تا بخشی از فقرا به سمت او متمایل شوند و بخواهند به او رای دهند.»
پرسیدم: «نظرت درباره جان کری و فعالیت ها و سفرهای بسیار او که یک لحظه برای حل مشکلات و بحران های جهان آرام نمی نشیند، چیست؟» جواب داد: «کری وزیر امور خارجه نیست بلکه سناتور یا عضوی از مجلس سنا است. با دیگران به گونه ای برخورد می کند انگار که سناتور است نه وزیر امور خارجه. اعضای سنا وقتی با هم صحبت می کنند، با یکدیگر به اختلاف می خورند یا در برخی قضایا با هم توافق دارند. اما سیاستمدار این گونه نیست. کری وزیر خارجه باهوش و فعالی است اما هدف یا اهدافش چیست؟ طرحش چیست؟ او روی خط مسکو راه می رود. اوباما در گفت وگو با گلدبرگ گفت که هنوز از خط قرمزی که در سال 2013 در سوریه تعیین کرده کوتاه نیامده است. هر وقت حکومت اسد از این خط تخطی کند با حملات هوایی یا موشکی دوربرد به آن پاسخ می دهد. اما بعدا طرف های روس او را قانع کردند و قبول کرد که حکومت سوریه سلاح های شیمیایی اش را بدهد تا با آن کنار بیاید. حتی گفته می شود که دیگر صحبت از رفتن اسد هم نمی کند. باید به مذاکرات ادامه داد و کنار رفتن اسد از قدرت یک شرط باشد. ولید معلم، وزیر امور خارجه اسد و حکومت سوریه دنبال راه حل نیستند. تهدید کردند اگر صحبت از سرنوشت اسد در مرحله انتقالی شود از مذاکرات بیرون می آیند. به این ترتیب چگونه می شود مذاکره کرد؟»
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها