ژاپن فقیر چگونه تبدیل به اقتصاد برتر جهانی شد؟

کد خبر: 534728

ژاپن در شرایطی جایگاه خود را به عنوان یکی از قدرت های اقتصادی جهان تثبیت کرده است که به لحاظ منابع طبیعی و نیز سرگذشت سیاسی شرایط بسیار نامطلوبی دارد. کشور ژاپن با داشتن تولید ناخالص داخلی به میزان ۴٫۵ تریلیون دلار در سال ۲۰۰۵ دومین قدرت اقتصادی دنیا پس از آمریکا بوده و در آسیا نیز رتبه اول را از این لحاظ دارد. این کشور در سال 2014 با نزدیک به 5 تریلیون دلار در جایگاه سوم جهان پس از چین و آمریکا قرار گرفته است.

ژاپن فقیر چگونه تبدیل به اقتصاد برتر جهانی شد؟
اقتصاد مقاومتی در ژاپن
سرویس اقتصادی فردا؛ حانیه سادات مومنی: پیش تر گفتیم اقتصادی مقاومتی است که بتواند در شرایط دشواری، تهدید و موانع مختلف به اهداف خود برسد و به طبع همه دولتمردان هوشمند به دنبال مقاوم سازی اقتصاد ملی خود در مسیر تحقق اهداف هستند.
در اقتصاد مقاومتی عنصر تولید ملی به عنوان رکن اساسی در مرکز همه برنامه ها قرار می گیرد و همه راهبردها، سیاست ها، برنامه ها و طرح ها در تناسب با آن طراحی می شوند. سیاست های اقتصادی داخلی مانند نظام مالیاتی، نظام بودجه ریزی، نظام یارانه ای، نظام برنامه ریزی و...، سیاست های اقتصادی خارجی مانند نرخ ارز، سیاست های تجاری، نظام گمرکی، نظام مبادلات مالی و... و نیز الگوی سیاست خارجی و داخلی و حتی برنامه های فرهنگی و اجتماعی کشورهای پیرو اقتصاد مقاومتی به نحوی تنظیم می شود که منجر به تقویت تولید ملی یا داخلی این کشورها شود.
یکی از کشورهایی که به این رکن اساسی به هر نحو ممکن در تاریخ پیشرفت اقتصادی خود توجه جدی کرده، ژاپن است.
کشور ژاپن با داشتن تولید ناخالص داخلی به میزان ۴٫۵ تریلیون دلار در سال ۲۰۰۵ دومین قدرت اقتصادی دنیا پس از آمریکا بوده و در آسیا نیز رتبه اول را از این لحاظ دارد. این کشور در سال ۲۰۱۴ با نزدیک به 5 تریلیون دلار در جایگاه سوم جهان پس از چین و آمریکا قرار گرفته است.
۱۳ میلیون بیکار در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم
ژاپن در شرایطی جایگاه خود را به عنوان یکی از قدرت های اقتصادی جهان تثبیت کرده است که به لحاظ منابع طبیعی و نیز سرگذشت سیاسی شرایط بسیار نامطلوبی دارد. به لحاظ طبیعی این کشور منابع بسیار محدودی دارد و اکثر جزایر و خاک آن کوهستانی و آتشفشانی است. به لحاظ سیاسی نیز شکست در جنگ دوم جهانی وضعیت اسفباری را برای این کشور رقم زد. پس از شکست در این جنگ، ژاپن با داشتن ۱۳ میلیون نفر بیکار، شرایط بسیار سخت اقتصادی را تجربه کرد. کمبود مواد غذایی، تورم بسیار شدید تا حدی که حقوق افراد کفاف سیر کردن شکمشان را نمی داد، شکل گیری بازار سیاه تنها بخشی از مشکلات این کشور بود.
تجربه اقتصاد مقاومتی ژاپن
این مسائل به علاوه ضرورت بازسازی کشور ناشی از خرابی های جنگ که منجر به ویرانی 25 درصد از دارایی های غیرنظامی و نابودی 41.5 درصد از ثروت ملی این کشور شده بود و نیز مسئولیت پرداخت غرامت به متفقین باعث بروز فشار بیشتری بر این مردم و دولت ژاپن شده بود؛ اما مردم و دولت ژاپن با رویکردی منطقی که لااقل در بخش تقویت تولید ملی شباهت زیادی به برنامه های اقتصادی مقاومتی دارد و با همکاری یکدیگر ژاپن فقیر و ویران را به یکی از قدرت های اقتصادی و تولیدی جهان تبدیل کردند. با همکاری دولت، مردم و صنعت و نیز با توسعه فناوری های پیشرفته، ژاپن به یکی از پیشگامان عمده در صنعت و فناوری دنیا تبدیل شد.
اقتصاد مقاومتی در ژاپن
اما چه چیزی ژاپن ویران و فقیر را به ژاپن ثروتمند و غنی تبدیل کرد؟
فرهنگ تولیدی قوی
یکی از عوامل پیشرفت شگفت انگیز تولید ملی اقتصاد ژاپن فرهنگ بالای تولید در مردم این کشور است. در این دهه ها مردم ژاپن نه تنها برای سود تولید می کردند، بلکه تولید و کار را امری مقدس و ارزشمند می دانستند. ژاپنی ها همچنین برای ارتقای بهره وری و کارآیی خود تلاش می کردند. آنها با کنجکاوی به پیگیری مهارت ها و روش های مناسب تر برای کار و تولید می پرداختند. درواقع انگیزه نیروی کار ژاپنی برای بهبود کارآیی خود، فراتر از آنکه تحت تاثیر نظام انگیزشی اقتصادی باشد به صورت درونزا و با انگیزه های شخصی صورت می گرفت. ارزش قائل شدن برای کار و تولید، تلاش مضاعف و نیز تلاش برای ارتقاء دانش و مهارت سه ویژگی مهم نیروی کار ژاپنی هستند.
فرهنگ مصرف صحیح
در کنار فرهنگ تولیدی بالا، الگو و فرهنگ مصرف صحیح نیز از کلیدهای پیشرفت اقتصادی ژاپن طی دهه های پس از جنگ دوم جهانی بوده است. دو ویژگی مهم مردم ژاپن در حوزه مصرف عبارت بود از: قناعت و اعتدال در مصرف و تاکید بر مصرف کالاهای وطنی.
مردم ژاپن طی این سال ها به قناعت مشهور بوده اند و مصرف خود را متناسب با شرایط اقتصاد ملی تنظیم و کنترل می کرده اند. همین قناعت که معنای دیگر آن خودداری از اسراف و تجمل گرایی های زائد است باعث انباشت سرمایه بیشتر و در نتیجه تامین منابع مالی برای تقویت تولید ملی در این کشور شده است.
همچنین تاکید مردم ژاپن بر مصرف کالاهای ساخت داخل طی دهه های اولیه پس از جنگ با هدف تقویت صنایع داخلی موضوعی مهم در پیشرفت اقتصادی این کشور محسوب می شود. این زمینه فرهنگی باعث شد دولت سیاست کاهش واردات از کشورهای دیگر را به منظور تقویت صنایع داخلی در ژاپن با موفقیت اجرا کند، سیاستی که گاهی چنان افراطی محسوب می شد که با عنوان سیاست انزواطلبی از آن یاد شده است. تامین بازار داخل بر تولیدات و محصولات ژاپنی نقطه اتکایی مهم برای تقویت تولید ملی در ژاپن محسوب می شود.
سیاست های اقتصادی تولیدمحور دولت
اما بهترین مکمل برای فرهنگ اقتصادی قوی مردم ژاپن سیاست های دولتی این کشور طی دهه های پیشرفت بوده، سیاست هایی که منجر به ارتقای دانش و فناوری و در نهایت رشد بالای تولید ملی در این کشور می شده است.
اقتصاد مقاومتی در ژاپن
حمایت از صنایع داخلی تا تحقق قدرت رقابتی
در دهه های پیشرفت ژاپن، رشد تولید ملی این کشور تا حد زیادی مرهون تقویت و توسعه صادرات آن بوده است. دولت ژاپن با سیاست های مناسب علاوه بر تشویق صادرات، واردات کالا را محدود می کرد تا زمینه برای تقویت تولیدکنندگان ژاپنی فراهم شود. این دولت برای افزایش مزیت های صادراتی خود حتی بارها اقدام به کاهش ارزش پول ملی خود (ین در مقابل دلار آمریکا) کرد تا کالای ژاپنی برای خریداران خارجی ارزان تر تمام شود و صادرات ژاپن افزایش یابد. در مقابل توسعه صادرات، دولتمردان ژاپنی به خوبی واقف بودند که نیازمند فناوری های موجود در سایر کشورهای پیشرفته هستند. از سوی دیگر به هیچ عنوان قصد نداشتند با آزادسازی واردات بازار مصرف تولیدات داخلی خود را دچار خطر کنند. به همین جهت بر واردات کالاهایی تمرکز کردند که همزمان با ورود آنها انتقال فناوری نیز ممکن می شد. این کشور طی دهه های شکوفایی خود هرگز در صنایعی که قدرت رقابت جهانی نداشتند، اجازه واردات آزاد را نداد و دائما تا تحقق قدرت رقابتی بالا از صنایع خود حمایت کرد.
اولویت تولید است نه سود کوتاه مدت!
الگوی صادرات ژاپن مبتنی بر صادرات کالاهای ساخته شده و با ارزش افزوده بالاست و نه بر صادرات مواد اولیه. درآمد بالای ناشی از این الگو، دوباره برای رشد و توسعه کشور، هزینه می‌شود. الگوی واردات مبتنی بر واردات مواد خام و مواد اولیه مورد نیاز صنایع این کشور است. اولویت در ذهن مدیران «تولید» است نه سود کوتاه مدت، بنابراین الگوی اقتصادی حاصل، مبتنی بر ۴ گزاره است: واردات مواد خام از خارج برای تولید در وطن به منظور مصرف کالای ساخت وطن و صادرات کالای ساخت ژاپن برای اعتلای نام ژاپن در دنیا.
در سالهای اولیه پس از استقلال ژاپن، کالاهای ژاپنی به کیفیت پایین اما قیمت ارزان مشهور بودند؛ اما ژاپنی‌ها نمی‌توانستند این نگاه را به محصولات خود تحمل کنند. از طرف دیگر افزایش رشد تولیدات، رقابت را در صحنه جهانی شدت بخشیده بود. لذا تمام هم و غم ژاپنی‌ها بر کاهش ضایعات تولید در حد صفر قرار گرفت، نظام درست سر وقت و نظام کنترل کلی کیفیت برپا شد. فقط کالاهایی که مطابق با استانداردها بودند اجازه صدور می‌یافتند و از این زمان، ارزش گذاری توانایی شرکتها، براساس «تحقق بهترین کیفیت» انجام می‌شد.
اقتصاد مقاومتی در ژاپن
شرکت های ژاپنی رقیب شرکت های آمریکایی
ژاپن پس از استقلال توانست به سرعت خود را به یک ابر قدرت اقتصادی بدل کند، در سال ۱۹۸۰ بیش از۸۰درصد از رشد ژاپن ناشی از رشد صادرات بود که قسمت اعظمی از آن به آمریکا صورت می‌گرفت. در داخل خاک آمریکا، شرکتهای ژاپنی به سرعت از رقیبان آمریکایی خود پیشی گرفته بودند. بالاخره گسترش مازاد تجاری ژاپن در مقابل آمریکا، به ایجاد منازعات و فشارهایی از طرف آمریکا برای محدودیت صادرات منجر شد. فشارهای آمریکا دولت ژاپن را واداشت تا مردم را به طرف کالای آمریکایی تشویق کند و ارزش دلار را در برابر ین کاهش دهد، تا کالاهای آمریکایی ارزان‌تر تمام شوند؛ اما ژاپنی‌ها با زیرکی تمام از ارزان شدن کالاهای آمریکایی استفاده کرده و برخی مستغلات استراتژیک آمریکا را خریداری کردند!
در کنار سیاست تجاری همسو با تقویت تولید ملی، سیاست مالی و بانکی این کشور نیز موجب فراهم شدن منابع مالی و سرمایه ای کافی برای تولیدکنندگان ژاپنی شد. شبکه بانکی ژاپن همگام با روحیه و فرهنگ اعتدال در مصرف و پس انداز مردم ژاپن، با جمع آوری سرمایه های خرد و تخصیص تسهیلات به تولیدکنندگان موتور محرک صنعت و فناوری این کشور محسوب می شد.
نظام برنامه ریزی اقتصادی ژاپن شرایطی را فراهم می کرد که سیاست های مالیاتی، بودجه ای، بانکی، تجاری، ارزی و فناوری همگی در خدمت تولید باشند. آنچه می‌تواند در تجربه توسعه ژاپن برای ایران آموزنده باشد روشی است که ژاپن برای «حرکت مداوم و تکاملی» به کار برده است. ژاپنی‌ها با آگاهی کامل از نقاط ضعف و قوت خود، عزم خود را برای دستیابی به هدف آرمانی کشور که همان «برتری و اقتدار ژاپن» بود، جزم کرده و پیامد تصمیم‌گیری‌های خود را در مواجهه با چالشها پیش‌بینی کرده‌اند. با انگیزه قوی (غرور ملی)، بستر مناسب توسعه را ایجاد کردند و توانستند با هماهنگی و مدیریت صحیح منابع مادی، مالی و انسانی و با تصمیم‌گیری صحیح در مقابله با بحران و استفاده از فرصتها به آرمان خود دست یابند.
سایت فردا هر دوشنبه تجربه یکی از کشورهای پیشرفته را به طور ویژه بررسی کرده و عواملی که سبب پیشرفت اقتصادی و رفاه برای مردم آن جوامع شده را برمی شمارد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    Markets

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها