ماجرای اوشین، اشک تمساح و صداوسیما از زبان هاشمی

کد خبر: 75884

امام پرسید چه کسی گفته این شعار را حذف کنید و من گفتم. امام عصبانی شدند و اعضای بیت را صدا کردند. همه در رفتند. من را مسخره كردند. يكي گفت كه اين خبره را از آمريكا آورده است. خلاصه ما را دست انداختند.

به گزارش خبرنگار «فردا»، محمد هاشمی در گفتگویی با ویژه‌نامه حضور به رابطه صداوسیمای دوران تحت مدیریتش با بیت رهبری و شخص امام(ره) اشاره و خاطرات بسیار جالبی از آن روزها عنوان کرد. وی که در گفتگو با بهروز افخمی ـ مدیر شبکه دوم سیما در دوران محمد هاشمی ـ سخن می‌گفت در خصوص رابطه خود با امام(ره) با اشاره به دیدارهایی منظم و گاه هفتگی و 10 روز يكبار گفت: در اخبار شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی و مرگ بر منافقین و صدام پخش می‌شد. یک شب شعار مرگ بر شوروی حذف شده بود پرس‌و‌جو کردم گفتند از بیت امام گفتند این شعار حذف شود. احمد آقا از بیت تماس گرفت و گفت امام(ره) شما را کار دارد. امام پرسید چه کسی گفته این شعار را حذف کنید و من گفتم. امام عصبانی شدند و اعضای بیت را صدا کردند. همه در رفتند و هیچ‌کس خدمت نرسید. بعد به من فرمودند که از این به بعد اگر چیزی از قول من گفتند بیا از خود من بپرس. وی در ادامه به بیان برخی خاطرات دوران مديريتش اشاره می‌کند و می‌گوید: سالگرد امیرکبیر بود و هیچ برنامه‌ای برای پخش نداشتیم. گفتیم از سریال صاحب قران یک ساعت تدوین کنند و پخش کنند. آخرین صحنه این فیلم گریه کردن زن امیرکبیر که خانم فخری خوروش آن را بازی می‌کرد، بود که با آرایش غلیظی تمام صفحه تلويزيون را مي‌گرفت و گريه مي‌كرد. این پخش شد فردایش امام تماس گرفتند و گفتند این چه چیزی بود که دیشب پخش کردی؟ کی زن امیرکبیر اینگونه بوده؟ این کارها چیست که انجام می‌دهید... به گزارش فردا، محمد هاشمی در خصوص جنجال یک برنامه راديويي در خصوص اوشين هم مي‌گويد: رادیو به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) یک مصاحبه‌ای داشت. زمانی بود که ما اوشین را پخش می‌کردیم. از دختر خانمی می‌پرسند الگوی شما کیست؟ می‌گوید اوشین. گوینده می‌گوید الگوی شما باید حضرت زهرا(س) باشد چرا اوشین؟ می‌گوید: حضرت زهرا(س) مال 1400 سال پیش است. ما یک الگوی امروزی می‌خواهیم... برنامه زنده بود و آقای جعفری جلوه که در رادیو بود آن را پخش کرده بود. وي در همین زمينه ادامه می‌دهد: امام به آقای میرعماد دادستان عمومی دستور دادند که موضوع را بررسی کنند و اگر این برنامه با قصد پخش شده، افراد را اعدام کنند. چون توهین به حضرت زهرا(س) بود. آقای میرعماد احکامی صادر کرد. شش هفت نفر محکوم شدند. از 5سال انفصال تا شلاق. اما حکم اعدام به کسی ندادند. من به میرعماد زنگ زدم سراغ بچه‌ها را گرفتم. گفت دفتر من هستند و می‌خواهم بفرستم زندان قصر. گفتم نفرست تا من خبر دهم. نامه‌ای نوشتم به امام و... میرعماد زنگ زد و گفت دیگر نمی‌توانم نگه‌شان دارم. فرستادشان زندان قصر. من زنگ زدم به مدير زندان و گفتم داخل بند نفرستنشان و سرشان را هم نتراشند. رفتم خدمت امام و گفتم من مقصرم. من مسئول صداوسيما هستم اگر اينها را مجازات كنيد ديگر در صداوسيما سنگ روي سنگ بند نمي‌شود و من نمي‌توانم آنجا را اداره كنم. خواهش مي‌كنم شما مرا مجازات كنيد. امام گفت بنويس، من آنها را عفو مي‌كنم. گفتم نوشتم. نامه را خدمت امام دادم. همانجا به آقاي موسوي اردبيلي نوشتند كه من اينها را عفو كردم. شما آنها را رها كنيد. خودم غذا گرفتم و رفتم زندان... وي در خصوص فشارها براي پخش موسيقي از صداوسيما هم اينگونه گفت: در نماز جمعه مرا تكفير مي‌كردند كه تو موسيقي پخش مي‌‌كني و مي‌گويي كارهايت بر حسب نظر امام است. بگو در كجاي تحريرالوسيله آمده است. در تحريرالوسيله هيچكدام از اينها مورد قبول نيست. فرداي آن روز من رفتم خدمت امام. گفتم آقاي گيلاني عضو فقهاي شوراي نگهبان آمده مرا به استناد تحريرالوسيله تكفير مي‌كند. من هيچ پاسخي ندارم. شما اگر اين نوع موسيقي كه ما پخش مي‌كنيم، حرام مي‌دانيد بگوييد. من كه نمي‌خواهم آخرتم را براي دنياي ديگران بفروشم. امام گفتند من برخي چيزهايي كه در تحريرالوسيله گفتم الان قبول ندارم. نامه‌اي خطاب به من بنويس من جواب آن را مي‌دهم. امام در جواب نامه من نوشتند: خلاف در صداوسيما به طور نادر ديده مي‌شود. اما دو نكته را من بايد تذكر بدهم: اول اينكه اجنبي گريم نكند و دوم بيننده از روي شهوت نظر نكند. وي در توضيح اجنبي گريم نكند، مثال ظريف و هوشمندانه امام را يادآوري مي‌كند و مي‌گويد: منظور امام اين بود كه چرا زن‌ها را مردها گريم مي‌كنند و مي‌گفتند: شما بعد از پايان برنامه‌ها مي‌نويسيد چه كسي چه كاري انجام داده است. گاهي ديده‌ام اسم گريمور مرد و زن را نمي‌آوريد اما بازيگر مرد و زن داريد. من تذكر دادم اگر اجنبي گريم مي‌كند، اين كار را نكند. بنا براين گزارش وي در خصوص پخش سريال اشك تمساح نيز اينگونه گفت: ما دو سريال 12 قسمتي طراحي كرده بوديم. در بخش اول موضوع ليبرال‌ها بودند و زنان هم سر برهنه در يك اتاق بازي مي‌كردند. سريال جنجال برانگيز شد. چون به شاه هم مي‌پرداخت. خيلي‌ها مخالفت كردند در نماز جمعه پلاكارد مي‌زدند كه اشك تمساح اشك مومنين را درآورد. يك شب آقاي انصاري از دفتر امام زنگ زد و گفت امام گفتند امشب قسمت آخر اشك تمساح پخش مي‌شود يا نه. قرار بود قسمت نهم پخش شود. من گفتم نه. سريال 12 قسمت است. انصاري گفت انگار مي‌خواهند آن را جمع كنند. زنگ زدم مدير پخش گفت بله. آقاي جنتي دستور داده كه چهار قسمت آخر را يكي كنيم و... زنگ زدم دفتر امام و قضيه را گفتم. امام گفتند چرا؟ گفتم دليلش مخالفت شوراي سرپرستي صداوسيماست. امام فرمودند شما اطلاعيه بدهيد و بگوييد سريال ادامه دارد. بعد در اطلاعيه اين مطلبي را كه من مي‌گويم بنويسيد: از خبرگاني سوال شد گفتند كه ممكن است در تهيه اين سريال خلاف شرع واقع شده باشد اما پخش سريال خلاف شرع نيست. من هم اطلاعيه را نوشتم و اعلام كردم كه سريال پخش شود و 12 قسمت دوم آن هم توليد مي‌شود. اطلاعيه بعد از پايان سريال پخش شد. فرداي آن روز شوراي سرپرستي مرا احضار كردند كه چرا اين اطلاعيه را پخش كردي؟ گفتم شورا از من مشورت خواست براي اعلام قسمت پاياني آن هم در قسمت نهم كه من براي پخش اطلاعيه مشورت كنم؟ گفتند خب اين خبره تو كي بوده كه گفته اشكال شرعي نداره؟ من را مسخره كردند. يكي گفت كه اين خبره را از آمريكا آورده است. خلاصه ما را دست انداختند. من سكوت كرده بودم خوب كه مسخره كردند گفتم اگر اصرار داريد معرفي كنم. گفتند بگو. گفتم اين جمله را امام به من گفتند. رنگ اينها مثل گچ شد. گفتند بي‌خود مي‌گويي. گفتم اگر مي‌خواهيد همين الان زنگ بزنم دفتر امام و جلوي خودتان بپرسم. به گزارش خبرنگار فردا، محمد هاشمي قبول مسئوليت در صداوسيما را نيز از سر استيصال مسئولان عنوان كرده و در اين گفتگو تصريح كرده است: شوراي سرپرستي صداوسيما آمدند دفتر من گفتند الان به هركسي مراجعه مي‌كنيم يا استخاره‌اش بد مي‌آيد يا خودش نمي‌پذيرد. علي لاريجاني هم گذاشته بود و رفته بود ديگر نمي‌توانست كار كند. اينها گفتند ما الان مستاصل هستيم. من گفتم من نه راديو را مي‌شناسم و نه تلويزيون. من اينكاره نيستيم. خواستند از من قول بگيرند من گفتم بايد بروم خدمت امام. من آن موقع معاون سياسي شهيد رجايي و سرپرست وزارت خارجه بودم. روز شنبه‌اي اول وقت زماني را مشخص كردند براي ملاقات با امام. اما اينها همان شب از تلويزيون انتصاب مرا اعلام كردند. من خدمت امام كه رسيدم گفتم ماجرا چيست و مرا در عمل انجام شده قرار دادند. شما حالا اگر نصيحتي داريد بفرماييد كه امام گفتند صداو سيما دانشگاه عمومي و سراسري است پس بايد آموزنده باشد. تلويزيون شركت سهامي نيست كه چند سهم آن متعلق به قوه قضائيه باشد يا مجلس و... متعلق به عموم مردم است و مردم بايد در تلويزيون حضور داشته باشند يعني بايد مشكلات و مسائل آنان حل بشود. ديگر اينكه صداوسيماي اسلام است و غيراسلامي نبايد باشد. ديگر اينكه كاري بكنيد كه مردم جلوي اين جعبه بنشينند يعني برنامه‌هاي شما بايد جذاب باشد. بعد فرمودند بايد صداي انقلاب را به همه دنيا برسانيد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها