یک فیلم جاسوسی روان با کلید واژه های مهم

کد خبر: 406918

«روباه» که در اکران نوروز 94 بر پرده سینما در حال نمایش است، قصه روان و جذاب تلاش یک جاسوس اسرائیلی برای ترور دانشمندان هسته ای ایران و مواجهه او با دستگاه امنیتی کشور ماست.

گروه فرهنگی فردا- حامد یامین پور؛ «ترور» موضوع آخرین ساخته بهروز افخمی است. کارگردانی که هر کدام از فیلم هایش در بستر زمانی خودشان حرف ها و نقد های فراوانی را همراه داشته. نقد هایی که گاهی برای «عروس» موافقان فراوان و گاهی برای «شوکران» مخالفین سرسختی را در برابر این کارگردان قرار داده است.

«روباه» که در اکران نوروز 94 بر پرده سینما در حال نمایش است، قصه روان و جذاب تلاش یک جاسوس اسرائیلی برای ترور دانشمندان هسته ای ایران و مواجهه او با دستگاه امنیتی کشور ماست.

افخمی موضوعی را برای کار خود انتخاب کرده که در سی و چند سال پس از انقلاب اسلامی همواره گریبان گیر مردم ایران بوده است. مردمی که اگر چه به واسطه ی عدم توانایی رسانه ها، در مظلومیت تمام همیشه به واسطه انتخابی که داشته اند، متهم به تروریسم هستند اما خود همواره قربانی بزرگترین ترورها در این جنگ ظالمانه بوده اند. ایران در این سالها 17000 شهید ترور دارد اما سینمای ایران خواسته یا ناخواسته سال ها از چنین سوژه های نابی چشم پوشیده. سوژه هایی که اگر بخش کوچکی از آن ها در کشور دیگری نظیر امریکا اتفاق افتاده بود تا به حال آثار شاخصی را درباره آن ساخته بودند. اما گویا این میل سینمای ایران بوده که قهرمان های مردم را برای به رخ کشیدن بر پرده ی سینما نادیده بگیرد و به پاس این همه ایثار حتی به قدر یک فیلم از مردمش سپاسگذار نباشد.

نقض این نادیده گرفتن، تنها بخشی از مزایای «روباه» است. افخمی نسبت به جامعه، مردم و انقلاب اسلامی بی تفاوت نیست. این بی تفاوتی را هم به جای اعلام، اعمال می کند. با چشمانی باز آن چه برای مردمش پیش آمده را رصد کرده و حرف هایش را ناظر به آن به زبان سینما بیان می کند. این حرف ها می تواند بیان فروپاشی اخلاق در غرب و حمایت از نهاد خانواده در ایران با فیلم «آذر، شهدخت، پرویز، و دیگران» یا روایت تیزهوشی نیروهای امنیتی ایران در خنثی کردن نیرنگ های دشمنان ملت در «روباه» باشد.

ریتم خوب و قصه ی جذاب روباه فیلمی پدید آورده که ضمن بیان راحت حرف هایی مهم، مخاطب عام را راضی می کند. به روز بودن سوژه، داستان و اتفاقات روباه به جذب مخاطب آن کمک بسیاری کرده. افخمی کوشیده است به مانند آثار پیشین خود با قرار دادن رگه هایی طنازانه، تلخی و سختی موضوع را برای مخاطب ایرانی کاهش دهد تا در طول فیلم همراه او باشد.

دکوپاژ و کارگردانی کلاسیک سینما که امضای بهروز افخمی است هم در این فیلم به خوبی دیده می شود و کارگردان ادای سینمایی ندارد و با منطق سینما هر آن چه را که می خواهد به تصویر می کشد.

هرچند برخی بازیگرها برای حضور در این فیلم به دلایلی مختلف با افخمی همراهی نکردند اما بازی بازیگران درست و قابل قبول است. از حمید گودرزی در نقش یک جوان موتورسوار از طبقه ی متوسط با تمام شور و سر پر سودایش، تا ایفای نقش یک جاسوس اسرائیلی توسط جلال فاطمی و شخصیت روان و شسته آرش مجیدی در قامت افسر ارشد اطلاعاتی. در این میان اما مرجان شیرمحمدی در دو فیلم اخیر افخمی نشان داده که هنوز در نویسندگی ماهرتر است تا بازیگری.

فیلم در به وجود آوردن احساس میهن پرستانه و ستایش قهرمانی قهرمانان این سرزمین موفق است همانگونه که از پس انداختن تکه های سیاسی به خوبی برآمده و البته از کلید واژه های مهمی چون اسرائیل، داعش، ترکیه، دانشمندان هسته ای و... در جای خود به خوبی استفاده کرده. وقتی که دانشمند هسته ای می گوید:«ترور کجا بود؟ ترور مال زمان احمی نژاد بود!» و هم جایی که مأمور وزارت اطلاعات ایران به جاسوس اسرائیلی دلاوری های مرد سال ایران «سردار قاسم سلیمانی» را یادآور می شود به خوبی به دل می نشیند. البته انتخاب نام روباه برای یک فیلم با تم جاسوسی و ترور نامرتبط نیست اما ارتباط این نام با متن فیلم و اتفاقات آن نامشخص است و به نظر می رسد اساسا وجه تسمیه ای در کار نیست.

«فیلم برای مردم ساخته می شود» گمان نمی کنم که نیاز باشد این گزاره را اثبات کرد. پس می شود به خاطر تشویق هایی که مردم در حین دیدن این فیلم در سینما پس از شنیدن نام «قاسم سلیمانی» می کنند، به بهروز افخمی دست مریزاد گفت.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد