بابک زنجانی‌ها در حال تکرار هستند

کد خبر: 522133

متاسفانه هنوز دقيقا مشخص نيست در مساله برجام چه بده وبستاني صورت گرفته و چه اتفاقي رخ داده است. به نظرمن آقاي روحاني در حال «ايرانيزه كردن» اقتصاد نئوليبرالي است و از يكي از شيوه‌هاي نادرست علم اقتصاد يعني كمك فرستادن سرمايه دولتي به بازار استفاده مي‌كند.

سرویس اقتصادی فردا: فريبرز رئيس دانادانش‌آموخته مدرسه اقتصاد و علوم سياسي دانشگاه لندن از اقتصاددان و چهره دانشگاهي كشور است که به دور از تسامح و مدارا نظرات خود را در باره آسیب های اقتصاد ایران بیان کرده است. بخشی از گفتگوی روزنامه آرمان با وی در ادامه می آید:
آقاي روحاني تلاش كرد ابتدا موانع خارجي اقتصاد ايران را كه با تحريم‌ها به وجود آمده بود برطرف كند و سپس به ساماندهي اقتصاد داخلي بپردازد. به نظر شما اين استراتژي صحيح انتخاب شد؟دولت آقاي روحاني در اين زمينه به چه ميزان موفق عمل كرده است؟
آقاي روحاني در انتخاب استراتژي، هدف‌گذاري و ساختار اقتصادي كه براي خود تدوين كرده روش صحيحي را در پيش نگرفته و از استراتژي مناسبي استفاده نكرده است. همين مساله كه دولت آقاي روحاني دوران پس از توافق هسته‌اي را به نام نام‌گذاري كرده به معناي اين است كه ايشان برجام را نقطه عطف تاريخ قلمداد مي‌كند. آقاي روحاني گمان مي‌كند با پيروزي برجام اقتصاد ايران شكوفا خواهد شد. به نظر من اين ديدگاه صحيح نيست و داراي پشتوانه علمي و كارشناسي نيست. مشكلات اقتصادي ايران تنها به دليل تحريم‌هاي بين‌المللي به وجود نيامده كه با برداشته‌شدن تحريم‌ها از بين برود. ساختار اقتصادي و شاكله اقتصادي ايران داراي مشكل و نقصان است و هيچ ارتباطي به تحريم‌هاي بين‌المللي ندارد. ساخت قدرت و توزيع ثروت در بين طبقات مختلف اجتماعي در ايران به شكلي است كه اقتصاد ايران را دچار «فروبستگي تورمي» كرده است. تحريم‌ها مشكلات ساختاري اقتصاد ايران را تشديد كرد و روي بدنه معيوب اقتصاد ايران سوار شد. تحريم‌ها ضربه‌هاي زيادي به اقتصاد ايران وارد كرد و نتايج ناخوشايندي براي اقتصاد ايران در پي داشت. يكي از نتايج تحريم‌ها اين بود كه توده‌هاي مردم را محروم كرد و سبب شد توده‌هاي محروم جامعه نسبت به اين مساله واكنش‌هاي اجتماعي و سياسي نشان بدهند. نكته ديگر اينكه بسياري از موسسات دولتي و نيمه دولتي داخلي در ايران به دليل اينكه در دوران تحريم‌ها مواد اوليه به آنها تعلق نمي‌گرفت دچار آسيب‌هاي جدي شدند. همه اين مشكلات اقتصادي از درون به دولت فشار وارد مي‌كرد كه به سمت حل كردن مساله تحريم‌ها حركت كند. با اين وجود برداشته شدن تحريم‌ها به منزله بهبود وضعیت اقتصاد ايران نيست. برداشتن شدن تحريم‌ها نمي‌تواند مشكلات ساختاري ايران را از بين ببرد. ازسوي ديگر مساله تحريم‌ها هنوز حل نشده و ايالات متحده آمريكا به شكل‌هاي مختلف در حال كارشكني و بدرفتاري در اين زمينه است.
شايد آقاي روحاني تا قبل از توافق هسته‌اي گمان نمي‌كرد مشكلات دوران پسابرجام عميق‌تر ازآن چيزي كه از قبل فكر مي‌كرده است. اين در حالي است كه مخالفان و همچنين دشمنان منطقه‌اي نيز دولت آقاي روحاني را تحت فشار قرار داده‌اند. به نظر شما در چنين شرايطي آقاي روحاني چه استراتژي را بايد در دستور كار خود قرار بدهد؟
متاسفانه هنوز دقيقا مشخص نيست در مساله برجام چه بده وبستاني صورت گرفته و چه اتفاقي رخ داده است. به نظرمن آقاي روحاني در حال «ايرانيزه كردن» اقتصاد نئوليبرالي است و از يكي از شيوه‌هاي نادرست علم اقتصاد يعني كمك فرستادن سرمايه دولتي به بازار استفاده مي‌كند. در شرايط كنوني دولت آقاي روحاني نقش «سرمايه دار» را براي بازار بازي مي‌كند. اين در حالي است كه نه سرمايه‌گذار است و نه از شيوه دولت رفاهي استفاده مي‌كند. به همين دليل در فضاي بازار قدرت مانور بالايي ندارد. دولت آقاي روحاني گمان مي‌كند اگر با كشورهاي غربي ارتباط برقرار كند مشكلات اقتصادي ايران از بين مي‌رود و اگر توافق هسته‌اي صورت بگيرد سيلي از خوشبختي وارد اقتصاد ايران مي‌شود. به نظر من برخي از اقتصاددانان كه با دولت همكاري دارند نيز اين مساله را از نظر علمي به آقاي روحاني گوشزد كرده بودند كه چنين روشي صحيح نيست؛ اما روش نئوليبرالي آقاي روحاني مانع از پذيرفتن اين واقعيت اقتصادي و سياسي شده است. آقاي روحاني گمان مي‌كند با صادرات مي‌تواند وضعيت اقتصاد كشور را بهبود ببخشد. به همين دليل هم تلاش مي‌كند صادرات ايران را افزايش دهد. اين در حالي است كه تا زماني كه ساختارهاي اقتصادي ايران درست نشود و شكل علمي و منطقي به خود نگيرد نمي‌توان صادرات مطلوب و استاندارد به بازارهاي جهاني ارسال كرد. به عنوان مثال ايران در سال‌هاي اخير قصد داشته خودروهاي خود را به كشورهاي ديگر صادر كند. با اين وجود به دليل عدم علاقه كشورهاي خارجي به خودروهاي ايران، دولت مجبور شده خودروهاي توليد شده را به بازارهاي داخلي منتقل كند. به نظر من بسياري از آلودگي‌ها ومرگ و مير در تصادفات رانندگي نيز به همين دليل بوده است. آقاي روحاني گرايش زيادي به غرب دارد و گمان مي‌كند مي‌تواند بدعت گذار ارتباط پايدار ايران با كشورهاي غربي باشد. توافق هسته‌اي كه در دولت آقاي روحاني به نتيجه رسيد دستاورد خوبي بود اما بايد از پايه و زيرساخت‌ها شروع مي‌شد. همه دولت‌هاي پس از انقلاب به شكل‌هاي مختلف در مساله هسته‌اي نقش داشته‌اند و با سياست‌هاي باز يا بسته خود در سرنوشت پرونده هسته‌اي ايران تاثيرگذار بوده‌اند. با اين وجود آقاي روحاني تلاش كرد سايه جنگ را كه احمدي‌نژاد به وجود آورده بود از سر مردم ايران بردارد. اين حركت آقاي روحاني صحيح و مثبت بوده و هيچ بحثي درباره آن وجود ندارد. با اين وجود من معتقدم سايه جنگ هنوز به طور كامل از سر مردم ايران برداشته نشده است. جغد جنگ از اين كنگره بلند شده و در كنگره ديگر نشسته است. دولت آقاي روحاني هنوز ماهيت دولت ايالات متحده آمريكا را نشناخته است. شايد هم شناخته و گمان مي‌كند تنها راهکار همين است. باراك اوباما در جايي عنوان كرد دارايي‌هاي بلوكه شده ايران در كشورهاي خارجي رقمي بالغ بر۱۵۰ميليارد دلار است. اين در حالي است كه ترامپ در ميتينگ‌هاي انتخاباتي خود عنوان مي‌كند۱۳۰ميليارد دلار بوده است. برخي از مقامات ديگر ايران و آمريكا نيز رقم‌هاي ديگري را در اين زمينه عنوان مي‌كنند. سوال من اينجاست كه چطور سيستم‌هاي بانكي و مالي ما هنوز نمي‌تواند رقم دقيق دارايي‌هاي ايران را در بانك‌هاي خارجي محاسبه كنند و به اطلاع افكار عمومي برساند. دولت آقاي روحاني بايد نخستين اولويت اقتصادي خود را پيدا كردن راه‌حل براي۷/۵ميليون تحصیلکرده بيكار در جامعه قرار مي‌داد. بنده با ايجاد ارتباط با كشورهاي خارجي مخالف نيستم و معتقدم ممكن است دستاوردهاي خوبي براي اقتصاد كشور به همراه داشته باشد. با اين وجود معتقدم نبايد اجازه داد عاملان تحريم‌ها و كساني كه باعث به وجود آمدن تحريم‌ها شدند دوباره در ايران به قدرت برسند.
ايالات متحده آمريكا به تازگي مبلغ۸/۲ميليارد دلار از پول‌هاي بلوكه شده ايران را مصادره كرده است. آيا آمريكا با توسل به چنين اقداماتي در انديشه گرفتن امتيازات بيشتر از ايران است يا اينكه براي ساكت كردن مخالفان داخلي خود در مساله برجام دست به چنين اقدامي زده است؟
ايالات متحده آمريكا براساس ماهيت نظام امپرياليستي خود دست به چنين اقداماتي زده است. نمي‌توان نام چنين اقداماتي را كارشكني، سنگ اندازي يا فشار براي گرفتن امتياز بيشتر گذاشت. با ماهيت امپرياليسم بايد با خرد اقتصاد سياسي و خرد ديپلماسي نوين جهاني برخورد كرد. نوشتن قرارداد و امضا كردن آن سياست آمريكا بوده است. آمريكايي‌ها از ابتدا مي‌دانستند پرونده هسته‌اي ايران براي آنها چه فوايد و مضراتي دارد. در نتيجه با سياست و برنامه‌ريزي با ايران توافق كردند. ماهيت ايالات متحده آمريكا سلطه‌جويانه و متكبرانه است. بيل كلينتون رئيس‌جمهور سابق آمريكا و همسر هيلاري كلينتون سال‌ها قبل به صراحت عنوان كرد«آمريكا بدون سلطه جهاني نمي‌تواند به حيات خود ادامه بدهد». كلينتون در يكي از نطق‌هاي خود در يكي از دانشگاه‌هاي آمريكا و در بين دانشجويان آن عنوان كرد: «ما نمي‌توانيم مانند يك كشور عادي در جهان زندگي كنيم. ما بايد سروري داشته باشيم». در نتيجه اقدام اخير آمريكا در مصادره پول‌هاي بلوكه شده ايران چوب لاي چرخ گذاشتن نيست و بلكه از قبل قابل پيش بيني بود. دولت آقاي روحاني بايد فكر چنين روزهايي را مي‌كرد كه ممكن است آمريكا دبه كند و مسيري به جز مسير توافق شده را طي كند. من تعجب مي‌كنم چگونه فردي مانند حسن روحاني كه سال‌ها در عرصه سياسي ايران فعاليت كرده و به شكل‌هاي مختلف بدقولي و بدعهدي ايالات متحده را به چشم ديده حاضر شده با اين كشور پاي ميز مذاكره بنشيند.
دولت آقاي روحاني در دوسال گذشته تلاش كرده با سياست درهاي باز اقتصادي با كشورهاي پيشرفته غربي مانند آلمان، فرانسه، ايتاليا و كشورهاي جنوب شرقي آسيا مانند ژاپن و كره جنوبي قراردادهاي تجاري مهم و بزرگي منعقد كند. اين مراودات تجاري و قراردادهاي سنگين چه فرصت‌ها و چالش‌هايي را پيش روي اقتصاد ايران قرار مي‌دهد؟
اين قراردادها هيچ گونه تاثير درازمدت و عميق براقتصاد كشور نخواهد گذاشت. نمونه بارز اين قراردادها خريد هواپيماهاي ايرباس از فرانسه بود. به نظر من اين قرارداد يكي از ضعيف‌ترين سياست‌هاي اقتصادي دولت آقاي روحاني بود. آقاي روحاني نبايد اين هزينه گزاف را صرف خريد هواپيماهاي خارجي مي‌كرد و بلكه بايد به اولويت‌هاي داخلي مانند بيكاري جوانان اختصاص مي‌داد. نكته ديگر اينكه پرداخت حقوق هزاران كارگر داخلي ماه‌هاست صورت نگرفته و به بهانه‌هاي مختلف به تعويق مي‌افتد. دولت آقاي روحاني مي‌توانست اين پول را به حقوق معوقه كارگران داخلي اختصاص بدهد. دولت همچنين مي‌توانست از كشورهاي آسياي شرقي مانند مالزي هواپيماهاي رده دوم تضمين شده خريداري كند كه همين كاركرد ايرباس‌ها را نيز براي مردم ايران داشت. به نظر من اغلب قراردادهاي خارجي دولت آقاي روحاني به صورت تحميلي بسته شده است. كشورهاي غربي به صورت غريزي همواره در حال صدور سرمايه هستند. در نتيجه اغلب قراردادهاي كشورهاي غربي با ايران به صورت برنامه‌ريزي و براي سود بيشتر شركت‌هاي غربي صورت گرفته است.
آقاي روحاني در هنگام تحويل لايحه بودجه۹۵ به مجلس شوراي اسلامي عنوان كردند که ايران در دوران پسا برجام به دنبال رسيدن به رشد اقتصادي ۸درصد است. به نظر شما براي اقتصاد نابسامان ايران اين رقم بلندپروازانه نيست؟چه اتفاق مهمي در دوران پسا برجام قرار است اتفاق بيفتد كه ما بايد منتظر رشد۸درصدي در اقتصاد كشور باشيم؟
دولت آقاي روحاني براي رسيدن به رشد اقتصادي۸درصدي به سرمايه‌گذاري خارجي احتياج دارد. اين در حالي است كه فضاي داخلي به هيچ عنوان براي سرمايه‌گذاري خارجي مهيا نيست. در شرايط كنوني طبقه متوسط ايران به دليل تورم موجود در كشور بايد تمام دارايي‌هاي خود را صرف امور روزمره خود كند. ممكن است آقاي روحاني قصد داشته باشد براي رسيدن به چنين نرخ رشدي از بانك مركزي وام بگيرد كه اين اقدام نيز تورم موجود در اقتصاد ملي را تشديد مي‌كند و سبب مشكلات بيشتري براي اقشار مختلف مردم مي‌شود. دولت بايد به جاي چنين شعارهاي بزرگی به راه‌حل ساده رشد از طريق بازتوليد يكسان درآمد و سرمايه در بين طبقات مختلف اجتماعي بينديشد. بنده پيشنهاد مي‌كنم دولت آقاي روحاني سرمايه‌هاي هنگفتي كه در اختيار سرمايه داران بخش خصوصي قرار دارد را به صورت يكسان در جامعه بازتوليد كند. بسياري ازسرمايه داران بخش خصوصي از راه‌هاي نامشروع به ثروت‌هاي هنگفت رسيده‌اند و به بيت المال دست‌اندازي كرده‌اند. براساس آمار يكي از سازمان‌هاي اقتصادي جهاني سالانه مبلغي بالغ بر۷ميليارد دلار از ايران سرمايه خارج مي‌شود. آقاي روحاني اگر واقعا قصد دارد اوضاع اقتصادي را بهبود ببخشد در مرحله اول بايد مانع از خروج اين سرمايه هنگفت از كشور شود. بابك زنجاني محصول كدام سياست اشتباه اقتصادي است؟آقاي روحاني متوجه اين مساله نيست كه بابك زنجاني‌ها در حال تكرار شدن هستند و اقتصاد ايران به يك دور تسلسل فساد افتاده كه مشخص نيست در نهايت به چه شرايطي منجر خواهد شد. هنگامي كه مردم قدرت خريد داخلي نداشته باشند تقاضا براي سرمايه‌گذاري خارجي وجود نخواهد داشت. در نتيجه هنگامي كه سرمايه‌گذاري خارجي وجود نداشته باشد رشد اقتصادي صورت نمي‌گيرد كه آقاي روحاني وعده رشد۸درصدي داده است. متاسفانه دولت آقاي روحاني نيز مانند دولت احمدي‌نژاد براي اقتصاد ايران برنامه‌ريزي علمي و منطقي نكرده و قصد دارد بدون آينده نگري مسير پيش رو را طي كند. در شرايط كنوني نزديك به۱۳ميليون كارگر در كشور وجود دارد، اما يك نماينده نيز در مجلس شوراي اسلامي به مطالبات كارگران به صورت جدي توجه نمي‌كند. چرا كارگران نبايد در مجلس نماينده داشته باشند كه مطالبات خود را به صورت علني به گوش مسئولان و مردم برسانند. تنها آقاي محجوب به عنوان نماينده طبقه كارگر در مجلس حضور دارد كه هر زمان عنوان مي‌كنيم چرا كارگران نماينده ندارند ايشان را مثال مي‌زنند كه پيگير مطالبات كارگران جامعه است. آيا يك نماينده مي‌تواند درد۱۳ميليون كارگر جامعه را تشخيص دهد و مداوا كند. كارگران حتما بايد داراي نماينده كارگري در مجلس باشند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    Markets

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها