ديدار با «فيتيلهایها»
زماني كه پيشنهاد تهيه گزارشي از پشت صحنه برنامه تلويزيوني «فيتيله» به تهيهكنندگي مجيد قناد داده شد، با ذوق كودكانه و بدون چون و چرا پذيرفتم و خوشحال بودم كه قرار است گروه فيتيله را همراه با بچههاي حاضر در استوديو كه يك دنيا شور و نشاط با خود به همراه دارند از نزديك ببينم؛ گروه تلويزيوني كه هرجمعه با صفاي وجودشان به كانون خانواده گرما ميبخشند و نكته جالب اينكه علاوه بر كودكان، بزرگترها را نيز با خود همراه ميكنند؛ بر همين اساس ساعت 7 صبح يك روز جمعه با وجود خستگي يك هفته كار فقط به عشق برنامه «فيتيله جمعه تعطيله» از خانه بيرون زدم تا بدون ديركرد به قراري كه با گروه فيتيله در انتهاي خيابان الوند گذاشته بودم، برسم. خيابان الوند نامي آشنا براي تمام بچههايي است كه به عشق نشان دادن نقاشي يا خواندن نامههاي خود از تلويزيون، پاكتها را با هزار اميد و آرزو به نشاني ميدان آرژانتين انتهاي خيابان الوند، شبكه دو، گروه كودك و نوجوان ميفرستادند؛ پاكتهايي كه شايد هيچ وقت باز نميشد يا اگر شانس يار بود نقاشي و يا نامهها تنها يك بار براي لحظاتي كوتاه نمايش داده ميشد يا اسامي كساني كه نامه ارسال كرده بودند توسط مجري برنامه خوانده ميشد؛ بخوبي به ياد دارم شيريني خاطره خواندن اسمم توسط مجيد قناد از برنامه «بازي شادي تماشا» با كاراكتر محبوب اين برنامه «قلقلي» كه شهرام لاسمي با هنرمندي تمام آن را بازي ميكرد و 5 سال روي آنتن شبكه 2 سيما جا خوش كرد؛ خلاصه اينكه سربالايي تيز خيابان الوند كه درست مانند كوهنوردي انرژي ميگيرد را بسختي بالا رفتم و در حالي كه به فيتيله فكر ميكردم به آخر خط يعني همان نشاني معروف انتهاي خيابان الوند رسيدم. دخترخانمها و آقاپسرهاي خردسال در حالي كه لباسهاي رنگين به تن داشتند و بعضا با لباسهاي محلي كه نشان از قوميتهاي مختلف چون كرد و لر داشت با دستههاي گل و شيريني همراه با بزرگترهاي خود مقابل در ورودي سازمان در انتظار نشسته بودند تا هرچه زودتر به عموهاي فيتيلهاي خود سلام كنند و ساعاتي را با آنها خوش باشند؛ شلوغي سالن انتظار براي ورود بچهها و سوالهايي كه از بزرگترهاي خود ميپرسيدند و جالبتر از همه جاگيري برخي از بزرگترها براي نشستن مقابل تلويزيون صفاي خاصي را به ذوق كودكانه بچهها و چشمان پر اشتياق پدر و مادرها بخشيده بود. ساعت از 8 صبح گذشته بود و حدود يك ساعت به آغاز برنامه زمان باقي بود. از حياط گذشتم و به راهرويي سوت و كور با درهايي سفيد كه بيشتر شبيه كارگاههاي دكور بود رسيدم، انتهاي راهرو، پلههاي چوبي انتظار مهمانهاي خود را ميكشيدند؛ پلههايي كه به زيرزميني نيمهتاريك منتهي ميشد. از پلهها پايين رفتم و بار ديگر به راهرويي رسيدم كه بايد آن را تا انتها طي ميكردم. آخرين در درست در بنبست اين راهرو استوديوي شماره 25 شبكه 2سيما با ظاهري فرسوده خودنمايي ميكرد. رنگهاي فيتيله وارد شدم و بالاخره عموهاي فيتيلهاي را با لباسهايي به رنگ زرد ليمويي، آبي آسماني و نارنجي پرتقالي ديدم كه در فضايي پر از رنگ با دكوري بسيار ساده و در عين حال زيبا مشغول مرور آيتمهاي مختلف برنامه بودند. هنوز از بچهها خبري نبود و همه مشغول به كاري بودند. گروه طراح صحنه سنگينترين كار را در لحظه به عهده داشتند و بايد براي 3 قسمت برنامه كه با حضور 3 دسته از بچهها آغاز و انجام ميشد وسايل مورد نياز را تهيه ميكردند كه البته اين تهيه و توليد زير نظر محمد مسلمي كارگردان مجموعه صورت ميگرفت. رنگ زرد ديواره دكور با در عنابي، نردههاي آبيرنگ، پنجرههاي كوچك و دست آخر صندليهاي صورتي آهني كه جايگاهي امن براي بچهها در 80 دقيقه برنامه را فراهم كرده بود، زيبايي و نشاط خاصي را به فضا بخشيده بود و اين فضاسازي با نورپردازي گروه تصويربردار دوچندان شده بود. برنامه تلويزيوني فيتيله ويژه كودكان كار خود را از حدود 6 سال پيش با پخش زنده آغاز كرد كه در آن زمان با نام «سارا و دارا» از شبكه 2 سيما پخش ميشد. پس از آن با طراحي جديد به «فيتيله جمعه تعطيله» تغيير نام داد و شكل و شمايل برنامه از شكل نمايشي بهگونهاي كه در حال حاضر موجود است خارج بود و تنها يك صندوق بود كه نمايشهاي كوتاه همراه با كارتونهاي ميانبرنامه در زماني 30دقيقهاي از آنتن شبكه 2 سيما پخش ميشد. اما دانستن كم و كيف حضور برنامه فيتيله ويژه كودك پس از 6 سال اجراي زنده از زبان حميد گلي كه يكي از سه عموي فيتيلهاي است خواندني است: دقيقا 6 سال از آغاز برنامه فيتيله و جا خوش كردن آن روي آنتن ميگذرد و اجراي آيتمهاي مختلف در هرهفته از اين 6 سال براي گروه سراسر عشق و خاطرهانگيز بوده است. ما از روز اول سعي كرديم هرهفته متفاوتتر از هفته گذشته باشيم و البته اين تفاوت اينگونه نبوده كه هفته به هفته خيلي متفاوت باشد، بلكه سعي كرديم در هرهفته شعري جديد و مباحثي تازه مطرح كنيم و آنچه در توان داريم را تا آنجا كه بضاعت فني سازمان اجازه ميدهد روي دايره بريزيم. در واقع در طول كار همواره نگاهي رو به جلو داشتهايم اما در حال حاضر در مرحلهاي قرار داريم كه تنها نگاه ما مهم نيست، بلكه خود سازمان و شبكه 2 سيما هم بايد امكانات اين حركت رو به جلو را هم از نظر فني و هم از جهت تامين بودجه فراهم كنند تا ما با خيالي آسودهتر كار انجام دهيم. اين عموي زردپوش در ادامه به فرسودگي تجهيزات فني و استوديو اشاره كرد و گفت: برنامه فيتيله در استوديويي انجام ميشود كه از نظر فني عمري 40 ساله دارد. در واقع دستگاههاي فرسوده سرعت كار و استرس مضاعف ايجاد ميكند كه همين كمبودها باعث ميشود بسياري از آيتمهايي كه ميخواهيم انجام دهيم را به دليل همين مشكلات فني كنار بگذاريم و طبيعتا اين ضعف روي كيفيت كار گروه هم تاثير ميگذارد؛ من فكر ميكنم بعد از 6سال اجراي موفق يك گروه كودك حالا وقت آن رسيده كه مسوولان نگاه ويژهتري به برنامه كودك داشته باشند كه اين تغيير به اقتصاد و نوع نگاه مديريت هم برميگردد. در واقع زماني كه يك برنامه آن هم برنامهاي ويژه كودك تا اين اندازه موفق است، انتظار ميرود ديگر دستاندركاران هم در اين موفقيت خود را سهيم بدانند. اجراي طرحهاي گروهي تا اندازه زيادي به همبستگي اعضاي گروه در قبول نظرات يكديگر برميگردند. حميد گلي در ادامه به چگونگي انتخاب موضوعات مختلف اشاره كرد و گفت: از آنجا كه كار ما گروهي است، طي جلسات مختلفي كه در طول هفته داريم نظراتي را رد و بدل ميكنيم و پس از نهايي شدن طرحها نويسنده و شاعراني كه با گروه همكاري ميكنند آيتمها را مينويسند و براي نظارت نهايي به محمد مسلمي به عنوان نويسنده و كارگردان سپرده ميشود اما اغلب موضوعات را از پيشنهادهايي كه داده ميشود، شرايط اجتماع يا حتي اخباري كه به ما ميرسد انتخاب ميكنيم و از هيچ موضوعي رويگردان نيستيم. يعني هر موضوعي كه احساس كنيم با بچهها ارتباط برقرار ميكند و پيامي در آن نهفته است را روي آنتن ميبريم ولي به هرحال بايد ديد شرايط اجرا در آخر هفته چگونه است. بعضي وقتها به ما خرده ميگيرند كه چرا اينقدر پيام ميدهيد. به همين دليل ما بايد بينابين حركت كنيم تا برنامهاي آموزشي، اخلاقي و سرگرمكننده و در عين حال جذاب را ارائه كنيم و خب طبعا جمع همه اين موارد در يك برنامه 80 دقيقهاي كاري دشوار است. زنگ خطر زنده بودن برنامه در عين حساس بودن كار، جذابيتها و حتي خلاقيتهايي را به همراه دارد، بهگونهاي كه بسياري از گروههاي برنامهساز اجراي زنده را يكي از امتيازهاي مثبت كار خود ارزيابي ميكنند اما بايد اين نكته را در نظر داشت كه اجراي يك برنامه زنده كه براي گروه كودك و نوجوان با اين حجم روي آنتن ميرود اين حساسيت و درعين حال امتياز را دوچندان ميكند. گلي در پاسخ به چگونگي كنار آمدن با مشكلات احتمالي در اجراي زنده برنامه فيتيله گفت: همانطور كه اشاره كرديد، اجراي برنامه زنده مسائل و مشكلات خاص خودش را دارد كه اگر تجربه اين نوع اجرا وجود نداشته باشد، كليت مجموعه با افت كيفي مواجه ميشود كه بايد جوابگو بود. منتها همكاري گروه پس از سالها با هم بودن و البته اتفاقات اجراي اين نوع برنامهها ما را به پختگي رسانده كه اگر در لحظه مشكلي پيش ميآيد ما سعي ميكنيم بهگونهاي مشكلات را رفع و رجوع كنيم. اما بعضي وقتها اجتنابناپذير است كه مخاطب به بزرگي خود اين اشكالات كه معمولا فني است را بر ما ميبخشد. عقربهها به ساعت 9 نزديك ميشدند. اولين گروه از بچههاي وارد شدند و با چشماني كنجكاو فضا و عموهاي خود كه هميشه از پشت جعبه جادويي نظارهگر آنها بودند را ميكاويدند و بعضا از شوق ديدارشان با لباني خندان آنها را ميبوسيدند و انصافا عموهاي زرد، آبي و نارنجيپوش به گرمي حضور سبزشان را مورد استقبال قرار ميدادند. اما عمو قناد، مردي كه كودكي بسياري از جوانان امروز با جواني او در اجراي برنامههاي مختلف سپري شده مثل هميشه با رويي گشاده و لبي خندان در حالي كه وسايل مورد نياز در صحنه را چك و آيتمها را مرور ميكند به كودكاني كه سر جاي خود نشسته بودند سلام گرمي ميكند و بچهها هم به همان گرمي و با صدايي بلند جواب دادند، هنوز برنامه شروع نشده بود. عموهاي فيتيلهاي مشغول بستن سر و كمر خود با دستارهايي كه يادآور لباسهاي مردم كردنشين بود، ميشوند. اولين آيتم برنامه سلام و احوالپرسي به زبان كردي بود. صداي موسيقي كه قرار بود اين بازيگران با آن اجراي برنامه كنند در استوديو ميپيچيد و آنها هم مشغول تمرين ميشوند هياهويي به پا ميشود. عمو قناد به بچهها نكاتي را تذكر ميدهد، گروه صحنه وسايل موجود براي اجراي اين نمايش را بررسي ميكنند تا چيزي از قلم نيفتد، اتاق رژي آماده است. ناظران فني، نور، صدا و مانيتورهاي موجود در سالن را آزمايش ميكنند. شمارش معكوس آغاز ميشود و با اشاره كارگردان، مجيد قناد به صحنه وارد ميشود و به كودكان حاضر سلام ميكند، آنها هم سلام بلندي ميدهند و با دست و جيغ بچهها، عموها وارد ميشوند و به زبان كردي سلام ميكنند و متن نمايش را همراه با موسيقي در حالي كه در استوديو پخش ميشود، لبخواني ميكنند؛ در همين حين صداي سالن قطع ميشود و هيچ صدايي از موسيقي و شعر در استوديو شنيده نميشود. محمد مسلمي همراه با دو بازيگر ديگر در حالي كه سعي ميكنند خونسردي خود را حفظ كنند، به اجراي خود در شرايطي پر از استرس ادامه دادند. مسلمي در همان حال علت را با نگاه پرسشگرانه خود جويا شد. هريك از عوامل فني در پي حل مشكل برآمدند تا اينكه صدا برگشت و كار به پايان رسيد. پس از پايان اين آيتم محمد مسلمي كارگردان از فشار زيادي كه در اجرا از شدت استرس به او وارد شده بود لحظهاي آرام و قرار نداشت، اما حال و روز قناد به عنوان تهيهكننده نيز بهتر از او نبود و مدام در پي چرايي به وجود آمدن اين مشكل بود و از عوامل فني مساله را ميپرسيد؛ از فرصت استفاده كردم و سراغ قناد رفتم تا دليل اصلي چنين اتفاقي را در برنامهاي پر مخاطب و در اجرايي زنده جويا شوم و مجيد قناد در پاسخ به فرسودگي استوديوي شماره25 اشاره كرد و گفت: اين استوديو قديمي است و يا بايد مشكلات فني آن رفع شود كه زمان ميبرد يا استوديوي ديگري براي كار در اختيار گروه قرار دهند؛ به هر حال اين برنامه حاصل يك كار گروهي است و ما تنها يك بخش از آن را به عهده داريم. بخشهاي ديگر آن به عهده همكاران فني و البته مسوولان است. بنابراين همه بايد دست به دست هم دهند تا يك برنامه توليد شود. وي در ادامه متذكر شد: ما گروهي حرفهاي هستيم كه 6 سال هر هفته و اعياد مختلف اجراي برنامه داريم بنابراين به فوت و فن اجرا وارد هستيم و بايد بهگونهاي مسائل را حل كنيم كه لطمهاي به شاكله كلي برنامه وارد نشود. اما وقتي صدا در سالن قطع ميشود اين نقيصهاي است كه مخاطب از آن اطلاع ندارد و كار گروه را با مشكل مواجه ميكند. در نتيجه مخاطب هم بدون اينكه علت را بداند دچار نوعي شوك از چرايي خرابي كار ميشود. برنامههايي از اين دست چون اجراي زنده دارند فرصت جبران اشتباه نيز وجود ندارد و واقعا انصاف نيست كه به دليل فرسودگي وسائل فني كار گروه و اعتبار تك تك بچههاي همكار زير سوال برود. گلههاي صاحبكار و اما نبايد از محمد مسلمي كه مانند اسپند روي آتش بالا و پايين ميپريد تا مشكل را همراه با عوامل فني رفع و رجوع كند غافل ماند. او در اعتراض به شرايط پيش آمده گفت: اين استوديو براي اين تعداد از جمعيت با توجه به حجم كار مناسب نيست. اينجا به درد يك كار پلاتو مجري و اجراهاي كم كارآكتر ميخورد، ولي متاسفانه اين مشكلات شبكه است و مدتهاست قول همكاري دادهاند. 4 سال است كه قول دادهاند اين استوديو بازسازي شود، 3 سال است كه قرار شده يك باند خوب در اختيار گروه قرار دهند تا صداي خوبي داشته باشيم و در نهايت يكسال است كه مدام قول امروز و فردا ميدهند. ما به جاي اينكه تمركز بر انجام يك كار خوب داشته باشيم، مدام دلهره خرابي وسايل فني مثل صدا، نور و غيره را داريم و اگر اينگونه پيش برود، رفته رفته فيتيله برنامه فيتيله را بايد پايين بكشيم و آن را تعطيل كنيم چون واقعا نميتوان به اين روند ادامه داد چرا كه 20 سال آبرو و اعتبار خود را پشت اين كار گذاشتهايم و هدف هم اين است كه هر هفته برنامه جديدي داشته باشيم و نيازمند به يك توليد قوي و حمايت جدي هستيم. البته ناگفته نماند كه شخص آقاي ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما و آقاي فرجي مدير شبكه 2 سيما همواره حامي تيم فيتيله بودهاند و چه خوب است كه اين عزيزان يك جلسه مهمان ما باشند و از نزديك مشكلات كار را ببينند. اين كارگردان در ادامه گفت: فيتيله خيلي بهتر از آنچه الان روي آنتن ميرود ميتواند اجرا شود، منوط به اينكه همه دستاندركاران در سطح مديريتي تا عوامل اجرايي دست به دست هم دهند تا اين 60 درصد مخاطب راضي باشند و انجام اين امر رسالتي بزرگ است ولي متاسفانه در عمل اينگونه نيست و به نظر ميرسد چون كار كودك است بايد كودكانه هم به آن نگاه كنند درصورتي كه توليد چنين برنامهاي بودجهاي در سطح يك سريال درجه يك تلويزيوني ميخواهد؛ حساسيت اين كار زماني بالاتر ميرود كه ميخواهيم برنامه براي بچههاي امروز و آيندهسازان فردا بسازيم و حالا با توجه به اين حساسيت اين سوالات پيش ميآيد. چرا بايد بودجه يك كار كودك با كار بزرگسال زمين تا آسمان فرق كند. چرا الان كه ماه شهريور است هيچ يك از همكاراني كه از بيرون با ما همكاري ميكنند پولي دريافت نكردند؟ آيا نويسندهها و شاعراني كه قلب تپنده يك مجموعه پرمخاطب مثل فيتيله هستند بايد 6 ماه هيچ پولي دريافت نكرده باشند؟ با همه اين اوصاف اگر اين مشكلات برطرف شود، درجه فيتيله خيلي بالاتر ميرود و ميتواند به عنوان يك برنامه موفق الگو باشد كما اينكه همين الان هم الگويي براي برنامههاي كودك همه شبكههاست. من اميدوارم به جايي نرسيم كه فيتيله ناخواسته تعطيل شود. اصول شيرين قناد از تمام اين گلهگزاريها كه بگذريم، صحبت از كودكان خوشتر است. در واقع به نظر ميرسد بخشي از رونق فيتيله جدا از كاركشتگي گروه حضور بچهها در هر صبح جمعه است. مجيد قناد هم اين مطلب را تاييد ميكند و قبل از هر موضوعي به چرايي نامگذاري اين برنامه با عنوان فيتيله اشاره ميكند: يكي از اهداف برنامه ما اين است كه بچهها را با پديده سنتهاي ايراني آشنا كنيم و به اين دليل نام فيتيله را براي اين برنامه انتخاب كرديم كه يادآور آرامش و استراحت باشيم. زيرا در زمان قديم كسبههاي بازار از آغاز هفته فانوسي را روشن ميكردند تا شب پنجشنبه و جمعه كه در اين دو روز كاملا خاموش بود و اين به معناي تعطيلي بازار و همراهي با خانواده بود به همين دليل اسم برنامه را فيتيله جمعه تعطيله گذاشتيم. فيتيله تجربه اجرا بدون حضور بچهها را دارد، اما واقعيت اين است كه تا زماني كه بچهها نبودند استوديو رمق نداشت، ولي به محض اينكه بچهها آمدند شور و حال ديگري به برنامه هديه كردند و همه يك تحرك بيشتري پيدا كردند. در واقع بدون بچهها برنامه سوت و كور است و لطفي ندارد؛ كما اينكه برنامه فيتيله براي شبكه برون مرزي بدون حضور بچهها برگزار ميشود و طبعا شور و هيجاني كه در برنامههاي داخلي با وجود بچههاي ايران حاكم است در آن برنامه ديده نميشود؛ من دنياي كودكان را دوست دارم و اگر خدا به من قوت دهد تا جايي كه ميتوانم در خدمت بچههاي سرزمين، اين درهاي گرانبها و آيندهسازان ايران عزيزم خواهم بود. قناد همچنين نقش بزرگترها را در موفقيت اين برنامه مهم ارزيابي كرد و گفت: ستون اصلي برنامه علاوه بر بچهها بزرگترها هستند كه بخوبي از ما حمايت ميكنند و در سايه اين حمايت است كه ما ميتوانيم كار كنيم. دستهبندي موضاعات اجتماعي، اجراي مناسب و به روز بودن مباحث از جمله نكات مثبت است. مجيد قناد درخصوص چگونگي انتخاب اين موضوعات گفت: بر خود واجب ميدانم به همكاران نويسنده و بازيگران بابت انتخاب موضوعات تبريك بگويم كه اگر موفقيتي در دستهبندي موضوعات است، حاصل تلاش و تفكر آنهاست كه به زبان كودكانه مينويسند و اجرا ميكنند. اما آنچه براي همه ما اصل است به روز بودن موضوعات اعم از آموزههاي ديني، اخلاقي و اجتماعي است. دوستدار كودكان خاص اما محمد مسلمي علاوه بر به روز بودن موضوعات بحث كارشناسي و تحقيق را پيش ميكشد و معتقد است قبل از هر عنواني براي نوشتن هر موضوعي ابتدا تحقيق ميكند: سعي ما بر اين است كه استانداردهاي يك برنامه كودك را رعايت كنيم و تحقيق روي موضوعات مختلف جزءجدايي ناپذير اين استاندارد است. در حال حاضر تحقياتي در رابطه با موضوعات فرهنگي، اجتماعي، بهداشتي و خانوادگي داريم كه هريك از اين تحقيقات را از نظر روانشناسي نيز بررسي ميكنيم و رفته رفته به اين كارشناسي بودن موضوعات در برنامه بيشتر ميرسيم؛ به لطف خدا ششمين سال از برنامه فيتيله را پشت سر ميگذاريم و فيتيله امسال عيد و فصل بهار پرمخاطبترين برنامه 5 شبكه اعلام شد. افراد زيادي از نويسندههاي كودك، شاعران و آهنگسازان تا عوامل اجرايي و فني براي اين برنامه زحمت ميكشند تا فيتيله به شكل مطلوبي انجام شود. كودكان معلول به عنوان بچههاي ايراني هم سهمي از اين برنامه دارد كه به نظر ميرسد اين سهم تنها پاي تلويزيون خلاصه ميشود و حالا اين سوال پيش ميآيد كه بچههاي معلول كجاي فيتيله قرار دارند. محمد مسلمي در پاسخ به اين سوال گفت: هم در رابطه با كودكان برنامه داشتيم و هم براي آنها. به عنوان مثال آيتمي داشتيم كه نمايش بيكلام براي ناشنوايان بود و هم يك نفر از معلولان را ميآورديم تا براي آنها سخنراني كند. به نظر ميرسد يك اجراي برنامه ويژه كودكان معلول كمترين كار ممكن باشد، اما تهيه كننده فيتيله با توليد چنين برنامهاي مخالف است و دلايل مخالفت خودش را نيز بازگو ميكند: برنامههاي موردي در اين رابطه داشتهايم، ولي من با اجراي ويژه برنامه موافق نيستم چراكه اگر يك معلول خودش را در ميان بچههاي سالم ببيند بهتر است، چراكه اين بچهها بايد در بين كودكان سالم باشند تا بدانند فرقي با بقيه ندارند. نزديك اذان ظهر بود. دعاي پاياني برنامه با دستان كوچك بچهها كه رو به آسمان گشوده شده بود خوانده شد وقت رفتن بود و بچهها با همان شوقي كه صبح زود به برنامه آمده بودند و با چهرهاي شاد از روزي كه گذرانده بودند استوديو را ترك كردند و يك دنيا حرف از تجربه با فيتيلهايها بودن را براي بزرگترها به همراه بردند. دوست دوربين و بچهها علي فروتن شايد يكي از بازيگراني است كه شيطنت در رفتار و گفتار او بسيار ديده ميشود. اين بازيگر در ابتدا به سابقه همكاري خود با حميد گلي و محمد مسلمي اشاره كرد و گفت: حدود 19 سال است ما 3 نفر با هم كار ميكنيم و حرفه اصليمان هم تئاتر است. دليل موفقيتمان بعد از لطف خدا و حمايت مردم، اين است كه از تئاتر آمديم و به هم پيوستيم. آقاي قناد هم در ابتدا در چند برنامه تهيهكننده ما بود و بعد همراه با ما سه نفر به عنوان تهيهكننده و مجري آيتمهاي نمايشي همكاري كرد. اما زحمت بيشتر به عهده محمد مسلمي كارگردان، نويسنده و ناظر بر بخشي از نوشتههاست و به عقيده من موفقيتي كه در طول اين سالها افتاده، مرهون همدلي و تلاش گروه است. پرداخت به موضوعات اجتماعي و روايت آن به زبان كودكانه ازويژگيهاي مثبت اين برنامه است. علي فروتن علاوه بر اين مطلب به روز بودن مباحث را دليل اصلي اين موفقيت عنوان كرد. دنيا به سمتي حركت ميكند كه بچهها با همه مسائل ازطريق وسايل ارتباط جمعي آشنا ميشوند و حالا خوب است در اين شرايط بچهها مطالب را به شكل درست درك كنند بنابراين احساس كرديم كه اگر قرار است بچهها مطلبي را بدانند، بهتر است آن را درست بشناسند. به همين دليل بايد از بهترين داشتههاي علمي و فرهنگي استفاده كرد. داشتههايي كه كم هم نيست. ما از موسيقيهاي قديمي، اشعار و ملوديهاي ايراني بهترين استفاده را ميكنيم و خوشبختانه قالبهايي را كه انتخاب كرديم، به دليل تئاتري بودن گروه، انعطاف بالايي دارند و بخوبي ميتوانند حق مطلب را ادا كنند. يكي از ويژگيهاي بازي فروتن ارتباط برقرار كردن با دوربين است. اين بازيگر در اين خصوص گفت: يكي از دلايلي كه جلوي دوربين راحتم، اين است كه من دقيقا عين بچهها فكر ميكنم و كودكانه مسائل را بررسي ميكنم و به همين سبب است كه با بچهها خيلي راحت ارتباط برقرار ميكنم. تفاوت اين برنامه با ساير برنامههاي كودك اين است كه ما اداي بچه در نميآوريم، بلكه مثل او فكر ميكنيم؛ خود من ادا درنميآورم و واژههاي كلامي پسر كوچكم را به كار ميبرم؛ واژهاي كه ملموس و باورپذير است. پريسا ساساني منبع: جام جم
دیدگاه تان را بنویسید