آیا IPC همان «برجام نفتی» است؟/ شفافیت برای بیگانگان؛ محرمانه برای خودی!

کد خبر: 560601

قراردادهای جدید نفتی، موضوع اکران فیلم سیانور و محرمانه های دولت یازدهم مهم ترین موضوعاتی بود که کارشناسان و فعالان عرصه سیاست و رسانه به آن واکنش نشان دادند.

آیا IPC همان «برجام نفتی» است؟/ شفافیت برای بیگانگان؛ محرمانه برای خودی!
سرویس سیاسی فردا: قراردادهای جدید نفتی، موضوع اکران فیلم سیانور و محرمانه های دولت یازدهم مهم ترین موضوعاتی بود که کارشناسان و فعالان عرصه سیاست و رسانه به آن واکنش نشان دادند که بخشی از آن را در ادامه می خوانید:
غفلت عمومی!
ضرغامی عزت الله ضرغامی در کانال تلگرامی خود نوشت: دیروز در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع «فیش‌های نجومی» از طرف دکتر کچوئیان مطرح شد و درباره‌ی آن گفتگوهایی صورت گرفت.
آقای دکتر نوبخت در پاسخ به ایشان گفتند که به هیچ وجه رئیس سابق صندوق توسعه ملی را به عنوان ذخیره نظام معرفی نکرده‌اند و این شایعه از بی‌تقوائی رسانه‌ها بوده است. ضمناً از قول مسئولان بازرسی کل کشور مطرح شد که در حال حاضر هیچ تخلف قانونی وجود ندارد که لازم به احضار کسی باشد.
آقای رئیس جمهور هم گزارشی از اقدامات دولت در این زمینه به جلسه ارائه کردند.
ایشان «غفلت عمومی» دستگاه نظارتی را عامل مهم بروز پدیده‌ی زشت «فیش‌های نجومی» دانستند که به صورت تدریجی و در طول سالهای گذشته انجام شده است. با ایشان موافقم.
تصور کلی من این است که هنور پرداخت‌های نجومی قطع نشده و خوب است آخرین بررسی بر روی دریافتی‌های صندوق‌های وابسته به دستگاههای دولتی؛ حقوق‌های ارزی؛ عضویت مکرر در هیئت مدیره‌های شرکت‌های اقتصادی و... به آگاهی مردم برسد.
.***پی نوشت***
متأسفانه دستگاه‌های نظارتی به طور دقیق توسط مسئولان مافوق خود توجیه نمی‌شوند. به قول فوتبالی‌ها «coach» نمی‌شوند! به همین دلیل حجم زیادی از بررسی‌ها و بازرسی‌ها، مربوط به تخلفاتی می‌شود که عمدتاً جنبه‌ی حقوقی و جابجائی اعتبارات در ردیف‌های بودجه داشته و به هیچ وجه به سوء استفاده شخصی مدیران مربوط نمی‌شود.
معمولاً افکار عمومی هم نمی‌تواند تفکیک درستی در این زمینه داشته باشد و نتیجه آن سلب اعتماد عمومی از مدیریت کشور است.
جریان‌های سیاسی و رسانه‌های متعلق به آنان، معمولاً در این زمینه‌ها بی‌طرف عمل نمی‌‌کنند و بسیاری از مدیران شایسته و خدمتگزار به دلیل داشتن چنین پرونده‌هایی، در پیچ و خم راهروهای دستگاههای نظارتی سرگردان‌اند که نتیجه آن، از بین رفتن روحیه شجاعت و ریسک‌پذیری در مدیریت کشور است.
بدون تردید شبکه‌های فاسد مالی و سیاسی نقش مهمی در جابجایی این اهداف دارند. کار خود را خوب بلدند.
امروز اعمال مدیریت انقلابی و جهادی در کشور شبیه حرکت در میدان مین است. باید چاره‌جویی کرد.
آیا IPC (قراردادهای جدید نفتی) همان «برجام نفتی» است؟!
حجت الله عبدالملکی حجت الله عبدالملکی ، کارشناس مسائل اقتصادی در کانال تلگرامی خود نوشت: بعد از «برجام هسته ای»، بعضی از کارشناسان معتقدند تفاهمنامه با FATF «برجام بانکی» و شکل جدید قراردادهای نفتی (IPC) «برجام نفتی» دولت است.
در ارتباط با قراردادهای نفتی جدید (IPC) چند نکته را عرض می کنم:
نکته اول) بخش عمده پروژه هایی که در چارچوب این قراردادها قرار است به غول های نفتی غربی واگذار شود، هم اکنون توسط شرکت ها و متخصصان ایرانی در حال توسعه هستند- با وضعیت مناسب- و توان بهره برداری از آنها در آینده حتی با سطح توان فعلی وجود دارد. این اقدام به منزله تحریم شرکت ها و متخصصان داخلی است؛
نکته دوم) تجربه نشان داده مدیریت غربی ها بر میادین نفتی و مخازن (حتی در کوتاه مدت) در بسیاری موارد باعث تخریب مخزن و برداشت غیر صیانتی از مخازن شده، چرا که شرکت های غربی به دنبال اهداف کوتاه مدت خویش، افزایش شدید برداشت را برنامه ریزی می کنند که در بسیاری موارد این اقدام باعث کاهش ضریب برداشت از مخزن در بسیار بلندمدت (30 تا 50 سال) می شود. این یعنی تضییع منابع طبیعی و تحریم نسل های آتی؛
نکته سوم) در جریان این قراردادها، حضور شرکت های غربی به صورت بلند مدت (حدود 25 سال) خواهد بود، بدون اینکه برای بهره برداری از مخازن نیازی به حضور آنها باشد. حضور بلندمدت این شرکت ها یعنی زمینه سازی برای نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آنها؛ چرا که تجربه نشان داده است غول های نفتی غربی در کشورهای مقصد با اقداماتی از جمله ارتشاء، بورسیه کردن نخبگان و ... تلاش می کنند افراد متنفذ حاکمیتی (مانند نمایندگان مجلس، مقامات دولتی و مشاوران تخصصی حاکمیت) را زیر بلیت خود بیاورند؛
نکته چهارم) در شرایطی که متخصصان داخلی در جریان تدوین این شکل قراردادی نامحرم دانسته می شدند، غول های نفتی غربی- که ذی نفعان اصلی این قراردادها هستند- مشاوران همکاران تدوین کننده بودند!
اینها فارغ از اشکالات اساسی دیگری است که داخل متن قراردادها وجود دارد و به طور مفصل مورد بحث قرار گرفته است. از نظر اینجانب شکل جدید قراردادهای نفتی برنامه ای «ساده انگارانه» و «ساده لوحانه» برای جذب سرمایه و فناوری است که در جریان آن اتفاق مثبتی برای بخش نفت و گاز کشور فراهم نخواهد شد (نه جذب سرمایه هنگفت و نه انتقال فن آوری) و تنها زمینه نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دشمنان را فراهم می کند ...
این شکل جدید قراردادی قطعا «ضد اقتصاد مقاومتی» است ...
ریشه تغییر رفتار آمریکا با ایران
مهدی اسلامی مهدی اسلامی، روزنامه نگار اصولگرا نوشت: چند روز قبل به مقاله ای اشاره کردم که با عنوان « Which Path to Persia» (كدام مسير به سمت ايران؟) با زیر عنوان «گزینه هایی برای یک استراتژی جدید آمریکایی درباره ایران» از سوی موسسه مطالعاتی بروکینگز منتشر شد. این سند اگرچه در June 2009 منتشر شد، اما طرح اولیه ۱۶۴ صفحه ای آن در ۱۰/۶/۲۰۰۹ یعنی دو روز قبل از انتخابات رونمایی شد و تاریخ انتشار نشست اول نتیجه گیری در ۶۳ صفحه ، ۱۳ روز بعد در ۲۳/۶/۲۰۰۹ یعنی ۱۱ روز بعد از انتخابات بود. مقاله بروکینگز را باید یک سند راهبردی درباره چگونگی مواجهه با فتنه88 و پس از آن برشمرد.
اما نتیجه گیری آن افق های طولانی مدت تری را در نظر دارد. بازخوانی این بخش، در کنار سخنان جان برنان که خواهان جذب بیشتر روحانی شده بود؛ نشان می دهد چرا آمریکا با پروژه نفوذ و استحاله از درون مسیر جدیدی را دنبال می کند:
در بخشی از نتیجه گیری این سند، پس از آنکه پیشتر گفته است «مشكل ايران به قدري بزرگ است كه، هر سياست واقع‌مدارانه در قبال ايران حداقل بايد از دو گزينه يا بيشتر تشكيل شده باشد.» آمده است:
But as we also observed at the outset, ignoring iran is no longer a realistic alternative-not that it ever was. tehran is acting on a broad range of issues of great concern to the United states [...] a place where iran is no longer the bane of the United states in the Middle east, and perhaps is even america's friend once again.
ناديده انگاشتن ايران ديگر مانند گذشته يك راه واقع‌گرايانه نيست، همانطور که هیچوقت نبوده است. تهران در يك بازه‌ وسيعی از اقدامات که موجبات نگراني آمريكا را فراهم مي‌كند، فعالیت می کند و در اين ميان اهميتي به سردرگمي آمريكا نمي‌دهد. [...] ما باید به جایی برسيم كه نه تنها ايران براي آمريكا سمي در خاورميانه محسوب نشود بلكه حتي بار دیگر دوست او باشد.
شفاف سازی برای بیگانگان؛ محرمانه برای خودی
یاسر جبرائیلی سید یاسر جبرائیلی ، مدیر آموزشی و پژوهشی خبرگزاری فارس در کانال تلگرامی خود نوشت: رئيس بانك مركزي گفته است «كساني كه از شفافيت نفعي نمي برند با توافق ايران و FATF مخالفت مي كنند.»
این سخن، موضع همان دولتی است که وقتی منتقدین می‌گفتند ثروتمندان را شناسایی و یارانه‌شان را حذف کنید، رئیس جمهورش می‌گفت نمی‌خواهیم به حساب مردم سرک بکشیم!
رئیس بانک مرکزی دولتی از شفافیت سخن می‌گوید که از حقوق‌های نجومی مدیران خودش هم بی خبر بوده و چند ماه بعد از افشاگری‌ها، امروز بخشنامه کرده است که مدیران دولتی حقوقشان را به سازمان امور مالیاتی «اعلام» کنند!
دولتی که ژست اخلاق می‌گرفت و مدعی بود نمی‌خواهد به حساب ثروتمندان سرک بکشد و دولتی که از حقوق مدیرانش هم خبر ندارد، می‌خواهد بیگانگان را به حریم کشور راه دهد و برای آنان شفاف‌سازی کند!
توافق با FATF برای شفاف‌سازی نیست. برای امتداد تحریم‌های غرب به داخل خاک ایران به دست دولت تدبیر است و البته شفاف شدن و شناسایی شدن کسانی که باید تحریم شوند، لازمه کار است! فقط شناسایی ثروتمندان و نجومی بگیران است که خلاف اخلاق است.
سمپات هاي منافقين در نهادهاي فرهنگي كشور چه مي كنند؟
احسان تقدسی احسان تقدسی ، روزنامه نگار اصولگرا نوشت: سيدمحمود رضوي تهيه كننده فيلم «سيانور» ( اين فيلم با موضوع منافقين و ايدئولوژي آنهاست) يادداشتي (بخوانيد دردنامه) در يكي از روزنامه هاي اصولگراي كشور درباره تلاش ها براي جلوگيري از اكران يا اكران بي خاصيت اين فيلم منتشر كرده كه به نظرم صريح ترين جملات درباره پروژه «نفوذ» در ساختارهاي فرهنگي كشور است. اين جملات را با دقت بخوانيد:
اکران این فیلم با وجود موافقت اولیه حوزه هنری به دلیل اعمال نظرهای صورت‌گرفته معلق مانده است. از سوی دیگر سازمان سینمایی هم این اثر را فعلاً به حاشیه رانده و استراتژی سکوت را درباره آن پیش گرفته است.
با اینکه حوزه هنری به عنوان سرمایه‌گذار اصلی با ما مذاکره کرده بود در آخرین روزهای پیش‌تولید، پا پس کشید.
جریاناتی نامعلوم و مخفی از چشم‌های ما، هم و غم خود را به کار گرفته‌اند تا این اثر در موعدی که به مردم قول داده بودیم اکران نشود و روزی اکران شود که دیده نشود؛ شاید تا حدودی موفق هم شوند.
برادران! نگران نباشید. من اگر حرفی بزنم درباره برخورد با فیلم «سیانور» حقایقی را خواهم گفت و به مسائل دیگرتان کاری ندارم. چرا اینقدر مضطرب شده‌اید و این و آن را واسطه می‌کنید. مگر خبری هست که مردم نباید بدانند؟
ظاهراً هنوز سمپات‌ها در سیستم بی‌قدرت نیستند و تأثیر گذارند. ظاهراً نسبت‌های فامیلی بعد از گذشت سال‌ها هنوز در رأی و نظر افراد تعیین کننده‌اند. هنوز جدیدالاسلام‌ها کارهایی می‌توانند بکنند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    سایر رسانه ها