کلاف سردرگم کاندیدای اجاره‌ای برای اصلاح طلبان

کد خبر: 664314

پس از تلاش قابل توجه و تحسین‌برانگیز اسحاق جهانگیری در نقش «ضربه‌گیر» حسن روحانی در مناظره نخست و تمسخر این رویه در محافل سیاسی، ظاهرا غرور اصلاح‌طلبان جریحه‌دار شده است.

روزنامه وطن امروز: پس از تلاش قابل توجه و تحسین‌برانگیز اسحاق جهانگیری در نقش «ضربه‌گیر» حسن روحانی در مناظره نخست و تمسخر این رویه در محافل سیاسی، ظاهرا غرور اصلاح‌طلبان جریحه‌دار شده است. بعضی مشاهیر جریان اصلاحات، بویژه طیف فراری از ایران، قربانی شدن آبروی اصلاحات در نقش نامزد پوششی گزینه ناتوان و ناکارآمد «کارگزاران» را سوءاستفاده طیف مرحوم هاشمی از قدرت اجتماعی احزاب دیگر برای کنترل زمین بازی سیاست عنوان کردند.
البته اعتراضات از پیش از مناظره نخست بالا گرفته بود آنجا که اقوام بدسابقه خانواده هاشمی‌رفسنجانی در هیات رئیسه «شورایعالی انتخاباتی اصلاح‌طلبان» نشستند و با ذکر خاطره از مرحوم هاشمی، جهانگیری را ملزم به ثبت‌نام موقت در انتخابات کردند. حسین مرعشی، عموزاده عفت مرعشی از کشکوئیه رفسنجان، سخنگوی کارگزاران و از اعضای هیات موسس این حزب دولت‌ساخته در دوره ریاست جمهوری هاشمی‌رفسنجانی، 27 فروردین امسال تصمیم‌سازی پیرامون اصلاحات و جهانگیری را اینگونه توصیف کرد: «تمام امکانات ما به صورت متحد برای پیروزی جبهه اصلاحات و اعتدالیون در کشور بسیج است و با وحدت کامل این مسیر مشترک را پیش می‌بریم. این موضوع عصر دیروز نهایی شد و آقای جهانگیری نیز برای ثبت‌نام به وزارت کشور رفت. در عین حال جزو آخرین توصیه‌های مرحوم هاشمی بود که خوشبختانه با وحدت جبهه اصلاحات و با هماهنگی رئیس‌جمهور محقق شد و باید گفت آیت‌الله هاشمی پیش از فوت خود از آقای جهانگیری به عنوان گزینه‌ پوششی نام می‌بردند».
سرویس اجاره‌ای

البته مرحوم هاشمی در انتخابات دور قبل نیز از اصلاح‌طلبان به عنوان پلکان صعود سیاسی استفاده کرد! همان دوره‌ای که سران اصلاحات در توجیه رفتار خود در حمایت سیاسی از حزب کارگزاران و گزینه «عالیجناب سرخپوش»- به زعم اصلاحاتی‌ها - نظریه «رحم اجاره‌ای» را با شوق و ذوق بسیار رسانه‌ای کردند! به عنوان نمونه ابراهیم اصغرزاده ضمن توصیف حامیان روحانی به «اسب چموش» در اسفند 92، چند ماه پس از پیروزی روحانی در انتخابات گفت: «ائتلاف هاشمی و خاتمی با روحانی شکننده است و اصلاح‌طلبان به دولت به عنوان رحم اجاره‌ای نگاه می‌کنند».

اصلاحات خیلی زود از ائتلاف سرخورده شد آنجا که دولت روحانی قول خود برای پیگیری موضوع «حصر» را عامدانه بایگانی کرد و در فهرست کابینه سهم چندانی برای اصلاحات قائل نشد. کما اینکه برخی اصلاحاتی‌ها بالاخره پس از 4 سال اعتراف کردند ترغیب موسوی و کروبی به خروج از نظام با دمیدن در توهم «پیروزی در انتخابات» هم بازی سیاسی برخی کارگزارانی‌ها برای امتیازگیری از نظام به خرج آنها بوده است و مفت سواری داده‌اند!
پساهاشمی

اکنون هاشمی رفسنجانی به عنوان محور ائتلاف- بخوانید سوءاستفاده- منفعت‌طلبانه و اجباری سرمایه‌سالاران کارگزاران و اصلاحات از دنیا رفته و اپوزیسیون حامی نظریه «تغییر اجتماعی - سیاسی» ایران از درون چند پاره شده است: 1- طیفی از سیاسیون و روزنامه‌نگاران و فعالان اجتماعی به تبعیت از لشکر فراریان جبهه اصلاحات، با باند لندن به رهبری «مسعود بهنود» بیعت کرده‌اند و عملا با سران باند تهران درگیر هستند. 2- گروهی زیر علم کارگزاران به نمایندگی «کرباسچی- مرعشی- فرزندان هاشمی» جمع شده‌اند اما به واسطه قطع ارتباط سرتیم‌ها با نظام و موقعیت متزلزل دولت روحانی، به آینده خوشبین نیستند و برای تغییر ناگهانی اردوگاه سیاسی آماده‌اند. 3- عده‌ای بلاتکلیف به خاتمی امید بسته‌اند اما او در اعلام موضع برای استقلال از طیف ضعیف‌شده و نامطمئن کارگزاران یا بقا بر ائتلاف با میت، مردد است.

امید خاتمی به گره‌گشایی «جهانگیری» از روابط تیره و تارش با نظام است. شاید اگر خاتمی از پیله توهمات القایی سرمایه‌سالاران یک درصدی کارگزاران در ایام فتنه 88 خارج می‌شد، نامه موسوم به طرح «آشتی ملی» را با نامی گزیده‌تر و شایسته یک حزب عذرخواه و آماده بازگشت به چارچوب مردمسالاری تنظیم می‌کرد.
مهندسی اصلاحات

مخلص کلام اینکه به نظر می‌رسد حتی در تنظیم طرح آشتی خاتمی نیز طیف منتسب به هاشمی میدان‌داری کرده تا زمینه بازگشت اصلاحات به اریکه رقابت و مسیر انتخابات، به شکل مستقل فراهم نشود.

هدف می‌تواندمهندسی اتاق فکر اصلاحات برای حفظ قدرت سرمایه‌سالاران یک درصدی، ادامه انزوای طیف سیاسی سرویس‌دهنده به سبد رای کارگزاران و زنده نگاه داشتن اختلافات اجتماعی مطابق سفارش باند لندن و واشنگتن باشد. کما اینکه مسعود بهنود پس از مزمزه کردن شرایط و محاسبه احتمال شکست روحانی، پلانB را از لندن اعلام کرد و برای جهانگیری - رابط دوسره کارگزاران و اصلاحات - پیغام فرستاد شاید بد نباشد بمانی و به دور دوم انتخابات فکر کنی! سبد رای روحانی ضعیف است!

جهانگیری خود را اصلاحاتی و سهمیه خاتمی در کابینه روحانی معرفی می‌کند اما از یک طرف عضو هیات موسس کارگزاران هم هست و به واسطه برخی نزدیکانش شریک سرمایه‌سالاران به حساب می‌آید. احتمالا از یک طرف از سپر شدن برای ادامه حضور متحدان ناکارآمد و بی‌برنامه در قدرت ناامید و خسته است و از طرف دیگر دقیقا نمی‌داند حاصل قمار برای نجات اصلاحات از تصویرسازی کاریکاتوری فعلی چه خواهد شد.

شاید به همین دلیل است که ابتدا ریاست حسین مرعشی کارگزارانی بر ستاد انتخابات تقلبی خود را تکذیب و سپس تحت فشار تایید می‌کند! تیتر روزنامه خانوادگی هاشمی - آرمان - و آفتاب روحانی را می‌خواند که «جهانگیری با تصمیم شبانه روحانی پوششی آمد» و سپس در پایان جلسه هیات دولت با صدای بلند اعلام می‌کند: «ما تا حالا در زندگی‌مان انصراف نداده‌ایم!» انگار که جهانگیری عمیقا باور دارد واریز رای اصلاحات به سبد کارگزاران در شرایط فعلی نوعی سوءاستفاده از حامیان حزب سیاسی منزوی و متبوع خود است اما در میانه ضعف تصمیم‌گیری خاتمی، مبهوت به بازی سرمایه‌سالاران و حفظ منافع کارگزاران خیره مانده است.
بازنشستگی کارگزاران

جهانگیری بهتر از هر کسی می‌داند ادامه ائتلاف به معنای نوشته شدن شکست‌های حتمی دولت آینده احتمالی روحانی به نام اصلاحات است اما توان عبور از سرمایه‌داران 70 ساله تیم کارگزاران را ندارد چون وامدار آنها نیز هست! جهانگیری به رایگان از دولت خاتمی در مناظره و گفت‌وگوی تلویزیونی خرج تیم فرسوده هاشمی‌رفسنجانی می‌کند اما احتمالا مطمئن است که از زمین خشک اعتدال هیچ نمی‌روید و کارگزاران به علت تاخیر در جوانگرایی و قطع ارتباط هیات موسس با بدنه جامعه، فاقد آینده سیاسی است. تصمیم نهایی قطعا شب انتخابات اتخاذ می‌شود. زمانی که خاتمی و جهانگیری و سایرین باید پاسخی برای حامیان اصلاحات بیابند و بگویند چرا اصرار دارند سبد حزبی ورشکسته و ناکارآمد را با رای آنها پر کنند و در مصائب تاریخی ادامه روند بیکاری جوانان و ورشکستگی تولیدکنندگان و رکود تورمی و بقای نظام ارباب- رعیتی سهیم شوند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها