آسیب شناسی حضور در نمایشگاه فرانکفورت

کد خبر: 568299

کارشناسان حوزه نشر معتقدند حضور ایران در نمایشگاههای بین المللی کتاب از جمله نمایشگاه کتاب فرانکفورت زمانی تأثیر لازم را خواهد داشت که این حضور با بابرنامه ریزی و اتخاذ استراتژی همراه باشد.

خبرگزاری مهر: امین متولیان، علی ناظری و حسین شاهمرادی ۳ تن از مدیران فرهنگی حوزه کتاب هستند که سابقه و تجربه حضور در نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت را دارند. حضور در نمایشگاه های بین المللی کتاب به ویژه نمایشگاه فرانکفورت، فواید و مضراتی که حضور ایران می تواند در این رویداد بین المللی داشته باشد از جمله مسائلی بود که در گفتگوهایی کوتاه با این کارشناسان به آن ها پرداختیم.
در این گفتگوها که در قالب گپ و گفت کوتاه انجام شد، به مسائلی از جمله تفاوت حضور یا عدم حضور ایران در فرانکفورت، پرداخته شد. یکی از مسائل مهمی که در این گفتگوها مورد بحث قرار گرفت، نبودن استراتژی مشخص و معین برای حضور در نمایشگاه فرانکفورت بود.
شروع گپ و گفت، با این سوال همراه بود که اساسا حضور ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت چه لزومی دارد؟
امین متولیان معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی نهاد کتابخانه های عمومی کشور در پاسخ به این سوال گفت: من چند سال است که به نمایشگاه فرانکفورت نرفته ام اما حضورمان در این نمایشگاه وقتی توجیه پذیر است که بتوانیم حداقل به یکی از کارکردهای آن دست پیدا کنیم. به نظرم این نمایشگاه چند کارکرد اصلی دارد که اصلی ترین شان، اقتصاد نمایشگاه و رد و بدل کردن امتیاز نشر است. البته این نمایشگاه کارکردهای دیگری هم دارد که می توان آن ها را به اصلی و اصلی تر و فرعی و فرعی تر تقسیم بندی کرد.
وی افزود: نه فرانکفورت که حضور در هر نمایشگاه کتاب دیگری، چه با حضور بخش دولتی و چه خصوصی، وقتی توجیه پذیر است که بتوانیم خودمان را با یکی از کارکردهای اصلی آن تطبیق بدهیم.
علی ناظری مدیر انتشارات فاتحان و مسئول برپایی نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس که چند دوره در نمایشگاه فرانکفورت حضور داشته، پاسخ این سوال را این گونه داد: به نظرم فرایندی که در نمایشگاه مورد نظر برای برقراری ارتباط و بهره متقابل وجود دارد، یک فرایند بسیار پیچیده است. طی چند مرتبه ای که در این نمایشگاه حضور داشته ام، چه در قالب انتشارات فاتحان، چه مجمع ناشران انقلاب اسلامی و همچنین براساس تجربیات دوستان دیگری که در فرانکفورت حضور داشته اند، می توانم بگویم چیزی که از حضور در فرانکفورت حاصل شده، عایدی کمی بوده؛ شاید حتی در حد صفر.
این مدیر نشر گفت: یا ما فرایند این نمایشگاه را درست نمی شناسیم که به نتیجه نمی رسیم و یا شرایط برای ما به گونه ای چیده شده که حتما باید شرایط خاصی داشته باشیم تا مورد استقبال قرار بگیریم. البته نه این که طی سال های گذشته در این نمایشگاه کاری صورت نداده ایم. کپی رایت هایی خرید و فروخته شده اما این کار هم اگر انجام شده، بیشتر در جهت منافع طرف دیگر بوده تا این که محصول ما به فروش برود و مطرح شود. فضای این نمایشگاه به ویژه برای ناشران و فعالانی که در کار آثار مربوط به انقلاب و ارزش های انقلاب هستند، فضایی بسته دارد.
وی با اشاره به این که در این شرایط، شرکت کردن در فرانکفورت راهکار صحیح است یا شرکت نکردن، گفت: حضور نداشتن که فرضی صدردصد اشتباه است. باید راهکارهای مختلف را انتخاب کرد. اما در وهله اول، دولت باید یک برنامه و استراتژی برای حضور در این نمایشگاه تدوین کند و نظر کسانی را که در دوره های پیشین نمایشگاه شرکت کرده اند، جویا شود. می توان در این زمینه سیاست های چندلایه ای تعریف کرد و دولت هم انجام بخشی از این سیاست ها را به عهده بگیرد.
حسین شاهمرادی مدیر دفتر روابط عمومی و امور بین‌الملل مجمع ناشران انقلاب اسلامی هم در پاسخ به این سوال گفت: در این باره، چند نکته وجود دارد؛ اول، اینکه نمایشگاه کتاب فرانفکورت مهم‌ترین نمایشگاه کتاب و همچنین، مهم‌ترین تجمع ناشران و اهالی کتاب، در دنیا است و به‌همین‌دلیل، فرصت مغتنمی است برای تعامل فعالان نشر کشور با همتایان غیرایرانی‌شان.
وی افزود: بااین‌حال، این بدان معنا نیست که نمایشگاه کتاب فرانکفورت، حتماً برای نشر جمهوری اسلامی ایران، اولویت دارد. به‌نظرم، با اینکه نمایشگاه فرانفکورت اهمیت زیادی دارد، مهم‌ترین اولویت فعالیت بین‌الملل نشر کشور محسوب نمی‌شود. اولویت فعالیت بین‌الملل ایران جایی است که اولاً ما از نظر محتوایی مزیت داشته باشیم و ثانیاً بازارهای بِکری هم در آن‌جا وجود داشته باشد. با این تفسیر، کشورهایی که از جهات مختلف فرهنگی، اعم از دین، زبان، آیین، رسوم و...، قرابت بیشتری با ما دارند، اولویت بیشتری نسبت به نمایشگاه فرانکفورت برای ما دارند.
شاهمرادی گفت: با این همه، نمایشگاه فرانکفورت عرصه مهمی برای تجربه‌اندوزی و مطلع‌شدن از آخرین تحولات صنعت نشر در دنیا است و حضور در آن نیز ثمرات زیادی می‌تواند داشته باشد؛ البته به‌شرط آنکه برنامه‌ریزی خوب و دقیقی برای بهره‌بردن از آن انجام بدهیم.
سوال بعدی در این گفتگوها این بود: «به‌نظر شما، در سال‌های زیادی که در نمایشگاه فرانکفورت حضور داشته‌ایم، موفق بوده‌ایم یا خیر؟» و همچنین «چگونگی تطبیق با سیاست های نمایشگاه فرانکفورت» نکته ای که بود که در ادامه این سوال مطرح شد.
معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی نهاد کتابخانه های عمومی در پاسخ به این سوال گفت: تا به حال موفق به این تطبیق نشده ایم. پیشنهاد من این است که این مساله را به عنوان یک سوال از فعالان حوزه نشر بپرسیم که اگر در نمایشگاه فرانکفورت شرکت نکنیم، چه اتفاقی رخ می دهد؟ شما به طور عام، هر فعالیتی را که شروع کنید، توجیه پذیری خودتان را چطور بررسی می کنید؟ شاید این کار را از طریق کارکردهای محیطی و یا از طریق فاکتورهای دیگر انجام بدهید.
متولیان در پاسخ به این سوال که عدم تطبیق ایران با نمایشگاه فرانکفورت به دلیل عدم پذیرش قانون کپی رایت است یا خیر، گفت: مساله فقط کپی رایت نیست. باید از خودمان بپرسیم کارکرد اصلی نمایشگاه فرانکفورت چیست؟ آیا شرکت در جلسات سخنرانی است؟ آیا تبادل کپی رایت است و یا هر کارکرد دیگر. به نظرم هویت اصلی این نمایشگاه، یک هویت اقتصادی است. عده ای می گویند هویت این نمایشگاه نمایش و تبلیغ کتاب است. خب اگر این نمایشگاه چنین رویکردی دارد، باید ببینیم، ما با چه رویکردی با آن روبرو می شویم.
ناظری هم در این باره گفت: لازم است در وزارت ارشاد مجموعه ای در این باره و روی این مساله کار کند تا شناخت کاملی از نمایشگاه بین المللی حاصل شود. در حال حاضر نمایشگاه کتاب بلگراد مطرح است که اطلاعات موجود درباره شهر بلگراد و کشور صربستان بسیار کم است. امسال هم ایران قرار است به عنوان مهمان ویژه این نمایشگاه در آن حضور داشته باشد اما اطلاعات ما درباره این کشور هنوز در حد اطلاعاتی است که زمان جنگ بوسنی داشتیم. خب چنین اطلاعاتی بسیار کم به دست ما و فعالان فرهنگی می رسد تا بدانند قرار است در چه نمایشگاهی و با چه مختصاتی شرکت کنند. با داشتن چنین اطلاعاتی می توانیم تصمیم بگیریم که چه کتابی را به این نمایشگاه ها ببریم! داستان، رمان، زندگینامه و ...
مدیر روابط عمومی مجمع ناشران انقلاب هم در پاسخ به این سوال گفت: بین اهالی نشر، این اتفاق‌نظر وجود دارد که ما در سال‌های زیادی که در این نمایشگاه حضور داشته ایم، بهره چندانی نبرده ایم. پیش از اینکه به دلایل این ناکامی بپردازیم، باید تعریف خود را از موفقیت بیان کنیم. در این باره، هر کس نظری دارد. موفقیت در نمایشگاه فرانفکورت، دو بُعد دارد. اول، فروش حق نسخه‌برداری کتاب‌های ممتاز ایرانی به ناشران سایر کشورها و فراهم‌کردن زمینۀ نشر آن‌ها در این کشورها و دوم، جمع‌آوری دانش نشر و تجربیاتی که در محافل تخصصی این نمایشگاه در دسترس قرار می‌گیرد. با این تعریف، خرید چمدانیِ کتاب از فرانکفورت و واردکردن آن به کشور موفقیت نیست. این کار را در جای دیگری هم می‌توان انجام داد و سالانه چندین هزار کتاب به کشور وارد و ترجمه می‌شود. البته، گزینش کتاب خوب برای ترجمه به فارسی هم مهم است؛ امّا موفقیت اصلی، همان صدور کتاب‌های درجۀ الف فارسی و ورود به بازار نشر سایر کشورها با هدف معرفی فرهنگ ایرانی است که ما در آن ناکام بوده‌ایم.کار اصلی تبادل و نقل و انتقال حق نسخه برداری کتاب را ناشران انجام می دهند و آن ها هستند که می توانند با ناشران سایر کشور ها داد و ستد و معامله کنند
شاهمرادی ادامه داد: این ناکامی علت‌های مختلفی دارد که آن‌ها را باید در نحوه حضورمان در این نمایشگاه جست‌وجو کنیم. به‌هرتقدیر، حضور در نمایشگاه فرانکفورت اقتضائاتی دارد که با اقتضائات حضور در نمایشگاه‌های دیگر متفاوت است. وقتی ما با یک برنامه واحد در نمایشگاه‌های مختلف شرکت می‌کنیم، طبیعی است که نتوانیم بهره کافی را ببریم. یکی دیگر از علت‌ها، حضور عمدتاًدولتی جمهوری اسلامی ایران در این نمایشگاه و حتی سایر نمایشگاه‌های بین‌المللی است. به‌عبارت بهتر، کم‌رنگ‌بودن حضور ناشران در این نمایشگاه‌ها، یکی از علت‌های ناکامی بوده است. «ناشران»، عمل‌کنندگان این حوزه هستند، نه سازمان‌ها و نهادهای دولتی. کار اصلی تبادل و نقل‌وانتقال حقِ نسخه‌برداری کتاب را ناشران انجام می‌دهند و آن‌ها هستند که می‌توانند با ناشران سایر کشورها معامله و دادوستد کنند؛ لذا، حضورنداشتن یا حضور کم‌رنگ آن‌ها، باعث می‌شود بهرۀ بایسته را نبریم.
وی گفت: نکته بعدی، توجه‌نکردن به مزیت‌های محتوایی بومی خودمان است. گاهی اوقات، ما تلاش می‌کنیم کتاب‌هایی را در این نمایشگاه عرضه کنیم که برای مخاطب خارجی جذاب باشد و با همین منطق، کتاب‌هایی را انتخاب می‌کنیم که به‌لحاظ محتوایی، شبیه کتاب‌های خارجی باشد؛ امّا توجه نمی‌کنیم که محتوای بومی ما، برای بسیاری از ناشران خارجی، جذابیت دارد. مثلاً همین ادبیات پایداری ما برای بسیاری از مردم کشورهای دیگر جذاب است؛ اما سرمایه‌گذاری خوبی برای انتشار بین‌المللی آن‌ها نکرده‌ایم.
فواید و مضرات حضور ایران در نمایشگاه فرانکفورت نکته دیگری بود که در قالب سوال در این گفتگوها با مدیران فرهنگی مورد نظر مطرح شد.
متولیان در پاسخ با طرح این سوال که چند سال است داریم در نمایشگاه فرانکفورت شرکت می کنیم، گفت: آیا طی این سال ها اتفاقی افتاده است؟ شاید افرادی که به عنوان ناشر یا مولف و به طور حقیقی و شخصی در نمایشگاه مذکور حضور داشته اند، بگویند بله این نمایشگاه برای ما آورده هایی داشته است. اما در این باره باید همه دست اندرکاران حوزه نشر اظهار نظر کنند و بگویند آیا شرایط نسبت به زمانی که در این نمایشگاه حضور نداشتیم، فرقی کرده یا خیر؟ آیا این حضور به تعبیری به جهانی شدن نشر ما کمک می کند؟ اگر کمک نمی کند، مشکل از کجاست؟ به نظرم این مساله را باید جامعه فرهنگی بداند و درباره اش فکر کند.
وی درباره جهانی شدن نشر ایران با حضور در این نمایشگاه هم گفت: این یک مساله دوسویه است. شاید گروهی بخواهند در فرانکفورت حضور تبلیغی داشته باشند. پاسخ آن ها را هم باید شنید. اما اگر بخواهیم در نمایشگاه فرانکفورت حضور داشته باشیم، هم باید فرانکفورت را بشناسیم هم سازوکار نشر خودمان را و در این زمینه متغیرهای فراوانی هستند که باید بررسی شوند.آیا این حضور به جهانی شده نشر ما کمک می کند؟اگر کمک نمی کند مشکل از کجاست؟
ناظری هم در این باره گفت یک ناشر یا فعال نشر ما، باید ۱۰ سفر به نمایشگاهی چون فرانکفورت برود و بیاید تا با فضای این رویداد آشنا شود. اما مگر چقدر پول، امکانات و عمر دارد؟ نمایشگاه فرانکفورت هم که یک ملغمه پیچیده از شرایط و ملاحظات مختلف است و مدیریت هم می شود. نمونه اش اتفاقی بود که در دوره گذشته این نمایشگاه افتاد و سلمان رشدی را به نمایشگاه دعوت کردند. هرچقدر هم که ایران اعتراض کرد، توجهی نکردند و این نویسنده را به نمایشگاه آوردند. بعد رفتاری که ما می کنیم این است که همه چیز را خیلی ساده می پنداریم و یک فراخوان ساده و معمولی می دهیم و گروهی را جمع می کنیم و به فرانکفورت می بریم. مشخص است که با چنین رفتاری موفق نخواهیم شد. نمایشگاه فرانکفورت هم یک فضای جنگ است. چه اشکالی دارد، ما هم اهل مبارزه هستیم اما متاسفانه دست خالی به میدان مبارزه می رویم و دست خالی تر برمی گردیم.
پاسخ شاهمرادی هم به این سوال به این ترتیب بود: اولین ضرر این نوع حضور، محروم‌ماندن از امکان‌ها و ظرفیت‌های این جنس نمایشگاه‌هاست. ما می‌رویم که بتوانیم کتاب‌هایمان را صادر کنیم. می‌رویم که بتوانیم از دانش نشر موجود در این نمایشگاه بهره ببریم. خب طبیعی است وقتی برنامه‌ریزی و عملکرد درستی نداشته باشیم، از این‌ها محروم می‌شویم و به‌تبعِ آن، همۀ هزینه‌های مادی و معنوی دیگر هم ضرر به‌حساب می‌آید.
وی گفت: برخی از دوستانی که در سال‌های گذشته در این نمایشگاه‌ها حضور داشته‌اند، نکته تلخی را به‌طنز مطرح می‌کنند که: «در نمایشگاه فرانکفورت، مخاطب خارجی، آن‌قدر که با کباب ایرانی آشنا می‌شود، با کتاب ایرانی آشنا نمی‌شود.» البته در این جمله، قدری مسامحه وجود دارد؛ ولی بااین‌حال، حکایت از حقیقت تلخی دارد و آن هم استفاده‌نکردن از همان ظرفیت‌هایی است که عرض کردم.
مسئول روابط عمومی مجمع ناشران انقلاب اسلامی درباره ورود ایران به بازارهای بین المللی هم گفت: اول، باید به چند سؤال پاسخ دهیم: اول اینکه مزیت‌های محتوایی نشر جمهوری اسلامی ایران برای هر یک از گروه‌های مخاطب خارج از کشور چیست؟ مثلاً مزیت نشر جمهوری اسلامی ایران برای مسلمانان، برای مردم آمریکای لاتین، برای مردم اروپا، برای قشر تحصیل‌کرده آمریکا، برای عموم مردم آمریکا، برای کشورهای عرب‌زبان، برای نوجوانان آفریقا و... چیست؟ این گروه‌های مخاطب را باید شناسایی کنیم و برایشان برنامه‌ریزی کنیم.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها