سرویس سیاسی «فردا» : مذاكرات پيش روي ايران و كشورهاي 5+1 در باره توافق نهايي پيرامون فعاليتهاي صلحآميز هستهاي ايران از اهميت زيادي برخوردار است اما برخي بازيگران غربي با موضعگيريهاي مشكوك اما هدفمند خود سعي در تغيير ميدان بازي به نفع طرف غربي دارند. براي نمونه برخي از افراد موثردرنظام تصميمسازي آمريكا مانند دنيس راس، زمزمههايي مبنيبر رفع بيشتر تحريمها عليه ايران در صورت برچيده شدن كل فعاليتهاي هستهاي ايران مطرح ميكنند و متاسفانه برخي افراد در داخل نيز با تكرار همين موضع آب به آسياب دشمن ميريزند. اين موضع هرچند در لفافههايي مثل پيشنهاد كاهش سانتريفيوژهاي ايران به زير 10 هزار عدد مطرح ميشود اما تامينكننده يك هدف شوم مهمتري است كه نبايد از چشمان تيز بين تحليلگران و ناظران بهويژه تصميمگيران و ديپلماتهاي عزيز كشورمان پنهان بماند. آن هدف شوم در واقع خلع سلاح كردن دولت ايران در مذاكرات پيشرو و مذاكرات آينده است. مذاكراتي كه احتمالا بعد ازحل مسئله هستهاي در حوزههايي ديگر ادامه خواهد داشت و دستگاه ديپلماسي براي موفقيت در آنها نيازمند منابع و ابزارهاي قدرت است.نگاه واقعگرايانه د ر سياست
خارجي به ما آموخته است که در ديپلماسي زماني ميتوان به موفقيت و تامين منافع دست يافت كه گزينههاي عيني و قابل بحث و مبادله روی ميز داشته باشيم ونمي توان در اني عرصه صرفا با برخورداري از موضع حق و قانعكننده و عدالتطلبانه به موفقيت قابلتوجهي دست يافت. در پاسخ به اين پيشنهاد بيشرمانه بايد گفت تحريمهاي غربي عليه ايران تحريمهايي ظالمانه و ضدبشري است كه وضعكنندگان آن براي هميشه در برابر وجدانهاي آگاه و آزاد انساني شرمسار هستند - البته كساني هم كه با موضعگيريهاي نابخردانه و انفعال ديپلماتيك در داخل زمينه اعمال اين تحريمها را فراهم كردند در اين مسئله مسئول هستند - و اين تحريمها هرچند موجب زحمت و سختيهايي براي ملت ايران شده است اما با تكيه بر اراده ملي و ظرفيتهاي داخلي و اقتصاد مقاومتي روزبهروز بياثرتر خواهد شد و روسياهي براي زغال ميماند و بس. از اين رو رفع تحريم و تهديد و تعدي و تجاوز بهحقوق يك ملت نه يك امتياز بلكه يك وظيفه قانوني و حقوقي است كه بر عهده و گرده كشورهاي غربي بهويژه آمريكاست و ملت ايران بسيار باهوشتر از اين هستند كه وظيفه ذاتي برخي كشورها را در قبال ايران يك امتياز تلقي كنند
كه بخواهند در مقابل آن امتيازي به دشمن بدهند. از سوي ديگر عقلانيت سياسي و دشمن شناسي به ايرانيان آموخته است كه نميتوان با خوشخيالي و زودباوري و بدون زره و كلاهخود به مصاف دشمناني رفت كه در 200 سال گذشته بهويژه 35 سال اخيربارها و بارها قصد جان و حيثيت و سرزمين ايران را كردهاند وهروقت توانستهاند از ضربه زدن به منافع ملت كوتاهي نكردهاند. ملت ايران فريب خندههاي موذيانه و دستان چدني پوشيده در دستكش مخملي غربيها را نخواهد خورد.طرفهاي غربي بايد در مذاكرات پيش رو بهحقوق مردم ايران احترام بگذارند و براي تغيير ذهنيت مردم نسبت به آنها به جبران خطاهاي گذشته بپردازند و اين فرصت پيش آمده براي مردم و شركت و موسسات غربي براي تعامل و سرمايهگذاري در ايران را قدر بدانند و بهجاي طراحي ميدانهاي فريب براي مذاكره اجازه دهند مذاكرات در ميدانهاي قانوني و حقوقي و متكي بر تامين خواستههاي صلح طلبانه و مشروع دو طرف پيش رود. بديهي است ديپلماتهاي زيرك و با تجربه كشورمان نيز كه فرزندان انقلابي ملت هستند با چنين رويكرد و موضعي در مذاكرات پيش رو شركت كرده و منافع ملي را در چارچوب عزت و حكمت و مصلحت تامين خواهند كرد. براي
مثال در مذاكرات در باره جنگها كشوري دست برتر در مذاكرات را دارد و ميتواند به خواستههاي خود برسد كه بخشي از خاك متخاصم را در اشغال داشته باشد نه كشوري كه دستاورد نظامي نداشته است. بر همين اساس رمز موفقيت ايران در مذاكرات اخير با كشورهاي 5+1 نيز توفيقات و دستاوردهاي هستهاي كشور در 10 سال اخير بوده است و اگر ايران از نظر فني نتوانسته بود تعداد سانتريفيوژهاي خود را براي غنيسازي 20 درصدي به حدود 19 هزار برساند محال بود طرفهاي غربي در ژنو به غنيسازي 5 درصدي اورانيوم در ايران رضايت دهند چنانكه در گذشته نيز رضايت ندادند و مدعي بودند ايران بايد اورانيوم مورد نياز خود را از كنسرسيوم روسي - فرانسوي تامين كند. همين تجربه باعث شده كه اين روزها زمزمه ضرورت برچيده شدن فعاليتهاي هستهاي بهعنوان دستور مذاكرات نهايي در برخي رسانههاي غربي مطرح ميشود كه بلافاصله اين سوال را به ذهن متبادر ميكند که بالفرض اگر چنين پيشنهادي مطرح است مابه ازاي آنكه از سوي غربيها بهويژه آمريكا به ايران داده ميشود چيست؟ هرچند كه علم و دانش و فنآوري برچيده شدني نيست و اين دستاورد ملي قابل معامله نیست، اما جالب اينجاست كه غربيها
با نوعي زيركي وقيحانه ميگويند كاهش تدريجي تحريمها؟! منبع: تهران امروز
دیدگاه تان را بنویسید