دلیل عجیب مرد برای طلاق
مردی در دادگاه خانواده با بیان اینکه «همسرم آنقدر آرام است که گاهی اوقات حسرت داشتن زنی بازیگوش را میخورم» گفت که دوست دارد همسرش اینقدر گوشهنشین نباشد. او با این دلیل درخواست طلاق از زنش را مطرح کرد.
ایسنا: مردی در دادگاه خانواده با بیان اینکه «همسرم آنقدر آرام است که گاهی اوقات حسرت داشتن زنی بازیگوش را میخورم» گفت که دوست دارد همسرش اینقدر گوشهنشین نباشد. او با این دلیل درخواست طلاق از زنش را مطرح کرد. زوجی در دادگاه خانواده حضور یافتند و درخواست طلاق توافقیشان را به قاضی دادگاه تقدیم کردند. قاضی دلیل جداییشان را خواستار شد که در پاسخ، زن جوان 25 ساله، گفت: من به این جدایی رضایت قلبی ندارم اما غرورم اجازه نمیدهد بیش از این برای ادامه این زندگی به شوهرم التماس کنم زیرا او خواهان جدایی است. دو سال از شروع زندگی مشترکمان میگذرد و در این دو سال خانواده شوهرم برای زندگی ما تصمیم گرفتند و من هیچ وقت اجازه نداشتم به نحوه برخورد آنها اعتراض کنم. زیرا شوهرم با عصبانیت به من میگفت که آنها حق دارند در همه مراحل زندگی ما تصمیمگیری کنند و آن کسی که حق دخالت ندارد خود من هستم. زن جوان با بیان اینکه مشکل اصلی ما به دلیل آرام بودن اخلاق من است، اظهار کرد: شوهرم همیشه به اخلاق من معترض است و علاقه دارد زنی بازیگوش داشته باشد اما ساکت بودن جزء بارزترین خصوصیات اخلاقی من است که مورد پسند شوهرم نیست. در ادامه جلسه دادگاه، شوهر این زن یادآور شد: همسرم فرد بسیار آرامی است به طوری که از دیوار صدا بلند میشود اما از او نه و در همه مجالس و مهمانیها ساکت است در حالی که من دوست دارم همسرم بازیگوش باشد، اما او همیشه ساکت است. هرگاه به او اعتراض میکنم که کمی بیشتر حرف بزند و اینقدر آرام نباشد به من میگوید که نمیتواند و باید خدا را شکر کنم که زن پر حرف ندارم، اما این سکوت و آرام بودن همسرم برای من آزاردهنده است. مرد جوان که 30 سال داشت با بیان اینکه «خانواده من اصلا در زندگیمان دخالت نمیکنند»، افزود: نمیدانم به چه دلیل همسرم از خانواده من متنفر است و در مورد آنها اینگونه قضاوت میکند برعکس حرفهای همسرم، خانوادهام نه تنها دخالتی در امور زندگی ما ندارند بلکه به او نیز علاقمند هستند. او با اشاره به مشکل اصلی اختلافشان که آرام بودن زن است، تاکید کرد: در حال حاضر تنها مشکل اصلی من و همسرم آرام بودن بیش از حد او است و من نمیخواهم که همیشه در مجالس و مهمانیها تنها کسی که سکوت میکند، همسرم من باشد، یکی از بزرگترین آرزوهایم این است که در مهمانیها همسرم بلند بلند بخندد و با همه صحبت کند نه اینکه آرام در گوشهای بنشیند و نشانه شاد بودنش تنها لبخند ملیح باشد که روی صورتش مینشیند. در ادامه، زن جوان مدعی شد: علاوه بر این مسائل یکی از دلیلهایی که شوهرم تمایل دارد از یکدیگر جدا شویم، مهریه من است، زیرا مهریه من یک جلد دیوان حافظ است و اگر مهریه من همانند دخترهای امروزی تعداد زیادی سکه بود، شوهرم آرام بودن من را یک حسن میدانست. قاضی دادگاه سعی کرد زوج جوان را از تصمیمی که برای جدایی گرفتن منصرف کند، اما زوج جوان اصرار بر جدایی داشتند و قاضی دادگاه حکم طلاق توافقی این زوج را صادر کرد و مرد را محکوم به پرداخت مهریه زن کرد.
دیدگاه تان را بنویسید