درس‌های قیام امام حسین علیه‌السلام برای امروز / بیم‌ها و امیدها درباره تکرار حادثه عاشورا

کد خبر: 576621

اگر نهضت سیدالشهدا نبود اسلام به طور کامل از بین می‌رفت و چیزی از آن باقی نمی‌ماند؛ اما سیدالشهدا و یاران پاک‌باخته‌اش درخت اسلام را آبیاری کردند و در واقع باید گفت که اسلام آغازش محمدی و تداومش علوی و ماندگاریش حسینی است.

درس‌های قیام امام حسین علیه‌السلام برای امروز / بیم‌ها و امیدها درباره تکرار حادثه عاشورا
آیت الله کعبی
سرویس سیاسی فردا؛ آیت الله کعبی: با بازخوانی نهضت کربلا و پل زدن از سال 61 هجری به سال 1438 برای عبرت گرفتن از عاشورا و درس گرفتن، باید متوجه بیم ها و امید‌ها، نگرانی‌ها و انتظارها و هشدارها و هشیاری‌ها از نهضت کربلا باشیم. در اسلام ناب محمدی (ص) 23 سال نقشه جهانی تمدن اسلامی را طراحی گردید؛ اما متاسفانه امت اسلامی با عدم شناخت نظام ولایی پیامبر و فاصله گرفتن از آن، نزدیک بود نعمت بزرگ اسلام ناب را به طور کامل از دست بدهند و این نظام ولایی به‌تدریج به نظام پادشاهی مطلقه اموی تبدیل شد که در سال 61 هجری زلزله بسیار بزرگی با گسل‌های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی نسلی ایجاد شد.
اگر نهضت سیدالشهدا نبود اسلام به طور کامل از بین می‌رفت و چیزی از آن باقی نمی‌ماند؛ اما سیدالشهدا و یاران پاک‌باخته‌اش با خون خود درخت اسلام را آبیاری کردند و در واقع باید گفت که اسلام آغازش محمدی و تداومش علوی و ماندگاریش حسینی است.
نگرانی از تکرار حوادث صدر اسلام
با نگاهی عمیق به حوادث تاریخی آن سال‌ها و بازخوانی تاریخ صدر اسلام و رویکردی جامعه‌شناسانه این نگرانی وجود دارد که حوادث صدر اسلام در شرایط امروز نظام اسلامی تکرار شود. نظام اسلامی بر پایه نهضت پیامبران و خاتم الانبیا شکل گرفت و هدف آن بازسازی امت اسلامی، اجرای حاکمیت دین، بسترسازی برای دولت جهانی، دولت عدل جهانی امام زمان و اصلاح عالم و ساخت تمدن اسلامی است. اما متاسفانه شاهدیم که همان علل و عواملی که به تدریج نظام اسلامی پیامبر را به نظام طاغوتی اموی تبدیل کرد در شرایط حاضر در حال تکرار شدن است و لذا باید نگران بود ممکن است نظام‌ها به دو عامل پایه ای خارجی و داخلی از بین بروند.
جنگ‌ها و توطئه ها از عوامل خارجی است که نظام اسلامی ما به برکت فداکاری رزمندگان هشت سال دفاع مقدس توانست در برابر تهدیدهای بیرونی مقاومت کند و از این حیث جای نگرانی نیست که نظام آسیب ببیند. به رغم اینکه امروز تهدیدها مقیاس منطقه‌ای و بین‌المللی پیدا کرده است، اما باز آمریکا و اسرائیل نمی تواند از راه نظامی با نظام اسلامی مقابله کند. اما نگرانی فروپاشی و اضمحلال از درون همچنان وجود دارد و راه چاره آن استحکام و برطرف‌کردن آسیب‌ها و آفت‌ها و تهدیدزدایی درونی از نظام اسلامی است.
علل و عوامل انحراف در جامعه اسلامی
چه عواملی باعث شد که به تدریج معاویه و یزید ابن معاویه بر جامعه اسلامی مسلط شوند و معاویه جرئت کند یزید را به‌عنوان ولیعهد معرفی کند؟ یزید، شرابخوار، فاسق و میمون‌باز بود و هیچ‌کس صدایش در نمی‌آمد. به نظر می‌آید چند عامل باعث این اتفاق شد:
۱- فاصله گرفتن امت و خواص امت و مسئولین نظام اسلامی از خط نورانی ولایت الهی؛
۲- در نتیجه این فاصله گرفتن، قدرت‌طلبی و جناح بازی و تلاش برای حفظ قدرت و ساخت حاشیه‌های قدرت در میان خواص که به تدریج باندهای قدرت و ثروت شکل گرفت؛
۳- دنیازدگی و مادی‌گرایی زندگی تجملی که ناشی از انباشت ثروت و قدرت بود؛
۴- فاصله و شکاف طبقاتی و فاصله بین فقیر و غنی که از عوامل مادی گرایی و فاصله گرفتن از ولایت الهی بود؛
۵- تضعیف باورها و ارزش‌های اعتقادی اخلاقی و تساهل و تسامح فقهی و بی‌توجهی به شریعت اسلامی و احکام شرع بود که این موضوع در اثر ایدئولوژی‌سازی قدرت اتفاق افتاد. قدرتی که خواص برای خودشان دست و پا کرده بودند، به ایدئولوژی دیگری غیر از ایدئولوژی اسلام ناب محمدی و ولایت نیاز داشت. این ایدئولوژی به تحریف توحید، تحریف عدل، تحریف باورها، تحریف ارزش‌ها و تحریف اسلام برخاست؛
۶- بدعت‌گذاری کرده و به نام قضا و قدر الهی ظلم و ستم خود را توجیه کردند؛ به نام رحمت و بخشایش الهی فساد و فحشا را ترویج کردند؛ به نام حکمرانی و حق حکمران بر ملت حاشیه های قدرت و حریم شخصیت را توجیه کردند و به نام اقتضائات سیاسی و اجتماعی از مردم فاصله گرفتند و به‌تدریج فحشا و فساد و منکرات آنگونه در پایتخت اسلام توسعه پیدا کرد که متاسفانه مدینه منوره که باید عاصمه باورها و ارزش‌ها و اخلاق اسلامی باشد، پایتخت فسق و فجور و فحشا و منکرات و رقص و آواز و موسیقی شد؛ به گونه‌ای که بزرگترین موسقیدان‌ها و آوازه‌خوان‌ها و رقاص‌ها را دربار شام از مدینه می آمدند و جابه‌جایی ارزش‌ها اتفاق افتاد؛
۷- عامل دیگر بی‌بصیرتی سیاسی-اجتماعی و بی‌تفاوتی مردم بود و این بی‌مسئولیتی و بی‌تفاوتی و ترویج این تفکر که از کسی کاری بر نمی‌آید و فایده ندارد. به‌تدریج حتی نسل اول، نسل دوم تاثیرگذار بر نظام اسلامی را به حاشیه رانده بود و خود آن هم گرفتار آفات مادی‌گرایی شدند و بی‌اخلاقی ترویج پیدا کرد و مجموعه عواملی سبب تغییر رفتار مردم شد و تغییر رفتار مردم باعث تغییر نظام اسلامی از نظام ولایی پیامبر به نظام طاغوتی و پادشاهی مطلقه معاویه شد.
با وجود این عوامل اگر خون سیدالشهدا نبود، اسلام ازبین می رفت.
استمرار بیم‌ها و چند امید بزرگ
همه‌ این نگرانی‌ها اکنون نیز هست؛ اما در کنار این نگرانی‌ها چند امید بزرگ وجود دارد. نقطه روشن و اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی استمرار مکتب امام خمینی در پرتو ولایت فقیه و در پرتو رهبری حکیمانه، هوشمندانه، موحدانه و با اقتدار حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای است. این تداوم خط ولایت، نقطه‌ امید بزرگی است که باعث شده مبارزه با فساد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی به‌عنوان یک ارزش بزرگ مطرح شود و خواص اهل باطل، قدرت «مانور فساد» نداشته باشند.
تداوم نسل‌ها
امید دوم که ناشی از ولایت و رهبری است در تداوم نسل‌ها اتفاق افتاد. در سال ۶۱ گسست نسل‌ها، نظام نبوی را از مقاومت اسلامی به نظام جاهلی تبدیل کرد که امام حسین (ع) آن را نجات داد؛ اما امروز شاهد تداوم نسل ها هستیم و یکی از آثار و برکات ولایت الهی رهبری عزیزمان نسل سازی است. امروز می بینیم نسل سوم و نسل چهارم اگرچه انقلاب و دفاع مقدس را درک نکردند؛ اما چون پدران خود بلکه قوی تر از آنان در صحنه دفاع از باورها و ارزش ها با تفکر و منش ولایی و بسیجی حاضرند و صحنه عاشورایی دفاع از حرم نشانه بارز تداوم نسل‌هاست.
امید سوم وجود مدیران مسئول، با اخلاص، حاضر در صحنه و پشت سر رهبری است که به فکر استحکام درونی نظام و تداوم راه انقلاب اسلامی هستند.
حضور در صحنه
امید چهارم حضور مردم در صحنه است. مردم در نمازهای جماعت و‌ جمعه و در همه‌ صحنه‌های انقلاب حاضرند و پشت سر رهبری در مقابله با فساد، انحراف، بدعت‌ها و سوءاستفاده‌های حاشیه‌ای که ایجاد می‌شود، آماده‌اند. نمونه آن حقوق‌های ظالمانه‌ نجومی است که به مطالبه ملی تبدیل شد و رهبری به پشتوانه همین مطالبه‌ از دولت‌مردان خواست که هم صاحبان حقوق‌های ظالمانه نجومی را برکنار کنند و هم پول‌ها به بیت‌المال برگردد این هم امید دیگری از حضور مردم در صحنه است.
امید به نصرت الهی
امید دیگر نصرت الهی است: «أَنْ یَنْصُرَ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ بِقَلْبِهِ وَ یَدِهِ وَ لِسَانِهِ فَإِنَّهُ جَلَّ اِسْمُهُ قَدْ تَكَفَّلَ بِنَصْرِ مَنْ نَصَرَهُ وَ إِعْزَازِ مَنْ أَعَزَّهُ» (بخشی از نامه امام علی (ع) به مالک اشتر) و امدادهای غیبی که نازل می‌شود و لطف و عنایت صاحب‌الامر و العصر و الزمان و این همان نکته ای است که رهبری عزیز همواره به آن تاکید می‌کنند (كَلّا إِنَّ مَعِيَ رَبّي سَيَهدينِ) و «چنین نیست! یقیناً پروردگارم با من است، بزودی مرا هدایت خواهد کرد». ملتی که ولی الهی داشته باشد شکست نمیخورد؛ بلکه انسجام خود را در مقابل لرزه ها و پس لرزه ها حفظ می‌کند و مقاوم و مستحکم می ماند.
اگر بخواهیم درس کربلا را متناسب با شرایط روز خلاصه کنیم، امروز باید آگاهی و مسئولیت، بیداری و حرکت، پاکی و هدایت، نجات و نورانیت، غیرت و نهضت برای ساخت جامعه اسلامی بر مدار انسانیت را با محوریت ولایت الهی پیش ببریم. مسئولین نیز با علم به اینکه قدرت امانت است نه طعمه و لقمه پر چرب و نرم، مسئولیت الهی خود را در حمایت از ملت و خدمت به آنان و حل مشکلات مردم به‌ویژه توجه به شعار و راهبرد پایه‌ای اقتصاد مقاومتی خوب انجام دهند.
هم مسئولان نظام و هم اقشار مختلف باید به واجبات و ترک محرمات توجه کنند. نباید نسبت به فریضه امر به معروف و نهی از منکر و مقابله با شبیخون تهاجم فرهنگی بی‌تفاوت باشیم؛ زیرا بی‌تفاوتی ضربه مهلکی به نظام اسلامی می‌زند.
حفظ نظام اسلامی و تداوم نظام مقدس جمهوری اسلامی اهم واجبات بوده و انجام این واجب در گرو ولایت‌مداری، مسئولیت مداری، بصیرت سیاسی، حضور در صحنه و رعایت تقوا و اخلاق است. در حقیقت بی‌تفاوتی و از صحنه کنار رفتن باعث تضعیف نظام اسلامی می‌شود. امروز تولید قدرت برای نظام اسلامی در چارچوب باورها و ارزش‌های اسلامی یک فریضه حسینی است که باید از مکتب عاشورا درس بگیریم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها