حقیقت مهم نیست؛ بر طبل «بدعت» بکوبید!
روزنامه شرق روز پنج‌شنبه در گزارشی تلاش کرده تا به سؤال بالا پاسخ دهد. در این گزارش پیرامون موضوع استفساریه برای ماندن شهردار تاکید شده است که «وجود گروه‌های ذی‌نفوذ، لابی‌ها و ائتلاف‌ها هم قابل کتمان نبود. احسان قاضی زاده... دو روز پیش گفته بود برخی نمایندگان لیست امید در دفتر شهردار تهران حضور پیدا کردند و با تلفن زدن به یکایک نمایندگان مجلس از آن‌ها خواستند از ماندن افشانی حمایت کنند.»
روزنامه کیهان: روزنامه شرق روز پنج‌شنبه در گزارشی تلاش کرده تا به سؤال بالا پاسخ دهد. در این گزارش پیرامون موضوع استفساریه برای ماندن شهردار تاکید شده است که «وجود گروه‌های ذی‌نفوذ، لابی‌ها و ائتلاف‌ها هم قابل کتمان نبود. احسان قاضی زاده... دو روز پیش گفته بود برخی نمایندگان لیست امید در دفتر شهردار تهران حضور پیدا کردند و با تلفن زدن به یکایک نمایندگان مجلس از آن‌ها خواستند از ماندن افشانی حمایت کنند.» این گزارش در ادامه آورده: «یکی از نمایندگان که نخواست نامش فاش شود درباره اینکه چه گروه‌هایی به دنبال باقی ماندن افشانی هستند به «شرق» توضیح داد: «شخص خود آقای افشانی و تیم ایشان در شورای شهر تهران و بدنه شهرداری به شدت پیگیر بودند تا او مجبور به ترک شهرداری نشود. این عزیزان از اول گفتند این قانون شامل حال شهردار تهران نمی‌شود، اما بعد از اینکه همه از جمله معاونت حقوقی ریاست‌جمهوری هم گفتند که این قانون شهرداری را هم در بر می‌گیرد، به دنبال راه‌های دیگر گشتند.» با وجود آنکه ۱۳۷ نفر این استفساریه را امضا کرده بودند، اما در نهایت تنها ۹۴ نفر به قیدفوریت آن رای دادند. نماینده‌ای که به شرق توضیحات بالا را ارائه داده در این باره گفته است: «بسیاری از افراد که زیر این استفساریه را امضا کردند در رودربایستی قرار گرفته بودند و وقتی کار به رای‌گیری رسید دیدید که بسیاری از آن‌ها به آن رای ندادند.» زنجیره‌ای‌ها به دنبال حاشیه‌سازی! می‌گویند یکی از کارکرد‌های (البته منفی) رسانه‌این است که با سازوکار‌های حرفه‌ای نیاز‌های واقعی را به محاق می‌برد و نیاز‌های کاذب یا غیرضروری را به نیاز اصلی و ضروری تبدیل می‌کند. روزنامه زنجیره‌ای آرمان طی گفت‌و‌گویی با شهربانو امانی عضو شورای شهر تهران حضور زنان در ورزشگاه‌ها را کمترین مطالبه زنان دانست و نوشت: زنان و مردان دوشادوش هم باشند، نه جدا از هم. در بخشی از این گفتگو آمده است: اگر ورزشگاه را همانند یک محیط اجتماعی بدانیم، ورود زنان به ورزشگاه نازل‌ترین مطالبه زنان است. خوشبختانه در اعتراضات بازار و فوران دغدغه‌های مردم، وقتی درب ورزشگاه آزادی در زمان برگزاری بازی‌های جام جهانی به روی خانواده‌ها و زنان باز شد، خانواده‌ها، مادران، خواهران و همسران یک درس بسیار بزرگی به سایرین دادند. بدین‌گونه که هر جا نشستند به نوعی هم خانم‌ها و هم حامیان محیط‌زیست، حتی پسماند خوراکی‌های فرزندان خود را جمع‌آوری کردند. خانم‌ها در هر جامعه‌ای باشند، آن جامعه به سمت اخلاقی شدن پیش می‌رود، فضای محاوره‌ای هم در محیط اجتماعی تلطیف می‌شود. همچنین در کشوری مثل ایران، حرمت مادر، خواهر و همچنین همسر و در نتیجه حرمت جایگاه زن بسیار مهم است. برای مثال در تصادفات ترافیکی، وقتی یک خانم در داخل ماشین باشد آقایانی که عصبانی هستند به این قضیه‌اشاره می‌کنند که یک زن در ماشین حضور دارد؛ بنابراین این توهین نیست یعنی به حرمت یک زن حتی آن خشم و بغض فروخورده می‌شود. چندین نکته مهم در این گفتگو وجود دارد که به آن‌ها خلاصه‌وار می‌پردازیم، نخست آنکه عضو زن شورای شهر ابتدا بایستی پاسخگوی عملکرد خود و دیگر اعضای شورای شهر تهران باشد، شورایی که در مدت فعالیت خود دو شهردار به خود دیده و مسائل شهری نیز پیشرفتی نکرده است، مدعیان اصلاحات خود شورای شهر تماما اصلاح‌طلب که متکی به حمایت دولت نیز هست ناکام و یادآور عملکرد نامطلوب شورای شهر اول و سرنوشت آن می‌دانند. نکته دوم اینکه آیا مشکل زنان و در کل مردم کشورما حضور زنان در ورزشگاه‌ها است؟! مسئولین ملی و شهری به جای رسیدگی به وظایف خود در حل مشکلات معیشتی مردم دست به حاشیه سازی می‌زنند تا بتوانند از وظایف خود شانه خالی کنند. آفتاب یزد در سال ۱۳۸۵ حضور زنان در ورزشگاه‌ها را دغدغه کمتر از یک درصد مردم ایران دانسته بود و امروز سخن دیگری می‌گوید و این نشان‌دهنده حاکمیت معیار‌های دوگانه بر این نشریات است. عصبانیت زنجیره‌ای‌ها از انجام وظیفه قانونی روزنامه‌های زنجیره‌ای در ادامه خط خبری حمله به مجمع تشخیص مصلحت نظام در دفاع از FATF این مجمع را فاقد اختیار نظارتی در این مورد دانستند! در بخشی از گزارش آرمان در این زمینه آمده است: «لوایح الحاق ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرائم سازمان‌یافته فراملی (پالرمو) و اصلاح قانون مبارزه با پولشویی برای بررسی و تطبیقش با سیاست‌های کل نظام به مجمع تشخیص مصلحت ارائه شد. این مجمع برای رسیدگی به مصوبات مجلس یک هیئت ۱۵ نفره تشکیل داده است... کمال‌الدین پیرمؤذن، نماینده دوره نهم مجلس... نظارت این هیئت بر مصوبات مجلس را یک نوع بدعت دانسته و گفته است که این نوع نظارت بر مصوبات مجلس باعث تعطیلی قانون اساسی و سلب اختیارات ملی است. در واقع نمایندگان و هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام، به دست خود سلب اختیارات نمایندگان را کلید زده‌اند و به این ترتیب ملت با سلب اختیارات وکلایشان، اختیارات خود را از دست می‌دهند.» گفتنی است اصرار مدعیان اصلاحات بر همکاری با FATF و جوش و خروش آن‌ها برای تصویب لوایح مربوط به آن، موجب عصبانیت آن‌ها از انجام وظیفه قانونی هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص شده است. این روزنامه‌ها گویا به این مطلب بدیهی توجه ندارند که هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام بر «عدم مغایرت مصوبات مجلس با سیاست‌های کلی نظام» نظارت می‌کند، اما شورای نگهبان «انطباق مصوبات مجلس با شرع و قانون اساسی» را مورد بررسی قرار می‌دهد. حقیقت مهم نیست؛ بر طبل «بدعت» بکوبید! در ارتباط با موضوع بالا باید به گزارشی در روزنامه شرق‌اشاره کرد. این گزارش با عنوان «شورای نگهبان برای اثبات نظر خود وارد عمل شد/ انتشار نامه‌های هاشمی به جنتی» روز پنج‌شنبه منتشر شد. شورای نگهبان در پاسخ به کسانی که اقدام اخیر مجمع را بدعت عنوان کرده‌اند، تصاویر نامه‌هایی را از گذشته منتشر کرد که این موضوع گویای آن است که ادعای بدعت صحت ندارد. در بخشی از نامه مرحوم هاشمی رفسنجانی که در بهمن ۱۳۸۶ نگاشته شده خطاب به آیت‌ا... جنتی، دبیر شورای نگهبان آمده است: «در اجرای مقررات نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام ابلاغیه مورخ ۱۵/۴/۱۳۹۴ مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به پیوست نظر شورای مجمع تشخیص مصلحت نظام... درخصوص انطباق «لایحه بودجه سال ۱۳۸۷ کل کشور» ... متذکر می‌شود لایحه مزبور مغایرت‌های فراوانی با سیاست‌های کلی برنامه چهارم و... داشته» پیرو نامه فوق نامه‌ای از سوی شورای نگهبان به رئیس‌وقت مجلس ارسال می‌شودکه در بخشی از آن آمده است: «نظر به اینکه مجمع محترم تشخیص مصلحت نظام... به لایحه مذکور رسیدگی کرده و مواردی را خلاف سیاست‌های کلی نظام تشخیص داده...» مخالفان انجام وظیفه قانونی مجمع تشخیص مصلحت نظام اقدام جدید را «بدعت» عنوان کرده‌اند و بدعت یعنی «چیز نوپیداشده که سابقه نداشته باشد». حالا با وجود این مصادیق مبرهن باز روزنامه شرق ضمن انتشار این دو نامه نوشته است: «شورای نگهبان با انتشار نامه‌ای از مرحوم هاشمی خطاب به آیت ا... جنتی خواست این تصویر را ایجاد؟! کند که طرح بدعت قانونگذاری از سوی مجمع اتهام است» در جملات این واژه‌ها قابل تامل است: «خواست این تصویر را ایجاد کند»! این نوع شائبه سازی زشت و غیراخلاقی توسط روزنامه مدعی اصلاح‌طلبی در حالی است که در کنار این کلمات تصاویر نامه‌ها را منتشر کرده یعنی سندی که نشان می‌دهد این اتفاق پیش از این هم روی داده آنگاه از عباراتی که گفته شده برای شائبه سازی سود می‌جوید. این روزنامه در واپسین جملات این گزارش هم تلویحا به القای این نکته روی آورده که حقوقدان‌ها به رغم انتشار سند توسط شورای نگهبان نباید پا پس بکشند و بر طبل بدصدای امیال حزبی به تحت عناوین دیگر هم چنان بکوبند. شرق نوشته: «به نظر نمی‌رسد این موضوعی باشد که به راحتی حقوقدانان از کنار آن بگذرند یا با انتشار تصاویر نامه بتوان به این بحث حقوقی خاتمه داد.»! سه نقطه ماییم! روزنامه اعتماد، سرمقاله شماره پنج شنبه خود را به اطراف دولتمردان و اظهارات و عملکرد آن‌ها اختصاص داده و نوشته است: «آقای جهانگیری گله و گله گزاری کرده، آقای آخوندی با آن لحن شدید و غلیظ استعفا داده اخبار اختلاف و افتراق به بیرون درز پیدا کرده - مدت‌هاست که درز پیدا کرده- آخرش مقصر ما مطبوعاتی‌هاییم. آقای واعظی دیروز مصاحبه کرده و گفته «این رسانه‌ها بودند که سوءاستفاده کردند...» سوءاستفاده؟» این سرمقاله در ادامه افزوده است: «شما که به داد مطبوعات بیچاره نمی‌رسید لااقل فحش‌شان ندهید و متهم شان نکنید. یکی دیگر گلایه کرده، یکی دیگر استعفا داده، یکی دیگر جواب آن‌ها را داده حالا ما مقصریم و ما سوءاستفاده کرده‌ایم؟!» این سرمقاله در ادامه به نوعی به دولتمردان یادآور می‌شود که این روزنامه‌های طیف موسوم به اصلاح‌طلب هستند که دارند از دولت تدبیر و امید حمایت می‌کنند! یعنی همین روزنامه‌ها هستند که با حمایت‌های نادرست، مسیر باژگون را پیش روی دولت آراستند و صدالبته در ایام انتخابات آگهی‌های رنگانگ آنچنانی هم از دستگاه‌های دولتی دریافت کردند. در بخش دیگری از این نوشتار می‌خوانیم: «شما که الحمدلله خیرتان به ما نمی‌رسد و لطف‌تان شمال حال ما نمی‌شود لااقل «شر» به سراغ‌مان نفرستید. کاغذ که از دولتی سر مدیریت‌تان دو برابر شده، فیلم و زینک هم با تدبیر به موقع‌تان با بدبختی و من بمیرم تو بمیری باید بخریم.» در این باره تنها به ذکر یک نکته اکتفا می‌کنیم روزنامه اعتماد از شمار حامیان دولت با یک جمله کنایه‌آمیز رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور چنین برآشفته شده و این سرمقاله را نوشته حال آنکه روزنامه کیهان فقط در یک مورد یعنی همین چند روز قبل با ۱۴ شکایت از طرف دولتی‌ها به دادگاه رفته بود. «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»
دیدگاه تان را بنویسید