دستیابی به «حق» یا «سهم»؛ نگاهی بر سیاست‌خارجی دولت اعتدال

کد خبر: 669132

سیاست خارجی یک هنر برای دست‌یابی به منافع و حقوق خویش در نظام بین‌الملل است. چگونه تعریف کردن منافع و اهداف از حضور در نظام بین‌الملل اصلی‌ترین مؤلفه شکل دهنده سیاست خارجی است.

دستیابی به «حق» یا «سهم»؛ نگاهی بر سیاست‌خارجی دولت اعتدال
لغزیدن محمدجواد ظریف
سرویس بین‌الملل فردا؛ محمدمحسن فايضی: سیاست خارجی یک هنر برای دست‌یابی به منافع و حقوق خویش در نظام بین‌الملل است. چگونه تعریف کردن منافع و اهداف از حضور در نظام بین‌الملل اصلی‌ترین مؤلفه شکل دهنده سیاست خارجی است.
سیاست خارجی محلی برای کسب حق یا سهم؟
به نظر می‌رسد دولت اعتدال مبنای عملکرد و رفتاری خود را در نظام بین‌الملل «دست‌یابی به سهم خود» در این عرصه تعریف نموده است. وقتی دست‌یابی سهم خویش از نظام بین‌الملل مبنا قرار گیرد، در وهله نخست میزان سهم و وهله دوم اینکه چه کسی میزان سهم شما را مشخص خواهد کرد، مورد سؤال قرار می‌گیرد.
این تفکر دو سؤال بالا را این‌گونه پاسخ خواهد داد که سهم هرکس مبتنی بر قدرتش در نظام بین‌الملل (با تمرکز بر قدرت اقتصادی-نظامی و دیپلماسی) است که تعیین کننده آن قدرت یا قدرت‌های بزرگ این نظام‌اند. در این تفکر مذاکره برای ستاندن سهم، دیپلماسی و رفتار در چارچوب قواعد و اصول سیاسی پذیرفته‌شده در این نظام نه تنها امری بسیار بدیهی بلکه ضروری تعریف می‌شود.
اما در مقابل تفکر انقلابی معتقد است سیاست خارجی مجموعه‌ای از اهداف و عملکردها برای دست‌یابی به حق خویش و کمک به دیگران برای ستاندن حق خود است. در این تعریف قدرت شما شامل همه مؤلفه‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی و ایدئولوژی (قدرت نرم) خواهد شد و شما از این مؤلفه‌ها برای گرفتن حق خویش حتی در صورت به رسمیت نیافتن این حق از سوی مستکبرین استفاده خواهید کرد.
عدم توازن میدانی و جغرافیایی سیاست خارجی
امام خامنه‌ای در دیدار با هیات دولت در شهریور 95 با اشاره به اینکه سیاست خارجی یکی از اولویت‌های دولت آقای روحانی بوده است، افزودند: «من با این موضوع موافقم و همواره معتقد به کار دیپلماسی بوده‌ام اما باید توان دیپلماسی را به‌صورت مناسب و متوازن در دنیا توزیع کرد. آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین باید سهم مناسب خود را در سیاست خارجی کشور داشته باشند. در مسائلی همچون مسائل منطقه که بسیار پیچیده و درهم تنیده است، باید با دقت و هوشیاری و قدرت فکر و فعال و اثرگذار وارد میدان شد.»
یکی از انتقادات جدی به سیاست خارجی روحانی، عدم رعایت توازن در مناطق گوناگون آفریقا، آمریکای لاتین و آسیای مرکزی است. اگر درک ما از دیپلماسی، گرفتن سهم از نظام بین‌الملل باشد آنگاه دیپلماسی به جای توازن در همه مناطق و تنظیم آن بر اساس فرصت‌ها و توانایی نفوذ فرهنگی، به دنبال ارتباط با قدرت‌های بزرگی است که برای راضی کردن آنان سازش و عقب نشینی هایی مصلحتی معنا پیدا می‌کند.
آفریقا، آمریکای لاتین و حتی آسیای مرکزی تا پیش از دولت روحانی، تاحدودی به یک فرصت راهبردی برای نفوذ اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده بود که به دلیل عدم نگاه فرصت محوری به این مناطق ؛ این فرصت و نفوذ از سوی برخی کشورهای منطقه‌ای مانند ترکیه، سعودی‌ها و... از جمهوری اسلامی گرفته شده است.
عدم حضور جدی در آفریقا (بالأخص کشورهای اسلامی) از دیگر اشتباهات جبران‌ناپذیر دولت یازدهم سیاست خارجی است. عدم حمایت از مسلمانان نیجریه و دیگر کشورهای آفریقایی فرصت حضور جمهوری اسلامی را در آینده این قاره که بر اساس آمارها در دهه‌های آتی از مناطق استراتژی و مهم جمعیتی نظام بین‌الملل خواهد بود را نابود خواهد کرد.
سعودی‌ها برای استفاده از فرصت‌های سیاسی و اقتصادی در آمریکای لاتین، کنفرانس «کشورهای عربی و آمریکای لاتین» در ریاض برگزار کرد. عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی در نشست وزیران امور خارجه کشورهای عربی و آمریکای لاتین در ریاض مدعی شد:
«کشورهای آمریکای جنوبی همواره از مسائل اساسی جهان عرب حمایت کرده‌اند. ایران به علت ضعف موضع بین‌المللی‌اش به دنبال روابط با کشورهای آمریکای لاتین است، این کشور دوستان زیادی در میان کشورهای جهان ندارد. ایران شرایط مناسبی ندارد. ایران در موضع ضعیفی قرار دارد و دوستان زیادی ندارد. به همین علت به دنبال جلب دوستی هر کشوری است. من فکر نمی‌کنم روابط ایران با کشورهای آمریکای لاتین خطری برای کشورهای عربی باشد، بلکه برعکس نزدیک شدن کشورهای عربی با کشورهای آمریکای لاتین باعث تشدید انزوای ایران در جهان خواهد شد.»
این سخنان عادل الجبیر در سال 94 نشان دهنده آن است که کشورهای منطقه‌ای و بالاخص سعودی‌ها به اهمیت توازن قدرت برای بازی با قدرت‌ها و رقابت با دشمنان و رقیبان خود در دیگر مناطقی که جمهوری اسلامی در آنان سرمایه گذاری کرده، پی برده‌اند.
عدم حفظ عزت، به بهانه مصلحت سنجی و سهم گیری از قدرت‌ها
از بین رفتن عزت ایرانیان در منطقه و نظام بین‌الملل به بهانه مصلحت سنجی‌های سهم خواهانه را می‌توان خلاصه سیاست خارجی دولت روحانی دانست. خرید هواپیماها و استقبال عجیب از آن، عدم واکنش‌های انقلابی و عزت مندانه در بحران‌ها و پرونده‌های گوناگون مانند فاجعه منا، یاوه‌گویی برخی سران عربی و اروپایی، عدم حمایت سیاسی کافی از هم‌پیمانان منطقه‌ای و اسلامی، اظهار ضعف در تریبون‌ها و انتقال پیام ضعف به دشمن، بی‌اعتباری پاسپورت ایرانی هرسال نسبت به سال قبل و...همگی بخشی از لیست نگاه سیاست خارجی سهم خواهانه به جای حق گیرانه است. در سیاست خارجی سهم خواهانه از آنجایی که به دنبال راضی کردن سهم دهندگان و تقسیم کنندگان سهم هرکشور یعنی قدرت‌های بزرگ است، مصلحت سنجی‌هایی غیر عزت‌مندانه را دنبال می شود و حفظ توازن به فراموشی سپرده می‌شود.
اما در مقابل تفکر انقلابی معتقد است سیاست خارجی مجموعه‌ای از اهداف و عملکردها برای دست‌یابی به حق خویش و کمک به دیگران برای ستاندن حق خود است. در این تعریف قدرت شما شامل همه مؤلفه‌های سیاسی، اقتصادی، نظامی و ایدئولوژی (قدرت نرم) خواهد شد و شما از این مؤلفه‌ها برای گرفتن حق خویش حتی در صورت به رسمیت نیافتن این حق از سوی مستکبرین استفاده خواهید کرد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    سایر رسانه ها