ترس تازه‌عروس از حمله نیروهای غیبی زن‌جادوگر

کد خبر: 148126

وقتی وارد زندگی مشترک شدم دخالت‌های خواهر حمید شروع شد. همان ابتدا متوجه شدم که خواهر حمید فالگیر است و با جادوگری خرج زندگی‌اش را تامین می‌کند. پدر و مادرش سال‌ها پیش از دنیا رفته بودند و وی تنها خواهر حمید بود.

قدس: SMSهای تهدیدآمیز خواهرشوهر جادوگر، نوعروس جوان را به دادسرا کشاند. این زن ادعا می‌کرد جادوگری بلد است و اگر تازه‌عروس از مرد طلافروش طلاق نگیرد از نیروهای غیبی می‌خواهد او را بکشند. چندی پیش زن 25 ساله‌ای که تنها 3 ماه از زندگی مشترکشان می‌گذشت به دادسرای شهید هاشمی مراجعه کرد و پرده از SMS های عجیب خواهرشوهرش برداشت. این زن پیشروی بازپرس پرونده ایستاد و گفت: «2 سال پیش در یک طلافروشی با «حمید» آشنا شدم. وی صاحب مغازه بود و وضع مالی خوبی داشت. وقتی از من خواستگاری کرد پذیرفتم ولی خانواده‌اش با این ازدواج مخالف بودند». وی ادامه داد: «خواهر حمید می‌خواست دختر یکی از دوستانش را به عقد برادرش درآورد. وقتی به خواستگاری من آمدند با بی‌ادبی گفت که برادرش نامزد دارد! پدرم وقتی این رفتارها را دید حمید و خواهر و خانواده‌اش را از خانه بیرون کرد و با عصبانیت گفت که بار دیگر اسم این پسر را در خانه بیاورم مرا خواهد کشت». تازه‌عروس ادامه داد: «تهدیدهای پدرم از یک‌سو و اصرارهای حمید برای ازدواج از سوی دیگر عذابم می‌داد. حمید را دوست داشتم اما نمی‌توانستم پدرم را راضی کنم تا اینکه یک روز حمید به محل کار پدرم رفت و به خاطر رفتارهای خانواده‌اش در روز خواستگاری عذرخواهی کرد. او با گریه و التماس از پدرم خواست تا رضایت دهد ما با یکدیگر ازدواج کنیم. پدرم قبول نمی‌کرد تا اینکه اصرارهای حمید را دید و ما با رضایت پدرم بدون حضور خانواده حمید سر سفره عقد نشستیم. حمید به پدرم وعده داد که مرا خوشبخت می‌کند اما افسوس... . این تازه‌عروس ادامه داد: «وقتی وارد زندگی مشترک شدم دخالت‌های خواهر حمید شروع شد. همان ابتدا متوجه شدم که خواهر حمید فالگیر است و با جادوگری خرج زندگی‌اش را تامین می‌کند. پدر و مادرش سال‌ها پیش از دنیا رفته بودند و وی تنها خواهر حمید بود. «زری» مرتب به من زنگ می‌زد و SMSهای تهدیدآمیز می‌فرستاد که اگر از زندگی برادرش بیرون نروم از نیروهای غیبی می‌خواهم که مرا بکشند. می‌گفت جادویت می‌کنم تا زندگی‌تان از هم بپاشد، به روز سیاه می‌نشانمت تا بفهمی چطور زندگی برادرم را تسخیر کرده‌ای؟ زری SMS می‌‌داد که من رویاهای پدر و مادرش را ویران کردم و هر کاری بتواند برای از بین بردن این ارتباط انجام خواهد داد تا خواسته پدر و مادرش را به اجرا بگذارد. گستاخی خواهرشوهرم تا جایی پیش رفت که به خانه‌ام آمد و بی‌اختیار مرا به باد کتک گرفت، با وجودی که سر و صورتم زخمی شده بود حرفی نزدم ولی شوهرم متوجه موضوع شد. حمید دیوانه شده بود با خود صحبت می‌کرد می‌گفت خواهرش از یکی از دخترانی که برای گرفتن فال قهوه نزدش آمده بودند خواستگاری کرده و با خانواده‌اش تماس گرفته زمانی‌که پدر و مادرم زنده بودند، آن دختر را به آنها معرفی کرده بوده است. پدر و مادرم نیز از آن دختر خوششان آمده بود و از من می‌خواستند که با او ازدواج کنم. حالا آبروی خواهرم رفته و می‌خواهد از ما انتقام بگیرد». تازه‌عروس افزود: «دیگر نمی‌توانم در آن خانه زندگی کنم. خواهرشوهرم هر لحظه با دادن پیامک‌های تهدید‌آمیز آسایش را از من سلب کرده است. شوهرم نیز حریف او نمی‌شود؛ تصمیم گرفتم به دادسرا بیایم و به طرح شکایت بپردازیم».با ادعاهای تازه‌عروس بازپرس پرونده خواهرشوهر این زن را به دادسرا احضار کرد تا پرده از SMSهای تهدید‌آمیز برداشته شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها