درباره الگوی طبقاتیِ رأی به دموکرات ها /اوباما چگونه رییس جمهور شد؟

کد خبر: 230488

شما 84 میلیون امریکایی را که باید رأی می‌دادند اما رأی ندادند، در نظر بگیرید. یک رأی‌گیریِ جدید از رأی‌نداده‌ها توسطِ PEW نشان می‌دهد که آن‌ها بدونِ تردید به اردوگاه غیرسرمایه داری گرایش دارند... یک مشربِ ستیزه گر رشدیابنده واقعی در امریکا وجود دارد. خروشِ جنبشِ اشغال که ثروتمندان را به عنوانِ «1 درصد» و باقی را به عنوانِ «99 درصد» طبقه‌بندی کرد، به دایره واژگان راه یافته است.

درباره الگوی طبقاتیِ رأی به دموکرات ها /اوباما چگونه رییس جمهور شد؟

سرویس بین الملل«فردا»: رای آوردن اوباما آنچنان که تبلیغات غالب عنوان می کنند در غرب واکنشی یکسره خوشایند نداشت. نمونه این امر مطلبی است که در یک سایت ضد سرمایه داری انگلیسی درج شده است و تحلیلی نسبتا جامع از آنچه که در جامعه امریکایی رخ می دهد عرضه داشته است . متن کامل این تحلیل بدون هیچ توضیح اضافه ای از نظرتان می گذرد.

**************************

«ما خانواده‌ای امریکایی هستیم، ما بلند می‌شویم و فرو می‌افتیم به عنوان یک ملت و به عنوان مردمی یکپارچه». اوباما در سخن‌رانیِ پیروزی‌اش این جمله را بیان کرد هنگامی که برای دومین بار به ریاست جمهوری امریکا برگزیده شد.

حقیقت این است که ایالاتِ متحد هرگز پاره‌پاره‌تر [و درهم‌شکسته‌تر] از آن‌چه اکنون هست، نبوده است. بیکاری باشتاب در دو سال نخست رییس‌جمهوری اوباما افزایش یافت و هنوز بالا مانده است. شکاف میانِ تهی‌دست و ثروتمند در هر لحظه عمیق‌تر می‌شود.

و این همراه شده است با شکافی گسترش‌یابنده در سیاستِ عمومی. مرکز تحقیقاتیِ PEW می‌نویسد: «ارزش‌هایشان و باورهای بنیادیِ امریکایی‌هایی که این نوامبر پای صندوق‌های رأی رفتند، نسبت به 25 سال گذشته متعصبانه‌تر شده است».

این روند از بحرانِ مالیِ جهانی 2007 آغاز به شکل‌گیری کرد و هیچ نشانه‌ای از متوقف‌شدن نشان نداده است. آن‌هایی که به چپ [در این‌جا منظور چپ در گفتار عمومی امریکا مد نظر است که به معنی لیبرال رادیکال است] امید بسته بودند مانند بانک‌هایی که از بحران جسته بودند، چپ‌تر شدند و آن‌هایی که به راست تکیه داده بودند و سیاهان و مهاجران برای بحران مقصر می‌دانستند، بیشتر و بیشتر به سمت راست گراییدند.

اوباما و پشتیبانان‌اش، ماهرانه، ساز مخالفت با اقلیتِ ثروتمند و [لزوم] رأی به دموکرات‌ها را کوک کردند. و هنگامی که آن‌ها به چیدنِ خوشه‌های خشم عمومی پرداختند، رییس‌جمهور مقاومت در خیابان‌ها و صف اعتصابی‌ها را خاموش و خفه کرد [سرکوب جنبش وال استریت].

الگوی طبقاتیِ رأی به اوباما

اوباما در سال 2008 بر موجی از خوش‌بینی و سرخوشی عمومی انتخاب شد. آن [خوش‌بینی و سرخوشی] در این دوره دیگر به چشم نمی‌خورد. او در تحقق امیدهای پشتیبانان‌اش شکست خورد. اما ترس از راستِ جمهوری‌خواهِ هار به این معنی است که هنوز اوهام زیادی نسبت به او وجود دارد.

ائتلاف اوباما ـ اقلیت‌های قومی، جوانان، رأی‌دهندگان طبقه‌ی کارگر و لیبرال‌های طبقه‌ی متوسط ـ به مدت چهار سال پیوسته و در سطحی بزرگ‌تر با هم کار کرده اند. درصد ناچیزی از این ائتلاف ریزش کرده است، از 62 درصد به 60 درصد. تنها دو ایالتِ مرزی (ایندیانا و کارولینای شمالی) خط‌شان را تغییر دادند و به جمهوری‌خواهان گرایش پیدا کرده اند. اگر این ارقام را با طبقه، نژاد و جنسیت ریزتر کنیم، همان مقدار ریزش را در اردوی اوباما خواهیم دید، نه بیشتر.

یک الگوی روشن طبقاتی درباره رأی به اوباما وجود دارد. او اکثریت آشکارِ «رأی‌دهندگان کم‌درامد» (آن‌هایی که کمتر از 30 هزار دلار یا 19 هزار یورو در سال درامد دارند) یعنی 63 درصد را به دست آورد. این اکثریت هر چه یه سمت ترازهای درامدی بالاتر برویم، کمتر می‌شود. آمریکایی‌هایی که درامد سالیانه‌ی بالاتر از 50 هزار دلار دارند، به میت رامنی رأی دادند.

و الگویی جغرافیایی نیز وجود دارد. در میان رأی‌دهندگان در شهرهای بزرگ، اوباما 69 درصد را به دست آورد. رامنی در شهرهای کوچک‌تر، شهرک‌ها و مناطق روستایی رأی بالاتری داشت. همچنین تکیه‌گاه اوباما شهرنشین‌ها و طبقه‌ی کارگر بود. و این فاکتورها خود به قطعه‌های نژادی تقسیم می‌شوند.

تلاش رامنی برای بازی با کارت نژاد

این نکته، به آن معنا نیست که نژاد در این انتخابات اثری نداشته است. رأی‌دهندگان سیاه هنوز قاطعانه به نفع اوباما به میدان می‌آیند. سهم اینان در میانِ اسپانیولی‌ (امریکای لاتینی)ها از 67 درصد در 2008 به 71 درصد در زمان حاضر رسیده است و این آمار برای آسیایی‌امریکایی‌ها از 62 درصد به 73 درصد پریده است.

در ضمن، شائبه نژادپرستی هیچگاه از فهرست اتهامات کمپین رامنی حذف نشد. یکی از حضار اخیراً در یکی از اجتماعات، تی‌شِرتی پوشیده بود و این عبارت را بر آن حک کرده بود: «سفید باید به کاخ سفید باز گردد».

این موضوع، در این نتیجه‌ها بازتاب می‌یابد: رأی‌دهندگان به اوباما 57درصد سفیدپوست، 24 درصد سیاه و 14 درصد اسپانیولی بودند. رأی‌دهندگان به رامنی 90 درصد سفید، 2 درصد سیاه و 6 درصد اسپانیولی بود.

این تصویر بسیاری را به این سمت کشاند که بگویند، امریکاییان سفید در طبقه‌ی کارگر در اردوی رامنی جمع شده اند. و بی‌شک حقیقت دارد که نوسانی به سمت جمهوری‌خواهان در میانِ این رأی‌دهندگان وجود دارد. اما ارقامِ کلی‌تر، تصویری بسیار دقیق‌تر را در اختیار ما می‌گذارد.

اوباما هنوز در میانِ رأی‌دهندگان سفیدپوستِ کم‌درامد دست بالا را دارد. بنا بر پژوهش مرکز تحقیقاتی PEW ، تقریباً 45 درصد آن‌ها به او گرایش دارند و 43 درصد به رامنی. این، نشان‌دهنده‌ی تقدمِ کوچکی نسبت به سال 2008 است اما به هر حال، بالاتربودن او را می‌رساند.علاوه بر این، رأی رامنی در طبقه‌ی کارگر سفید بیشتر الگویی جغرافیایی دارد. رامنی از تقدم رأی خود در ایالت‌های جنوبی بهره برد ـ آن‌جایی که به علت وجود گرایش‌های نژادپرستانه، مبارزه‌طلبی دموکرات‌ها با سنت‌ نژادپرستانه‌ باعث عقب‌ماندن آن‌ها می‌شود.

اما در باقیِ کشور، تقدمِ رامنی در میانِ سفیدهای طبقه‌ی کارگر بیشتر حاشیه‌ای بود ـ و در غرب میانه، ایالت‌های مرکزی کارخانه‌ای و کشاورزی، صندوق‌های رأی نشان دادند که اوباما در میانِ رأی‌دهندگان سفید طبقه‌ی کارگر دست بالا را دارد.

البته این تصویر، پیچیده است. بخشی از کارگران سفیدپوست به این فکر گرایش دارند که منافع‌شان در تضاد با منافعِ کارگران سیاه و خارجی‌ها است، هم در داخل و هم خارج کشور. آن‌ها گرایش دارند به آن چیزی که رامنی به آن‌ها می‌گوید ـ این فکر که او می‌تواند از سفیدها حمایت کند، هنگامی که اوباما از سیاه‌ها حمایت می‌کند.

اما رأی‌دهندگان به رامنی، کلِ طبقه‌ی کارگر سفیدپوست را نمایندگی نمی‌کنند. بسیاری از این کارگران می‌توانند از ایده‌های نژادپرستانه بِبُرند، اگر آن‌ها را به‌طور جدی به چالش بکشند و اگر اتحادیه‌های نوعِ عمل ضروری را برای حفظِ شغل‌ها و بهبود مزدها در پیش بگیرند.

انتخابات تنها بازتابی کمرنگ از مشی عمومی است

برنامه‌ی پوششی بی‌بی‌سی از روز انتخابات تکه‌ای ابلهانه از اندرو مار را شامل می‌شد که با نظر مساعد از تی پارتی حرف می‌زد آن هم هنگامی که اشغال و جنبش‌های بزرگ اعتصابی را که در دوره سردمداری اوباما روی دادند، به‌طور کامل نادیده می‌گرفت. این طرز برخورد، درون‌مایه‌ی نمونه‌وار این رسانه‌ی بورژوازی است. این رسانه علاقه دارد که نژادپرست‌های دیوانه و خشمگین را، هر جور که شده، به عنوانِ نمایندگانِ امریکاییان عادی معرفی کند.

اما همچنین یک مشربِ ستیزه گر رشدیابنده واقعی در امریکا وجود دارد. خروشِ جنبشِ اشغال که ثروتمندان را به عنوانِ «1 درصد» و باقی را به عنوانِ «99 درصد» طبقه‌بندی کرد، [تا آن‌جا رشد کرده که] به دایره واژگان راه یافته است. اعتصاب‌های مبارزاتی بزرگ مانندِ آن‌چه در ویسکانسن در سال گذشته روی داد و همین چند وقتِ پیش، اعتصابِ معلمانِ شیکاگو که پشتیبانی عمومیِ گسترده‌ای را به دست آورد.

پژواکِ این مشی، در برخی همه‌پرسی‌ها که در روز رأی‌گیری انجام شده اند، جلوه می‌کند. تمامی نامزدهای جمهوری‌خواه که دارای نظراتِ نژادپرستانه بودند، شکست خوردند.

این مشیِ عمومی خود را هنگامی قوی‌تر نشان می‌دهد که شما 84 میلیون امریکایی را که باید رأی می‌دادند اما رأی ندادند، در نظر بگیرید. یک رأی‌گیریِ جدید از رأی‌نداده‌ها توسطِ PEW نشان می‌دهد که آن‌ها بدونِ تردید به اردوگاه غیرسرمایه داری گرایش دارند. آن‌ها جوان، کم‌درامد و شامل شمار زیادی از اسپانیولی‌ها هستند.

مبارزه برای آینده

اوباما از سخن‌رانی پیروزی‌اش برای سخن‌گفتنِ رویاگونه درباره یک امریکای حقیقتاً «متحد» استفاده کرد که در آن، دسته‌بندی‌های رشدیابنده در روحِ بازاحیاشده‌ی ملی محو می‌شوند.

سخن‌رانی‌اش همچنین دربردارنده هشدارهایی برای آینده بود، دربردارنده‌ی انتظار مشتاقانه برایِ «نشستن با فرماندار رامنی برای سخن‌گفتن از امکانی که برای به‌پیش‌بردن این کشور می‌توانند روی آن حساب کنند». و منظورش از «به‌پیش‌بردن این کشور» اجرای قانون‌های سخت بود.

دموکرات‌ها می‌دانند که قانون‌های مرتبط با سلامت و درمان، آموزش و رفاه بسیاری از پشتیبانان‌شان را زیر منگنه می‌گذارند اما این حزب ملزم است که نخست منافع سرمایه را در نظر بگیرد. هیزمِ آتشِ همه این‌ها، بحرانِ اقتصادیِ جهانی است که نه دموکرات‌ها و نه جمهوری‌خواهان قادر به حلِ آن نیستند. یک بار با آن می‌ستیزند و یک بار بزک و دوزکش می‌کنند.

اغتشاش راست تی‌پارتیِ جمهوری‌خواه به همه آن‌ها که می‌خواهند مقاومت کنند، اطمینان می‌دهد. امیدمان باید این باشد که با تداوم آن، مردم قدرت‌شان را برای اتحاد بازیابند و به فراسوی حزب دموکرات که رأی‌شان را می‌گیرد اما برای کمک و رهایی آن‌ها کاری نمی‌کند، پا بگذارند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها