لباس اجتهاد بر تن پسر ۱۳ ساله +عکس
شیخ احمد بیدآبادی عالم و فقیه زاهد در حدود سال ۱۲۷۸ قمری در اصفهان به دنیا آمد، او بزرگترین فرزند آیتالله شیخ محمدجواد حسینآبادی بود؛ میرزا محمدجواد حسینآبادی از علمای اعلام و فقهای عالیقدر اواخر دوره قاجاریه و از شاگردان سید ابراهیم قزوینی، شیخ محمدحسن صاحب جواهر و شیخ مرتضی انصاری است.
آیتالله میرزا محمدجواد حسینآبادی در اجازهای که به فرزندش، شیخ احمد داده، چنین مینویسد «چون بعضی از برادرانم از علما، برای فرزندم شیخ احمد از من اجازه کردند، در حالی که او نوجوانی بیش نبود، به آنان گفتم که اگرچه در این زمان هیچ کس به اندازه او به چنین درجهای از علم نرسیده است، ممکن است اهل عناد گمان کنند که اجازه من به او از حب پدری است و به این جهت گفتم که دیگر اساتید به وی اجازه دهند پس جمعی از بزرگان علما به او اجازه اجتهاد دادند، بعضی قبل از بلوغ وی بود و بعضی بعد از بلوغ وی، به حیثی که هیچکس جرأت انکار آن را نیافت و، چون تعداد اجازت آن به پنج رسید، من نیز این اجازت را با ششمین اجازه از جانب خودم تمام کردم». وی حدود پنجاه سال در اصفهان به اقامه جماعت و هدایت و ارشاد مردم پرداخت و در هفته، سه چهار شب منبر میرفت و مردم را با مواعظ و نصایح کافی خود بهرهمند میکرد، همچنین در ماه مبارک رمضان، نماز و منبر وی رونق و اهمیت به سزایی داشت. شاگردانی که خود
بزرگان بودند بیدآبادی به امر تدریس نیز همت میگماشت و مدرسهای وی یکی در مدرسه میرزا مهدی و دیگری کنار منزلشان بود که هنوز موجود است؛ در مدت پنجاه سال حضور در محله بیدآباد و مدرسه میرزا مهدی، بزرگانی چند در محضر آن استاد بزرگ حضور مییافتند و از علوم و کمالات و فضایل وی بهرهها میبردند؛ از آن جمله میتوان به آیات و حجج اسلام میرزا محمدعلی شاهآبادی، آقا جمالالدین خوانساری، شیخ محمدرضا کلباسی، ملا علی ماربینی، آقا رضا مظاهری، سید عبدالحسین طیب، سید محمد مقدس، شیخ احمد بیانالواعظین، آقا سید محمدرضا شفتی اشاره کرد. از میرزا احمد مجتهد بیدآبادی تألیفات مرتبی باقی نمانده است و جزوات فقه و اصول نامرتب از تقریرات اساتیدش پس از فوت وی توسط اولادش نزد آیتالله شاهآبادی فرستاده شد؛ شیخ احمد بیانالواعظین در کتاب خود بنام «خلد برین»، استادش شیخ احمد بیدآبادی را چنین معرفی میکند «از اعاظم علما و اکابر فقها و وعاظ معاصر است آن جناب، اعبد عباد بود و ازهد زهادالحق که در اموری دارای ویژگیهای منحصربهفرد بود. وی ادامه میدهد و این امور را به این شرح نام میبرد نخست اینکه در حافظه و ذکاوت اعجوبه عصر بود،
دعاهای طولانی مثل دعای ابوحمزه ثمالی را به طور تقطیع در قنوت نوافل با لهجه بسیار جذابی قرائت میکرد؛ دوم اینکه در احاطه بر فروع فقهی به طوری مسلط بود که نظیر نداشت، سوم اینکه در اخلاق و ارادت به خانواده عصمت و طهارت جدیت تام داشت و چهارم اینکه در فتوت و جوانمردی و فرزانگی آیت وقت بود».
شیخ احمد مجتهد از جایگاه ویژهای در اخلاق و زهد و تقوی برخوردار بود و در فضایل انسانی و مکارم اخلاقی، مدارج بالایی را پیمود چنانکه شاگردش بیانالواعظین اشاره کرده است، او در اخلاق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت جدیت تام داشت، وی محل سکونت خود را اهدایی از طرف حضرت رضا (ع) میدانست و همه ساله در منزلش مراسم روضه خوانی دهه اول محرم برپا بود؛ چنانکه این سنت پس از ۱۲۰ سال هنوز ادامه دارد. دعای کمیل در سجود نمازش وی از شب بیست و یکم ماه رمضان به صورت شبانهروزی در مدرسه میرزا مهدی معتکف میشد و عبادت میکرد و در نوافل و مستحبات بسیار جدی بود؛ به طوری که دعای کمیل را در سجود نمازهای مستحبی میخواند؛ در مورد جدیت در امر تحصیل همین بس که در طول چهارده سال شاگردی صاحب روضات، حتی روزهای تعطیل را هم به درس وی میرفته است. شیخ احمد مانند پدر بزرگوارش در اصفهان به اجرای حدود الهی میپرداخت؛ وی در مدرسه میرزا مهدی (مسجد المهدی) محکمه و مراجعه داشت و علاوه بر تدریس، به امور قضا و
رفع اختلافات نیز اشتغال داشت؛ شیخ احمد مجتهد بیدآبادی در تاریخ ۲۱ جمادیالاول ۱۳۵۷ قمری مصادف با ۲۹ تیر ۱۳۱۷ شمسی در حدود هشتاد سالگی وفات کرد و در تخت فولاد اصفهان، در داخل بقعه تکیه بروجردی به خاک سپرده شد.
دیدگاه تان را بنویسید