سپاه به طور کامل در خدمت انقلاب است/ کسی که سابقه کار اجرایی ندارد از عهده ریاست جمهوری برنمی‌آید

کد خبر: 267171

اگر کسی سابقه کار اجرایی موفق نداشته باشد از عهده چنین پستی برنمی آید چون رئیس جمهور با تمام مسائل کشور مستقیم و غیرمستقیم در ارتباط است. نمی توانیم بگوییم چون این آدم بسیار خوبی است، کافی است. آدم خوب، تجربه خوب و دوستان خوب حتما باید باشد.اگر فردی وابستگی به احزاب و جریان هایی داشته باشد که آنها جریان های سالمی نیستند نباید آن فرد را انتخاب کرد.

سپاه به طور کامل در خدمت انقلاب است/ کسی که سابقه کار اجرایی ندارد از عهده ریاست جمهوری برنمی‌آید

سرویس سیاسی«فردا»: هرچه به انتخابات نزدیک تر می شویم آتش توپخانه رسانه های بیگانه شدیدتر می شود. ساخت و پخش ساعت ها برنامه تلویزیونی و رادیویی درباره ایران گواه این ادعاست. شبکه ماهواره ای «من و تو» یکی از همین رسانه هاست که در هفته های اخیر اقدام به ساخت مجموعه های مستند با موضوع انتخابات ایران و نقش سپاه در این انتخابات کرده است. با دکتر «جواد منصوری»، اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره فعالیت این رسانه ها به گفتگو نشسته ایم. گفتگو با دکتر منصوری از اهداف رسانه های بیگانه شروع شد و به انتخابات رسید. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید.

- با نزدیک شدن به انتخابات هجمه های رسانه های بیگانه علیه ایران بیشتر شده است. برای مثال اخیرا شبکه ماهواره ای من و تو چند مستند درباره وضعیت اقتصادی ایران و نقش سپاه در کشور پخش کرده است. فکر می کنید اهمیت انتخابات پیش رو برای کشورهایی که این رسانه ها را هدایت می کنند، چیست؟

- جمهوری اسلامی ایران همیشه یکی از حکومت های مستقل بوده است که براساس موازین دموکراسی در ایران حاکمیت دارد. شعارهایی درباره دموکراسی هست که بیش از دو قرن دولت های غربی به عنوان یک حربه علیه دیگران آنها را به کار می بردند و الان این حربه در مورد ایران کاربرد ندارد. به همین دلیل آنها در مورد ایران خیلی نگران هستند تبعا اگر قرار باشد دموکراسی نوع ایرانی به عنوان یک مدل مورد قبول قرار گیرد یک شکست بزرگ اعتباری برای کشورهای غربی است. از طرف دیگر ما براساس استقلال و تکیه بر اسلام نظام خودمان را پایه گذاری کرده ایم و این موضوع برای آنها به هیچ وجه قابل قبول نیست و به همین دلیل آنها تمام امکانات خود را به کار می گیرند که جمهوری اسلامی به اهداف خودش نرسد.

از جمله اینکه بخواهند اعتبار نظام را در بحث انتخابات و حکومت مردمی از بین ببرند. یکی از این حربه ها برای بی اعتبار کردن جمهوری اسلامی این است که از اولین انتخابات ایران تاکنون همیشه از انتخابات غیرقابل قبول در ایران حرف زده اند اما هیچ وقت نگفته اند که آیا ما هم باید انتخابات آنها را تایید بکنیم؟ آنها چه حقی دارند که انتخابات ما را تایید کنند یا تایید نکنند؟ آنها مگر حق دخالت در امور داخلی ما را دارند؟ آیا آنها حق حاکمیت بر ما را دارند؟ آیا آنها باید نوع حکومت بر ما را تعیین کنند؟ این مسئله ای است که هنوز پاسخش را نداده اند و همچنان به دخالت خودشان در امور یک کشور مستقل ادامه می دهند اگرچه عملا تاکنون هیچ موفقیتی از این نظر نداشته اند. نکته دیگر این است که در هر کشور اسلامی که یک انتخابات آزاد برگزار شده است منتخبین کسانی بوده اند که مسلمان و ضد سلطه غرب بوده اند و آنها خیلی از اینکه انتخاباتی برگزار شود و منتخب انتخابات موضع استقلالی و نفی سلطه داشته باشد، ناراحتند و به عقیده من هیچ تعجبی ندارد که غربی ها در آستانه هر انتخاباتی هرچه که می توانند از تبلیغات مسموم بر ضد جمهوری اسلامی ایران داشته باشند و اگر نداشته باشند ما باید تعجب کنیم.

- یکی از مسائلی که رسانه های بیگانه همیشه مطرح کرده اند بحث سلامت انتخابات است. چرا این شبهه مطرح می شود؟

- اولا دولت های سلطه گر در اعلام نظراتشان به هیچ سند و دلیلی متکی نیستند. آنها فقط یک طرف را محکوم می کنند و از این نظر نظراتشان اعتبار ندارد. دوما اینکه واقعیت های ایران خلاف این را می گوید. شما در نظر بگیرید که در سال 1376 چه کسی انتخاب شد و در سال 1384 چه کسی؟ کسانی که در این دو انتخابات انتخاب شدند دقیقا نقطه مقابل دولت حاکم بودند و این شبهه اصلا نمی تواند قابل قبول باشد. نکته دیگر اینکه دولت ها در ایران مجبورند که در چهارچوب قوانین موجود که مجلس شورای اسلامی و قوه قضاییه مصوب می کند، اجرای برنامه کنند و شما ملاحظه می کنید که دولت ها در بسیاری موارد نمی توانند نظرات شخصی شان را اعمال کنند و حتما باید تابع نظرات مجموعه دستگاه های حاکمیت باشند و اتفاقا در بعضی موارد روسای جمهور گفته اند که ما آزادی عمل برای آنچه می خواهیم انجام دهیم نداریم و بعضا درست می گویند برای اینکه آنها رئیس قوه مجریه هستند و باید آنچه را که مجلس و قوه قضاییه می خواهد اجرا کنند. بنابراین قوه مجریه این نیست که هرچه می خواهد عمل کند. نکته دیگر این است که کشورهای غربی تمایل دارند کسانی سر کار باشند که فکر می کنند توسط آنها بیشتر می توانند در امور ایران دخالت کنند. این معنی اش این نیست که با همه افراد مخالف هستند یا با همه موافق هستند بلکه آنها تصورشان این است که بعضی از دولت ها منافعشان را تامین می کنند و بعضی دیگر نمی کنند و به همین دلیل است که از بعضی از دولت ها تمجید می کنند و از بعضی دیگر نه.

- برای مثال در یکی از همین مستندها این موضوع مطرح شد که رهبری با تکیه بر سپاه در انتخابات دخالت می کنند. شما به عنوان کسی که خودتان سال ها در سپاه مسئولیت داشته اید فکر می کنید اصلا چنین شبهه ای امکان دارد؟

- سپاه ارگانی است که حق ورود به احزاب و جریان های سیاسی ندارد و چه امام و چه مقام معظم رهبری به صراحت سپاه را از دخالت در سیاست منع کرده اند. نکته دیگر اینکه واقعیت قضیه این است که اکثر سپاهیان در خانواده، محله و اطرافیانشان محبوبیت دارند و این محبوبیت هم به خاطر عملکردی است که سپاه در سی و چند سال گذشته داشته است. طبیعتا چنانچه یک سپاهی یک نظر داشته باشد عده ای دوستانه از نظرات او پیروی می کنند اما این به این معنی نیست که سپاه دستوری در رابطه با انتخاب شخص خاصی داده است. به همین دلیل است که شما اگر یک صندوق رای را در یک مرکز سپاه قرار دهید قطعا آرا متفاوت از آن بیرون می آید. این کار بارها انجام شده و نتیجه اش همین است که به شما گفتم. در صورتی که اگر سپاه روی یک نفر نظر داشت و درباره یک نفر دستور می داد نباید خود سپاهیان افراد مختلف را انتخاب می کردند و از صندوق آرا متفاوتی بیرون می آمد. نکته دیگر اینکه رسانه های غربی دروغ می گویند، اگر دروغ نگویند چه بکنند؟ ما نباید منتظر باشیم که ببینیم آنها حرف راست می گویند یا نه؟ آنها تمام امکانات، تمام اخبار، تحلیل ها و تمام صحنه چینی ها را به گونه ای می چینند که نظر خودشان را تحمیل کنند و به همین دلیل تعجبی ندارد که آنها از این حرف ها بزنند.

- در این مستند درباره سپاه از سه انحراف اسم برده شد. این سه انحراف، یکی ورود سپاه به مسائل امنیتی، دیگری ورود به مسائل سیاسی و سومی ورود به مسائل اقتصادی عنوان شد. شما که خودتان از اولین های سپاه هستید چقدر این صحبت ها را به واقعیت نزدیک می بینید؟

- اولا بسیاری از کسانی که درباره سپاه صحبت می کنند ماهیت سپاه را نمی شناسند. سپاه با ارتش های کلاسیک دنیا و سازمان های امنیتی جهان فرق دارد. سپاه نیروی است به طور کامل در خدمت انقلاب اسلامی یعنی یک روز سد می سازد، یک روز اسلحه می سازد، یک روز نیرو تربیت می کند، یک روز به زلزله زدگان خدمات می دهد، یک روز اگر لازم باشد با قاچاقچیان مبارزه می کند و یک روز دیگر به جنگ با عراق می رود. سپاه حتی در واکسیناسیون فلج اطفال به وزارت بهداشت کمک می کند. بنابراین اصلا اینطور که سپاه بگوید کمک رسانی به زلزله زدگان به من ربطی ندارد یا بگوید سازندگی برای نقاط دورافتاده کشور به من مربوط نیست. الان سازمان بسیج سازندگی یکی از فعال ترین نیروها در مناطق محروم کشور است و مشغول کار است.

به این خاطر که سپاه می گوید من باید در خدمت انقلاب باشم. در عین حال با مفاسد اخلاقی، اقتصادی و ... مبارزه می کند. اینطور نیست که سپاه منتظر بماند تا یک مشکل در مرزهای کشور به وجود بیاید تا با آن مقابله کند. حتی در زمینه های فرهنگی هم سپاه خودش را موظف می داند که فعالیت کند. این اشتباهی است که آنها مرتکب می شوند و می گویند سپاه فقط یک سازمان نظامی است که فقط وقتی به کشور حمله شد وارد عمل می شود. امروز هم مثلا اگر در تهران سیل بیاید سپاه در برابر سیل بسیج می شود.

- خب استدلال این مستند این بود که به این روش سپاه بیش از اندازه قدرت می گیرد.

- بله همینطور است. سپاه قدرت دارد اما قدرتش به نفع انقلاب و به نفع مصالح کشور است و مردم از این قدرت در بخش های مختلف فرهنگی، امنیتی، درمانی و ... استفاده می کنند. این چه اشکالی دارد؟ ما نباید از صحبت های چنین رسانه هایی نه مرعوب شویم و نه متعجب. آنها به دنبال این هستند که چنین شبهه ای ایجاد کنند و دروغ بگویند. سپاه قدرتمندترین دستگاه جمهوری اسلامی ایران است؛ بسیار خوب اگر سپاه رفت برای مملکت کار عمران و آبادی کرد این موضوع چه اشکالی دارد؟ اگر طبق موازین و اصول عمل کند هیچ اشکالی ندارد اما ما خلاف را به هیچ وجه نمی پذیریم. چه از طرف سپاه باشد چه از طرف هر دستگاه و فرد دیگری. چه خلاف اقتصادی باشد و چه خلاف های اخلاقی، قانونی و ....

- این مستند طوری استدلال می کرد که این قدرتمندی سپاه به خودکامگی منجر می شود.

- ببینید چه کسی گفته است که سپاه فقط نیروی نظامی است؟ از روز اول هم در اساسنامه سپاه نوشته شده است که شما هر کاری که برای انقلاب لازم است انجام دهید. دوم اینکه سپاه نیروی نیست که هر کاری که بخواهد انجام می دهد. فرمانده کل قوا نمایندگانی در سپاه دارند. آن نمایندگان افرادی را دارند که به طور دائم سپاه را زیر نظر دارند و آن را مراقب و کنترل می کنند و اتفاقا همین صحبت های رسانه های بیگانه معنی اش این است که سپاه نقش بسیار مثبتی در خنثی کردن نقشه های آنها دارد و آنها از این موضوع ناراحت هستند و شروع کرده اند به این گونه شایعات، دروغ ها و تحریف ها. اگر سپاه نقش مهمی نداشت درباره اش اصلا صحبت نمی کردند. چون سپاه نقش مهمی در کشور دارد و شبکه های جاسوسی، شبکه های فساد و انحرافی و توطئه ها و برنامه ها را به اشکال مختلف افشا می کند، آنها هم به این جور برنامه سازی ها روی آورده اند.

- برگردیم به مسئله انتخابات. علاوه بر کارشکنی های رسانه های بیگانه بعضی از نیروهای داخلی نیز در روزهای اخیر دست به اقداماتی زده اند که جای بحث دارد؛ یکی از مسائلی که در هفته گذشته شاهد آن هستیم این است که برخی از جریان هایی که کاندیدایشان رد صلاحیت شده اند به دنبال گرفتن حکم حکومتی برای حضور آن کاندیدا در انتخابات بودند. نظر شما درباره اقدامات این افراد چیست؟

- من فکر می کنم اینطور عمل کردن اصلا به صلاح مملکت نیست و اگر در مواردی این اتفاق افتاده است به اعتقاد من نباید می شد و از این به بعد هم بهتر است نشود. یعنی اگر دولت به مشکلی برمی خورد برود با مجلس این مشکل را حل کند. اگر قوه قضاییه به مشکلی برمی خورد این مشکل را با مجلس و دولت حل کند نه اینکه همه اینها بخواهند مسائل را از طریق رهبری حل کنند. به اعتقاد من این کار غلطی است. نکته دیگر اینکه افراد نباید برای تایید صلاحیتشان رهبری را تحت فشار قرار دهند. اگر رهبری صلاح دانست ممکن است در این موضوع دخالت کنند و ممکن هم هست که دخالت نکنند. نه اینکه ایشان را در فشار قرار دهیم که شما دخالت کنید. این منطق اصلا درست نیست. آنجا که گفته شده رهبری براساس مصلحت دخالت کنند براساس نظر خود ایشان است نه براساس فشارها، خواسته ها، نامه ها و .... این غلط است. ما چرا باید رهبری را اینطور تحت فشار قرار دهیم؟ یک روز دولت برود درخواستی داشته باشد. یک روز اشخاص بروند درخواست داشته باشند و....

- استدلال بعضی از کسانی که کاندیدای موردنظرشان رد صلاحیت شده این است که با رد صلاحیت آن کاندیدا همه سلایق برای شرکت در انتخابات حضور ندارند. به نظر شما انتخابات از نظر تامین سلایق مختلف در چه وضعیتی قرار دارد؟

- ما اصل تایید صلاحیت ها را براساس حضور سلایق تعریف نکرده ایم. ما بحث احراز صلاحیت افراد برای انتصاب به ریاست جمهوری را تعریف کرده ایم. ممکن است همه کسانی که تایید می شوند از یک سلیقه باشند و ممکن است این طور نباشد و از چند سلیقه باشند. چنین چیزی در آیین نامه تایید صلاحیت ها وجود ندارد که حتما باید صلاحیت ها براساس سلایق تایید شود. این نظر بعضی از افراد است اما شورای نگهبان نمی تواند قانون را نادیده بگیرد. شورای نگهبان باید براساس قانون صلاحیت ها را تایید کند نه براساس سلایق.

- خب، برخی از این جریان ها می گویند اگر سلیقه ما در انتخابات تامین نشود ما انتخابات را تحریم می کنیم.

- این یک نوع خودخواهی و تحمیل نظر است. یعنی اگر چیزی که من می گویم تامین نشود من در انتخابات شرکت نمی کنم. این چه منطقی است؟ این اصلا با دموکراسی جور در نمی آید. دموکراسی این است که افراد نظر خودشان را می گویند و قانون هم به عنوان فصل الخطاب به کار گرفته می شود. بعضی از مسائل هست که به نظر من باید صریح با مردم درباره آنها صحبت کرد و به نظر من در این زمینه کمتر صریح با مردم صحبت شده است. کسی که می گوید اگر نظر من تامین نشود من در انتخابات شرکت نمی کنم، تفکرش زمینه ساز استبداد است. در هیچ جای قانون چنین چیزی وجود ندارد که شورای نگهبان از میان سلایق مختلف دست به تایید صلاحیت بزند.

- با توجه به اینکه گفتید مردم باید صریح در جریان بعضی امور قرار گیرند. فکر می کنید شرکت کنندگان در انتخابات چه ویژگی هایی را باید برای انتخاب اصلح در نظر داشته باشند؟

- مردم اول باید سوابق و عملکرد افراد در پست هایی که داشته اند را مدنظر قرار بدهند، دوم به وابستگی ها و تشکل هایی که افراد داشته اند و سوم توانایی های فکری و شخصیتی افراد توجه شود. یعنی ممکن است فردی باشد که بسیار منزه باشد اما سابقه اجرایی خوبی نداشته باشد یا ممکن است فرد سابقه اجرایی خوبی داشته باشد و آدم منزهی هم باشد اما در مجموعه خوبی قرار ندارد. بنابراین افراد هم از نظر ارتباطاتشان با گروه های دیگر باید بررسی شوند، هم از لحاظ شخصیت اعتقادی، سیاسی و فرهنگی خودشان و هم از نظر عملکردشان. اگر کسی سابقه کار اجرایی موفق نداشته باشد از عهده چنین پستی برنمی آید چون رئیس جمهور با تمام مسائل کشور مستقیم و غیرمستقیم در ارتباط است. نمی توانیم بگوییم چون این آدم بسیار خوبی است، کافی است. آدم خوب، تجربه خوب و دوستان خوب حتما باید باشد وگرنه اگر فرد دوستان ناباب داشته باشد و وابستگی به احزاب و جریان هایی داشته باشد که آنها جریان های سالمی نیستند نباید آن فرد را انتخاب کرد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها