جريان انحرافی چگونه به"بن‌بست "رسيد؟

کد خبر: 146820

يكي از محاسبات غلط اين گروه اين است كه فكر مي‌كردند اگر فضاي مجازي رسانه‌اي را در دست بگيرند و با سايت‌هاي خلق‌الساعه و حمايت آنها از يكديگر هر روزه به مدح جريان مدنظر خود و ليدرشان بپردازند

جوان: درايت و هوشمندي ولي‌فقيه مانع‌از توطئه جريان انحرافي در به‌دست گيري ارگان‌هاي امنيتي نظام براي اهداف بعدي و بحران‌سازي در نظام شد. حوادث چند روز گذشته كه با بركناري وزير اطلاعات آغاز شد و تحولاتي را رقم زد كه گاه براي نظام اسلامي تلخ بود، داراي بركاتي براي جمهوري اسلامي است كه شايد هم اكنون بسياري از ابعاد آن براي ما كشف نشده باشد. اولين نتيجه اين رويداد اين بود كه ماهيت جرياني كه مي‌خواست با بازي دوگانه آينده سياسي خود را تضمين كند از هم اكنون فاش شده و برخي از نيات پشت پرده آنان در ماه‌ها و سال‌هاي آينده از هم اكنون رو شود و با تيزهوشي مسئولان و امت حزب‌الله، سناريوهاي آنان از همين الان ناكام بماند. جريان انحرافي كه با علمداري چهره جنجالي خزيده در دولت خدمتگذار شناخته مي‌شود، سعي مي‌كند طي يك پروسه چند بعدي و البته به طور آهسته و آرام فضاي اجتماع را براي گفتمان مدنظر خود حاضر و بستر را براي پيروزي اين جريان ابتدا در انتخابات مجلس و بعد از آن انتخابات يازدهم رياست جمهوري آماده سازد. * تفاوت گفتمان احمدي‌ن‍ژاد با جريان انحرافي گفتمان جريان انحرافي بر خلاف ادعاهاي مطرح شده توسط برخي سياسيون كه گفتمان احمدي‌نژاد با سردمدار اين جريان را از يك سنخ مي‌دانند، هيچ شباهتي با رئيس دولت مكتبي ندارد. اسلام‌محوري، خدمت، استكبارستيزي، ساده‌‌زيستي، عدالت‌محوري، اولويت دادن به مستضعفان و محرومان جامعه و مبارزه با فقر، فساد و تبعيض به عنوان مطالبه بحق حاميان و صاحبان اصلي انقلاب از مهم‌ترين محورهاي گفتماني است كه با رأي قاطع ملت پيروز دو انتخابات گذشته رياست جمهوري بوده است، اما براي كساني كه دستي در سياست دارند پر واضح است كه براي جريان انحرافي هيچ كدام از اين گفتمان‌ها در اولويت نيست و اگر گاه حرفي از اين نوع بر زبانشان جاري شود، براي فريب افكار عمومي و خود را همراه رئيس‌جمهور مردمي نشان دادن، است. در نگاه اين جريان نه خبري از محرومان و مستضعفان است و نه امت حزب‌الله و بسيج توده‌ها جايگاه دارند. مخاطب اين جريان نخبگان، ليبرال‌مسلكان، هنرمندان زاويه‌دار با نظام و ايرانيان خارج از كشور هستند. نه تنها استكبارستيز نيستند بلكه ولع خاصي براي بهبود رابطه ايران با غرب و امريكا ‌دارند. نه كاري با عدالت دارند و نه دغدغه حفظ ارزش‌هاي انقلاب را دارند. در مقابل اسلام ناب، مكتب ايراني را جايگزين مي‌سازند و با تبحر خاص اين دو گفتمان را يكي مي‌دانند تا مخالفت‌ها عليه آنان شدت نيابد. * راهبردهاي جريان انحرافي براي غلبه گفتماني همانطور كه در بالا ذكر شد، اصول گفتماني جريان انحرافي به رهبري آقاي خاص نه تنها با گفتمان رياست دولت حداقل تاكنون يكي نبوده، بلكه گاه در تعارض جدي نيز با اين گفتمان است، از اين رو جريان فوق درصدد برآمد تا با اتخاذ چند راهبرد، گفتمان خود را در جامعه رايج سازد و با كادرسازي و تشكيل شبكه‌اي قوي در فضاي سياسي جامعه به سود خود، لوازم اوليه را براي معرفي خود به عنوان يك جريان مستقل از اصولگرا و اصلاح‌طلب در جامعه مهيا كند. اين جريان با اين تصور كه گفتمان اصلاح‌طلبي به طور مستقل حرف زيادي براي انتخابات ندارد و از طرفي گفتمان مدنظر وي خاستگاهي در ميان اصولگرايان ندارد با اتخاذ روش‌هاي «رقيب‌تراشي» درصدد است تا روز به روز فاصله خود را با اصولگرايان بيشتر سازد و به عنوان رقيب اصلي آنان وارد عرصه انتخابات شود اما اشتباهاتي كه اين جريان مرتكب شد و در چند روز اخير نمونه‌اي از آن را شاهد بوديم عملاً شيرازه آنان را از هم پاشيد كه اين اشتباهات را مي‌توان در موارد زير خلاصه كرد: ‌ 1- يارگيري ناشيانه اين جريان براي مشروعيت بخشيدن به خويش ناچار است از گفتمان‌هاي مختلف در جامعه و خصوصاً بدنه اصولگرايان يار بگيرد، اما به دليل ماهيت مبهم اين جريان و عدم اقبال بدنه اصولگرايان به اين جريان آنان محبورند از افراد دست چندم در اين باره كمك بگيرند، مثال واضح آن جامعه روحانيت است. جريان انحرافي براي يارگيري از اين اجتماع، فرد و گروهي را برگزيده كه تاكنون كسي اين افراد را نمي‌شناخته و اين نوكيسگان سياسي از آنجا كه تجربه‌اي در اين امر ندارند با اقدامات نسنجيده رسوايي خود را رقم مي‌زنند، كما اينكه سردسته اين جريان اكنون در بازداشت است. 2- انتخاب غلط مخاطبان همان اشتباه محاسبه‌اي كه جريان اصلاحات در انتخاب مخاطب خود مرتكب شد، اين گروه به‌رغم داشتن اين الگو همان اشتباه را مرتكب مي‌شود. جريان انحرافي به جاي انتخاب توده مردمي به عنوان گفتمان غالب جامعه ايراني نظام نخبگاني را مخاطب خويش مي‌بيند و خود را از ارتباط با توده‌ها بي‌نياز مي‌پندارد، از اين رو با تمام تلاش‌هايي كه انجام مي‌دهند، براي توده‌هاي مردمي ناشناخته‌اند. 3- فضاي مجازي را جايگزين فضاي واقعي قراردادن يكي از محاسبات غلط اين گروه اين است كه فكر مي‌كردند اگر فضاي مجازي رسانه‌اي را در دست بگيرند و با سايت‌هاي خلق‌الساعه و حمايت آنها از يكديگر هر روزه به مدح جريان مدنظر خود و ليدرشان بپردازند پس از چندي اين گفتمان را مي‌توانند به راحتي در جامعه رواج دهند، اما اين افراد اين محاسبه را نكرده بودند كه مخاطب گفتمان آنان در فضاي مجازي كمتر از 10 درصد جامعه است و نام اكثر سايت‌هاي آنان را مردم عادي نشنيده‌اند. 4- تصور غلط از مواضع رهبري حمايت عام رهبر بصير انقلاب از همه دولت‌ها از جمله دولت كنوني و عدم انتقاد علني از برخي انحرافات كوچك و كوتاهي‌هاي دولت‌ها و همچنين سابقه بركناري متكي از وزارت خارجه كه به دليل حفظ مصالح عاليه نظام، رهبري و شخصيت‌ها‌ي موجه از موضع صريح در اين باره خودداري كردند، جريان انحرافي را دچار اين تصور كرد كه در سايه احمدي‌نژاد تا مدت‌ها مي‌توانند منويات خود را پياده سازند و در اين مرحله به دست‌گيري ارگان‌هاي امنيتي نظام را براي اهداف بعدي و بحران‌سازي در نظام مدنظر داشتند كه با درايت ولي فقيه، اين توطئه خنثي شد و به رغم دسيسه‌هاي گوناگون آنان براي تحميل نظر خود به رهبري نتوانستند از اين مرحله عبوركنند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها