ناندرتالها چرا منقرض شدند؟
در سال 1999، اسکلت یک کودک ناندرتال در حفاریهای لاپیدو در پرتقال کشف شد.و معلوم شد که متعلق به 25000 سال پیشاست و یافتهها حاکی از این است که این موجود مخلوطی از یک ناندرتال و انسان مدرن است و میتوان برداشت کرد که این یک موجود دورگه است.
ناندرتالها که شکارچیان حرفهای با زندگی اجتماعی بودند. پس چرا منقرض شدند؟ آیا آنها میتوانند از میان ژنهایشان به دوران ما بازگردند؟ به گزارش سرویس بینالملل «فردا» و به نقل از بی بی سی؛ برای بسیاری از مردم، ناندرتالها به عنوان انسانهای پشمالو با خوی حیوانی و وحشی که به جای مغز دارای ماهیچههای قدرتمند هستند، تداعی میشوند. و این همان برداشتی است که مردم و دانشمندان تا آخرین تحول این قرن داشتند. اما در سال 1950 کارشناسان همگی بر این شدند که با یافتههای جدید که اتفاقات تجدید نظر شده را هیجان انگیز میکرد، این تصور را از بین ببرند. در همین زمان "ویلیام گلدینگ" در رمانش به نام "وارثان" مینویسد ناندرتالها ملت سادهای بودند که با هم زندگی میکردند و توسط مهاجمین جنگ طلب یعنی نوع بشر امروزی از بین رفتند. هر چند، کارشناسان متخصص در امور عصر هجر هنوز با این جنبه از زیستشناسی ناندرتالها و رفتارشان موافق نیستند.و این مجادله به ویژه در مورد روابطشان با انسان مدرن هنوز ادامه دارد. ناندرتالها شبیه چهکسانی بودند؟ آنها صورتی درشت با بینی برآمده، ابروهای پرپشت و بدون چانه داشتند. از 190000 سال پیش، آنها در محدوده اروپا و جنوب آسیا از انگلیس در غرب تا عراق فعلی درشرق زندگی میکردند. آنها از نوع اجتماع "هوموهیدلبرگنسها" که در دوره چهارم زمین شناسی (پلیستوسن) ساکن اروپا بودن مشتق شدند. آنها چگونه از عصر یخبندان نجات یافتند؟ در طول دوران پلیستوسن، پوششهای عظیم یخ در دورهای از عقبنشینی و پیشرفت بسته شدند. وقتی آنها عقبنشینی کردن دمای هوا بالا میرفت و جنگلهای خزانپذیر اروپا همه جا را پوشش میداد و هنگامی که کوههای یخی پیشرفت میکردند دمای هوا افت میکرد و پوشش گیاهی تبدیل به تندرا میشدند. دراین دوران وقتی "هیدلبرگنسها" خود را با شرایط سازگار کردند تبدیل به ناندرتالها شدند. ناندرتالها ماهیچههای قدرتمندی داشتند که به علت سازگاری با عصر یخبندان به وجود آمده بود و این خصیصه از دوران کودکی درآنها نمود میکرد طوری که یک کودک 8 ساله ناندرتال مانند یک کودک 12 ساله انسان امروزی بود. شکارچیان گوشتخوار آنها در گروه موجودات گوشتخوار رده بالا قرار داشتند و به همین منظور نیازمند مهارت کافی در شکار بودند. آنها گوزن، گاو کوهاندار و ... را شکار میکردند. رفتارهای اجتماعی روابط اجتماعی برای ناندرتالها مهم بوده، و این موضوع به خاطر زبان و گویش آنها بوده. استخوان هنجره آنها که هماکنون در یک محفظه نگهداری میشود نشاندهنده این است که آنها قادر بودند به طور کامل صحبت کنند. اما ممکن است جملههای آنها ناقص بوده باشد. پروفسور "استنلی آمبروس" استاد دانشگاه ایلنویز گفت: من فکر میکنم آنها بسیار آمرانه صحبت میکردند به عنوان مثال آنها به جای اینکه بگویند: آیا ممکن است آن شی را به من بدهید؟ میگفتند: آن را بده به من. این غارنشینان همچنین از سالمندان و ناتوانان قوم خود حمایت میکردند. طبق بقایای به دست آمده از یک ناندرتال سالمند که تمام دندانهایش را از دست داده نشان میدهد که استخوان بالای حفره داندانهایش التیام پیدا کرده و این بیانگر این موضوع است که دیگران قبل از اینکه به وی غذا دهند آن را میجویدند. انقراض اما ظهور انسانهای مدرن حدود 40000 سال پیش در اروپا ناندرتالها را به رقابت بر سر منابع با اجداد ما کشاند. و این رقابتها باعث از بین رفتن آنها شد. حدود 28000 سال پیش آخرین ناندرتالها از بین رفتند. شبیه سازی کامپیوتری در درگیریهای بین یک انسان مدرن و ناندرتال نشان میدهد که امکان مرگو میر یک ناندرتال فقط 2 درصد بیشتر از یک انسان امروزی بوده و با وجود 1000 سال زندگی همین امر باعث انقراض ناندرتالها شدهاست. اما برخی از محققان معتقدند که ناندرتالها منقرض نشدهاند. در عوض با انسانهای مدرن اختلاط نژاد و با ژن مردم اروپا مخلوط شدهاند. آیا آنها اجداد ما هستند؟ در سال 1999، اسکلت یک کودک ناندرتال در حفاریهای لاپیدو در پرتقال کشف شد.و معلوم شد که متعلق به 25000 سال پیشاست و یافتهها حاکی از این است که این موجود مخلوطی از یک ناندرتال و انسان مدرن است و میتوان برداشت کرد که این یک موجود دورگه است. اما استخراج DNA از قسمت کوچکی از استخوان این موجود نشان می دهد که اطالعات ژنی آن هیچ شباهتی به انسان مدرن ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید