همانندی «آتش به‌اختیار» و «بند م وصیت‌نامه امام»/ از تحلیل‌های مغرضانه تا الزامات اجرایی

کد خبر: 681347

برای بررسی دقیق و همانند‌سازی فرمان «آتش به‌اختیار» رهبر معظم انقلاب با سیره امام خمینی (رحمه‌الله علیه) می‌توان به «بند میم وصیت‌نامه امام» اشاره کرد که در آن امام به مردم و جوانان حزب‌اللهی وصیت می‌کند اگر در دستگاه‌ها در مقابل انحراف از اسلام و مصالح کشور پس از رجوع به آنها کوتاهی کردند «خودشان مکلف به جلوگیری هستند.»

همانندی «آتش به‌اختیار» و «بند م وصیت‌نامه امام»/ از تحلیل‌های مغرضانه تا الزامات اجرایی
لبیک یا خامنه ای
سرویس سیاسی فردا: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی امسال خود با دانشجویان کلیدواژه‌ای را خطاب به دانشجویان مطرح کردند که به مذاق برخی خوش نیامده و آنان را به تعبیرهای عجیب و غریب و تحلیل‌های مغرضانه و جهت‌دار وا داشته است!
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار از دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی درخواست کردند برای غلبه دادن گفتمان انقلاب و ایجاد نقش فعال و عدم قرار گرفتن در جایگاه تماشاچی در جامعه ، تلاش جدی و همه‌جانبه‌ای داشته باشند و با گلایه از تعطیلی و یا اختلال در برخی از دستگاه‌های فکری، سیاسی و فرهنگی کشور، از دانشجویان خواستند در این وضعیت که «دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی‌تواند درست مدیریّت کند» با شناخت وظیفه‌ی خود، به صورت «آتش به اختیار»، تصمیم‌گیری و اقدام کنند.
تحلیل‌های مغرضانه از «آتش به‌اختیار» از دشمنی با دولت تا افزایش خودسری و ترور!
کلیدواژه «آتش به‌اختیار» برای تصمیم‌گیری و اقدام در برخورد با برخی از دستگاه‌های معیوب فکری، سیاسی و فرهنگی که رهبر معظم انقلاب خطاب به دانشجویان به کار بردند گویا سهواً یا تعمداً برخی را دچار برداشت‌های ناصواب و انحرافی کرده و درتلاشند اینگونه القاء کنند که رهبر انقلاب با این دستور علناً خودسری‌‌ و هرج و مرج‌ها در جامعه را به این بهانه به رسمیت شناخته و مخالفت‌های مدنی و کارشکنی‌ها با دولت را کلید زده است و نهایتاً با مطرح کردن این کلیدواژه باید از امروز منتظرتضعیف نهادهای قانونی و افزایش خودمختاری‌های غیرقانونی و افراطی‌گری باشیم که این زنگ خطری است برای جامعه!
منتقدان برای اثبات و به کرسی نشاندن تحلیل‌های خود وقاحت را از حد گذرانده و مدعی شده‌اند فرمان آتش‌ به ‌اختیار به استمرار وقایعی همچون «برهم زدن سخنرانی‌ها»، «حمله به سفارتخانه‌ها»، «پایین کشیدن فیلم‌ها از سردر سینماها»، «ترور سعید حجاریان‌ها»، «برهم زدن کنسرت‌ها»، «رشد گروه‌های فشار و لباس‌شخصی» و ... در کشور ختم خواهد شد!
آتش به اختیار بهانه‌ای برای نسبت دادن تندروی به حزب‌اللهی‌ها!
بسیاری از تحلیل‌ها و برداشت‌های مغرضانه‌ای که با کلیدواژه «آتش به‌اختیار» صورت می‌گیرد هدفی جز طرح و اشاعه همان دشمنی‌ها و تخریب‌ها علیه جوانان حزب‌اللهی و انقلابی و نسبت دادن «تندروی» به آنان است.
رهبر معظم انقلاب در این باره می‌فرمایند: «برخی دائماً کلمه‌ی تندروها را تکرار می‌کنند که منظور آنها جریان مؤمن و حزب‌اللهی است، در حالی‌که نباید جوانان انقلابی و حزب‌اللهی را متهم به تندروی کرد زیرا این جوانان با اخلاصِ تمام و با همه‌ی وجود در میدان حاضرند و هرگاه که دفاع از مرزها و دفاع از هویت ملی لازم باشد، وسط میدان هستند.»
همانند‌سازی فرمان «آتش به‌اختیار» با «بند میم وصیت‌نامه امام»
برای بررسی دقیق و همانند‌سازی فرمان «آتش به‌اختیار» رهبر معظم انقلاب با سیره امام خمینی (رحمه‌الله علیه) می‌توان به «بند میم وصیت‌نامه امام» اشاره کرد که در آن امام به مردم و جوانان حزب‌اللهی وصیت می‌کند اگر در دستگاه‌ها در مقابل انحراف از اسلام و مصالح کشور پس از رجوع به آنها کوتاهی کردند «خودشان مکلف به جلوگیری هستند.»
الزامات اجرایی فرمان «آتش به‌اختیار»
برای فهم درست فرمان و کلیدواژه «آتش به‌اختیار» باید به سایر الزامات این فرمانِ فرمانده در مواجهه با کاستی‌ها و ضعف‌ها توجه کرد و همه فرمان‌ها را درکنار هم در دستور کار قرار داد:
1) مستقل عمل کردن
منظور از آتش‌ به‌اختیار آن است که هر فرد و گروهی برای عمل به تکلیف، منتظر دیگری نماند و «مستقل» عمل کند و این یعنی کلکم راع و کلکم مسئول؛ آنجا که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار.»
2) انقلابی عمل کردن
منظور از آتش ‌به‌اختیار آن است که هر فرد و گروهی برای عمل به تکلیف، «انقلابی» عمل کند و انقلابی‌گری هم با تندروی درتضاد است؛ آنجا که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «انقلابی گری بر خلاف نظر و تبلیغ برخی ها، تندروی نیست بلکه انقلابی گری یعنی عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن.»
3) قانون‌گرایی
منظور از آتش ‌به‌اختیار آن است که هر فرد و گروهی برای عمل به تکلیف، باید «قانون‌« را سرلوحه خود قرار دهد و خلاف قانون را خلاف شرع بداند و آنجا که پای قانون به وسط می‌آید تمکین نماید و بداند که قانون باعث اصلاح و پیشرفت است؛ آنجا که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «من از جوانان انقلابى و مؤمن و غیور حمایت می کنم؛ منتها همه را توصیه می‌کنم به این که در رفتار خود، با اخلاق اسلامى رفتار کنند؛ قانون را مراعات کنند. همه باید قانون را مراعات کنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است.»
4) تدین و تعبد
منظور از آتش ‌به‌اختیار آن است که هر فرد و گروهی برای عمل به تکلیف، باید «تدیّن و تعبّد» را در عمل و گفتار رعایت کند و بداند هدف وسیله را توجیه نمی‌کند و نباید با هر ابزاری غیرشرعی به دنبال اصلاح باشد و خدا را ناظر بر اعمال خود بداند؛ آنجا که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «توصیه‌ی دیگر هم مسئله‌ی تدیّن و تعبّد در عمل و گفتار است. یعنی واقعاً وقتی‌که انسان برطبق تکلیف عمل نمی‌کند، تعبّد را رها می‌کند، خدای متعال هدایتش را از او می‌گیرد.»
5) نگاه نقادانه و آرمان‌گرایانه
منظور از آتش ‌به‌اختیار آن است که هر فرد و گروهی برای عمل به تکلیف، باید نگاه «نقادانه و آرمان‌گرایه» داشته باشد و همواره به دنبال بیان کاستی‌ها و کجی‌ها و اصلاح نقص‌ها برای تحقق آرمان‌ها باشد؛ آنجا که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «نفْس این نگاه نقّادانه را من صددرصد تأیید می‌کنم. من می‌گویم این نگاه نقّادانه و دغدغه‌مند، از دانشجو و محیط دانشگاه نباید گرفته بشود. هم نقّادانه، هم آرمان‌گرایانه؛ باید دنبال آرمانها باشند. روی کاستی‌ها و کژی‌ها علامت سؤال بگذارند؛ دانشجو باید کاستی‌ها را ببیند، کجی‌ها را ببیند، عیوب را ببیند و سؤال کند. حالا ممکن است طرف، برای جواب ندادن به این سؤال یک عذر موجّهی داشته باشد، لکن این موجب نمی‌شود که شما سؤال نکنید؛ شما سؤال کنید. روحیّه‌ی سؤال کردن، امربه‌معروف، نهی‌ازمنکر، مطالبه‌ی جدّی آرمانها و ارزشها در دانشجو، روحیّه‌ی قابل قبول است.»
6) نباید صرفاً منتظر نظر رهبری بود
منظور از آتش ‌به‌اختیار آن است که هر فرد و گروهی برای عمل به تکلیف، «نباید صرفاً منتظر نظر رهبری باشد» و ببیند رهبر انقلاب در مورد مسائل مختلف چه موضعی می‌گیرد و بعد تبعیت کند اما مسلماً با اعلام نظر رهبری قطعاً حجت برهمگان روشن و فصل الخطاب خواهد بود؛ آنجا که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «این تصور صحیحی نیست که مواضع آحاد مردم از جمله دانشجویان که جزو قشرهای پیشرو هستند، باید الگو گرفته و برگردان نظرات رهبری باشد. نباید این‌گونه تصور شود که همه باید منتظر بمانند تا رهبری، ابتدا موضع خود را درباره یک شخص و یا یک سیاست اتخاذ کند و بقیه بر همان اساس موضع‌گیری کنند.»
7) تذکر لسانی
منظور از آتش ‌به‌اختیار آن است که هر فرد و گروهی برای عمل به تکلیف، نهایتاً مکلف به «تذکر لسانی» هستند و این نوع برخورد می‌تواند به اشکال مختلف تجمع، بیانیه، مطالبه عمومی، همایش، سخنرانی و ... خلاصه شود و هرگز وظیفه افراد فراتر از نهی از منکر زبانی نخواهد بود؛ آنجا که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «بعضى خیال مى‏کنند تا منکرى دیده شد، باید با مشت به سراغش بروند! نه، ما سلاحى داریم که از مشت کارگرتر است. آن چیست؟ سلاح زبان. زبان از مشت خیلى کارگرتر و نافذتر و مؤثرتر است؛ مشت کارى نمی‏کند.»
8) پرهیز از رفتارهای قهرآمیز
منظور از آتش ‌به‌اختیار آن است که هر فرد و گروهی برای عمل به تکلیف، باید «بدور از رفتارهای قهرآمیز» به دنبال اصلاح جامعه باشد و هرگونه تصمیم، اقدام و مجازاتی نباید شامل برخوردهای عملی و تخریبی باشد و این نوع برخوردها صرفاً در اختیارحکومت است و لاغیر؛ آنجا که رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند: «هیچ چیزی مجوّز این نیست که بگویند چون نیروی انتظامی و قوه قضاییه عمل نکردند، خودمان وارد میدان شدیم؛ نخیر، آن روزی که لازم باشد مردم برای حادثه‌ای خودشان وارد عمل شوند، رهبری صریحاً به آنها خواهد گفت.»
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها