چرا کمدی‌ها پرفروشترین‍‌‎های این سال‌ها بوده‌اند؟

کد خبر: 522989

نهادهای سینمایی دولتی اغلب می‌کوشند در برهه های زمانی گوناگون به ارائه آماری از وضعیت تولید و اکران در سینما‌ها بپردازند. تازه‌ترین گزارش از این دست که درباره فروش فیلم‌ها در سال ۹۴ است از سوی بنیاد سینمایی فارابی منتشر شده است.

روزنامه صبح نو: تعداد ۶۰ فیلم سینمایی در سال ۹۴ به نمایش درآمدند که ۱۴ فیلم، فروشی بالای یک میلیارد تومان داشتند و این آمار اعلامشده، نشان از استقبال خوب مخاطبان نسبت به سالهای قبل از آثار ایرانی عرضهشده در سینماهای تهران دارد. از میان آثار عرضهشده در سینما‌ها، فیلم سینمایی «محمد رسولالله (صل الله علیه وآله و سلم)» به کارگردانی مجید مجیدی با فروش کل بیش از شش میلیارد و چهارصد میلیون تومان - فروش روزانه به طور میانگین شصت میلیون تومان- موفق‌ترین فیلم سال بود. در ادامه این گزارش فیلمهای پرفروش سال قبل اینطور معرفی شدهاند: بعد از «محمد رسولالله (صلاللهعلیهوآلهوسلم)»، فیلمهای «نهنگ عنبر» (سامان مقدم) با فروش بیش از چهار میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان، «ایرانبرگر» (مسعود جعفری جوزانی) سه میلیارد تومان، «در مدت معلوم» (وحید امیرخانی) ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان، «گینس» (محسن تنابنده) ۲ میلیارد تومان، «من سالوادور نیستم» (منوچهر هادی) یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان، «رخ دیوانه» (ابوالحسن داوودی) یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان، «دوران عاشقی» (علیرضا رئیسیان) یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان، «شاهزاده روم» (هادی محمدیان) یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان، «عصر یخبندان» (مصطفی کیایی) یک میلیارد ۴۰۰ میلیون تومان، «استراحت مطلق» (عبدالرضا کاهانی) ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان، «کوچه بینام» (هاتف علیمردانی) یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان، «قندون جهیزیه» (علی ملاقلیپور) یک میلیارد تومان و «شیفت شب» (نیکی کریمی) یک میلیارد تومان سیزده فیلم اول جدول نمایش در تهران را تشکیل می‌دهند. در ادامه این گزارش هم، چنین آمده است: مجموع فروش فیلم‌ها در اکران سال گذشته شهر تهران بیش از ۴۲ میلیارد تومان بود که نشان از گردش اقتصادی قابل توجه سینمای ایران دارد. لازم به ذکر است در سال ۹۰ فیلمهای «ورود آقایان ممنوع»، «اخراجی‌ها ۳»، «جدایی نادر از سیمین»، «شیش و بش» و «سعادتآباد» توانستند به فروش میلیاردی دست پیدا کنند. این وضعیت در سال ۹۱ به شکل دیگری ادامه یافت. در سال ۹۱ فیلمهای «کلاه قرمزی و بچهننه»، «خوابم می‌آد»، «گشت ارشاد»، «من مادر هستم» و «قلادههای طلا» فیلمهای میلیاردی بودند. در سال ۹۲ تعداد فیلمهای میلیاردی سینمای ایران به ۶ فیلم رسید؛ «رسوایی»، «هیس، دختر‌ها فریاد نمی‌زنند»، «حوض نقاشی»، «گذشته»، «تهران ۱۵۰۰» و «پل چوبی» فیلمهایی بودند که مجموع فروش آن‌ها در تهران از یک میلیارد تومان گذشت. این روند صعودی در سال ۹۳ هم ادامه یافت. در این سال ۹ فیلم به فروش میلیاردی در سینماهای تهران دست پیدا کردند. این فیلم‌ها عبارت بودند از «شهر موش‌ها ۲»، «طبقه حساس»، «آتشبس۲»، «معراجی‌ها»، «رد کارپت»، «شیار ۱۴۳»، «خط ویژه»، «چ» و «کلاشینکف». چرا افزایش قیمت بلیت لحاظ نشده؟ تنظیم گزارش فارابی بهویژه بخش انتهایی آن سعی در القای این مفهوم دارد که آمار فروش فیلم‌ها در یکی دو سال اخیر افزایش یافته بدون در نظر گرفتن این واقعیت که قیمت بلیت در پنج سال اخیر مرتبا افزایش یافته و حدود صددرصد این رقم افزوده است. اما جدا از این، نگاهی به بالادستیهای جدول فروش حائز پیشی گرفتن کفه فروش فیلمهای کمدی نسبت به سایر گونههاست. «نهنگ عنبر»، «سالوادور...»، «ایرانبرگر»، «در مدت معلوم» و «گینس» پنج فیلمیاند که جزو بالانشینهای جدول فروشاند؛ آثاری که غیر از موردی چون «ایرانبرگر» مابقی با تکیه بر نوعی کمدی سهلپسند و متکی بر شوخیهای دمدستی تولید شدهاند. متأسفانه با تمرکز بر مواردی نظیر «گینس» یا «در مدت معلوم» به سادگی غلبه لودگی به جای خلق کمدی موقعیت و رفتن به سمت شوخیهای زننده اروتیک هویداست. بد‌تر آنکه تولیدکنندگان چنین آثاری چنان با آب و تاب این فیلمهای جلف و سبک را تحت عنوان کمدی معرفی و تبلیغ می‌کنند که گویی مخاطب با کمدیهای کلاسیک روبهروست اما وقتی مخاطب به تماشای فیلم می‌نشیند، درمییابد چیزی جز مجموعهای از شوخیهای سبک و موقعیتهای سبکسرانه پیش رویش نیست. چرا؟ ابتذال در سالن؛ بریده شدن پای خانواده‌ها از سینما به نظر می‌رسد هنوز سینمای ما درکی درست از مفهوم کمدی و طنز ندارد. بعضی از فیلمهای بهاصطلاح کمدی آنقدر در مضمون خود لودگی دارند که حتی کودکان هم از آن لذت نمی‌برند. البته در برخی از فیلمهای کمدی کپی برداریهایی از فیلمهای کمدی فرنگی می‌بینیم که این کپیبرداری‌ها هم به دلیل تفاوت فرهنگی، چنانکه باید مورد توجه قرار نمی‌گیرند. در فیلمهای کمدی به دو صورت گفتاری و رفتاری طنز خلق می‌شود و متأسفانه در حیطه کمدیهای سبکسرانه، هم در رفتار و هم در گفتار نوعی ابتذال به چشم می‌خورد. بعضی از الفاظ این کمدی‌ها برای بینندهای که باهدف دیدن فیلم کمدی با خانواده به سینما آمده زیاد جالب به نظر نمی‌رسد و از آن سو افعالی که بعضاً با استفاده از دست و پا و به صورت ناشایست تداعیگر نوعی هنجارشکنی است هم واکنش دفعی مخاطب را موجب می‌شود. فیلمی می‌تواند یک کمدی موفق نام گیرد که قبل از هر چیز مخاطب خود را بهخوبی بشناسد. کارگردانی که ماه‌ها وقت صرف تحقیق بر سوژه و نگارش فیلمنامه می‌کند و می‌کوشد بدون توهینی به شخص یا قشر خاصی مخاطب را به خود جلب کند، قطعاً نتیجه فعالیتش هم به مراتب بهتر از کارگردانی است که از نگارش متن تا پیشتولید و فیلمبرداری و تدوین را در دو ماه به پایان رسانده است. اعتراض غیرمستقیم مخاطبان به سینمای ضدقصه فراوانی فیلمهای کمدی در جدول فروش سالانه کاملاً غیرمستقیم کمبود ژانری در سینمای ایران را هم به اثبات می‌رساند. متأسفانه در سالهای اخیر سینمای ایران در دو نوع فیلم محدود شده است؛ یکی همین کمدیهای تجاری بفروش و دیگری سینمایی که نگاهش به چیزی است با عنوان هنر و تجربه که البته این دومی مورد حمایت مدیران هم هست. رغبت مخاطبان به کمدی‌ها، حتی کمدیهای دمدستی را می‌توان اعتراضی دانست به کمبود ژانرهای متنوع در سینمای ایران؛ اینکه مخاطب باز هم میان کمدی و فیلم هنر و تجربه‌ای ضدقصه، اولی را برای دیدن انتخاب می‌کند یعنی آنکه از سیاستگذاریهای حمایتی در جهت تولید چنین آثاری هم نگران است. آیا مدیران سینمایی این واکنش مخاطب را درک کرده اند؟
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها