آمادگي كامل در برابر حمله احتمالي دشمن
گفت و گویی با فرمانده سپاه
پس از مدتي پيگيري براي انجام مصاحبه با فرمانده سپاه پاسداران موفق شديم در دفتر وي در ستاد كل فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با وي به گفتگو بنشينيم. سردار سرلشكر محمدعلي جعفري در نيمه‌هاي سال 86 طي حكمي از سوي رهبر معظم انقلاب، با اعطاي درجه سرلشكري فرماندهي سپاه را از سردار سرلشكر سيديحيي رحيم صفوي تحويل گرفت. سردار جعفري از سال 1371 فرماندهي نيروي زميني سپاه را به مدت 13 سال بر عهده داشت و در سال 1384 با تاسيس مركز راهبردي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي رئيس اين مركز شد. جعفري متولد شهر يزد است و هنوز در صحبت‌هاي او مي‌توان رگه‌هايي از لهجه شيرين يزدي را يافت. اگرچه گفتگوي ما با فرمانده سپاه پاسداران بيشتر بر محور تهديدات نظامي آمريكا و اسرائيل عليه جمهوري اسلامي ايران و توانمنديهاي كشورمان در پاسخگويي به اين تهديدات متمركز بود، اما او درخصوص مسائل ديگر از قبيل ماهيت سازمان تروريستي القاعده، توافقنامه امنيتي عراق و آمريكا و چگونگي ادامه فعاليت‌هاي نيروهاي مقاومت بسيج نيز سخن گفت . صحبت از تهديدهاي خارجي عليه جمهوري اسلامي ايران از موضوعات روز است.
روزنامه نيويورك تايمز نيز اخيرا در مقاله‌اي، از اجراي مانور نظامي توسط رژيم صهيونيستي خبر داد كه منابع خبري آن را آمادگي براي حمله احتمالي به ايران قلمداد كردند. به نظر شما آيا اين تهديدها بيشتر جنبه رواني دارد يا اين كه رگه‌هايي از واقعيت هم در آن به چشم مي‌خورد؟ براي پاسخ اين پرسش ابتدا بايد ماهيت جمهوري اسلامي ايران را با ماهيت دشمنان مقايسه كنيم. با اين قياس، قطعا به اين موضوع مي‌رسيم كه تهديد دشمنان عليه جمهوري اسلامي ايران طبيعي است و اين مساله از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي با كشور ما همراه بوده است. دليل آن هم اين است كه انقلاب اسلامي ماهيت ضداستكباري دارد و اين تفاوت ماهوي و اختلاف ذاتي سبب مي‌شود كه اين تهديد همواره با ما همراه باشد. البته اين تهديدها ظرف 7 6 سال گذشته شكل ديگري به خود گرفته است. اگر دقت كنيم، در دهه اول و دوم انقلاب دشمنان تلاش مي‌كردند تهديدات خود را از طريق تحريك قدرت‌هاي منطقه‌اي اعمال كنند. همان طور كه در دوران دفاع مقدس با تحريك عراق و صدام اين كار را كردند؛ ولي از سال 80 به اين طرف ماهيت تهديدها نسبت به گذشته متفاوت شده و دشمن به اين نتيجه رسيده است كه ديگر تهديد ايران
از طريق كشورهاي منطقه‌اي ممكن نيست يعني قدرت‌هاي منطقه‌اي ديگر قادر به تهديد ايران نيستند. علت ناتواني آنها هم به اين دليل است كه ايران كشور قدرتمندي شده و انقلاب اسلامي نفوذ بسيار زيادي در بين مردم منطقه و جهان اسلام پيدا كرده است و اين قدرت معنوي بزرگ ديگر قدرتي نيست كه با كشورهاي منطقه بتوانند آن را تهديد كنند بنابراين از سال 80 به اين طرف آمريكايي‌ها با طراحي سناريوهاي مختلف، خودشان به طور مستقيم وارد تهديد ايران شدند. البته در اين 6 5 سال گذشته اين تهديدات فرازونشيب ها و شدت و ضعف‌هايي داشته است؛ اما با توجه به تهديداتي كه در حال حاضر وجود دارد و با در نظر گرفتن شرايط آمريكا در چند ماه آينده، تحليل صاحب‌نظران سياسي، امنيتي و نظامي اين است كه آمريكا در وضعيت خاصي قرار دارد و به همين جهت درتلاش است تهديدهاي خود را عملي كند و اگر واقعا شرايط فراهم باشد و فرصتي پيدا كند و اطمينان داشته باشد كه اقدامش حداقل با درصدي از موفقيت همراه است، تهديدش را عملي مي‌كند. اين شرايط را مي‌توانيد تشريح كنيد؟ يكي از اين شرايط اين است كه بتوانند اين تهديدها و يا اقدامات تهديدآميز خود را به‌گونه‌اي توجيه‌پذير جلوه دهند ،
مانند بحث هسته‌اي با اقداماتي كه در چند سال گذشته انجام داده‌اند و با جوسازي و تهمت و دروغ، در تلاشند به جهان بقبولانند كه ايران به دنبال فعاليت هسته‌اي غيرصلح‌آميز است. اين جوسازي‌ها و در كنار آن فرصت محدودي كه بوش تا پايان رياست جمهوري خود دارد و همچنين نااميدي جمهوريخواهان از پيروزي نامزد مورد حمايتشان در انتخابات رياست جمهوري آمريكا، شرايطي فراهم آورده كه در حال حاضر احتمال عملي شدن حمله نظامي را نسبت به مقاطع گذشته بايد جدي‌تر بگيريم. البته نمي‌خواهم بگويم كه اقدام نظامي قطعي است؛ اما نسبت به شرايط گذشته به نظر مي‌رسد دشمن يكي از راه‌هاي خروج از بن‌بست پيش‌روي خود را اقدام نظامي مي‌داند. اين وضعيتي است كه دشمن در آن قرار دارد؛ اما بحث ديگري كه در اين زمينه مطرح است ميزان احتمال موفقيت‌آميزبودن حمله نظامي است كه در اين قضيه از ديدگاه دشمن هنوز جاي ابهام و ترديد وجود دارد كه آيا آنها با اقدام نظامي، نتيجه مثبتي خواهند گرفت يا نه؟ اين مساله‌اي است كه هنوز ابعاد وزواياي آن براي آنها روشن نيست. به عنوان مثال در خصوص اقدام نظامي عليه تاسيسات هسته‌اي، با توجه به پراكندهسازي اين تاسيسات و استحكامات آن،
دشمن از موفقيت‌آميز بودن حمله نظامي مطمئن نيست؛ زيرا وقتي كشوري با اتكا به توانمنديهاي بومي خود، به دانش و فناوري خاص وراهبردي دست يافت، آن‌را را نمي‌توان از بين برد لذا اين موضوع وبرخي مسايل ديگر باعث شده كه دشمنان تا به امروز نسبت به عملي كردن تهديدات خود ترديد داشته باشند و اگر در اين زمينه به اطمينان مي‌رسيدند كه حمله نظامي آنها به صورت صددرصد، ايران را از ادامه فعاليت‌هاي هسته‌اي منصرف مي‌كند، بعيد نبود كه تا كنون تهديدات خود را عملي كرده باشند درحالي‌كه بايد بدانند حمله احتمالي آنها ايران اسلامي را درراه رسيدن به انرژي صلح آميز هسته اي ودفاع از انقلاب و نظام اسلامي مصمم تر و قوي تر از گذشته خواهد كرد . به نظر شما اگر امريكا احتمالا بخواهد به ايران حمله كند، مستقيم به اين كار اقدام خواهد كرد يا از طريق اسرائيل دست به اين عمل خواهد زد؟ به نظر مي‌رسد بدون همكاري رژيم اشغالگر قدس اين تهديدها عملي نمي‌شود و آمريكا نياز به همراهي اسرائيل دارد، هر چند كه در ظاهر ممكن است آنها مدعي شوند كه آمريكا به طور مستقل حمله خواهد كرد ولي ما مطمئن هستيم كه آمريكا بدون همكاري اسرائيل نمي‌تواند دست به اين اقدام بزند.
خود همين نكته به دليل آسيب‌پذيري‌هاي بسيار زيادي كه رژيم صهيونيستي دارد، عاملي بازدارنده براي دشمنان به شمار مي‌رود. موارد آسيب‌پذيري‌هاي آنها كجاس ت؟ آسيب پذيري امريكايي ها و رژيم صهيونيستي به توانمندي هاي دفاعي جمهوري اسلامي ايران برمي‌گردد. امروز جمهوري اسلامي ايران قابليت هاي دفاعي بسيار زيادي در داخل كشور دارد وبا توجه به عمق استراتژيك جمهوري اسلامي ايران در جهان اسلام، امكان ضربه زدن به هر متجاوزي در جهان بسيار بالاست كه بخش مهمي از اين موارد به توانمنديهاي موشكي جمهوري اسلامي ايران ارتباط دارد. اين توانمندي بالا براي پاسخگويي به هرگونه حمله دشمن ، قطعا عامل بازدارنده‌اي براي آنهاست. وحدت، انسجام و يكپارچگي كه امروز در جهان اسلام، بويژه در بين شيعيان به وجود آمده است، عامل بازدارنده مهم ديگري است، زيرا اسرائيلي‌ها مي‌دانند كه اگر اقدامي عليه ايران انجام دهند، قطعا با توانمندي‌اي كه جهان اسلام و جهان تشيع بويژه در منطقه دارد، ضربات مهلكي به آنها وارد خواهد كرد. بنابراين موقعيت جغرافيايي رژيم صهيونيستي و همچنين توانمندي‌هايي كه در خارج از ايران براي ضربه زدن به اين رژيم غاصب وجود دارد، عوامل مهمي
هستند كه دشمن را از حمله به ايران بازداشته است. محاسبات و برآورد هاي استراتژيكي ما نشان مي دهد چنانچه رژيم صهيونيستي به صورت مستقل يا همراه با آمريكا كوچكترين تحركي را بر عليه منافع ما داشته باشد، در كمترين زمان تمام مناطق در كنترل رژيم صهيونيستي نا امن خواهد شد. رژيم صهيونيستي فاقد عمق استراتژيك است واين سرزمين تمامأ در برد موشكهاي جمهوري اسلامي قرار دارد. قابليتها و توان موشكي نيروهاي مسلح ما و بويژه سپاه پاسداران به گونه اي است كه رژيم صهيونيستي با تمام امكانات خود قادر به مقابله با آن نخواهد بود. منظور شما از توانمنديهاي خارج از ايران چيست. آيا احتمال دارد از طريق حزب‌الله يا حماس اقدامي بر عليه دشمنان صورت گيرد؟ همان‌طور كه در عراق شاهد بوديم، اين تنها عراقي‌ها نبودند كه در مقابل تجاوز و اشغال كشورشان توسط آمريكايي‌ها مقاومت مي‌كردند، بلكه تعدادي از جوانان مسلمان انقلابي از كشورهاي مختلف ديگرخودشان را به عراق رساندند و عمليات‌هاي خودمحور و تكليف‌گرايانه‌اي را عليه آمريكايي ها انجام دادندو به مقابله با اشغالگران پرداختند. با توجه به موقعيت و نفوذ جمهوري اسلامي در بين ملتها وكشورهاي جهان اسلام اين
حالت براي جمهوري اسلامي ايران بشدت قوي‌تر است ، به اين شكل كه مسلمانان انقلابي جهان اسلام (چه شيعه و چه سني) حمله آمريكا و اسرائيل به ايران اسلامي را حمله به جهان اسلام قلمداد مي‌كنند و بدون ترديد يك احساس تكليف الهي براي پاسخگويي و مقابله در ذهن انقلابيون مسلمان به وجود خواهد آمد و اين چيزي نيست كه جمهوري اسلامي بتواند ازآن ممانعت كند. اين مسُاله اعتقادي است كه دشمنان ، در جريان دفاع مقدس خودمان و همچنين در جريان حمله به كشور عراق آن‌را مشاهده و تجربه كرده‌اند. به نظر شما آيا در صورت حمله احتمالي ممكن است در جنوب لبنان، جبهه‌اي عليه رژيم صهيونيستي تشكيل شود؟ بله. احتمال اين مساله زياد است. زيرا وجود انگيزه و اعتقاد در بين مسلمانان جنوب لبنان و نيز پيوستگي عقيدتي و آرماني ميان ملت لبنان و ايران، خودبه‌خود نوعي احساس تكليف را براي آنان ايجاد مي‌كند كه براي مقابله با هر گونه اقدام نظامي دشمن عليه جهان اسلام آمادگي كامل داشته باشند. شما در صحبت‌هاي قبلي بحث پراكندهسازي و استحكام تاسيسات هسته‌اي كشور را مطرح كرديد، رژيم صهيونيستي معتقد است در صورت حمله هوايي عليه تاسيسات هسته‌اي ايران، حتي اگر نتواند آن
را صددرصد نابود كنند، اما روند هسته‌اي شدن جمهوري اسلامي ايران را كُند خواهند كرد. حمله به تاسيسات هسته‌اي عراق و حمله به سوريه تقريبا براساس همين ايده انجام شد و مثلا رژيم صهيونيستي مدعي بود كه در حمله هوايي چندي پيش خود به سوريه، تاسيسات هسته‌اي اين كشور را هدف قرار داده است.احتمال دارد كه آنها با همين هدف و بهانه دست به اقدام نظامي عليه ايران بزنند؟ همه مي دانند توانمنديهاي موجود در ايران، با ديگر كشورها متفاوت است. با توجه به استقلال و خوداتكايي توانمنديهاي موجود در ايران، بسيار بعيد است كه دشمنان بخواهند با هدف كُند كردن اين روند، حمله‌اي عليه ايران انجام دهند. البته امكان دارد دشمنان بتوانند با اقدام نظامي، اندكي فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را به تاخير بيندازند، اما مطمئنا اين وقفه بسيار كوتاه خواهد بود. زيرا ايران از لحاظ استقلال ، گستردگي و توانمنديهاي علمي وتخصصي بومي با كشوري مثل عراق يا سوريه بسيار متفاوت است. در بحث تهديدات نظامي از سوي آمريكا، نوع مقابله و پاسخگويي جمهوري اسلامي ايران با اين كشور به چه شكلي خواهد بود؟ نوع مقابله را كه نمي‌توان مطرح كرد. اما مي‌توان گفت كه ما محدوده زماني
خودمان را در پاسخگويي، بسيار كوتاه مي‌دانيم؛ زيرا دامنه اقدام نظامي دشمن را خود به خود محدود مي دانيم و اين دامنه محدود، ما را وامي‌دارد تا در فرصت و فاصله زماني كوتاه پاسخ‌هاي سريع، قاطع و كوبنده بدهيم تا اقدامات ما اثرپذيري خود را داشته باشد بنابراين پاسخگويي به دشمن سريع و در عين حال كوبنده و قاطع و غير قابل تصورخواهد بود تا جبران‌كننده بخشي از خسارت‌هايي كه دشمن به ما وارد مي‌كند باشد و طرح‌هاي ما بر اين اساس برنامه‌ريزي شده است. اين برنامه ها براساس تهديد اسرائيل طرح شده‌اند يا آمريكا؟ ما معتقديم كه اسرائيل خيلي كوچك‌تر از آن است كه بخواهد به تنهايي عليه جمهوري اسلامي ايران اقدامي بكند. بنابراين محور تهديدها آمريكاست. اما اين كشور در اقدام خود قطعا از همراهي رژيم صهيونيستي بهره مي‌برد. آيا منافع آمريكا و مراكز اين كشور در خليج فارس و عراق و همچنين خود رژيم صهيونيستي جزو اهداف ايران در اقدام متقابل خواهند بود؟ ما معتقديم كه آمريكايي‌ها بيش از اسرائيلي‌ها آسيب‌پذيرند و حضور نيروهاي نظامي آمريكا در منطقه و در اطراف كشور ما بخشي از اين آسيب‌پذيري‌هاست و باعث مي‌شود جمهوري اسلامي ايران خارج از
توانمنديهاي موشكي، از طرق مختلف بتواند به منافع آمريكا حتي در دوردستها صدمه بزند و اين نكته بازدارنده مهمي است كه آنهابه اين توجه دارند. قطعا يكي از ابهامات آمريكا كه باعث شده تاكنون دست به اقدام نظامي عليه ايران نزند، اين است كه نسبت به سرنوشت وزمان پايان جنگ اطمينان ندارد و مي‌داند اگر جنگي را شروع كند، هرگز نمي‌تواند هر وقت كه خواست آن را خاتمه دهد. اين نگراني مهمي است كه اين كشور دارد. در صورتي كه به جمهوري اسلامي ايران حمله شود، آيا پاسخ ايران سياسي و از طريق رجوع به مجامع بين‌المللي است، يا اين كه پاسخ ايران نيز نظامي خواهد بود؟ تجربه تاريخي انقلاب اسلامي ايران اين مساله را نشان داده است كه ما هيچ‌گونه اميدي به سازمان‌هاي بين‌المللي براي رسيدن به حقوق خودمان نمي‌توانيم داشته باشيم. البته ما اقدامات ديپلماتيك و سياسي انجام مي‌دهيم، اما اميدي به آنها نداريم؛ چون معمولا اين سازمان‌ها در سيطره كشورهاي سلطه‌طلب هستند و قبل از اين كه بخواهند از ما طرفداري كنند، از دشمنان ما به صورت يكجانبه حمايت مي‌كنند. بر همين اساس ما محور اقدامات متقابل خودمان را توانمنديهاي نظامي و غيرنظامي گسترده قرار مي‌دهيم و با
تجربه‌اي كه وجود دارد، خيلي راحت مي‌توانيم امكاناتمان را به‌گونه اي سازماندهي كنيم كه دشمن را در رسيدن به اهدافش ناكام بگذاريم. آيا اين احتمال وجود دارد كه جمهوري اسلامي ايران از سلاح نفت در مقابل دشمنان استفاده كند؟ طبيعتأ كشوري كه مورد تهاجم دشمن قرار مي‌گيرد از تمامي ظرفيت وفرصت هاي خود براي رويارويي با دشمن استفاده مي‌كند و با توجه به بحث شاهراه خروج انرژي قطعا اعمال كنترل ايران بر خليج فارس و تنگه هرمز يكي از اقدامات ما خواهد بود و مسلما اگر بين ما و دشمنان فرامنطقه اي ايران درگيري به وجود بيايد، دامنه آن به موضوع نفت كشيده خواهد شد. به دنبال اين اقدام نيز قطعا قيمت نفت بشدت افزايش چشمگيري خواهد يافت و اين از جمله عوامل بازدارنده دشمنان از اقدام نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران است. اگر آمريكا در حمله احتمالي خود به ايران از خاك كشورهاي منطقه استفاده كند، جمهوري اسلامي ايران چگونه واكنش نشان خواهد داد؟ به هر حال اگر حمله از خاك كشوري عليه كشور ديگر انجام شود، كشوري كه مورد تجاوز واقع شده حق دارد به اقدام نظامي دشمن از همان نقطه شروع عمليات، پاسخ دهد. اگر دشمنان غيرمنطقه‌اي و فرامنطقه‌اي از خاك كشورهاي
منطقه عليه جمهوري اسلامي ايران استفاده كنند، ما ملت آن كشورها را مقصر نمي‌دانيم، ولي دولت آن كشورها بايد پاسخگو باشند و اين حق مسلم ماست كه عليه امكانات نظامي و توانمنديهاي دشمنان در هر جايي مقابله به مثل كنيم. يكي از روش‌هايي كه مدتي است، براي مقابله با دشمنان در دنيا مطرح شده، پدافند غيرعامل است. در اين زمينه چه اقداماتي در سپاه پاسداران صورت گرفته است؟ از همان شش، هفت سال پيش كه تهديد نامتقارن آمريكايي‌ها عليه ايران مطرح شد، يكي از راه‌هاي جدي مقابله با آن، اقدامات اساسي پدافند غيرعامل و استفاده از مسلح كردن زمين براي دفاع در برابر تهديدات بود. در همين رابطه، اقدامات خوب و گسترده‌اي در سطح كشور چه در ارتباط با طرح‌هاي دفاعي - امنيتي و چه در ارتباط با تاسيسات حياتي كشور صورت گرفته و خوشبختانه اقدامات گسترده‌اي نيز در دولت انجام شده است. در طول همين چند سال هم اقدامات خوبي انجام گرفته كه مي‌تواند بازدارنده باشد و توانمندي هاي دشمن را خنثي كند. تحليل‌هاي مختلفي درباره ماهيت القاعده وجود دارد و بسياري از كارشناسان، اين تشكيلات را زاييده دستگاه‌هاي اطلاعاتي آمريكا مي‌دانند. شما ماهيت اين گروه تروريستي را
چگونه مي‌بينید؟ القاعده را بايد در 2 مقطع بررسي كرد؛ يكي زمان تشكيل اين گروه كه بدون ترديد، خود آمريكايي‌ها به دليل اهدافي كه در افغانستان دنبال مي‌كردند، در تاسيس اين گروه نقش داشتند زيرا زماني كه افغانستان در اشغال شوروي سابق بود، آمريكا به سرمايه‌گذاري‌هاي وسيع و گسترده‌اي براي خارج كردن افغانستان از اشغال شوروي اقدام كرد و يكي از آن سرمايه‌گذاري‌ها نيز تاسيس همين سازمان القاعده بود بنابراين به طور قطع و يقين تاسيس القاعده و پشتيباني‌هاي اوليه از آن از سوي آمريكايي‌ها صورت گرفت ولي اگر ادامه فعاليت اين گروه را بررسي كنيم، مي‌توان اين طور برداشت كرد كه ممكن است كنترل القاعده در بعضي از مقاطع و موارد از دست آمريكا خارج شده باشد. البته ممكن است در حال حاضر نيز فعاليت‌هاي القاعده از سوي آمريكا هدايت شود و اين مساله‌اي است كه به طور قطعي نمي‌توان درباره آن اظهار نظر كرد. اما بسياري از فعاليت‌هاي آن در جهت منافع آمريكاست. اين طور نيست؟ البته مي توان گفت كه آمريكايي‌ها از اين اقدامات در جهت منافع خود بهره‌برداري‌هاي سياسي مي‌كنند و همان‌طور كه شاهد بوده‌ايم اين بهره‌برداري‌ها عمدتا در جهت ضربه زدن به كليت
اسلام است، البته اقدامات سازمان القاعده از ديدگاه اسلام و مذهب تشيع مورد تاييد نيست. بعضي موارد توافقنامه امنيتي عراق و آمريكا مي‌تواند تهديدي براي ايران باشد از آن جمله، استفاده آمريكا از خاك عراق عليه كشورهاي همسايه است، پيش‌بيني شما درباره آينده اين توافقنامه چيست؟ سابقه تاريخي عراق نشان مي‌دهد، اين كشور زير بار پذيرش يك قدرت خارجي نمي‌رود آمريكايي‌ها به هر حال با هدف ظاهري از بين بردن حزب بعث و صدام وارد منطقه و عراق شدند و اين مساله‌اي بود كه در ابتدا خود مردم عراق نيز تا حدودي آن را مي‌خواستند. فلذا آمريكايي‌ها هم به اشتباه تصور كردند، همين مساله باعث مي‌شود مردم عراق در آينده، سلطه نيروهاي آمريكايي را در عراق بپذيرند اما مخالفت‌هاي مردم عراق از همان روزهاي اول حمله آمريكا نشان داد كه اين فرض آمريكايي‌ها غلط بوده است. توافقنامه امنيتي آمريكا وعراق نيز كه به نوعي حضور دائمي نيروهاي آمريكا در عراق را تضمين مي‌كند بدون ترديد مورد پذيرش مردم عراق و رهبران سياسي و مذهبي اين كشور واقع نخواهد شد و حركت‌ها و مخالفت‌هاي اخيرهم مويد همين امر بود. به نظر مي‌رسد همانند ساير مواردي كه به دليل مخالفت‌هاي مردم
عراق، آمريكايي‌ها مجبور به عقب‌نشيني شدند، در اين مورد هم آمريكا راهي جز عقب‌نشيني نداشته باشد. آيا بسيج به عنوان بازوي نظامي سپاه به فعاليت ادامه خواهد داد يا بر مباحث فرهنگي متمركز خواهد شد؟ در شرايط عادي ممكن است بعضي از فعاليت‌هاي بسيج از جمله ايست بازرسي را انجام ندهيم، اما اين باعث نمي‌شود كه بسيج ماموريت اصلي خود در زمينه‌هاي امنيتي و دفاعي را انجام ندهد و اين به هيچ وجه قابل قبول نيست. يعني بسيج در صحنه دفاع از انقلاب و كشور در ابعاد نظامي، امنيتي، فرهنگي و اجتماعي در همه ابعاد حضور خواهد داشت؛ ولي برنامه‌ها و نوع آمادگي‌هاي بسيج در مقاطع زماني مختلف، متفاوت است. البته بسيج از اقشار مختلف تشكيل شده است و سازماندهي آن در ابعاد مختلف با توجه به ذائقه‌هاي گوناگون فرق مي‌كند. مثلا برخي از بسيجي‌ها براي اقدامات دفاعي، آمادگي بيشتري دارند كه براي فعاليت در همين موارد سازماندهي مي‌شوند و به همين ترتيب عده‌اي در اقدامات امنيتي و عده‌اي در فعاليت‌هاي فرهنگي ، اجتماعي و علمي سازماندهي مي‌شوند. صحبت‌هاي اخير شما در سازمان قضايي نيروهاي مسلح باعث ايجاد شبهه‌هايي در مورد آمادگي نيروهاي مسلح شده است. در اين
خصوص و درباره آمادگي نيروهاي مسلح توضيح دهيد. ما معتقديم كه نبايد هيچ موقع خودمان را در وضعيت ايده‌آل بدانيم و بايد همواره تلاش كنيم تا با ارتقاي آمادگي خود نسبت به روز قبل وضعيت مطلوب‌تري داشته باشيم. اين مساله رمز پيروزي هر سازماني از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است. صحبتي كه من اخيراً راجع به آمادگي‌هاي نيروهاي مسلح مطرح كردم، اين بود كه ما آمادگي‌هاي موجود خودمان را بايد تا حد ممكن افزايش داده و بالا ببريم. هم اكنون آمادگي هاي دفاعي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران اعم از سپاه ،ارتش و بسيج براي مقابله با هر نوع تهديد نظامي در حد قابل قبولي قرار دارد ،لكن در حد ايده آل نيست. لذا بايد تلاش كنيم هر روز به حد ايده آل آن نزديكتر شويم . همان طور كه اشاره كردم در بحث مقابله با دشمن و در نبرد نامتقارن، تنها آمادگي‌هاي مادي مدنظر نيست، بلكه آمادگي هاي روحي رواني ،انگيزه‌اي و اعتقادي بسيار تعيين‌كننده و مهم تر هستند و ما معتقديم اتكاي اصلي ما بايد بر قدرت معنوي نيروهايمان باشد. به هر حال در اين زمينه ما هر چه تلاش كنيم، باز هم كم است و بر همين اساس بايد اقدامات خودمان را بيشتر توسعه دهيم. شما اخيرا
بازديدي از ناوگان دريايي خليج فارس داشتيد، ميزان آمادگي آنها را در چه حدي ارزيابي مي‌كنيد؟ با توجه به گذشته نيروي دريايي سپاه و درگيري‌هاي مستقيمي كه با دشمنان فرا منطقه‌اي داشته است، روحيه خيلي خوبي در ميان نيروهاي رزمنده اعم از بسيجيان سازماندهي شده و همچنين پاسداران جواني كه در شناورها و بخش‌هاي موشكي مستقر هستند،وجود دارد. نكته ديگر اينكه با توجه به سواحل طولاني جمهوري اسلامي ايران در خليج فارس، درياي عمان و تنگه هرمز توانمنديهاي جمهوري اسلامي ايران به حدي است كه چنانچه تهديدات دشمن بصورت نظامي عملي گردد به طور قطع در اين آبراه حياتي نه تنها دشمن متجاوز ، بلكه همه كساني كه اين تجاوز را همراهي ويا تأييد كنند متضرر خواهند شد. اكنون آمادگي دفاعي و تهاجمي ناوگان دريايي خليج فارس در بالاترين سطح قرار دارد واين اطمينان وجود دارد كه نيروهاي رزمنده در اين منطقه به خوبي از منافع و امنيت ملي جمهوري اسلامي دفاع كنند بنابراين مي‌توان اميدوار بود كه پاسخگويي قابل قبولي به تهديدات نظامي انجام خواهد شد. سوال پاياني ما در مورد مسايل داخلي است. اقدامات دولت در راستاي عدالت محوري را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ دولت نهم
جهتگيري خوبي را در راستاي عدالت محوري اتخاذ كرد و در اين راستا اقداماتي را هم انجام داده است البته موانع بر سر راه دولت هم براي از بين بردن بي عدالتي ها و اختلافات شديد طبقاتي وجود دارد . به هر حال شرايط موجود شرايط ايده‌آلي از نظر اسلام نيست و قطعا كسي نمي‌تواند ادعا كند كه وضعيت كنوني ما به طور كامل در شرايط عادلانه‌اي قرار دارد. توانمندي ما صرفا مادي نيست رژيم صهيونيستي اخيرا مانوري را با بيش از يكصد فروند هواپيماي جنگي در شرق درياي مديترانه اجرا كرد كه امريكايي‌ها نيز در آن شركت داشتند. با توجه به ويژگي‌هاي اين رزمايش از جمله بعد فاصله، عمليات سوختگيري انجام شده و مقابله با سيستم‌هاي پدافندي كه مشابه آنها در جمهوري اسلامي ايران است ، بسياري از تحليلگران اين رزمايش را تمريني براي حمله رژيم صهيونيستي عليه تاسيسات هسته‌اي ايران مي‌دانند. اما ما چند سالي است كه خودمان را براي مقابله با تهديدات احتمالي آماده كرده‌ايم. البته من نمي‌توانم به نوع آمادگي‌هايمان اشاره كنم، اما به همين مقدار بسنده مي‌كنم كه توانمندي‌اي كه ما براي از بين بردن و يا خنثي كردن قدرت تكنولوژي و برتري هوايي و الكترونيكي و اطلاعاتي
دشمن داريم، صرفأ توانمندي مادي نيست، بلكه ابتكار، خلاقيت،توانمندي هاي تكنيكي و تخصصي همراه با ايمان نيروها، توانمنديهاي ويژه اي را براي جمهوري اسلامي ايران به وجود مي‌آورد كه ما از آنها تحت عنوان توانمنديهاي نامتقارن و يا شيوه‌هاي مقابله در نبرد ناهمتراز با دشمن ياد مي‌كنيم و اين اقدامات در تمام زمينه‌ها، حتي در پدافند هوايي و دفاع از آسمان كشور مي‌تواند انجام شود و تجربه اين را نشان داده است. اين تجربه‌ها اگرچه محدود است، اما با توجه به همان تجربيات برنامه‌ريزي‌هايي شده است كه آماده اجرا مي باشد و البته قابل بيان هم نيست.
منبع: جام جم
دیدگاه تان را بنویسید