از خیابان ۴۲ تا خبرنگار ژنرال دوگل/ ۷ روایت از ناگفته‌های حرفه خبرنگاری

کد خبر: 708226

این کتاب‌ها همه جزو آثار خواندنی و جذابی هستند که یا به تازگی منتشر شده‌اند و یا به واسطه تجدید چاپ‌های مجدد نسخه جدیدی از آن‌ها به بازار آمده است.

از خیابان ۴۲ تا خبرنگار ژنرال دوگل/ ۷ روایت از ناگفته‌های حرفه خبرنگاری
روز خبرنگار
سرویس فرهنگی فردا: عصر پانزدهم آبان ۱۳۸۵ شمسی، حدود ساعت پنج بعد از ظهر در حالی که از خستگی در قطار چرت زده بودم، خواب‌آلود از قطار پیاده شدم. هنوز چند قدمی نرفته بودم که ناگهان فردی با لهجه آمریکایی مرا صدا زد و گفت: «مستر غرقی! مستر غرقی!» برگشتم و دیدم که سه نفر مرا احاطه کرده‌اند. آنها کارت شناسایی خود را نشان دادند و بلافاصله کارت‌ها را در جیب خود گذاشتند تا من نامشان را به خاطر نسپارم. یکی از آن‌ها گفت: «ما از اف.بی.آی هستیم.»
اف.بی.آی پلیس امنیت داخلی آمریکاست و در قبال آنچه امنیت آمریکا را تهدید کند، وارد عمل می‌شود. این سازمان یکی از بزرگترین سازمان های امنیتی دنیاست و مردم آمریکا به شدت از آن هراس دارند.
ابتدا جا خوردم. ولی خود را نباختم و با خنده گفتم: «بفرمائید.» آنها پاسخ دادند: «چند سوال از شما داریم.» پس از عبور از دالان فلزی وارد پارکی در همان نزدیکی شدیم. در یک نقطه دور از تردد مردم صحبت ما آغاز شد. چهره دو تن از آنان بسیار آشنا بود. بارها آنها را در قطار دیده بودم. دریافتم که اف.بی.آی ماه‌ها مرا زیرنظر داشته است. اولین سوال آن‌ها این بود که قبلا کجا و چه کار می‌کردم. من چون کاسه‌ای زیر نیم کاسه‌ام نبود، به سوالات آنان پاسخ دادم. در همین حال یکی از آنان که به نظر می‌رسید سرگروهشان است، نام یکی از اعضای سفارت ایران را در برلین مطرح کرد و گفت: «آیا او را می‌شناسی؟». به او گفتم: «بله.» گفت: «آیا او وابسته به وزارت اطلاعات ایران است؟» با پرسیدن این سوال عصبانی شدم و گفتم: «نمی‌دانم. چون من اجازه ندارم در حیطه کاری کارکنان نمایندگی ایران وارد شوم و این سوالات به من ربطی ندارد. خواهش می‌کنم در امور کاری که به من مربوط است، سوالت خود را مطرح کنید.»
این موضوع را رها کردند. سرگروه آن‌ها از من سوال دیگری پرسید. او می‌خواست بدند که رابطه‌ی من با نمایندگی ایران چگونه است. به او گفتم: «در کار آنان دخالت نمی‌کنم و به آنان هم اجازه نمی‌دهم در کارم دخالت کنند.» او مجدداً از من پرسید: «در جلسه‌ای که جمعه‌ها در نمایندگی ایران برگزار می‌شود و تو در آن شرکت می‌کنی، چه مباحثی مطرح می‌شود؟» به نظر می‌رسید این جلسه از شنود آنان در امان نبوده است! او سپس پا را فراتر از حد خود گذاشت و گفت: «شما جاسوسی می‌کنید، نه خبرنگاری!» من جا خوردم، چون واقعیت نداشت. بلافاصله با خنده گفتم: «مدرک ارائه کنید.» گفتند: «نداریم.» من هم گفتم: «پس چرا این ادعا را دارید؟» گفتند: «به ما خبر رسیده.» به آن‌ها گفتم: «من خبرنگارم. کارم ایجاد ارتباط و خبرگیری برای رسانه متبوعم است. از کجا بدانم که وابستگی افراد به نهادهای اطلاعاتی چگونه است؟ همنی الان که من با شما صحبت می‌کنم، نگران آن هستم که یکی از اعضای نمایندگی ایران در سازمان ملل این صحنه را ببیند و این تصور برایشان به وجود آید که من با اف.بی.آی همکاری می‌کنم و به آنان اطلاعات می‌دهم. آیا این برخورد و برداشت می‌تواند صحیح و منطقی باشد؟» آنان سکوت کردند. من به آن‌ها گفتم: «تنها سلاح من همین قلم است که دولت آمریکا آن را شکسته است.» گفتند: «منظور شما چیست؟» گفتم: «ایجاد محدودیت‌ها و منع اعطای حقوق اولیه‌ی شهروندی و مشکلات ایجاد شده در حساب بانکی و نداشتن اجازه کار خبرنگاری در آمریکا، به مفهوم شکستن قلم خبرنگار است؛ در حالی که من هرگز مقررات و قوانین این کشور را زیرپا نگذاشته‌ و محدود بیست و پنج مایلی را نیز نقض نکرده‌ام».
جالب اینکه آن‌ها می‌گفتند: «این چیزها را می‌دانیم.» به من ثابت شد که در این کشور مهد آزادی همواره تحت کنترل پلیس و اف.بی.آی بودم. من به آن‌ها گفتم: واقعا نمی‌دانم هدف شما از این سوالات بی‌ربط چیست؟ ما در کشورمان هرگز با خبرنگاران شما این گونه برخورد نمی‌کنیم.» آنان در مقابل این سخنان من پاسخی ندادند...
***
آنچه که در بالا خواندید بخشی از کتاب «خیابان 42» نوشته مرتضی غرقی خبرنگاران سابق کشورمان در آمریکاست. این خاطرات که ماحصل یادداشت‌های غرقی در طی شش سال حضور در آمریکا در قامت خبرنگار صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است؛ دربردارنده خاطرات جالب توجهی از زبان او در ارتباط با شیوه تعامل دولت ایالت متحده آمریکا با خبرنگاران ایرانی است. خاطراتی که خواندن آن‌ها علاوه بر آن که مخاطبان را با حقیقت آزادی رسانه‌ای در آمریکا آشنا می‌کند، تصویر اتوکشیده و جذابی که گروهی از مردم نسبت به حرفه خبرنگاری دارند، در ذهن مخاطبان تغییر می‌دهد.
هفتمین بسته ویژه مطالعاتی فردا در « اینجا » بخوانید
این گزارش که هشتمین سری از گزارش‌های معرفی کتاب‌های مناسبتی «فردا» است، دربردارنده کتاب‌هایی است که برخی با وجود ارزش و اهمیت بالایی که دارند، هنوز آن‌گونه که باید و شاید دیده نشده‌اند.

نام کتاب

نویسنده

ناشر

قیمت (تومان)

درباره اثر

رمز و راز خبرنگاری کوله پشتی

حسن قربانی

سروش

5000

این کتاب که نویسنده آن خود یکی از خبرنگاران باسابقه صداوسیماست، دربردارنده تجارب شخصی او در حوزه خبرنگاری است. تجاربی که می‌توان از آن به عنوان یک دوره فشرده آموزش خبرنگاری استفاده کرد.

976 روز در پس‌کوچه‌های اروپا

محمد دلاوری

قدیانی

16000

اين اثر حاصل حدود سه‌سال زندگي محمد دلاوري خبرنگار صداوسيما در اروپاست. اثری که بیشتر از آن که یک سفرنامه باشد، درواقع نوعی تجربه‌نگاری از فعالیت‌های خبرنگاری است که در این مدت خارج از کشور خود مشغول به انجام این فعالیت بوده است و در آن روایتی دقیق از جامعه، سياست، اقتصاد و فرهنگ اروپا از زاویه نگاه یک خبرنگار ارائه می‌شود.

خبرنگار ژنرال دوگل

کامران نجف‌زاده

شهر قصه

8000

این کتاب از آن دسته آثاری است که با خواندنش می‌توانید تجربیاتی را که یک خبرنگار در طول زندگی خبرنگاری‌اش کسب کرده را، در طول یک یا دو ساعت بدست آورید و شاید آن هیجاناتی را که یک خبرنگار در تهیه خبری جذاب و خواندنی تجربه می‌کند را درک کنید و بدانید که یک خبرنگار برای تهیه یک خبر چه زحمت‌هایی را متحمل می‌شود.

خبرنگار بدون مرز

محمدرضا زائری

آرما

7000

خبرنگار بدون مرز دغدغه‌های یک روزنامه نگار است که بیشتر مردم او را به عنوان یک روحانی می‌شناسند؛ روحانی فعالی که سال‌ها تجربه روزنامه نگاری داشته و حالا از نگاه و زاویه دید یک فعال عرصه رسانه به نقد مسائل و موضوعات اجتماعی پرداخته است.

خیابان 42

مرتضی غرقی

مرکز اسناد انقلاب اسلامی

7200

کتاب پیش رو خاطرات «مرتضی غرقی» خبرنگار صداوسیمای از دوران مأموریت در ایالات متحده آمریکاست. نویسنده که شش سال در آمریکا به سر می برد، از دشواری های کار رسانه‌ای در این کشور و دستاوردهای آن برای نظام اسلامی روایت می‌کند.

شام آخر در وین

حسن محمدی

بامداد نو

20000

این کتاب روایتی از یکی از خبرنگاران حاضر در مذاکرات هسته‌ای است که روایت خود از مذاکرات اخیر هسته‌ای ایران با کشورهای دیگر را همراه با جزئیاتی از روند مذاکرات ثبت و تدوین کرده است.

نیمه پنهان ماه

ابوالفضل طاهرخانی

روایت فتح

4000

این کتاب دربردارنده زندگی نامه روایی شهید غلامرضا رهبر خبرنگار دوران دفاع مقدس است که به عنوان یکی از جلدهای مجموعه «نیمه پنهان ماه» بر اساس خاطراتی از فریبا انصاری همسر این شهید بزرگوار تألیف و منتشر شده است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها