شعرغزه؛ درد غزه

کد خبر: 70804

سایت «فردا» در نظر دارد تا با همکاری شاعران متعهد ایران زمین درباره فاجعه حملات وحشیانه رژیم اسرائیل، شعر مرتبط تولید نماید. در این خصوص محمد میرزایی تازه ترین سروده خود را در اختیار سایت «فردا» قرار داده است.... دیروز، امروز، فردا

شعرغزه؛ درد غزه
گلستان پرپر
اگرچه گلستان تو پرپر است جهان ،از نگاه تو زيباتر است جهان، از نگاه تو صبحي زلال كه پاشيده از حنجر اصغر است بهار است هرسو نظر ميكني بهاري كه از زخم بارآور است پس از تو نگارينه حسن را شكوه د گر، شوكت د يگر است مرامت، همه ظاهر و باطن است كلامت ،همه اول وآخر است ولاي تو در اين شب سوت وكور همان آتش زير خاكستر است ولايي كه فردا ،چنان آفتاب بر امواج دلها، جهان گستر است
مصطفی محدث خراسانی جنگ باور می‌کنم
به کسی که پرچم کشورش را در چمدانش گذاشته و از فرودگاهی به فرود گاهی آواره است به کسی که در کتابخانه های عمومی اروپا خوابیده است بر روی نقشه جهان در حالی که اشکهایش از قاره ای به قاره ای سفر می کند به مردمی که پایمالشان می کنند اما نمی توانند انکارشان کنند . به دخترکان آوار و مشق های نا تمام . بغضُ باور میکنم، وقتی که خنده زخمیه جنگُ باور می کنم ، وقتی پرنده زخمیه بوی باروت ، بوی سیب ، طعم شکستن صدا رنگِ خاکستریِ مرگِ تموم ِ آدما اگه تلخه اگه شیرین ، دیگه دور آخره یه نبرد بی امون ، یه جنگ نا برابره آخرین سنگُ به شیشه های دنیا می زنیم می میریم، آتیش به چشمای تماشا می زنیم گریه می کنیم که روشن شه چراغ خنده ها دیگه دلواپس دنیا نباشن پرنده ها نازنین گریه نکن ، فردا که آفتاب بزنه طعم زیتون می ده خونی که تو رگهای منه
عبدالجبار کاکایی
درد غزه
شادی نداره مزه با حال و روز غزه یادی نداره تاریخ این همه جور تازه کاری نداره وجدان جوونه پیر نازه عاری نداره کشتن که چشم دنیا بازه ذره ای جای شک نیست این همه رسم هرزه باکی نداره فریاد که بینه دست شرزه خوبی نباشه بر جای فقط بدی می ارزه با این جنایت و خون کون و مکان می لرزه حسین اسکندری
داغ دل ماست غزه امروز
تقديم به شهداي غزه داغ دل ماست غزه امروز چون كرب‌و‌بلاست غزه امروز گويا كه دوباره آل طه(عليهم السلام) مجروح دوصد بلاست امروز خون مي‌چكد از دو چشم زهرا(سلام‌الله عليها) در كون و مكان عزاست امروز خيزيد ز شرق و غرب عالم درد است سكوت و صبر امروز اي اهل تشيع و تسنن قرآن به زمين فتاده امروز با غيرت اهل حق بتازيد صهيون بگرفته خانه امروز زودآ كه دوباره پر بگيرند مرغان بهشت غزه، امروز! طاهره تندرو صالح
دیروز، امروز، فردا
دیروز «یهودا» ، سردمدار تبعید «یوزارسیف» به مصر گردید. امروز یهودها با همکاری فرعون مصر، غزه را زندان «زاویرا» نموده اند. و فردا عزیز فاطمه (س) نه تنها عزیزی مصر، بلکه عزیزی جهان را از آنِ خود خواهد نمود. دیروز موسای زمان، در غفلت قابله های هزارة اوّل متولد گردید. امروز نیل تا فرات، امتداد سعیِ صفا و مروة اوست. و فردا از مَدیَن غزه به سوی ژئوپلتیکِ غرب یورش خواهد برد. دیروز «یهودای حواری» ، محل اختفای مسیح(ع) را به بنی صهیون نشان داد. امروز یهودیان، پشت کاجهای کریسمس در «آرماگدون» پناه گرفته اند. و فردا مسیح(ع) به اورشلیم رجعت خواهد نمود تا به موعود اسلام(عج) اقتدا نماید. دیروز «اصحاب اُخدود» را به گودال های آتش سپردند. امروز هلوکاست واقعی را در غزه رقم زدند. و فردا «خَسَف بَیداء» ، سرنوشتِ سرانِ وهّابیت را رقم خواهد زد. دیروز ابابیل های سجّیل به منقار، فیل های ابرهه را رم دادند. امروز موشکهای حزب الله ، تانک های مرکاوا را تحقیر نموده اند. و فردا شهاب های 313 ، کاخ های فرعون و قیصر را بر سرشان آوار خواهند نمود. دیروز ابوذر غفاری ، چوبدستی خود را بر سر «کعبُ الاحبار» کوبید. امروز «منتظر الزیدی» ، کفشهای خود را به سمت شیطان بزرگ پرتاب نمود. و فردا منتظران مهدی (عج) ، رَمی جمرة خود را تا کاخ سفید امتداد می بخشند. دیروز یزید بن معاویه، جام خود را به سلامتی «پسر مرجانه» سر کشید. امروز خائنِ حرمین شریفین، جام آبِ! خود را به سلامتی بوشِ پسر زد. و فردا جام های پادشاهان عرب، پر از ادرار سگ های یهود خواهد گردید. دیروز «عبدالله بن عمر» با پای «حَجّاج» بیعت نمود. امروز شیخِ الازهر به دست بوسیِ «شیمون پرز» مشرّف شد. و فردا مبارکِ نامبارک، پای سفیانی را لیس خواهد زد. دیروز نعره های «خالد اسلامبولی» ، «انور سادات» را مومیایی کرد. امروز فریادهای سید حسن نصرالله، سران عرب را از رویای اهرام ثلاثه خارج کرد. و فردا صیحه آسمانی رمضان، گوش اصحاب دجال را کر خواهد کرد. دیروز «تئودور هرتزل» و «بن گوریون» در هپروت نیل تا فرات به سر می بردند. امروز «اولمرت» و «لیونی» به دور خود «دیوار حائل» می کشند. و فردا بازمانده های صهیونیسم، همچون بیانیه های بی خاصیت سازمان ملل به دیوار «ندبه» کوبیده خواهند شد. دیروز لشکریان «مختار ثقفی»، عَلَم های «یا لِثارات» را در کوفه و کربلا بر پا داشتند. امروز بسیجیان ولایی، پرچم های یا حسین (ع) را در سواحل خلیج فارس به اهتزاز درآورده اند. و فردا بیرق های «یا لِثارات الحسین (ع)» بر گنبدهای بقیع بوسه خواهند زد. دیروز در محرّمِ کربلا، خیمه های عاشورائیان را به آتش کشیدند. امروز در محرّمِ غزه، مساجد و مدارس را به موشک بسته اند. و فردا در محرّمِ مکّه، در جنگ ستارگان، قصرهای شیشه ای به زانو در خواهند آمد. دیروز در محرّمِ کربلا، فریاد سالار شهیدان به «هیهات مِنّا الذِلّه» بلند شد. امروز در محرّمِ غزه، فریاد حماسه سازان حماس با شهادت به هم آمیخته است. و فردا در محرّمِ مکّه، بانگ «اَلا یا اَهل العالم اَنا بقیه الله» ، پایانی است بر تمامی مظلومیتها دیروز را در شب گذراندیم. امروز در انتظار رؤیت خورشیدیم. و فردا وعدة وصلِ عاشقان، با طلوع خورشیدِ مغرب، محقّق خواهد شد.
«اِنّ مَوعِدَهُمُ الصُبح، ألیسَ الصُبحُ بِقَریب؟؟؟»
محمد میرزایی

غزه در خون

غزه در حق، مزه دارد ای دلیر

غزه در غصه بگوید قصه دیر

قصه ی کشتار طفلان صغیر

گوییا غزه شده میدان تیر

یاد طفلان صغیر کربلا

در قطاع غزه از این کشته ها

مادران فریاد و شیون می زنند

کودکان بی جان به خون غلتیده اند

کودکان بی جان به دستان پدر

کار صهیون است این وضع شرر

دادزنهای حقوق این بشر

می کُشند طفلان غزّه سر به سر

خون گرفته غزه را لب تا به لب

غیرت مردان کجا شد ای عرب

خیزشی باید دوباره سرکنیم

کار دشمن را همه یکسر کنیم

نصرت الله جمالی/کابل

کوه‌ها مست غرور رودها غرق به خون
دشت وادی بلا، خاک وادی جنون
چشم دل همه کور جنس دل‌ها همه سنگ
خوک‌ها شاه زمین، گرگها تشنه جنگ
رهبران مایه ننگ همه خواب‌آلوده
خلق در سوگ عزا حاکمان آسوده
وحشیان تاریخ مست از جام جنون
ذره‌ای آن‌سوتر غزه در آتش و خون
غرش آتش همه شهر آب دریا همه زهر
اف به تو مکر زمان تف به تو فتنه دهر
در همه کار بشر نکته‌ای هست عجیب
دو وجب خاک زمین وین همه مکر وفریب؟
سعید ساجدی
فلسطين اي نماد استواري بنازم بند بند قامتت را بسوزم در تب آزادي تو بوسم جاي جاي پيکرت را به جز پيروزي و آزادي تو هواي ديگري اندر سرم نيست برادر شرمسارم از نوشتن ولي ياراي کار ديگرم نيست دو صد لعنت بر اين گرگان وحشي زبان تشنه حق را بريدند زدند آتش به جان مادران و زنان و کودکان را هم دريدند ز داغ کودکان غرق در خون جهان بايد که رخت غم بدوزد فلک بايد که رعدآسا خروشد زمين بايد که بر اين غم بسوزد به نيرنگ و فريب و صلح و سازش گروهي را چنين بازيچه کردند خداوندا ز بردباريت داد مگر آخر نمي بيني چه کردند براي غزه من امشب بگريم دو چشمم بايد امشب خون ببارد گلويم بايد امشب سر دهد داد که فرياد دل تنگم بر آرد ملائک جملگي در عرش گويند که بدر ديگري امروز برپاست براي ياري و پيروزي حق سپاه ديگري امروز برخاست برادر صبر کن چيزي نمانده که خود گفته خدا با صابرين است تحمل کن که اين کفتار وحشي حسابش با کرام الکاتبين است
سعید ساجدی
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها