هیچ کس نمی‌تواند بگوید ۹ دی را از جیب خود بیرون آورده!/برخی برای خودشان شهردار هم انتخاب کرده بودند/جریان فتنه در انتخابات شرکت می کند

کد خبر: 167856

این ظلم به ۹ دی و ملت بزرگ ایران است که کسی بیاید بگوید من وارث بصیرت مردم هستم.نمی‌شود که این عده از افراد فکر کنند که ۹ دی در جیبشان است و هر زمان که می‌خواهند آن را می‌توانند از جیبشان بیرون بیاورند و از آن خرج کنند. می‌گویند ظرفیتمان زیاد است خب خدا را شکر و ما ممنون هم هستیم.

هیچ کس نمی‌تواند بگوید ۹ دی را از جیب خود بیرون آورده!/برخی برای خودشان شهردار هم انتخاب کرده بودند/جریان فتنه در انتخابات شرکت می کند
سرویس سیاسی فردا؛ محسن خانعلی. فاطمه استیری: هم ساعت مصاحبه کمی عجیب بود، هم دیدن کسانی که ساعت ۸ صبح یک روز نیمه تعطیل (پنج شنبه) به دفتر جامعه اسلامی مهندسین آمده بودند، از حبیب الله عسگراولادی، اسدالله بادامچیان و محمد نبی حبیبی تا لاله افتخاری.
این ساعت صبح به دفتر جامعه مهندسین آمده بودند تا در جلسه‌ای شاید انتخاباتی شرکت کنند، هرچند محمدرضا باهنر این جلسه را عادی می‌خواند و می‌گوید که جلسات روزهای پنج شنبه، روال سال‌های دور شورای مرکزی جبهه پیروان خط امام و رهبری بوده و چیز عجیبی نیست. و البته تاکید دارد که زندگی افرادی چون او در همین جلسات خلاصه شده است.
اما جلسات بامداد پنج شنبه شاید نشان دهنده آن هم باشد که اصولگرایان سنتی این روز‌ها کمی پرکار‌تر شده‌اند.
گفت‌و‌گو با نایب رییس مجلس و عضو کمیته وحدت اصولگرایان در فضای خوبی انجام شد و باهنر کهنه کار و آب دیده در سیاست سعی نکرد از پاسخ دادن به سوال‌ها طفره رود، آنجا هم که ترجیح را بر جواب صریح ندادن می‌دانست با توضیح کوتاهی سوال را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت.
او از لزوم وحدت بین اصولگرایان در انتخابات پیش رو گفت، از جبهه پایداری و شروط و ادعا‌هایشان، که جبهه پایداری وزنی در برابر جبهه اصولگرایی ندارد ولی اگر باز هم به دنبال وزن کشی است شرایط فعلی زمان مناسبی برای وزن کشی نیست. از نفوذ رای خود در مجلس گفت و اینکه تجربه برخی نمایندگان به آن‌ها اثبات کرده اگر به باهنر اعتماد کنند نتیجه بدی نمی‌گیرند.
خانه نشینی ده روزه رییس جمهور را نقطه تاریک کارنامه فعالیت وی می‌داند با این وجود می‌گوید سوال از رییس جمهور به مصلحت نیست و البته انتقادی هم می‌کند از بی‌حساب و کتاب حرف زدن برخی مسئولین!
********************
با تشکیل کمیته وحدت اصولگرایان و قرار گرفتن آیت الله مهدوی کنی در راس کمیته این موضوع مطرح می‌شد که اصولگرایان در این دوره از انتخابات با سازوکار منسجم‌تر و جدی تری وارد عرصه رقابتی شوند، با این وجود برخی گروههای اصولگرا همچنان ساز مخالف می‌زنند و با پیش کشیدن شروطی حاضر به پذیرش محوریت جامعتین نیستند، با این تفاسیر پیش بینی شما از ائتلاف بین اصولگرایان چیست و چقدر خوشبین هستید این ائتلاف شکل بگیرد؟
کمیته وحدت بین اصولگریان با هدف ائتلاف حداکثری بین مجموعه اصولگرایان تشکیل شد ولی این حداکثر هیچگاه به صد درصد نمی‌رسد، بهرحال گروه‌هایی هستند که یا حضور پیدا نمی‌کنند یا با ائتلاف به تفاهم نمی‌رسند اما تلاش کمیته این است که این ائتلاف به حداکثر نزدیک‌تر شود.
در ائتلاف اخیر هم خوشبختانه اکثریت مجموعه اصولگرایان به ائتلاف پیوستند، در این میان تنها جبهه پایداری و ایستادگی مباحثی را مطرح می‌کردند که ما هر دو جبهه را به حضور در کمیته دعوت کردیم و مثل همیشه تاکید داشتیم که در جبهه اتحاد و اصولگرایی باز است، که جبهه ایستادگی این دعوت را پذیرفت اما جبهه پایداری حرف‌هایی دارد و در حال چانه زدن است، در ‌‌نهایت باید منتظر باشیم تا ببینیم در آینده چه پیش خواهد آمد.
همه ۳۰ نماینده کنونی تهران در لیست جبهه متحد برای مجلس نهم نخواهند بود
اینکه گفتید ائتلاف صد درصدی قطعا شکل نخواهد گرفت یعنی نگرانی هم از این بابت ندارید؟
بین صفر و صد، صدتا عدد است؛ در دوره گذشته که ۶+۵ تشکیل شد تا آن اواخر و نزدیک به انتخابات تقریبا ۸۰ درصد اصولگرایان دور هم جمع شدند و کار هم خوب جلو رفت، ولی در‌‌ همان زمان هم مثلا در شهر تهران لیست‌های پراکنده و مستقل اصولگرایی هم وجود داشت اما در افکار عمومی اینگونه جا افتاده بود که لیست اصولگرایان در تهران یک لیست بیشتر نیست و عملا هم‌‌ همان لیست رای آورد یعنی لیست‌های پراکنده که بعضا از مجموعهٔ نیروهای اصولگرا بودند به دلیل اینکه لیست‌هایشان پررنگ و پر حجم نشد رای نیاوردند.
در این دوره با گروه ۸+۷ که با محوریت جامعتین تاسیس شد و این بزرگان همیت و تلاش مضاعفی را هم برای آن گذاشتند این ۷۰، ۸۰ درصد خیز بالاتری گرفتند. اینکه می‌گویم این ائتلاف‌ها هیچگاه به صد درصد نمی‌رسد هم منظورم صد در صد ریاضی است، مثلا ممکن است همه این ۳۰ نماینده امروز تهران در لیست اصولگرایان قرار نگیرند بنابراین آن‌ها که اسمشان حذف می‌شود ممکن است دلخوری و گلایه داشته باشند و همه را هم نمی‌توان قانع کرد از این رو ممکن است یک لیست کوچکی هم از سوی آن‌ها ارائه شود، نمی‌گویم دغدغه نداریم چرا این دغدغه هست و هدف هم ائتلاف صد در صدی است اما معمولا این امر حاصل نمی‌شود.
شرط خارج از جلسه را نمی‌پذیریم
اکثریت اصولگرایان از روند پیش گرفته شده از سوی جبهه پایداری انتقاد می‌کنند و معتقدند که اعضای این جبهه به دنبال سهم خواهی، امکانات، نفرات و قدرت چانه زنی بیشتر هستند که مغایر با آن اصولی است که کمیته وحدت بر اساس آن شکل گرفته و مجموعه جریان اصولگرایی کنار هم قرار گرفتند. شما این سهم خواهی جبهه پایداری را چگونه تحلیل و ارزیابی می‌کنید؟
ببینید حرف ما این است که حتی اگر این مسائل وجود دارد باز هم در شرایطی می‌توان آن‌ها را بررسی کرد که یک مجموعه کنار هم بنشینند، همین الان مجموعه‌هایی که در ائتلاف حضور یافتند دائما نشست دارند و بحث مختلفی درباره کاندیدا‌ها، شرایط و... می‌کنند.
یعنی ما دائما در این نشست‌ها سعی می‌کنیم با تحلیل شرایط وضعیت ائتلاف را به حداکثر برسانیم، تمامی این بحث‌ها در دورن همین ائتلاف و نشست‌های آن اتفاق می‌افتد، اما اینکه کسی بیرون بایستد و بگوید من اول هرچه می‌گویم بپذیرید تا در جلسات حاضر شوم که منطقی نیست، ما بار‌ها گفته‌ایم آقایان در جلسات حضور پیدا کنند و خواسته‌های خود را به بحث بگذارند ما مشکلی با این روند نداریم و اساسا اصل کار بر همین گفت‌و‌گو‌ها و بحث‌ها است.
شکل گیری جبهه متحد اصولگرایان به معنای آن نیست که مثلا جبهه پیروان خط امام و رهبری، رهپویان یا جمعیت ایثارگران حزب خودشان را منحل کرده باشند و یکی شده باشند، نه اینگونه نیست. هر کس کار خود را می‌کند و حزب خودش را دارد اما در این جلسات بر روی نقاط مثبت و مشترکی که داریم و خوشبختانه بسیار هم زیاد است کار می‌کنیم و آنجاهایی هم که افتراق داریم بحث می‌کنیم و نهایتا یا همدیگر را قانع می‌کنیم یا رای گیری می‌شود و یک نظر پذیرفته می‌شود. منظورم این است که همه این فرایند مستلزم این است که افراد دور هم بنشینند و صحبت کنند.
اینکه کسی از بیرون بگوید من به این شرط در جلسات حضور می‌یابم که مثلا لیست پیشنهادی من را بپذیرید، خب اینکه دیگرجلسه لازم ندارد! ما به آقایان می‌گوییم که در جلسات حضور یابند بدون هیچ شرط و شروطی، چون ما هیچ شرطی را نمی‌پذیریم.
در مقابل مدعیان اصولگرا نبودن باهنر می‌توانم بگویم شما در جبهه اصولگرایی نمی‌گنجید
ا لبته یکی از این شروط هم خارج شدن شما از کمیته وحدت است.
بله این دوستان در کنار سایر شروط خود مثل لیست پیشنهادی این موضوع را هم عنوان می‌کنند.
ولی شما تاکنون هیچ موضعی در برابر این شرط اعضای جبهه پایداری نگرفته‌اید.
نه من موضعی در برابر این شرط ندارم، دلیلی هم برای موضع گیری وجود ندارد. آن‌ها مثلا ادعا می‌کنند که باهنر در قالب این جبهه اصولگرایی نمی‌گنجد خب این یک ادعا است. همین. اگر قرار باشد متقابلا جواب بدهم که من هم می‌توانم می‌گوییم شما در قالب این جبهه نمی‌گنجید. (با خنده)
شما این موضوع را مطرح می‌کنید؟
نه من اصلا به خودم اجازه نمی‌دهم چنین ادعایی را در مورد دیگران عنوان کنم، ما اختلاف نظرهایی با دوستان جبهه پایداری داریم ولی همه ر ا اصولگرا می‌دانیم و تلاشمان هم در جهت پیوستن آن‌ها به سایر اصولگرایان است.
آقای باهنر! هرچقدر هم بخواهیم با خوش بینی با این جبهه برخورد کنیم باز هم نمی‌توانید منکر وجه افتراقی شویم که بین این جبهه پایداری و سایر تشکل‌های اصولگرایی وجود دارد، این افتراق حتی از جنس اختلافات بین جبهه خط امام و رهبری و رهپویان یا ایثارگران هم نیست و پر رنگ‌تر به نظر می‌رسد؟
ببینید خود جبهه پیروان خط امام و رهبری متشکل از ۱۵ تشکل رسمی و مجوز دار است، در این میان برخی مثل حزب موتلفه سابقه ۵۰ ساله دارد و برخی تشکل‌های دیگر مثل فرهنگیان و جامعه مهندسین هم بعد از اینکه فعالیت‌های حزب جمهوری اسلامی محدود و متوقف شد راه اندازی شدند و هرکدام حیطه فعالیتی مشخص و رزومه سیاسی خود را دارند، اما باز هم قرار گرفتن ما در قالب جبهه پیروان خط امام و رهبری به معنای اختلاف نداشتن نیست.
اختلاف وجود دارد ولی تشابهات بیشتر است، البته من امیدوار و علاقمندم که با کنار گذاشتن این اختلافات این جبهه به زودی تبدیل به یک حزب شود ولی الان یک گروه ائتلافی مستمر و جبهه‌ای هستیم که بهرحال در آستانه انتخابات جدی‌تر فعالیت می‌کنیم.
بنابراین وجود این اختلافات طبیعی است، ولی زمانی که دایره اختلافات به حدی برسد که بگویند مثلا فلان عضو اصلا در این چارچوب نمی‌گنجد خب قاعدتا نمی‌توان هم دور یک میز نشست، ولی تا زمانیکه همدیگر را قبول داشته باشیم نقد هم می‌توانیم بکنیم.
ما مجموعه نیرو‌ها را اصولگرا می‌دانیم اما بعضی عزیزان شاخصه‌ها و ضوابط اصولگراییشان آنقدر زیاد و پر حجم است که اگر کسی بخواهد با آن شاخص‌ها تطبیق داده شود ممکن است ۷ یا ۸ نفر بیشتر اصولگرا نباشند، تازه آن را هم معتقدند که خودشان هستند. ما این روحیه و رویکرد را قبول نداریم.
و شما همچنان به گسترش چتر اصولگرایی امیدوار هستید؟
بله ما می‌گوییم که با همه نقدهایی که داریم باید چتر اصولگرایی را باز کرد و دنبال جذب باشیم حتی باید تلاش کنیم از جبهه‌های رقیب هم به دایره اصولگرایی بپیوندند. یعنی مشی مان در تبعیت از رهبر معظم انقلاب بر جذب حداکثری است.
از سوی دیگر ما رویکرد بی‌ضابطه را هم قبول نداریم، اینکه مثلا یک سر طیف بگوید فقط ما و لاغیر و سر دیگر طیف بگوید همه نیروهای سیاسی در کشور به نوعی اصولگرا هستند، ما این را رویکرد را هم قبول نداریم.
خوشبختانه برای اینکه نقطه توقف و ایستادگی مشخص شود در سال ۸۹ یکسری شاخصه‌های اصولگرایی توسط جامعتین طراحی و اعلام شد که این شاخص‌ها شامل ۱۲ باید و ۱۲ نباید اصولگرایی می‌شد. ما این اصول جامعتین را پذیرفتیم و عنوان کردیم که ما در این چارچوب و با این فیل‌تر اصولگرایی را قبول داریم هرکس این باید‌ها را داشته باشد و نباید‌ها را امتناع کند اصولگرا است، البته در کار میدانی که ما انجام دادیم مشخص شد که این باید‌ها و نباید‌ها و شاخص را حتی مقام معظم رهبری در طول زمان به عنوان شاخص‌های اصولگرایی برشمرده‌اند که اصولگرا چه کسی است و چه خصوصیاتی باید داشته باشد.
البته ایشان زمانی هم تعبیری داشتند که تعبیر جامع و مهمی بود مبنی براینکه از دیدگاه معارف اسلامی ما اصولگرای غیر اصلاح طلب و اصلاح طلب غیر اصولگرا نداریم و هر اصولگرایی باید اصلاح طلب باشد، این بعد معارفی اصولگرایی است. اما اینکه مسما شده و عده‌ای اصولگرا و عده‌ای اصلاح طلب نامیده شده‌اند یعنی ما مرز بین این دو را قبول کردیم که این مرز هم‌‌ همان شاخص‌ها و باید و نبایدهای جامعتین است.
ممکن است در این بین کسی بگوید من اگر بیشتر کار کنم این شاخص‌ها را دقیق‌تر هم می‌توانم بگویم ما حرفی نداریم، ولی می‌گوییم الان باید روی همین شاخص‌های تعیین شده توافق کنیم تا این مرحله از انتخابات نیز بگذرد.
ادعاهای برخی عین ظلم به ملت است
اعضای جبهه پایداری در ادامه همین ادعاهای خود مبنی بر اصولگرا‌تر بودن معتقدند که فتنه سال ۸۸ را آن‌ها جمع کردند و ۹ دی را آن‌ها را به راه انداختند این ادعا‌ها را می‌توان مبنای اصولگرا‌تر بودن دانست؟
این ظلم به ۹ دی و ملت بزرگ ایران است که کسی بیاید بگوید من وارث بصیرت مردم هستم. اولا ۹ دی را هیچ کس بوجود نیاورد، ۹ دی یک حرکت خودجوش و سنگین مردمی بود. این دوستان اگر به رسانه‌ها مراجعه کنند متوجه می‌شوند که ۸ دی ماه در بسیاری از استان‌های کشور حرکت‌های خودجوشی شروع شد و بعد از آن بود که شورای هماهنگی تبلیغات برای همراهی و هماهنگی و مدیریت بهتر اعلام کرد همه همزمان ۹ دی به خیابان‌ها بیایند و در ‌‌نهایت هم روز ۹ دی آن حماسه عظیم براه افتاد.
ما که خود را وارثش نمی‌دانیم، اگر خیلی هم هنر کنیم یه قطره از آن دریای بیکران باشیم. حال اینکه ۱۰ نفر بیایند و بگویند که ما وارث ۹ دی هستیم، خب این عین ظلم به ملت است.
نمی‌شود که این عده از افراد فکر کنند که ۹ دی در جیبشان است و هر زمان که می‌خواهند آن را می‌توانند از جیبشان بیرون بیاورند و از آن خرج کنند. می‌گویند ظرفیتمان زیاد است خب خدا را شکر و ما ممنون هم هستیم.
واقعا جیبی به این بزرگی برای جبهه پایداری متصور هستید؟
نمی‌دانم؛ بهرحال یک ادعا است. بعضی از این دوستان در گذشته هم این سخنان را مطرح می‌کردند، در‌‌ همان اوایل دوره قبلی ریاست جمهوری بعضی از آقایان می‌گفتند ما ۳۵، ۴۰ میلیون رای در جیبمان داریم. مثلا در شورای شهر دوره سوم بحث‌هایی می‌شد و برخی آقایان می‌گفتند تمامی ۱۵ عضو شورای شهر تهران مال ماست. نشستیم، بحث و صحبت کردیم، حتی به تفاهم هم رسیدیم و نامزد‌ها را ارنج کردیم اما یک هفته مانده به انتخابات گفتند عدد و رای ما خیلی بالاست و ما جدا می‌شویم و لیست مستقل می‌دهیم؛ حتی شهردار، شهردارهای منطقه و معاونین را هم انتخاب کرده بودند، ولی نتیجه انتخابات که اعلام شد از ۱۵ نفر آن‌ها تنها یک نفر رای آورد، بهرحال این موضع گیری‌ها یک سری توهمات است، ما دعوا و بحث نداریم ولی واقعیت چیزی جز این است.
یا در انتخابت مجلس هشتم که ۶+۵ شکل گرفت همین دوستان یک ضلع جدی این گروه بودند و ما با هم کار کردیم اما دره‌مان زمان هم متاسفانه برخی کار‌ها و تک روی‌هایی شد اما علی رغم همه این تک روی‌ها مجلس هشتم چه شد؟ چه کسی رای آورد و چه کسی رای نیاورد؟ امروز فراکسیون اصولگرایان در مجلس ۲۲۰ نفر عضو دارد، حتی اگر بخواهیم به زیر شاخه‌های این فراکسیون ورود کنیم و ببینیم که هر کدام چقدر وزن و رای دارند می‌بینید که برخی از این دوستان ۱۵، ۲۰ تا بیشتر رای ندارند.
با این همه ما باز هم ادعا نداریم و نمی‌گوییم که چون تعداد آرا ما در مجلس ده برابر آن‌ها است بنابراین ما ۱۰ برابر هم سهم می‌خواهیم، نه؛ ما می‌گوییم باید همه دور هم جمع شویم و کار کنیم.
در سال دوم مجلس اگر در صحن علنی برای نایب رئیسی کاندید می‌شدم، رای می‌آوردم
البته همین گروه در سال دوم انتخابات هیئت رییسه مجلس که شما نایب رییس نشدید ادعا می‌کردند که این نتیجه فعالیت آن‌ها بوده است.
حتما همینطور بود، ما هم حرفی نداریم؛ فراکسیون اصولگرایان در آن سال در درون خود انتخاباتی را برگزار کرد که به نظر برخی از دوستان ما چندان مهم نبود و به همین علت برخی نیامدند یا غایب بودند ولی آن‌ها این انتخابات را جدی گرفتند و با همه ظرفیت وارد شدند.
البته کاندیدای آن‌ها هم کاندیدای خوبی بود و توانستند با اختلاف سه یا چهار رای با من در فراکسیون رای بیاورد، ولی از‌‌ همان لحظه‌ای که نتایج اعلام شد زمین و زمان، از بیرون و داخل مجلس به من می‌گفتند که شما در صحن علنی کاندید شوید تا ما به رقیبت نشان دهیم که شما دو برابر او رای دارید، اما گفتم من یک آدم تشکیلاتی هستم، وقتی فراکسیون رای نداده من در صحن هم کاندید نمی‌شوم. بنابراین اگر از این جهت به موضوع نگاه کنیم بله این موضوع نتیجه تلاش آن‌ها بود که همه نیرو‌هایشان را منسجم به فراکسیون آوردند.
البته این نکته را هم نباید فراموش کرد که‌‌ همان زمان هم خط رقابت بین من و دکتر صدر اصلا رقابت بین جبهه پایداری و اصولگرایان نبود. در همین انتخابات ریاست مجلس دیدیم که کاندیدای این دوستان ۳۸ رای بیشتر نیاورد.
اگر قرار بر وزن کشی میان اصولگرایان باشد، بی‌تردید رای ما بیشتر از جبهه پایداری است
با این پیشینه‌ای که از جبهه پایداری عنوان کردید، اگر این جبهه در ‌‌نهایت مستقل وارد عرصه انتخابات شود به عقیده شما آن پشتوانه اجتماعی را دارد که رای هم بیاورد؟
من می‌گویم خوب است که این دوستان زمانی خودشان به یک نتیجه گیری برسند و وزن کشی کنند اما الان وقت وزن کشی نیست؛ این وزن کشی ریسک دارد، این دوستان باید این باور را داشته باشند که ما در شرایط فعلی رقیب مشترک داریم. یک رقیب جدی و سنگین به نام گروه فتنه و یک رقیب نفوذی به نام جریان انحرافی.
در وهله اول همه ما باید موضعمان را نسبت به این دو رقیب مشخص کنیم و از دوستان جبهه پایداری هم بار‌ها و بار‌ها خواستیم که موضعشان را صراحتا در مورد جریان انحرافی مشخص کنند، در وهله بعد باید بدانیم اگر الان بخواهیم وزن کشی کنیم آب به آسیاب رقیب می‌ریزیم. ما اصلا توصیه نمی‌کنیم که هیچ گروه اصولگرایی در شرایط فعلی به سراغ وزن کشی برود.
در انتخابات گذشته در لیست ارائه شده در شهر تهران متشکل از سه ضلع بود، متاسفانه یا خوشبختانه ۳۰ نفر نماینده تهران هم از این سه ضلع انتخاب شدند یعنی از هر ضلع ۱۰ نفر انتخاب شدند، اما اگر به انتخابات مرحله اول توجه کنید می‌بینید که از ۱۷ نفر منتخب دوره اول، چندنفر از این دوستان بودند. وزن دوستان پایداری هم قطعا بیشتر از دوره قبل نیست خصوصا با مباحثی که درخصوص رییس جمهور و جریان انحرافی در این چند سال مطرح شده و باعث دلخوری بعضی شده و حتی ریزش هم داشته است، بنابراین ما می‌گوییم زمان وزن کشی الان نیست.
ا ز این رقبای مشترک که عنوان می‌کنید، جریان فتنه که احتمالا در انتخابات حضور جدی نداشته باشد و...
نه؛ ما این را اصلا قبول نداریم، ما تردید نداریم که این جریان در انتخابات حضور خواهد داشت، خیلی ساده انگارانه است که فکر کنیم جریان فتنه در انتخابات حضور پیدا نمی‌کند.
به هرحال آن‌ها در حال حاضر کار تشکیلاتی جدی نمی‌کنند.
خبرهایی که ما داریم حاکی از آن است که این گروه فعال است، حتی کاندیدا هم دارد، ممکن است این کاندیدا‌ها انفرادی و پراکنده باشند یا مهره‌ها و چهره‌هایی را وارد عرصه رقابتی کنند که سوخته نشده باشند و در ‌‌نهایت بعد از تایید حتی وارد مجلس هم بشوند، این افراد مطمئنا بعد از اینکه به مجلس آمدند هم را پیدا می‌کنند و تفاهم می‌کنند، بنابراین نباید تصور کرد که فتنه تمام شده و در انتخابات حضور ندارد و باید بیشتر مراقب حرکت‌های این گروه بود.
اگر مجلس ۱۵۰۰ کرسی داشته باشد جریان انحرافی ۱۵ کرسی هم نمی‌گیرد
بسیاری معتقدند این جریان دومی که عنوان کردید یعنی‌‌ همان جریان انحرافی که حتی مدعی ۱۵۰ کرسی مجلس هم هست به مراتب خطر جدی‌تر و بزرگتری برای اصولگرایان است؟ جریان انحرافی و حضورشان در انتخابات را چگونه می‌بینید؟
بهرحال یک زمانی برخی افراد مزاح می‌کنند که ما ۱۵۰ کرسی مجلس را می‌گیریم، مثل این است که مثلا بعد از اینکه ما در انتخابات رای می‌آوریم و مردم برای تبریک تشریف می‌آورند هرکدام می‌گویند که من انقدر رای برای شما جمع کردم، این‌ها را که با هم جمع می‌کنیم می‌شود سه میلیون رای در حالی که در انتخابات شاید ۶۰۰ هزار رای داشته‌ایم، این حرف‌ها را که نمی‌شودملاک قرار داد، اگر بخواهیم به ادعا‌ها توجه کنیم که خب اگر جریان انحرافی ۱۵۰ کرسی دارد پس ما هم می‌توانیم ۳۵۰ کرسی داشته باشیم و فتنه‌ای‌ها هم لابد ۲۰۰ کرسی دارند (باخنده).
اگر زمانی کرسی‌های مجلس به ۱۵۰۰ تا رسید ممکن است جبهه انحرافی ۱۰، ۱۵ تا کرسی بدست آورد ولی الان از این خبر‌ها نیست.
جریان انحرافی چراغ خاموش کار می‌کند
پس نگران جریان انحرافی و فعالیت‌های آن نیستید؟
ما هیچ گاه رقیب را کوچک نمی‌شماریم، مشکل هم این است که چراغ خاموش کار می‌کنند و بعد که وارد مجلس می‌شوند هم را پیدا می‌کنند و فعالیتشان منسجم می‌شود. مقام معظم رهبری در سفر به کرمانشاه دریچه و بحث جدیدی را در مسایل سیاسی باز کردند، براین اساس اگر زمانی هم نظام حکومتی ما به لحاظ شکلی تغییر کند هم نظام حزبی و تحزب در ساختار سیاسی کشور متشکل‌تر و منسجم‌تر شوند، تازه آن زمان براساس احزاب رسمی و شناسنامه داری که وجود دارند می‌توان دقیق‌تر در مورد اینکه چه حزبی چه تعداد کرسی به دست می‌آورد صحبت کرد اما الان بعضی از نماینده‌ها هستند که بعد از ورود به مجلس گرایش خود را نشان می‌دهند، یعنی همیشه بعد از انتخابات نتیجه انتخابات مشخص می‌شود که هر جبهه یا فراکسیونی چقدر نیرو دارد و اینکه گروه و جریانی بخواهند بگویند ما انقدر کرسی خواهیم داشت تنها یک ادعا است و هیچ مبنایی ندارد.
ادامه دارد... عکس: اسماعیل عسگری
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها